تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

🌼 بعضی اوقات سخت گیری نا به جای خانواده ها به دلیل موقعیت های مالی،تحصیلی و غیره باعث میشود ازدواج جوانهایشان به تاخیر بیفتد و خود هم نمیدانند چقدر این برخورد آنها در انتخاب فرزندانشان تاثیر گذار است...

---------------------------------------------------------------

دختری را سراغ دارم که به اواسط دهه چهارم زندگی اش رسیده بود و میگفت : همه خواستگارهایم را اطرافیانم رد کردند و من هنوز تنها هستم! هر کدام به یک دلیل! خودم تصمیم نگرفتم!

 

به نظر شما کفو بودن دو نفر به چیست؟

 

به نظرم باید دوباره داستان جویبر و ذلفا را بخوانیم. هم من و هم شما. تعارف نمیکنم ها...

 

بعد از خواندن دوباره داستان ادامه میدهم...

 

این داستان از ابتدای داستان ازدواجم برای من مساله ساز شد. یک انسان مومن نمیتواند جز ایمان چیز دیگری را ملاک کفویت با یک انسان دیگر قرار بدهد. و داستان همین یک کلمه است که کفو بودن فقط در ایمان است و لا غیر. نه در شهری و روستایی بودن و نه در مدرک تحصیلی و سواد و نه در سطح دارایی و اموال.

 

وقتی من عمامه بر سر میگذارم نمیتوانم حرف روان شناس های غربی را به نام دین تحویل شما بدهم. اگر مخالف حرف من هستید برای بار سوم داستان جویبر و ذلفا را بخوانید.

 

یا بگویید این داستان دروغ است و خیال ما را راحت کنید و یا باید بگویید این داستان دروغ نیست اما برای امروز ما نیست و نسخه دین برای امروز ما پیچیده نشده است. اما متاسفانه هیچ کدام از این گزینه ها را نمیتوانید بگویید. نه این داستان دروغ است و نه اسلام دین محدود به جزیره العرب و چهارده قرن گذشته. اسلام دین امروز من و شماست و ماییم که باید تکلیفمان را با این دین روشن کنیم. امام زمان هم که بیاید با همین دین حکومت میکند و چه دین زیبایی خواهد بود اسلام آن روز .

 

خانواده ها سخت گیری میکنند اما نقش من چیست؟

 

دخترها و پسرها نقش تعیین کننده خودشان را نمیدانند. این جمله را از من بپذیرید که جوان ها نقش خودشان را نمیدانند. اگر میدانستند به خاله زنک های اطرافشان اجازه این همه دخالت نمیدادند که آخر به من بگویید: این ازدواج من است یا ازدواج شما؟ من یک بار ازدواج میکنم و میخواهم ازدواجم بر اساس موازین اسلام باشد نه گفته ها و خواسته های شیاطین انس و جن که اطرافم را گرفته اند. من میخواهم حرف خدا و رسولش را اجرا کنم...

 

و رسول خدا فرمود که از شومی دختر مهریه زیاد است ...

 

من این مقدار مهریه را نمیخواهم! من این کالای لوکس را نمیخواهم! من این سرویس چوب فلان و بهمان را نمیخواهم! مگر برای من و خوشی من خرید نمیکنید؟ من نیازی به این اشیاء ندارم!

 

امروز با شجاعت مینویسم چون به این حرف ها عمل کرده ام!

 

باور کنید در خانه من همین امروز هم از سرویس چوب و ماکروفر و بسیاری از کالاهای لوکس خبری نیست. باور کنید بیشترین کالای زندگی من کتاب است.نوروز امسال خانه ما زائر سرای حضرت معصومه بود. کودک فامیل بعد از چند روز اقامت در خانه ما مرا دیده بود؛ با تعجب فریاد زد و گفت: همش کتاب کتاب کتاب! او حتی عروسک های مطهره را هم در چینش اثاثیه خانه ندیده بود!

 

باور کنید که همسرم بود که پیشنهاد مهریه چهارده سکه را خودش به پدرش داد و از قدرت خودش استفاده کرد علی رغم اینکه خواهرش و دختران فامیلش این گونه نبودند.

 

باور کنید من برای مراسم ازدواجم تالار کرایه نکردم. و البته که ازدواج من هزار سال پیش نبود. من متعلق به همین نسل هستم و جوانم با این تفاوت که کمی مسلمانم.

● ح سین عالمی

نخل ولایت ۹۸-۶-۲۸ ۰ ۰ ۱۲۹

نخل ولایت ۹۸-۶-۲۸ ۰ ۰ ۱۲۹


👓 از این پس مجموعه ای از سوالات متداول در زمینه ازدواج با پاسخها و راهکارها از حسین عالمی به تدریج ارائه خواهد شد.لطفا به ترتیب از داستان جویبر و ذلفا مطالعه کنید زیرا سلسله ارتباطی به هم دارند که در صورت مطالعه به ترتیب قابل فهم است.

 

🌼 همه هم با ایمان نیستند اما گناه شخصی که همیشه مراقب اعمال و رفتارش بوده و از حد و حدود الهی تجاوز نکرده و همیشه خدا را ناظر بر اعمال خود میداند چیست؟ واقعا چیست که خواستگار با ایمان ندارد یا بهتر است بگویم اصلا خواستگار ندارد مقصر کیست خودش؟ که دنبال آب و رنگ نیست و کسی به او توجهی ندارد خانواده اش؟جامعه؟درسته جوان ها عوض شدند اما چه شده چرا چنین شده؟ مقصر عوض شدن جوان های نسل امروز چیست یا کیست ؟
 

----------------------------------------------------------------


میخواهم ذهن دوستان را به سمت الگوی عالمیان فاطمه زهرا متوجه کنم. آیا فاطمه در ازدواجش مدیون پدر قدرتمند و سرشناس خودش بود؟ آیا او به علت انتساب به پیامبر این گزینه آسمانی یعنی علی بن ابیطالب را پیدا کرد؟ و یا نه؟ آیا این شخصیت خاص او نبود که علی را برای او پروراند؟
به این حدیث از کتاب شریف کافی توجه کنید:

یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: 
لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام  لِفَاطِمَةَ مَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَ
اگر خداوند متعال امیرالمومنین علی بی ابیطالب را برای فاطمه خلق نمیکرد برای فاطمه بر روی زمین همتا و کفوی نبود از زمان آدم تا روز آخر

به نظر شما داستان تفاوت پیدا نکرد؟ این فاطمه بود که در خلقت تنها میماند اگر علی برای او آفریده نمیشد. کما اینکه بعد از فاطمه مولا همسران متعددی داشت. این مقام بلند انسان را متحیر میکند.

اما راه چاره! لطفا به نکات زیر توجه کنید:

1- خداوند در نظام اندیشه ای ما کجای کار است؟ آیا فقط خداوند فقط برای فاطمه کفوش را آفرید قبل از تولد او در زمین و یا او برای همه عالمیان چنین کاری خواهد کرد اما امتحان ما در همین تاخیر است؟ خدا که هنوز خداست پس ما باید خداشناسی خودمان را افزایش دهیم و حضور او را حس کنیم. در حقیقت با توحید افعالی همه عالم در اختیار اراده اوست و کسی جز خواست او را نمیتواند انجام دهد. (معترفم که این جواب عمیق و دقیق برای همگان قابل فهم نیست)

2- اگر من ، فاطمه ای در حد خودم باشم آیا در عالم ذره ای گم میشود ؟ و آیا مخلوقات خداوند خواهد توانست من را گم کند به نحوی که روزی من به من نرسد؟ آیا کار از دست خدا خارج شده است؟ آیا خدا خدایی خودش را فراموش کرده و من را از یاد برده است و یا اینکه من او را فراموش کرده ام؟

3- خوب است لحظه ای به مفهوم امتحان توجه کنیم. امتحان کجاست؟ کجاست که خداباوری انسان ها آزمایش میشود؟ کسی که با روش های شیطانی به دنبال کسب روزی است خود را محور عالم قرار داده و خداوند را پس زده است و در عالم وجود خودش خودش حاکمییت میکند. قانون گذار عالم وجود ما کیست؟ خودمان یا خالقمان؟

4- ذلفا اشتباه کرد یا از پس امتحان خوب بیرون آمد؟ امتحانش چه بود؟ آیا پیامبر خواست فقط ذلفا را امتحان کند و یا اینکه او به این وسیله راه را به همه عالمیان نشان داد؟ به نظرم ما باید در مسلمانی 
خودمان (تسلیم بودنمان در مقابل حکمت الاهی)  شک بکنیم!

▪ حسین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۶-۲۴ ۰ ۰ ۱۷۱

نخل ولایت ۹۸-۶-۲۴ ۰ ۰ ۱۷۱


- چقدر خوب بود زن مى گرفتى و خانواده تشکیل مى‏ دادى و به این زندگى انفرادى خاتمه می ‏دادى، تا هم حاجت تو به زن برآورده شود و هم آن زن در کار دنیا و آخرت کمک تو باشد.

- یا رسول اللَّه! نه مال دارم و نه جمال، نه حسب دارم و نه نسب، چه کسى به من زن مى ‏دهد؟ و کدام زن رغبت مى ‏کند که همسر مردى فقیر و کوتاه قد و سیاهپوست و بدشکل مانند من بشود؟!.
- اى جویبر! خداوند به وسیله اسلام ارزش افراد و اشخاص را عوض کرد.
بسیارى از اشخاص در دوره جاهلیت محترم بودند و اسلام آنها را پایین آورد.
بسیارى از اشخاص در جاهلیت خوار و بى ‏مقدار بودند و اسلام قدر و منزلت آنها را بالا برد. خداوند به وسیله اسلام نخوتهاى جاهلیت و افتخار به نسب و فامیل را منسوخ کرد. اکنون همه مردم از سفید و سیاه، قرشى و غیرقرشى، عربى و عجمى در یک درجه‏اند، هیچ کس بر دیگرى برترى ندارد مگر به وسیله تقوا و طاعت. من در میان مسلمانان فقط کسى را از تو بالاتر مى‏ دانم که تقوا و عملش از تو بهتر باشد.
اکنون به آنچه دستور مى‏ دهم عمل کن.
اینها کلماتى بود که در یکى از روزها که رسول اکرم به ملاقات «اصحاب صُفّه» آمده بود، میان او و جویبر رد و بدل شد.
جویبر از اهل یمامه بود. در همان جا بود که شهرت و آوازه اسلام و ظهور پیغمبر خاتم را شنید. او هرچند تنگدست و سیاه و کوتاه قد بود، اما باهوش و حق طلب و بااراده بود. بعد از شنیدن آوازه اسلام، یکسره به مدینه آمد تا از نزدیک جریان را ببیند.
طولى نکشید که اسلام آورد و در سلک مسلمانان درآمد، اما چون نه پولى داشت و نه منزلى و نه آشنایى، موقتا به دستور رسول اکرم در مسجد به سر مى ‏برد.
تدریجا در میان کسان دیگرى که مسلمان مى‏ شدند و در مدینه مى‏ ماندند، افرادى دیگر هم یافت شدند که آنها نیز مانند جویبر فقیر و تنگدست بودند و به دستور پیغمبر در مسجد به سر مى ‏بردند. تا آنکه به پیغمبر وحى شد مسجد جاى سکونت نیست، اینها باید در خارج مسجد منزل کنند. رسول خدا نقطه‏ اى در خارج از مسجد در نظر گرفت و سایبانى در آنجا ساخت و آن عده را به زیر آن سایبان منتقل کرد.
آنجا را «صفّه» مى ‏نامیدند و ساکنین آنجا که هم فقیر بودند و هم غریب، «اصحاب صفّه» خوانده مى ‏شدند. رسول خدا و اصحاب به احوال و زندگى آنها رسیدگى مى‏ کردند.
یک روز رسول خدا به سراغ این دسته آمده بود. در آن میان چشمش به جویبر افتاد، به فکر رفت که جویبر را از این وضع خارج کند و به زندگى او سر و سامانى بدهد. اما چیزى که هرگز به خاطر جویبر نمى ‏گذشت- با اطلاعى که از وضع خودش داشت- این بود که روزى صاحب زن و خانه و سر و سامان بشود. این بود که تا رسول خدا به او پیشنهاد ازدواج کرد، با تعجب جواب داد: مگر ممکن است کسى به زناشویى با من تن بدهد؟! ولى رسول خدا زود او را از اشتباه خودش خارج ساخت و تغییر وضع اجتماعى را- که در اثر اسلام پیدا شده بود- به او گوشزد فرمود.
رسول خدا پس از آنکه جویبر را از اشتباه بیرون آورد و او را به زندگى مطمئن و امیدوار ساخت، دستور داد یکسره به خانه زیادبن لبید انصارى برود و دختر «ذلفا» را براى خود خواستگارى کند.
زیادبن لبید از ثروتمندان و محترمین اهل مدینه بود. افراد قبیله وى احترام زیادى برایش قائل بودند. هنگامى که جویبر وارد خانه زیاد شد، گروهى از بستگان و افراد قبیله لبید در آنجا جمع بودند.
جویبر پس از نشستن مکثى کرد و سپس سر را بلند کرد و به زیاد گفت: «من از طرف پیغمبر پیامى براى تو دارم، محرمانه بگویم یا علنى؟».
- پیام پیغمبر براى من افتخار است، البته علنى بگو.
- پیغمبر مرا فرستاده که دخترت ذلفا را براى خودم خواستگارى کنم.
- پیغمبر خودش این موضوع را به تو فرمود؟!!.
- من که از پیش خود حرفى نمى ‏زنم، همه مرا مى ‏شناسند، اهل دروغ نیستم.
- عجیب است! رسم ما نیست دختر خود را جز به هم شأنهاى خود از قبیله خودمان بدهیم. تو برو، من خودم به حضور پیغمبر خواهم آمد و در این موضوع با خود ایشان مذاکره خواهم کرد.
جویبر از جا حرکت کرد و از خانه بیرون رفت، اما همان‏طور که مى ‏رفت با خودش می ‏گفت: «به خدا قسم آنچه قرآن تعلیم داده است و آن چیزى که نبوت محمد براى آن است غیر این چیزى است که زیاد مى ‏گوید.».
هرکس نزدیک بود، این سخنان را که جویبر با خود زیر لب زمزمه مى ‏کرد مى شنید.
ذلفا دختر زیباى لبید که به جمال و زیبایى معروف بود، سخنان جویبر را شنید، آمد پیش پدر تا از ماجرا آگاه شود.
- بابا! این مرد که همین الآن از خانه بیرون رفت با خودش چه زمزمه مى ‏کرد و مقصودش چه بود؟
- این مرد به خواستگارى تو آمده بود و ادعا مى ‏کرد پیغمبر او را فرستاده است.
- نکند واقعا پیغمبر او را فرستاده باشد و رد کردنش توسط شما تمرد امر پیغمبر محسوب گردد؟!
- به عقیده تو من چه کنم؟
- به عقیده من زود او را قبل از آنکه به حضور پیغمبر برسد به خانه برگردان، و خودت برو به حضور پیغمبر و تحقیق کن قضیه چه بوده است.
زیاد جویبر را با احترام به خانه برگردانید و خودش به حضور پیغمبر شتافت.
همینکه آن حضرت را دید عرض کرد:
 «یا رسول اللَّه! جویبر به خانه ما آمد و همچو پیغامى از طرف شما آورد، مى‏ خواهم عرض کنم رسم و عادت جارى ما این است که دختران خود را فقط به هم شأنهاى خودمان از اهل قبیله که همه انصار و یاران شما هستند بدهیم.»
- اى زیاد! جویبر مؤمن است. آن شأنیتها که تو گمان مى ‏کنى امروز از میان رفته است. مرد مؤمن هم شأن زن مؤمنه است.
زیاد به خانه برگشت و یکسره به سراغ دخترش ذلفا رفت و ماجرا را نقل کرد.
- به عقیده من پیشنهاد رسول خدا را رد نکن. مطلب مربوط به من است. جویبر هرچه هست من باید راضى باشم. چون رسول خدا به این امر راضى است من هم راضى هستم.
زیاد ذلفا را به عقد جویبر درآورد. مهر او را از مال خودش تعیین کرد. جهاز خوبى براى عروس تهیه دید. از جویبر پرسیدند:
 «آیا خانه ‏اى در نظر گرفته‏اى که عروس را به آن خانه ببرى؟
- من چیزى که فکرش را نمی کردم این بود که روزى داران زن و زندگى بشوم. پیغمبر ناگهان آمد و به من چنین و چنان گفت و مرا به خانه زیاد فرستاد.
زیاد از مال خود خانه و اثاث کامل فراهم کرد، به علاوه دو جامه مناسب براى داماد آماده کرد. عروس را با آرایش و عطر و زیور کامل به آن خانه منتقل کردند.
شب تاریک شد. جویبر نمى ‏دانست خانه ‏اى که براى او درنظر گرفته شده کجاست. جویبر به آن خانه و حجله راهنمایى شد. همینکه چشمش به آن خانه و آن همه لوازم و عروس آنچنان زیبا افتاد، گذشته به یادش آمد. با خود اندیشید که من مردى فقیر و غریب وارد این شهر شدم. هیچ چیز نداشتم، نه مال و نه جمال و نه نسب و نه فامیل. خداوند به وسیله اسلام این همه نعمت برایم فراهم کرد. این اسلام است که اینچنین تحولى در مردم به وجود آورده که فکرش را هم نمى ‏شد کرد. من چقدر باید خدا را شکر کنم!
همان وقت حالت رضایت و شکرگزارى به درگاه ایزد متعال در وى پیدا شد، به گوشه‏ اى از اطاق رفت و به تلاوت قرآن و عبادت پرداخت. یک وقت به خود آمد که نداى اذان صبح به گوشش رسید. آن روز را به شکرانه نیت روزه کرد. وقتى که زنان به سراغ ذلفا رفتند وى را بکر و دست نخورده یافتند. معلوم شد جویبر اصلا به نزدیک ذلفا نیامده است. قضیه را از زیاد پنهان نگاه داشتند.
دو شبانه روز دیگر به همین منوال گذشت. جویبر روزها روزه مى ‏گرفت و شبها به عبادت و تلاوت مى‏ پرداخت. کم کم این فکر براى خانواده عروس پیدا شد که شاید جویبر ناتوانى جنسى دارد و احتیاج به زن در او نیست. ناچار مطلب را با خود زیاد در میان گذاشتند. زیاد قضیه را به اطلاع پیغمبر اکرم رسانید. پیغمبر اکرم جویبر را طلبید و به او فرمود:
 «مگر در تو میل به زن وجود ندارد؟!».
از قضا این میل در من شدید است.
- پس چرا تاکنون نزد عروس نرفته‏ اى؟.
- یا رسول اللَّه! وقتى که وارد آن خانه شدم و خود را در میان آن همه نعمت دیدم، در اندیشه فرو رفتم که خداوند به این بنده ناقابل چقدر عنایت فرموده! حالت شکر و عبادت در من پیدا شد. لازم دانستم قبل از هر چیزى خداى خود را شاکرانه عبادت کنم. از امشب نزد همسرم خواهم رفت.
رسول خدا عین جریان را به اطلاع زیادبن لبید رسانید. جویبر و ذلفا با هم عروسى کردند و با هم به خوشى به سر مى ‏بردند. جهادى پیش آمد. جویبر با همان نشاطى که مخصوص مردان باایمان است زیر پرچم اسلام در آن جهاد شرکت کرد و شهید شد. بعد از شهادت جویبر هیچ زنى به اندازه ذلفا خواستگار نداشت و براى هیچ زنى به اندازه ذلفا حاضر نبودند پول خرج کنند.

● مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏18   جویبر و ذلفا  ص : 360


نخل ولایت ۹۸-۶-۲۰ ۰ ۰ ۲۸۵

نخل ولایت ۹۸-۶-۲۰ ۰ ۰ ۲۸۵


 

❣پیامبراکرم (ص) فرمودند :

❣فرزند بخواهید و آن را طلب کنید؛ چرا که مایه روشنى چشم و شادىِ قلب است.

📚مکارم الأخلاق

 


نخل ولایت ۹۸-۶-۱۶ ۱ ۰ ۲۵۴

نخل ولایت ۹۸-۶-۱۶ ۱ ۰ ۲۵۴


‍ ‍ ♨️ افشای فعالیت ۵ هزار کارمند وزارت دفاع آمریکا در سایت‌های پورن!



📛 طبق تحقیقات گروه END که توسط بخش اجرایی مهاجرت و قانون آمریکا، زیرمجموعه وزارت امنیت میهن ایالات متحده آمریکا، انجام شده، تعداد ۵۰۰۰ نفر از کارمندان وزارت دفاع، در پنتاگون، عضو سایت‌های سوء استفاده جنسی از کودکان هستند.


💢 به گفته این سازمان، بسیاری از این کارمندان از وسایل دولتی (گوشی و  کامپیوتر ) برای به اشتراک گذاشتن تصاویر و فیلم‌های جنسی کودکان استفاده می‌کردند. 


🔻 سال ۲۰۱۸ نیز طبق تحقیقات مرکز آموزش عدالت کیفری (The National Criminal Justice Training Center) شبکه‌های وزارت دفاع آمریکا در رده ۱۹ از بین ۳۰۰۰ شبکه‌ی کامپیوتری بود که بیشترین به اشتراک گذاری تصاویر سوء استفاده جنسی را داشت.


🔻 هفته گذشته نیز وب سایت آمریکایی"میلیتاری تایمز" از شکست پنتاگون در مقابله با تجاوز در ارتش آمریکا خبر داد و در این باره نوشت:  اکنون پس از گذشت ۵ سال از اقدامات پنتاگون در خصوص پرونده تجاوز و آزار جنسی زنان در ارتش آمریکا، اصلاحات صورت گرفته، اما تاثیری نداشته است.


🔻 نه تنها آزار و اذیت جنسی هنوز هم در تمامی شاخه‌های نظامی آمریکا وجود دارد، بلکه به طرز چشمگیری طی ۲ سال گذشته افزایش یافته و بسیاری از نظامیان آمریکایی به سیستم کیفری نظامی آمریکا اعتماد ندارند.


📈 جدیدترین نظرسنجی وزارت دفاع آمریکا نشان می‌دهد از ۱۴۹۰۰ مورد گزارش آزار جنسی در سال ۲۰۱۶، این گزارش‌ها به ۲۰۵۰۰ مورد در سال ۲۰۱۸ افزایش یافته است. 


📈 ۵۰ درصد بیشتر زنان در ارتش آمریکا آزار و اذیت جنسی را تجربه کرده‎اند.


🔗 http://yon.ir/UZGzl


نخل ولایت ۹۸-۶-۱۲ ۰ ۰ ۲۷۹

نخل ولایت ۹۸-۶-۱۲ ۰ ۰ ۲۷۹


📛 ‏وقتی تو جامعه‌ای زندگی کنی که وقتی به دنیا میای، ممکنه دو تا مرد یا دو تا زن سرپرستت باشند، سایت اجاره مادر یا پدر چیز عجیبی نیست.


👈 اون بچّه که دو تا مرد بالا سرشن، به زودی کمبود یه زن (مادر) رو توی خونه حس می‌کنه و باید برای مادر داشتن هم، پول پرداخت کنه.

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 

💎 اولین فایده ازدواج رسیدن زوجین به آرامش است. البته آرامش هر چند بسیار مهم است اما تنها فایده ازدواج نیست بلکه در سایه‌ی ازدواج گوهر گران‌ بهای دیگری به فرد داده می‌شود و آن محبت و مودت است.


🔹 محبت، گوهر گران بهایی است که با هیچ قیمتی نمی‌توان آن را از بازار خرید؛ اما خداوند متعال و به سادگی و بدون کمترین هزینه آن را در دل شما ایجاد می‌کند.( مقام معظم رهبری ۹۷/۱۲/۰۷)


نخل ولایت ۹۸-۶-۰۸ ۰ ۰ ۲۵۶

نخل ولایت ۹۸-۶-۰۸ ۰ ۰ ۲۵۶


📛 مرگ جمعیت ایران، معجزه‌ی نفوذ!


📍همان‌طور که می‌دانیم بخشی از  پروژه‌ی فروکش رشد جمعیت ایران، از مذاکرات به ظاهر ساده‌ای که در سال ۱۳۶۴ بین نفیس‌ صدیق‌، معاون دبیر کل و مدیر کل اجرایی‌ صندوق‌ جمعیت‌  سازمان ملل‌ و وزارت بهداشت دولت وقت شروع می‌شود! جالب‌تر آن‌که در این دیدار وزیر آموزش‌ و پرورش‌ و رئیس‌ سازمان‌ برنامه‌ و بودجه‌ وقت هم حضور داشته‌اند!!


🔻ما تنها ظرف یک دهه، دو سوم از نرخ باروری خود را از دست داده‌ایم. این امر خارق‌العاده باعث تعجب جهان شده است تا جایی که دکتر نیکولاس اِبِرشتات، از محققان انستیتو اینترپرایز آمریکا در مقاله‌ی معروفش می‌گوید: کاهش نرخ باروری در ایران یکی از سریع‌ترین و چشم‌گیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر بوده است!!!


🔻برخی دیگر از نخبگان غربی این کاهش را برای همیشه بی‌نظیر عنوان می‌کنند! جالب است که برخی از دانشمندان ایرانی که نمی‌دانستند، دارد چه بلایی بر سر کشور می‌آید، با افتخار، سقوط فاجعه بار نرخ باروری در کشور را به مقاله تبدیل کرده و در غرب منتشر می‌کردند. اسم این فاجعه را هم می‌گذاشتند معجزه‌ی ایرانی! (Iranian Miracle)


🔻خلاصه اگرچه انفجار جمعیت دروغ بود، ولی اضمحلال جمعیت در آینده یک واقعیت تلخ و قریب‌الوقوع است، البته در صورتی که تغییر عمده‌ای در رفتار فرزندآوری مردم ایجاد نشود.


📍کشورهای دیگری هم در دنیا هستند که نرخ باروریشان به اندازه ما کاهش یافته، اما تفاوتی که ایران دارد در سرعت این کاهش است، یعنی اگر کاهش ۷۰ درصدی نرخ باروری در کشورهای دیگر صد سال زمان برده است، در ایران ظرف قریب به یک دهه رخ داده است! 


🔻این مسأله باعث خواهد شد که جمعیت ایران با سرعت فوق العاده و بی‌نظیری سال‌خورده و پیر شود و ما حتی نتوانیم برای پیری جمعیت تدارک‌های لازم را ببینیم. 


🔻هرچند در صورتی‌که این مسأله رخ دهد، دیگر باید اساساً قید پیشرفت و امنیت و ... را هم بزنیم.


📌 لازم به ذکر است صندوق بین‌المللی جمعیت تعاملات خود را در دولت حسن روحانی به صورت گسترده دنبال می‌کند.


✍ محمد حسین محمدی اصل


نخل ولایت ۹۸-۶-۰۴ ۰ ۰ ۱۶۴

نخل ولایت ۹۸-۶-۰۴ ۰ ۰ ۱۶۴


❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری