تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است
🌼 اگه آدم به خاطر این که میخوام درس بخونم از ازدواج صرف نظر کنه و تن به ازدواج نده کار خوبی نیست اما این که به خاطر این که تا بحال خواستگار مومن و اهل ایمان برایش نیامده درس بخواند و مدارج علمی را یکی یکی طی کند چگونه است؟ آیا نباید درس بخواند باید حتما در خانه بماند تا مورد ازدواج برایش مهیا شود؟ آخه بعضی آدم ها معتقدند هر چی مدارج علمی آدم بالاتر میره دیگه کمتر پسری پیدا میشه که زیر بار ازدواج با او برود آیا حرف منطقی است و باید بیهوده وقت گذراند و درس نخواند.

-------------------------------------------------------------------------

سوال شما در دل خودش جواب را همراه داشت. انسان ها متفاوت اند. اگر ملاک ازدواج ایمان باشد هیچ مانعی برای ازدواج با فرد تحصیل کرده یا افراد کم سواد نیست. در شرایطی که خواستگار مناسب برای ازدواج موجود نیست تحصیل بهترین عبادت است. این تصور که شاید کسی برای ازدواج با دختری تحصیل کرده قدم پیش نگذارد نباید شما را از ادامه تحصیل باز دارد. البته باید بدانید که پسران مومن بسیاری نیز هستند که بعد از اخذ مدارک بالای تحصیلی اقدام به ازدواج می کنند.

شما خودتان باشید و زندگی خودتان را بکنید. تحصیل علم و یاد دادن آن از بالاترین عبادات است خصوصا برای زنان مومنی که با حفظ عفاف و حجب مومنانه خودشان در جامعه حضور دارند. برای کسان دیگر زندگی نکنید تا روزی به گذشته نگاه کرده و حسرت گذشته را بخورید.

روزی شما و خیرتان از آسمان نازل می شود و کسی که از فرصت ها بهترین استفاده را نکند حسرت خواهد خورد. اما بدانید که نباید اولویت های شما شکل کاریکاتور به خود بگیرد. اولویت اول در زندگی مومنان جوان تشکیل خانواده است و بعد از آن است که می توانند و باید به ادامه تحصیل فکر کنند. ما طلبه ها اکثرا همین گونه زندگی می کنیم چون ازدواج را قطعه ای از پازل زندگی و عبادت پروردگار می دانیم و درس خواندن و درس دادن را قطعاتی دیگر. هر کدام جای خود را دارند و هیچ کدام نباید فدای دیگری بشوند.

بیهوده وقت گذراندن غیر از مدرک گرایی است. من توصیه نمی کنم بیهوده وقت خودتان را تلف کنید اما شما را به مدرک گرایی هم توصیه نمی کنم. به نظرم مناسب است مقداری از وقت و استعداد خودتان را در مسیر کسب معنویت و معرفت دینی و مقدمات زندگی مشترک و تربیت فرزند قرار دهید. 

1- به صورت مشخص منظورم خواندن یک دور کتب استاد شهید مرتضی مطهری برای شما و دیگر دوستان است. کسی که کتاب های ایشان را خوانده باشد نگاهش به زندگی متفاوت از دیگران است.

2- بعد از کتاب های استاد شما عاشق قرآن می شوید و به نهج البلاغه عشق می ورزید. تربیت کودک با این مقدمات غیر از تربیت کودک بدون این مقدمات است. به صورت مشخص یک دوره تفسیر مبارک نمونه اثر مرجع عالی مقام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی را دقیق ولی گذرا مرور کنید و با تفسیر قران آشنا باشید. بیست و هفت جلد این تفسیر هم به صورت مجلد و هم به صورت دیجیتال موجود و در دست رس است. بیست و هفت جلد تفسیر نمونه فقط بیست و هفت ماه فرصت می خواهد اما در انتها قرآن را که ورق میزنید عاشقانه تلاوت می کنید.

3- دوره های حفظ قرآن بهترین زمان برای انس با قرآن و حفظ کلام الاهی و البته اخذ مدرک کارشناسی علوم قرانی در پی حفظ قرآن است. باور کنید من خودم دوست دارم یک سال تمام کارهایم را تعطیل کنم اما در آخر کلام الله را حفظ باشم.

از این فرصتی که خداوند به شما داده است نهایت استفاده را بکنید چون بعد از تاهل و تشکیل خانواده از این فرصت ها کمتر دست میدهد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۳۰ ۰ ۰ ۱۲۹

نخل ولایت ۹۹-۱-۳۰ ۰ ۰ ۱۲۹


 

🌼 همه چیز عوض شده پسرها اکثرا دنبال دخترهای شاغل هستند من که به شخصه اکثر خواستگارام از این که من شاغل نیستم رفتند و دیگه پیدایشان نشد خودشان در صحبت علنی این موضوع رو عنوان میکردند که زن باید شاغل باشه تا تو این گرونی ها لااقل بتونه خرج خودشو در بیاره واقعا سوالم اینه چرا اینجوری شده قدیما فقط دنبال دختر نجیب میرفتند که اهل زندگی باشه و بتونه فرزندای خوبی پرورش بده ولی حالا کاملا بر عکس شده ولی باید خدمت برادرها بگم که زن شاغل که تا بعد از ظهر بیرونه وقتی میاد خونه دیگه هیچ انرژی ای نداره که بخواد کناره همسرش خرج کنه و زندگی این گونه افراد هیچ رنگ و بویی نداره واقعا تقسیم بندی کارها در مورد زندگی دخت پیامبر و حضرت علی توسط پیامبر (ص) که فرمودند کارهای منزل به عهده فاطمه و کارهای خارج از منزل به عهده علی گویای همین موضوع میباشد

------------------------------------------------------

نمونه های از هر دو طیف هست و بنده هم مشاهده کرده ام که گروهی خواهان همسری شاغل و گروهی خواهان همسری خانه دار هستند. و البته بسیار اتفاق می افتد که افراد در طلب خواسته خودشان ناکام باشند.

نکته مهم این است که همه ما در انتخابمان انعطاف داشته باشیم. نسخه بنده این است که با ملاک بودن ایمان شاغل بودن یا نبودن همسر ملاک مناسبی برای انتخاب همسر نیست.

مردان باید بدانند که اگر واقعا شغل همسرشان برای جامعه مفید است و ایشان توانایی کشیدن این بار سنگین را در کنار بار سنگین خانه و فرزندان و شوهر دارند ، نمی توانند او را از کار کردن و حضور در جامعه محروم کنند. حضور زنان در برخی از صحنه های جامعه از باب واجب کفایی واجب است و چاره ای از بودن عده ای در این عرصه ها نیست. اما به هر حال انسان ها متفاوت اند و هر کدام علاقه و توان خاصی دارند و من مشاور شما هستم.

قبول دارم که جامعه و خواسته های آن عوض شده است اما شما خودتان باشید. وقتی من خودم باشم و توانم را هر چه هست به صحنه بیاورم و بسنجم و در جلسه خواستگاری معرفی کنم ، از اینجا به بعد این خواستگارهایم هستند که مرا با شرایط خاص خودشان اندازه می کنند و تصمیم می گیرند.

گاهی کسی توان و علاقه کار کردن بیرون خانه را ندارد ؛ کار کردن چنین کسی باری را از گردن شوهر و جامعه و کشورش بر نمی دارد چون توان او به مقدار لازم برای حضور در دو صحنه مختلف نیست. اما اگر کسی این توانیی را داشت ، با خواست خودش و رضایت همسرش می تواند در جامعه حضور فعال و مومنانه داشته باشد.

به تعبیر مولانا امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب در نهج البلاغه: زن ریحانه است و قهرمان نیست ؛ تا از او توان دو شیفت کار طاقت فرسا در داخل و خارج خانه را داشته باشیم. خودتان باشید. از منصرف شدن یک یا ده خواستگار ناراحت نشوید چون مسلما بدانید در صورت تن دادن به خواسته ای که علاقه یا توانش در شما نیست حتما ضربه بزرگ تری به خودتان و همسرتان خواهید زد.

من جوانان مومن بسیاری را سراغ دارم که بر خلاف خواستگار شما از دخترهای شاغل فراری هستند. بعد از مشاهده چند نمونه نمی توان حکم به کلیت کرد.

توکلتان به خداوند باشد چون او بهترین صلاح شما را محقق خواهد کرد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۲۶ ۰ ۰ ۱۰۵

نخل ولایت ۹۹-۱-۲۶ ۰ ۰ ۱۰۵


🌼 برام یه خواستگاری می خواد بیاد که این آقا پسر 38سالشونه و من خودم 23 مادرم مخالفت میکنن که ایشون بیان ولی خودم یکم مایل هستم که برای یک بار هم که شده ببینمشون این آقا پسر همه چیز برای شروع یه زندگی دارن و می خوره که آدم خوبی باشن البته اون طوری که من از دورا دور ازشون خبر دارم.می خورن که آدم موجهی باشن.حالا به نظرتون به مادرم بگم که خواستگار محترم تشریف بیارن یا نه؟ از طرفی طبق فرمایشات شما آدم یه خورده نسبت به این آقا بد بین میشه که چه طور 38 سالشونه و بر خودشون آیا غلبه داشتن یانه؟

--------------------------------------------------------

چند نکته کوتاه خدمتتون تقدیم می کنم:

1- نسبت به هیچ کس بد گمان نباشید. درست است که در مرحله تحقیق باید دو چشم خودمان را باز کنیم اما باز بودن چشم اولا نباید به معنی بدبین بودن نسبت به کسی باشد و ثانیا با گشودن چشم نباید از دیده های مستقیم خودمان به سادگی بگذریم.

2- خواستگار را ندیده و نشناخته رد نکنید. درست است که فاصله سنی شما با خواستگارتان زیاد است اما عجله نکنید و حد اقل یک مورد بررسی کنید تا بعدا افسوس این عجله بدون دلیل را نخورید.

3- ملاک اصلی ازدواج ایمان است و به صرف سن نمی توان از ازدواج دو جوان و وصلت آنها نهی کرد اما اختلاف سن باید اندازه و مقدار معقولی داشته باشد. گاهی اختلاف سن زیاد در آینده برای یکی از دوطرف باعث فشارهایی می شود که می توان در همین ابتدا از آنها جلوگیری کرد.

4- برای یک پسر 38 ساله دختران فراوانی وجود دارند که در سن مناسبی نسبت به ایشان هستند. برای مثال دختری با بیست و هشت تا سی و شش سال هم برای ایشان مناسب است پس شما دست و پای خودتان را گم نکنید البته با ملاک بودن ایمان برای ازدواج نیز بدون دلیل حق رد کردن خواستگارمان را نخواهیم داشت.

5- مزاج انسان ها متفاوت است. گاهی تغذیه گاهی آب و هوا و گاهی ژنتیک افراد باعث می شود که احوال متفاوتی نسبت به جنس مخالف و نیاز به ازدواج داشته باشند. از طرف دیگر گاهی ادامه تحصیل یا فراهم کردن مقدمات ازدواج باعث شده که مردی دیرتر از موعد برای ازدواج اقدام کند پس نمی توان حکم کرد که چگونه شده است!

6- با ملاک قرار دادن ایمان اختلاف سنی را میتوان نادیده گرفت. اما این به این معنا نیست که مرد 38 ساله مثل جوان 28 ساله یا مثل جوان 20 ساله باشد. مسلما مرد 38 ساله حال و حوصله کمتری نسبت به جوان 28 ساله دارد. این نکته خود را در بازی با بچه های قد و نیم قد یا هم کلامی با یک دختر پر حرف و بازی گوش نشان می دهد. شاید ایشان به تنهایی خو کرده و کمتر نشاطی چون شما داشته باشد. من صرفا میخواهم شما به این نکات هم توجه کنید تا با چشمانی باز تصمیم نهایی خود را اتخاذ کنید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۲۲ ۰ ۰ ۱۷۴

نخل ولایت ۹۹-۱-۲۲ ۰ ۰ ۱۷۴


🌼 متاسفانه تو مرداب "غرب" و "سبک زندگی غربی" افتادن، چادری و غیر چادری نمیشناسه! لطفا یه کم از اون دخترای چادری ای بگید که صبح زود میرن سر کار و بعد از ساعت کاری، میرن تک فرزندشونو (اگه داشته باشن!!!) از مهد میارن و از اونجایی که وقت ندارن، مواد آماده غذا رو از سوپر میخرن و میرن خونه و بچه رو میذارن کنار اسباب بازی های آنچنانیش و 3دقیقه ای غذای آماده شده رو(!) میپزن. شب هم یا میرن رستوران یا میرن خرید در فروشگاه های بزرگ که اگه چیزی هم نخوان اینقدر وسوسه کننده هست که نمیشه نخرید! اینا همون کسایی هستن که همیشه در تکاپو و تلاشن برای یک زندگی راحت و مرفه!! ولی ... ضمنا یادم رفت بگم که نمازشونم می خونم و حجابشونم رعایت می کنن! اعتقاد دارم دختر در غربی کردن زندگی بیشتر از پسر نقش داره
چجوری باید این دخترا رو شناخت؟

-----------------------------------------------------------------------

🌼 لیاقت خیلی از آقایون همین جور رفتار کردنه که با نفرت غذای آماده رستوران رو جلویشان بزاری چون آقایون به خانم ها به شکل ابزار نگاه میکنند فقط و فقط ابزار و فقط برای رفع نیازهای کوفتی خودشان این جور زندگی را یاد همسرانشان دادند پس بچشند اصلا بحث در این وبلاگ به طور کلی یکطرفه و در دفاع از آقایون قلدر برنامه ریزی شده خانم ها هر چقدر بد ولی باز تاثیر پذیر محبت همسرند اما دریغ از محبتی و در صورت مشاهده محبت توسط مرد فقط برای ارضای نیاز جنسی خود نه محبت محض رضای خدا و شاد کردن دل همسر

--------------------------------------------------------------------------

نقش پدر و مادر در تربیت به نظرم برابر است اگر طبق فرض ما هر دو مومن باشند البته هر کدام در سنین مختلفی تاثیر گذاری بیشتری دارند. این فقط مادر نیست که بچه را تربیت می کند. در کودکی و سنین پایین نقش مادر بیشتر است اما در سنین بالاتر فرزندان خصوصا پسرها رفتار پدر را الگوی خود قرار می دهند.

اگر شما به دنبال غذای آماده یا سریع نیستید می توانید اولین سوال شب خواستگاری خودتان را همین مطلب قرار بدهید که آیا شما به آشپزی کردن علاقه دارید؟ آیا شما ...؟ اما در منظر بنده مشکل در این قسمت ها نیست. مشکل در فست فود خوردن نیست بلکه در حلال خوردن است. غذا اگر حلال باشد غمش خوردنی است اما اگر غذا حرام باشد حتی اگر از بهترین مواد اولیه هم تهیه شده باشد باز بیچاره کننده است. بهترین و با کیفیت ترین غذای حرام شما را از نماز شب محروم می کند اما فست فود حلال این گونه نیست.

خداوند به نقل قرآن به پیامبران الاهی دستور داد : یا ایها الرسل کلوا من الطیبات : ای فرستاده های من از طیبات بخورید : اما امام صادق در شرح این آیه فرمودند که طیبات همان حلال هاست و خبائث همان حرام های دین.

به نظرم به دنبال دختری که بهترین آشپز باشد آن هم برای آشپزی کردن در خانه نگردید. اینها ملاک خوبی برای انتخاب همسر نیست. طبق دستور اسلام از همسرتان انتظار آشپزی نداشته باشید تا او هم به خاطر انتظار نداشتن شما ، آشپزی را وظیفه خودش نداند. آن وقت حتی اگر روزه باشید و دم غروب گرسنه به خانه بیایید و همسرتان به علت مشغله های کاری یا مطالعاتی یا سرگرمی های شخصی اش ، افطار تدارک ندیده باشد شما با کمی نان و پنیر افطار خواهید کرد و آب از آب تکان نمی خورد. باور کنید داستان زندگی مومنان همین طور است.

تجربه خانه داری: بارها شده است که بعد از یک روز کاری یا مسافرت طولانی ، وقتی به خانه می آیم و بوی خوش غذا تمام خانه را پر کرده است با تعجب به همسرم نگاه می کنم و به غذا ناخنک میزنم و می گویم: خانوم واقعا ممنون ؛ شام پختید؟ خیلی خوشحالم! و البته بارها شده است که اگر به هر دلیل غذایی در کار نبود حتی کمترین تغییری در برخوردم رخ نداده تا خودم هم بدانم که غذا پختن کار ایشان نیست!

درباره ظرف شستن و رخت شستن هم قانون به همین منوال است. مومن اگر همسرش این کارها را انجام نداد دعوا راه نمی اندازد بلکه خودش انجام می دهد. شما هم اگر مومن هستید می توانید غذا پختن را در دوران مجردی تمرین کنید. به نظر شما دخترهای امروزی در هفته چند بار آشپزی می کنند؟ و البته دست پختشان در همان موارد معدود آیا قابل خوردن هست؟

اگر اسلام را اجرا کنیم خانواده نباید به خاطر این مسائل سست شود. همسر آشپز نیست اما اگر آشپزی کرد شما را داخل خرج نینداخته است و البته که لطف کرده.

مردان باید بیاموزند که داستان همه این خدمات را ، از زندگی زناشویی خودشان جدا کنند تا همسرشان کلفت خانه نباشد. آن وقت است که همسر همسر خواهد بود و البته محبت به او محبتی واقعی و در دایره زناشویی است.

زنان نیز باید بدانند آشپزی و پخت و پز ، محبت کردن به همسر نیست ؛ فقط حاشیه است دسر است تا زندگی کمی گرم شود. محبت همان کارهایی است که آخر شبتان را با مزه می کند.

البته خانوم های محترم فراموش نکنند که عمل دقیق به قانون اسلام و کار نکردن در خانه و آشپزی نکردن ، عواقب دیگری نظیر ازدواج مجدد را که آن هم جزو قوانین اسلام هست را به دنبال خواهد داشت ؛ خود دانید!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۱۸ ۱ ۰ ۱۴۸

نخل ولایت ۹۹-۱-۱۸ ۱ ۰ ۱۴۸


 

🌼 با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه.مشکل جامعه اینه که نمیدونن از قواعد چه جوری استفاده کنن! شما که این طوری حرف میزنی از دور و بر خودت خبر داشته باش که از این حکم های خدایی چه جوری استفاده میشه. آدم اگه تا سه روز آب نخوره می میره اگه غذا نخوره که نمی میره.... حالا هی بگین ازدواج زمان دار... هرچی هم که شما بگین این چیز در ذهن ما نمی گنجه. ما زنها هرچی هم که بگیم بازم فرقی به حالمون نمی کنه مهم آقایون هستند و دل اونه نه خانومها و دلشون....

-----------------------------------------------------------------------------

یک جا بحث قانون گذاری است ، یک بار بحث اجرای قانون. قانون گذار باید همه جوانب امر را لحاظ کند که البته لحاظ هم کرده است. وقتی لحن کسی تند می شود که نتوانسته قانون را هضم کند. قانون از طرف شخص حکیمی وضع شده لذا درست است. اما استفاده از این حکم و دیگر حکم های خداوند نیز همیشه درست و بجا نیست و من هم مدافع نیستم اما به هر حال اگر کسی از یک حلال خداوند استفاده کند مجرم نیست.

خوب است بدانید به همین مقدار که که به شما فشار آمده است به زنان شوهر مرده یا مطلقه نیز فشار آمده و آنها نیز نیازمند محبت هستند. به نظرم ناراحتی ها از اجرای یک حکم نیست بلکه از بی عدالتی یا ظلم های عاطفی افراد است که نتوانسته اند مجری خوبی برای این حکم باشند.

من اطرافم را خوب دیده ام و به همین خاطر توانسته ام نمونه های واقعی این حکم را مثال بزنم و به همین خاطر در دفاع از ازدواج زمان دار قلم میزنم.

بی عدالتی آنجاست که مردی همسر جوان و عفیف خودش را رها کند و به هرزگی بپردازد. کدام وجدان منصفی مخالف این ظلم نیست؟ من هم مخالفم. چرا من باید جواب گوی ناراحتی شما باشم. اسلام برای دفاع از آرامش همه انسان ها چنین حکمی کرده است اما امروز در نظر شما متهم است!

باور کنید اگر این حمایت اسلام از بانوان نبود اوضاع زن در هیچ کجای عالم به همین منوال نبود. برخی از ایرانی های آتش پرست قبل از آمدن اسلام از دختران خود قبل از شوهر دادن کام می گرفتند و بعضا بچه دار می شدند! در همین غرب وحشی به ظاهر متمدن دوران ما به زنان تا همین چند سال قبل حتی ارث داده نمی شد. در هندوستان همجوار ما زنان را بعد از فوت شوهر می سوزانند!

من خواهش می کنم کمی به اطرافمان توجه کنیم. نیاز انسان به مسائل جنسی مثل آب و خوراک است و البته نیاز زنان بیشتر. بحث ما در زن های شوهر دار و دخترکان خانه پدر نیست. بحث ما در محدوده خاص و کمی از زنان بود که در جامعه ما مورد بی مهری قرار گرفته و به هر دلیل تنها مانده اند.

حکایت تبلیغی : روزی برای خواندن خطبه عقد در محضر مرحوم آیت الله مهدوی کنی بودم. ایشان با نقل به مضمون فرمودند: وقتی اسلام از همسر دوم و سوم و چهارم صحبت می کند یعنی در اسلام و در سبک زندگی اسلام کسی تنها و مجرد نیست و همه متاهل هستند.

اگر مقدمات ازدواج همه مردم و همه جوان ها و مسن ترها فراهم شده بود که ما غمی نداشتیم. غم ما برای همین جوان ها و همین دسته از مردان و زنان است. در فامیل خود بنده همسران مکرم شهدا بوده و هستند که سی سال تمام بعد از شوهر شهیدشان تنها ماندند و امروز زنانی مومن و کهن سال اما تنهایی شده اند.

کاش شما دقیقا مورد سوال و ناراحتی خود را مشخص کنید تا بدانیم سر چه کسی را می تراشیم. بحث من در اصل ازدواج است. به این معنا که چرا افراد تنها می مانند ؟ چرا جوانان دیر ازدواج می کنند و چرا میان سالان تنها شده ، دوباره اقدام به ازدواج نکرده اند؟

اگر مقدمات در ذهن هر شخص با انصافی فراهم باشد با کنار هم قرار دادن آن مقدمات و پرسیدن دوباره سوال از خودتان که الحمدلله اهل مطالعه و پرس و جو هستید به جواب خواهید رسید.

نسخه اسلام یک نسخه عام و فراگیر است.

با حلوا حلوا دهان شیرین نمی شود بلکه باید آستین ها را بالا زد و این عرف غلط را که باعث تنها ماندن آن همسر شهید یا آن زن مومن شوهر مرده بوده را کنار زد. عرف غلطی که اگر ما آن را دور نیاندازیم امام زمان روزی آن را دور خواهد انداخت و اسلام واقعی را اجرا خواهد نمود.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۱۴ ۰ ۰ ۱۵۱

نخل ولایت ۹۹-۱-۱۴ ۰ ۰ ۱۵۱



🌼 یه قضیه ای پیش اومد که گفتم شاید براتون جالب باشه راجع به ازدواج. بعد از 9 سال یکی از دوستام رو پیدا کردم و مشغول صحبت بودیم که گفت: فقط من توی خواهرهام ازدواج کردم بقیه مجردن با اینکه من ازشون 7 سالی کوچکتر هستم. خواهرهام واسه این ازدواج نمیکنن که کسی با شرایط شون کنار نمیاد.
وقتی شرایط رو پرسیدم گفت: خواهرهای من به شدت و به طور 100 درصد مخالف حجاب هستن . همین چند شب پیش یه پسری که خیلی خیلی شرایطش خوب بود رو رد کردیم چون با این شرط خواهرم کنار نمیاد و از این قضیه هم خیلی راضی هستن ها، ازدواج نمیکنن چون یه روسری خیلی برای سرشون سنگین هست. از وزن زیادش بی طاقت شدن. خداییش گریه کنیم به حالشون یا بخندیم ؟!

-----------------------------------------------------------------

هر انسانی برای گذاران زندگی خودش شرایطی دارد. این شرایط گاهی دست خود انسان است و خودش آن شرطها را ایجاد کرده است و گاهی مربوط به جامعه و اطرافیان.

به طور مثال محل کار یک مرد آن هم در شرایط اجتماعی امروز ، کمتر دست خود مردها است. بسیار دیده ام که در مناطق روستایی و محروم یا کمتر توسعه یافته یک جوان مجبور شده است برای پیدا کردن یک کسب حلال ، مهاجرت کند و از پدر و مادر یا همسر و فرزندش دور باشد.گاهی یک فرد معتاد در خانواده شرایط را برای دیگر افراد خانواده اش تعیین می کند حتی ازدواج دختر یا خواهر جوان خانواده به خاطر اعتیاد آن فرد ، شکل دیگری پیدا می کند. چند مورد مشاوره داشته ام که دختر جوان مومنی فقط به خاطر اعتیاد پدر یا برادرش و شرایط خاص خانه شان در خانه و در کنار مادر مانده است.

به طور کلی می توان گفت این دسته از شرایط مانند نمونه های مذکور در سطور گذشته کمتر به دست خود ماست و اراده شخصی ما در ساختن آنها کمتر موثر است و این جامعه یا اطرافیان ما بوده اند که این شرایط را برای ما خلق کرده اند.

انسان موجود پیچیده ای است. انسان می تواند همین شرایط سخت را که تحت جبر جامعه و فشار فراوان آن شکل گرفته را ، مطابق میل خودش تغییر بدهد و زندگی را باب میل خودش پایه ریزی کند ؛ اما دسته دیگری از شرایط هست که خودساخته است و بیشتر افراد جامعه ما گرفتارش هستیم و متاسفانه ما با دست خودمان آن شرایط را فراهم کرده ایم.

حکایت تبلیغی: شب گذشته برای سر گرفتن ازدواج یکی از دوستان قدیمی خودم ، با یک خانواده محترم تماس گرفتم و داستان زندگی دوستم را مطرح کردم ؛ از ایمانش گفتم و اینکه تاکنون یک دختر مومن برای او پیدا نشده است. جالب اینکه آن طرف تماس از اینکه برای دوست مومن من یک دختر مومن پیدا نشده تعجب کردند و سپس همین جمله ساده ، که نرخ شاه عباسی هم پیدا کرده : چیزی که زیاده دختر! سه دختر یک خانواده یا خواهرهای دختر داستان ما ، همه همسرانی بسیار خوب قسمتشان شده است و دختر چهارم و آخر خانواده تاکنون حدود چهل خواستگار مومن و تحصیل کرده خودش را رد کرده تا بلکه مردی مثل همسران خواهرهایش ، پشت درب خانه بیاید. اما برایتان بگویم از شرایط این عروس خانوم : اول اینکه چون ایشان فوق لیسانس دارند با کمتر از فوق لیسانس ازدواج نمی کنند و البته این حد از تحصیلات برای آقا دامادها حداکثر تا اعلام نتایج کنکور سال آینده دکترا معتبر است و الا در صورت قبولی عروس خانوم در کنکور سال آینده ، خواستگار ایشان حداقل باید دکتر باشند. دوم اینکه قصد ادامه تحصیل دارند و سوم اینکه بعد از ازدواج ، عروس خانوم حتما علاقه دارند کار کنند و شوهر آینده ایشان نباید اعتراضی داشته باشند!

هر کسی خودش مسئول زندگی و آینده اش است اما همین قدر می دانم که این شرایط و نظیر این شرایط ، مربوط به خواست و اراده خود ماست. من نمی توانم دختری را مجبور به ازدواج با کسی کنم اما روند ازدواج برخی از جوان ها بی جهت به تاخیر می افتد. به عقب افتادنی که خودمان در آن مقصر هستیم. شرایطی که ، عواقب اجتماعی و عاطفی اش گریبان خود آنها و اطرافیانشان و جامعه شان را خواهد گرفت ؛ به طور مثال اگر بعد از اخذ دکترا ازدواج هم بکنند ، قصد کار کردن دارند و حتما شش یا هفت سالی هم جلوگیری می کنند و حدودا در سی و پنج سالگی آن هم با خوش بینی کامل است که بالاخره از خداوند بچه می خواهند! مشکل نسل ما مشکل اقتصادی نیست بلکه ما در سبک زندگی مشکل داریم. کسی که سبک زندگی اش خدایی نیست اگر یک میلیارد تومان هم برای ازدواجش کنار بگذارد باز گرفتار همین تارهای عنکبوتی خودبافته و سبک زندگی غلط است.

فراوان نوشتم و شرح دادم که سبک زندگی همان دین افراد است چون دین به تعبیر علامه طباطبایی همان سبک و روش زندگی است و با این تعریف ، مشکل در سبک زندگی ، مشکل در دیانت است. دیانتی که باید اصلاح شود. ملاک های غیر ضروری ، دست و پای ما را بسته اند و ما را به سمتی سوق می دهند که خودمان هم نمی دانیم آخرش کجاست. فراموش نکرده ایم که اگر پروانه از پیله بیرون نیاید حتما در میان تارهای خودش زنده به گور می شود. خانواده های هفت تا ده نفره قدیم جایشان را به خانواده های کم جمعیت سه نفره داده اند ؛ همان جامعه ای که تک فرزندهای لوث و مهد کودکی این نسل تحصیل کرده مثل همین خانوم دکتر داستان ما ، در آینده حتی علاقه ای به نگه داشتن مادران خودشان در پیری ندارند چون مادر تحصیل کرده امروز به خاطر مشغله و فعالیت های بیرون منزل محبت را در کودکی با فرزندش تمرین نکرده و فرزند مهد کودکی امروز بلد نیست محبت را چگونه صرف می کنند! فرزندی که کودکی را در مهد کودک و بدون مهر مادری گذرانده به هیچ عنوان مادر پیرش را در خانه چهل متری اش نگه نمی دارد.

دیروز نیاز به مدرسه سازی داشتیم و در پی اش انجمن خیرین مدرسه ساز تشکیل دادیم اما برای فردا باید انجمن خیرین سازندگان خانه سالمندان تشکیل بدهیم و البته به نظرم دیر هم شده است. ما به تعداد همه مهد کودک هایمان نیاز به خانه سالمندان خواهیم داشت چون آنچه که عوض دارد گله ندارد!

اما در مورد ازدواج و شرایط افراد بی ایمان باید بگویم که اساسا دارو و نسخه ، برای کسی مفید است که بعد از توجه به بیمار بودنش به نزد پزشک برود و سپس به داروخانه رفته داروی نوشته شده توسط دکتر در نسخه را خریداری کرده و دقیق و منظم مصرف کند. درست است که حکومت حاکم بر کشور و قانون ما اسلامی است اما قانون اسلام ، کافران را سودمند نیست.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۱۰ ۰ ۰ ۹۸

نخل ولایت ۹۹-۱-۱۰ ۰ ۰ ۹۸


🌼 آنقدر احساس تنهایی میکنم! خدا وکیلی هیشکی حرف آدم رو نمی فهمه، میگی آقا این کار رو نکنید خلاف شرعه! اگه مسخره نکنن میگن آرمان گرایی و نمی فهمی و فردات رو می بینیم و تو فضا سیر می کنی و بلاخره پوستمون کنده شده! 
یاد دوران دانشگاه و بسیج بخیر! لااقل دو نفر بودن که حرف آدم رو بفهمن و انسان رو در ثبات قدم و استقامت در راه حق تشویق کنن. واقعا دلم تنگ شده برای بچه ها و شما و اردوهای مشهد! آیا امر بمعروف و نهی از منکر و تلاش برای قبیح جلوه دادن گناه و تشویق به ثواب، سیر کردن در فضا و آرمانگرایی است؟ بابا مگه من میگم ما باید معصوم باشیم!
فردا یه دختر اینجوری هم قسمت ما میشه! آقا ما نخواستیم! نه شیر شتر نه دیدار عرب

------------------------------------------------------------------------------

دلم من هم برای دوران خوش با شما بودن و سفرهای خوش دانشجویی تنگ شده. با اجازه چند نکته خدمتتان تقدیم میکنم:

 

ازدواج راهی برای فرار از تنهایی نیست.

 

خاطره تبلیغی: یکی از رفقای خوب و باصفای دانشگاه امیرکبیر چند هفته قبل بعد از نماز مغرب و عشاء وقتی بحث ازدواج بین من و دوستان سر گرفته بود گفت: همسر دوست انسان است. انسان با همسرش دوستی می کند. خیلی آرمانی فکر میکرد. البته راست هم می گفت. کمی از ازدواج ها اتفاقا در کنار زندگی با هم دوستی هم می کنند اما اکثر ازدواج ها فقط ازدواج است و کنار هم بودن تن ها. نمی دانم این کسی که فکر می کند همسرش باید دوستش باشد ، قدیمی ترین دوستش و بیشترین مدت دوستی اش چند سال بوده! کسی که بیشترین دوستی اش به سه سال نمی رسد در زندگی مشترک هم نمی تواند هفتاد سال دوستی کند. دوست را می توان عوض کرد یا بهترش را یافت اما ازدواج دوستی نیست ؛ ازدواج بیشتر از دوستی است و داستانی متفاوت دارد.

 

این تنهایی که شما در متن به آن اشاره کردید بعد از ازدواج نیز ادامه پیدا می کند. مومن تا در اسارت دنیاست و میله های زندان را روبرویش مشاهده می کند تنهاست.

 

خاطره تبلیغی: چندی پیش یکی از دوستان طلبه که تنها مجرد کلاس بود ، آستین ها را بالا زد و در سال کار و همت مضاعف بالاخره همت کرد و به قول قدیمی ها رفت وسط مرغ ها. از تنهایی می گفت و فلاکت های زندگی مجردی. گفتم فلانی: بعد از ازدواج فلاکت های زندگی مجردی را نداری اما یک تنهایی تازه را تجربه خواهی کرد. ازدواج که بکنی تازه میفهمی که چقدر تنها هستی! می فهمی که باز هم تنها هستی!

 

برخی انسان ها تا افقی وارد قبرستان نشوند و مردم دفنشان نکنند و بروند باز هم باور نمی کنند که تنها هستند. امروز همراه اول به ما باورانده است که تنها نیستیم. وقتی در ازدواج بر ایمان تاکید می کنم حواسم به این تنهایی هست چون اگر همسرت مومن نباشد در خانه هم تنها می شوی.

 

قرآن کریم برای نوح نبی الله سلام ویژه فرستاده است: سلام علی نوح فی العالمین. وقتی این آیه را می خوانم قند در دلم آب می شود. اما همین نوح زنی داشت که ضرب المثل کفر است: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ. قومش که به او ایمان نیاوردند هیچ ؛ همسرش نیز کافر بود. نور دیده اش یا پسرش نیز کافر بود. باور کنید امام حسین غریب نیست. در میان تمام اهل بیت هیچ کدام اهل بیت و یارانی مثل امام حسین علیه السلام نداشته اند. خودشان شب عاشورا همین مطلب را در میان یاران فرمودند: َ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی وَ لَا أَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَ أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَجَزَاکُمُ اللَّهُ عَنِّی خَیْرا.

 

اگر همسرتان ان شاالله مومن باشد غربتتان در این دنیا کمتر میشود اما داستان غربت مومن به هرحال سر جایش هست. لذا ائمه دین این همه بر نماز تاکید می کنند. نماز یعنی درد دل کردن با کسی که همه تنهایی ها باید با او جبران شود. هر چه ایمان افراد ضعیف تر باشد نمازشان کم رنگ تر و درد دل کردنشان با خدا کمتر و البته فرو رفتن در دل بستگی های دنیوی بیشتر است. ازدواج که بکنی تازه می فهمی که باید نمازت را بهتر بخوانی!

 

اگر توی کل این مملکت یک دختر پیدا کردی که ماه رمضان دنبال سریال دیدن نباشد و حداقل سه بار ختم قرآن کند ، یقینا یکی از عجایب خلقت را کشف کرده ای. اگر دختری پیدا کردی که توانایی خریدن بهترین لباس عروس و کامل ترین جهیزیه را داشته باشد اما با پدرش برای نخریدن کالای لوکس خارجی دعوا کرد بدان یک فرشته پیدا کرده ای. نمی گویم دختر باید با پدرش دعوا کند ؛ می گویم دختری که لباسش را مثل فاطمه زهرا شب عروسی نه بعد از آن به فقیر بدهد پیدا نمی کنی. دختری که وقتی سکوت همه جا علامت رضاست در مقابل مهریه سنگین مورد نظر پدرش ، سکوت نکند پیدا نمیکنی!

 

اما اگر چنین دختری پیدا کردی که کم اما هست به خاطر قیافه اش قدش مدرکش لهجه اش مادرش و هزار بهانه دیگر از وصلت با او منصرف نشو ؛ چون او فرشته است ؛ چون تنها ملاک ایمان است و او ایمان دارد.

 

آقا ما نخواستیم را خیلی زود گفتی برادر! کمی دنبال یکی مثل خودت بگرد تا بدانی دختری مثل شما زیاد نیست ؛ بعد سحرها بلند شو و برای غربت اسلام و امام زمان زار بزن ؛ آن وقت متوجه می شوی که چرا تنها ملاک ازدواج را ایمان گذاشتند و اسلام ممثل امام زمان هنوز مثل مسلم بن عقیل در مسجد کوفه تنهاست.

 

دختر مومن یعنی کسی که اگر شوهرش جنم رشوه گرفتن نداشت او را مهربان تر در آغوش بگیرد. مهربان تر از همه شب های قبل. پسر مومن یعنی کسی که اگر همسرش او را خواست ، نماز شبش را رها کند و بعد از خوابیدن همسر به سجاده برگردد.

 

پیامبر مکرم اسلام از علی بن ابیطالب بعد از زفاف فاطمه پرسیدند: کَیْفَ وَجَدْتَ أَهْلَکَ ؟ اهلت را چگونه یافتی؟ قَالَ : نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ : فاطمه را بهترین یاور بر اطاعت خدا یافتم. پیامبر روی به سوی فاطمه گرداند و همین سوال را از فاطمه هم پرسید. وسَأَلَ فَاطِمَةَ. فاطمه چه بگوید در تعریف از علی؟ فَقَالَتْ : خَیْرُ بَعْل : بهترین شوهر!

 

آرمان گرا باشید اما آرمان گرایی عاقلانه و مومنانه یعنی ایمان حقیقی به آینده اسلام! آرمان گرایی پیدا کردن حوری بهشتی روی کره خاکی نیست. تنهایی خودت و تنهایی اسلام را که فهمیدی ، هر کجا که باشی ، حالا برای اسلام کار میکنی و کسی نمی تواند جلوی راهت و کارت را بگیرد.

 

تنها یک مومن است که امیرمومنان علی در تعریفش میگوید: نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۰۶ ۰ ۰ ۱۱۱

نخل ولایت ۹۹-۱-۰۶ ۰ ۰ ۱۱۱


🌼شما درباره ازدواج زمان دار از دید و بعد آشنایی قبل ازدواج میگید ولی من از بعد دیگش میگم..... اینکه بعضی به صرف اینکه اسلام گفته و اینکه گناه نکنیم حالا دو روز با یکی باشم و فردا با یه صیغه ی دیگه با یکی دیگه.... من اینو قبول ندارم...آخه چرا اسلام اینو گذاشته که آقایون ازش استفاده کنن و امروز با یکی و فردا با یکی دیگه.. یا اینکه بعضی پسرا که الان امکان ازدواج ندارن برای اینکه به لذت برسن دختری رو در ازدواج زماندار می ذارن و وقتی حالشو بردن میرن و دیگه پشتشونو نگاه نمیکنن!! نمیکنن حداقل بعد از ایجاد رابطه اون دختر رو به عقد دائم خودشون در بیارند....
اینا خیلی بی انصافیه و در ذهن من جا نمیشه.

----------------------------------------------------------------

اینجا جای دفاع از قانون است نه محاکمه مجرمان سوء استفاده کننده از قانون. متاسفانه گاهی قانون برای مردم خوب تبیین نمی شود و متاسفانه برخی از قانون سوء استفاده می کنند و در مجموع تصویر بدی در ذهن عموم مردم ایجاد می شود. من منکر سوء استفاده از قوانین اسلام و تفسیرهای یک جانبه نیستم اما از شما می خواهم دقایقی با من همراه شوید.

لباس من و جایگاه من لباس و جایگاه دفاع از قانون است. لباسم لباس دفاع از اسلام است نه ارگان ها و افراد و نهادهای متولی امور دینی. من وکیل مدافع اسلام هستم. اسلام کاریکاتوری یا بهتر است بگوییم مسلمانان کاریکاتوری هر بلایی که می خواهند بر سر اسلام می آورند و همه اعمال خود را به نام اسلام تمام می کنند.

در آغاز کلام ، هر دو طرف قبول داریم که منظور ما از ازدواج زمان دار و مصادیق آن و سوء استفاده های خواسته و ناخواسته از این قانون همه در دایره کسانی است که اسلام را به عنوان یک سبک زندگی قبول کرده اند. اما کسی که الله و اسلام و قوانینش را قبول ندارد و هر عملی از او سر می زند و در یک کلام هر جایی و لاقید است ، مورد نظر ما نیست. متاسفانه بسیار اتفاق می افتد که اعمال هرزه ها و هرجایی ها به پای قانون متعالی و مترقی اسلام نوشته می شود.

از شما یک سوال دارم: آیا در ازدواج های دائم اتفاق نمی افتد که مردی همسر و خانواده خود را رها کند و آنها را بدون سرپرست گذاشته به دنبال عشق و حال خودش برود؟ اگر جامعه را خوب رصد کنیم این اتفاق در هر دو نوع از ازدواج رخ می دهد ولی به علت کوتاه بودن مدت و زمان مند بودن ازدواج زمان دار ، این پدیده غیر اخلاقی بیشتر در این نوع از ازدواج رخ میدهد.

از طرف دیگر ما نباید بین ازدواج مخفی و ازدواج علنی خلط کرده آن را با ازدواج دائم و زمان دار یکی بدانیم. هر کدام از دو نوع ازدواج بسته به شرایط دو نفر می تواند علنی یا مخفی باشند. لزوما ازدواج زمان دار مخفی نیست تا گمان شود تبعات آن برای افراد بیشتر است. البته فراموش نکنیم که گاهی ازدواج مخفی برای گروهی مناسب تر است تا ازدواج علنی!

حکایت تبلیغی: در حرم امام رضا نشسته بودم که زن و مرد میان سالی پیشم آمدند. فکر میکنم حدود چهل سال را داشتند. همسر آن بانو چند سال قبل فوت کرده بود و تنها ، بچه های یتیمش را بزرگ می کرد. به خاطر فضای بد مذهبی های کشور ما جرات نمی کرد ازدواج کند. البته به نظرم خواستگار هم نداشت. او از طرف نیازهای روحی و عاطفی و جنسی اش و از طرف بچه هایش حتما در فشار بود. مرد همراهش که از آشنایان او بود از او برای یک سال خواستگاری کرده بود. اگر شما خنده با نشاط آن زن را می دیدید با من هم نظر می شدید که بهترین راه برای این زن و برای خارج شدن از این فشار و خستگی های زندگی ، این محرمیت زمان داراست. کاش مشاهده می کردید که آن شب و در حرم مطهر رضوی و با انشای عقد ازدواج زمان دار بین آن دو نفر ، چه فرحی در چهره آنان پخش شد.

ما نباید یک طرفه به قاضی برویم.

راه کار بهتر به نظر شما برای این بانوی فداکار چیست؟ زنی که بچه های شوهر مرحومش را به زحمت نگه داشته و حالا به خاطر بچه ها ، کسی به خواستگاری او نیامده و تنها مانده است. واقعا گناهش چیست؟ اگر سال بعد این خانوم همین مرد یا مرد دیگری را برای تنهایی ها و نیازهایش انتخاب کند مجرم است؟ چرا او باید تنها باشد؟

همین بانوان محترم و با آبرو هستند که با رعایت کامل مسائل شرعی و اخلاقی و بهداشتی موضوع حکم ازدواج زمان دار هستند و اسلام این حکم را برای رفع نیاز آنان وضع کرده است.تکرار می کنم که مقصود ما دخترکان کاسب و هرجایی و مسافران ماشین های گران قیمت گوشه خیابان های شمال شهر نیست. ازدواج زمان دار یک قانون مهم دارد و آن التزام به قوانین اسلام نظیر محرم و نامحرم و عده است. که طبق آن زن فقط در اختیار یک مرد است و در تمام این مدت که مثلا یک سال است زن پایبند شوهرش خواهند بود و بعد از این مدت نیز عده گرفته و با کسی نیست. بیشتر مصادیق ازدواج زمان دار اگر فرض شناخت قبل از ازدواج طبق خواسته شما در متن سوال مطرح نباشد ، برای زنان مطلقه و شوهر مرده است چون طبق نظر اکثر مراجع عظام تقلید دختر را بدون اذن ولی شرعی اش نمی توان عقد کرد.

فراموش نکنیم که اگر این زنان طلاق داده شده یا شوهر مرده خوش شانس باشند بعد از جدایی یا وفات همسرشان حتما ازدواج میکنند اما اگر توفیق همراهشان نباشد یا مایل به ازدواج نباشند باید ما بقی عمر را تنها بمانند. یک نگاه به اطرافتان بیاندازید به چند نمونه بر می خورید.
در میان مردان مجرد و تنها یا متاهل ، خیلی ها نیازهایشان را با ارتباط با این گزینه ها رفع می کنند و البته در این خیابان های کثیف و هرج و مرج اخلاقی خیلی ها مراعات مسائل شرعی و اخلاقی را نمی کنند اما به خاطر یک بی نماز که در مسجد را نمی بندند. اسلام حساب تمام امور را کرده است و این حکم را وضع نموده. باور کنید اگر همین یک حکم اسلام اجرا بشود هیچ جوانی به زنا و لواط و همجنس بازی و خودارضایی مبتلا نمی شود حتی اگر صد سال ازدواج دائم نکند. علاوه بر این به خاطر اجرای عده بعد از ازدواج زمان دار که مدت آن دو قرع یا دو عادت ماهیانه است این زنان به ازدواجی با زمان کوتاه راضی نخواهند شد و این حکم به ایجاد پیوندی طولانی تر کمک می کند. عده گرفتن خود نشانه ایست که میان زنان بدکاره با زنان مومن فرق ایجاد می کند. در نظریه ازدواج زمان دار که زمان شرط عقد است مصادیق شرعی آن مثل حکایت بالا ، حداقل چند ماهه ، یک ساله یا بیشتر زمان قید می کنند.

خاطره تبلیغی: در مترو بودم که مرد موقر و خوش پوشی از ازدواج زمان دارش سوالی پرسید. سوالش درباره سرپرستی دخترهای آن بانو بود. درباره جهیزیه و عروس کردن دختران آن بانو سوال داشت. می خواست بداند آیا می تواند به عنوان پدر در امر ازدواجشان دخالت یا بهتر بگویم کمک کند؟ و آیا وظیفه ای در قبال ازدواج آن دخترهای بی سرپرست در مراسم عقدشان یا جهیزیه شان دارد ؟ او در واقع دو خانواده را سرپرستی می کرد ؛ هم در عاطفه و هم در امور مالی و اقتصادی. چنین مردانی اهل خیانت یا هرزه گری نیستند چون سایه شان بر سر آنان پهن است.

در صورت نبودن این قانون یا حکم ، مردان پاک دامن و یوسف خصال نمی شوند. شهوت مردان و نیازهای عاطفی زنان برقرار است. فقط سخن در قانون مند بودن این روابط یا یله و رها بودن این روابط است! نمونه یله و رهای این روابط غرب است. ما نمی خواهیم غربی شویم چون مسلما زن در آن الگو تنهاتر و افسرده تر است.

اما اینکه فرمودید چرا مرد زن را برای مدت بیشتر یا برای همیشه عقد نمی کند یا بعد از پایان مدت محرمیت می رود و پشتش را هم نگاه نمی کند این بستگی به خود افراد دارد. نمی توان با اجبار مردم را الزام کرد که همسر خود را نگه دارید. این قانون صرفا برای نظام مند کردن روابط جاری و ساری بین افراد اجتماع است. قانونی که نبودنش مضرات بیشتری دارد.

مرد و زن به صورت طبیعی به هم نیاز دارند و در می آمیزند پس نمی توان گفت با بودن این قانون و به علت وجود این قانون کسی از آن سوء استفاده می کند چون زن است که در پناه این قانون پاک دامنی می کند و فرزندش به آن مرد ملحق شده و مرد ، تمام عواقب فرزنددار شدن و هزینه هایش و نفقه فرزند را می پذیرد چون فرزند احتمالی برای هر دوی آنهاست نه فقط زن.

نمی توان یک قانون را خط زد اما به جای آن قانون ، قانون بهتری ننوشت.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۰۲ ۰ ۰ ۱۱۲

نخل ولایت ۹۹-۱-۰۲ ۰ ۰ ۱۱۲


❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری