تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🔴 با وای وای کردن و مذمت کردن، نمی‌توان نسل جوان را اصلاح کرد


🔸نسل جوان ما مزایایی دارد و عیب‌هایی. زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره کرد. چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراکات و احساسات و آرمان‌های عالی که دارد و بدون احترام گذاشتن به این ادراکات و احساسات میسر نیست. 


🔹باید به این جهات احترام گذاشت. رودربایستی ندارد؛ در نسل گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمان‌های عالی نبود. باید به این آرمان‌ها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بی‌اعتنا باشیم محال است که بتوانیم جلو انحراف‌های فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. 


🔸روشی که فعلا ما در مقابل این نسل پیش گرفته‌ایم که روش دهان‌کجی و انتقاد صِرف و مذمّت است و دائماً فریاد ما بلند است که سینما این طور، تئاتر این طور، و دائماً وای وای می‌کنیم درست نیست. باید فکر اساسی برای این انحراف‌ها کرد. فکر اساسی به این است که اول ما درد این نسل را بشناسیم، درد عقلی و فکری، دردی که نشانه بیداری است، یعنی آن چیزی را که احساس می‌کند و نسل گذشته احساس نمی‌کرد. 


📝 استاد مطهری، ده گفتار، ص۲۱۹


نخل ولایت ۹۶-۹-۱۲ ۰ ۰ ۳۸۳

نخل ولایت ۹۶-۹-۱۲ ۰ ۰ ۳۸۳


🔹از بزرگی پرسیدند :

وفادارترین مردے ڪہ دیدے ڪہ بود؟


گفت :

جوانے ڪہ هنوز ازدواج نڪردہ بود

و هنوز نمے دانست همسرش ڪیست

و چہ شڪل و قیافہ اے خواهد داشت ؛


اما با این وجود هرگاه با دخترے جوان برخورد مے ڪرد از همسر آیندہ اش شرم و حیا پیشہ مے ڪرد ؛

و خود را ڪنار مے ڪشید . 


او وفادار ترین مردے بود ڪہ

در تمام عمرم دیده بودم ...


نخل ولایت ۹۶-۹-۰۸ ۱ ۰ ۳۶۱

نخل ولایت ۹۶-۹-۰۸ ۱ ۰ ۳۶۱


مالک بن اعین روایت می کند :


روزی خدمت امام باقر(ع) رسیدم و

دیدم ایشان پیراهنی قرمز رنگ پوشیده است؛

لبخندی زدم ؛

امام باقر(ع) فرمودند :

می دانم چرا می خندی !

به پیراهن من می خندی ؟!

من زنی از طایفه بنی ثقیف دارم

که من را مجبور به پوشیدن این پیراهن کرده است...

(و دوست دارد من را با این لباس ببیند.)


من هم او را دوست دارم ؛

و به خاطر او این پیراهن را پوشیده ام ...


📚اصول کافی، ج۶، ص۴۴۷


نخل ولایت ۹۶-۹-۰۵ ۰ ۰ ۳۱۴

نخل ولایت ۹۶-۹-۰۵ ۰ ۰ ۳۱۴


1- در خیابان جوان عفیف نمی خواهد به چهره این خانم نگاه کند، بنابراین به خودش فشار می آورد و سرش را پایین می اندازد؛ پس این فرد اذیت می شود و حقش ضایع می شود زیرا می توانست راحت در خیابان راه برود مثل فردی که وقتی آلودگی هوا وجود دارد مجبور است ماسک بزند.


2- به جوان بی بند و بار هم ظلم می شود زیرا این جوان وقتی این خانم را در خیابان می بیند ازدواجش به عقب می افتد چون مجانی دارد نیازش را برطرف می کند؛ فرد باید نیازش را با ازدواج برطرف کند نه هرزگی و چشم چرانی.


3- چنین خانم هایی به ما می گویند که چرا ازدواج های مان عقب افتاده است؛ متاعی که باید گران بفروشند دارند مفت در خیابان حراج می کنند یعنی دارند به خودشان ظلم می کنند.


4- به متأهل ها هم ظلم می شود؛ زیرا آقایان متأهل چشم شان به این خانم می افتد که خیلی مرتب است، وقتی به خانه می روند خانم را در آشپزخانه می بینند که خیلی مرتب نیست و به خاطر همین قیافه را مقایسه می کنند و شروع به بهانه گیری می کند و زندگی به هم می ریزد.


نخل ولایت ۹۶-۹-۰۱ ۰ ۰ ۲۹۴

نخل ولایت ۹۶-۹-۰۱ ۰ ۰ ۲۹۴


فردی نزد آیت‌الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) آمد و گفت:

 آقا! قبل از ازدواج، گاهی چشمم خطا می‌کرد، 

گفتم: ازدواج می‌کنم الحمدلله راحت می‌شوم، 

امّا هنوز هم خطا می‌کنم و یک موقعی چشمم به ناموس دیگران می‌افتد، استغفار می‌کنم، امّا چه کنم

 گرفتارم، 

یک نسخه بدهید؟!

فرمود: قانع نیستی. 

اگر به آن چه که داری قناعت داشته باشی، اعضاء و جوارحت این قناعت را لمس می‌کنند و این‌طور نمی‌شود.

اولیاء خدا یک نسخه داده اند که هر کس حتّی اگر تمکن مالی دارد، باید عمل کند و اتّفاقاً از لحاظ بهداشتی هم به دردمان می‌خورد.

می‌گویند: اوّلاً گرسنه شو و بعد سراغ غذا برو. 

بعد هم موقعی که گرسنه هستی و سر غذا نشستی، یک مقدار که خوردی، دیدی همچنان می خواهی،

 بگو: نمی‌خواهم

اگر می‌خواهی قانع بشوی، حتی موقعی که ولو تمکن مالی داری، کمتر بخور، به تعبیر عامیانه دائم پرس روی پرس می‌خوری که چه

می‌گویند: اگر می‌خواهید قناعت‌پیشگی را یاد بگیرید 

اوّل از لقمه شروع کنید 

این نسخه اولیاء است که بیان می‌کنم

اگر توانستی این شکم بی‌هنر را کنترل کنی، چیزهای دیگر را هم کنترل می‌کنی. آن‌وقت معلوم است دیگر، کسی که به حلالش مراقبت کند و کم بخورد، دیگر دستش به طرف شبهه‌ناک و حرام نمی‌رود.

لذا آیت‌الله آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمود: 

تو قانع نیستی

یعنی چه

 اگر ما باشیم می‌گوییم که تو کنترل چشم نداری، شهوت داری،

 امّا ایشان گفتند

 تو قانع نیستی، یعنی در حقیقت سرچشمه را به او نشان داد.

اولیاء خدا می‌گویند:

 اگر یک قدم به نفست جواب دادی، قدم دوم هم می‌خواهد. اگر یک‌بار گفتی: بیا، 

این شربت به ظاهر گوارای دنیا را بگیر، باز هم می‌خواهد، چرا که حریص و سیری ناپذیر است، تو را می‌کشد، امّا سیر نمی‌شود، لذا باید خیلی مواظب باشیم.


نخل ولایت ۹۶-۸-۲۹ ۰ ۰ ۳۲۸

نخل ولایت ۹۶-۸-۲۹ ۰ ۰ ۳۲۸


قمر در عقرب به این معنا است که (برای کسی که روی زمین قرار دارد) کره ماه، برابر صورت فلکى" عقرب" واقع شده است.


در روایتی امام صادق علیه السلام می فرمایند: 

« هر کس در هنگامی که قمر در عقرب باشد، 

مسافرت یا #ازدواج نماید، خیری نمی بیند». 

بر اساس روایات و نیز علم نجوم و اخترشناسی؛ 

خواندن عقد ازدواج، مسافرت، اقدام برای بچه دار شدن (انعقاد نطفه)، افتتاح کار و کسب و تجارت، حجامت، تعیین و تغییر نام، گذاشتن سنگ بنای کارهای مهم و بطور کلی انجام هر یک از کارهای اساسی در روزهای نحس و قمر در عقرب هم از نظر علماء دینی و هم از نظر منجّمین توصیه نمیگردد بلکه علما فتوی به کراهت اعمال بالا در ایام قمر در عقرب داده اند .


نخل ولایت ۹۶-۸-۲۷ ۰ ۰ ۳۰۹

نخل ولایت ۹۶-۸-۲۷ ۰ ۰ ۳۰۹


📖 مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عجل الله فرجه) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. 


در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (عجل الله فرجه) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است.


 ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟!


 مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم»


بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.»     

 

🔹شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله فرجه) ، جلد 3 ، صفحه 158


نخل ولایت ۹۶-۸-۱۰ ۱ ۰ ۴۱۹

نخل ولایت ۹۶-۸-۱۰ ۱ ۰ ۴۱۹



نیمه شبی چند دوست به قایق سواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند.

سپیده که زد گفتند چقدر رفته ایم؟

تمام شب را پارو زده ایم!

اما دیدند درست در همان جایی هستند که شب پیش بودند! آنان تمام شب را پارو زده بودند،

ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!


در اقیانوس بی پایان هستی، انسانی که قایقش 🚤 را از این ساحل باز نکرده باشد هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید.

.

قایق تو به کجا بسته شده است؟

آیا به بدنت بسته شده؟

به شهوتت؟؟؟!!

به افکارت؟

به ناامیدی هایت؟

به ترســها و نگرانیــهایت؟

به گذشته ات؟

و یا به عواطفت؟ ... این ها ساحل های تو هستن




نخل ولایت ۹۶-۸-۰۷ ۰ ۰ ۳۳۶

نخل ولایت ۹۶-۸-۰۷ ۰ ۰ ۳۳۶


همسر شهیداحمدی روشن :

.

 آقا مصطفی مرا در دانشگاه دیده بود و میگفت:«حجب و حیای و متانت تو

با دیگران فرق میکرد و دلیل اصلی انتخابم این بود»

ایشان فوق العاده صادق بودند،زمانی که پیشنهاد ازدواج دادند،به من گفتند:

«من نه کار دارم،نه سربازی رفتم و نه درسم تمام شده»بنده با توجه به محبت،

ایمان و صداقت آقا مصطفی رضایت اولیه را دادم و این قضیه ۳ سال طول

کشید.من و آقا مصطفی سال ۸۲ عقد و سال ۸۳ ازدواج کردیم.بعد از ازدواج

مسئله خدمت سربازی و کارشان هم حل شد.

.

 مهریه من ۵۰۰ سکه بود اما باهم ۱۴ سکه را توافق کردیم و ایشان هم مهریه ام

را دادند.مراسم ازدواجمان نیز در منزل خودمان با حضور ۹۰ مهمان برگزار شد.

مجلس عروسی را که در منزل مادرم گرفتیم و ۳_۴ نوع غذا دادیم.خیلی ساده

نبود ولی به هر حال با توجه به موقعیت خودمان،عروسی نه خیلی ساده و نه

خیلی مجلل بود.ماشین پراید یکی از دوستان مصطفی را گل زده بودیم.

نسبت به ازدواج دوروبری ها مراسم ما خیلی ساده تر بود.هم خانواده ها از

این وضع راضی بودند و هم خودمان.هم جشن آبرومندانه ای بود و هم خیلی

خیلی ساده نبود.آقا مصطفی کارش طوری بود که اکثر اوقات در خانه نبود که

بتواند کمکی بکند،ولی اگر کاری از دستش برمیآمد انجام میداد.

مثلاً وقتی مهمانی سرزده میرسید کمک میکرد. .

.

 شرط ازدواج مصطفی با همسرش این بود که اگر یک روز ازدواج کردیم

و من خواستم به لبنان بروم و شهید شوم حق نداری جلوی من را بگیری.

قبل از عقدمان خواب دیدم،هوا بارانی است و من سر مزاری نشسته بودم

که روی سنگ مزار نوشته شده بود شهید مصطفی احمدی روشن

این خواب را  برایش تعریف کردم.یک لحظه هم بعد از ازدواجمان فکر

نمیکردم که او به شهادت نرسد.


نخل ولایت ۹۶-۸-۰۴ ۱ ۰ ۴۴۴

نخل ولایت ۹۶-۸-۰۴ ۱ ۰ ۴۴۴


📝 وقتی میخواهند عاشقانه بنویسند : 

تصویری نیمه عریان را به متن اضافه می کنند.


🗣 وقتی میخواهند عشق را تعریف کنند : 

از برهنگی مانکن های غربی استفاده می کنند .


💖 وقتی میخواهند به دیگران نشان دهند عاشق شده اند : 

دختری را با نگاه های هوس آلود انتخاب می کنند . 


❎ معلوم نیست عاشق ها بی حیا شده اند یا بی حیا ها عاشق . . . ! ! !


نخل ولایت ۹۶-۷-۳۰ ۱ ۰ ۵۲۰

نخل ولایت ۹۶-۷-۳۰ ۱ ۰ ۵۲۰


۱ ۲ ۳ ... ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ... ۳۴ ۳۵ ۳۶

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری