تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۶۱ مطلب با موضوع «متاهلان :: همسرداری» ثبت شده است
🌼 میشه یه ذره توضیح بدید که چرا یک سرى کارها حتمأ بایستى با اجازه و رضایت پدر یا شوهر باشه؟ قصدم مخالفت نیست ها! میخوام فلسفه شو بدونم.
مثلأ اجازه گرفتن ازشوهر براى بیرون رفتن از خونه.مثلأ یه کار واجب پیش بیاد ، یه مهمون سر زده بیاد و کسى خونه نباشه ، نمیشه رفت سوپرى سرکوچه؟ یا اینکه حتمأ باید به شوهرمون تلفن بزنیم واجازه بگیریم؟ یعنى ممکنه راضى نباشه؟! برا چیه این قضیه؟ مگه به هم اعتماد ندارن؟ بحث غیرت و تعصبه یاشکاکى؟
یکیش هم بحث عبادات مستحبى ، مث نذر و روزه مستحبى...
چرا باید با اجازه ى شوهر باشه؟ دلیلش چیه؟ شما میفرمایید پدر هم ولایت داره، درست؟
خب،من که الان مجردم ، توخونه ى بابام هم که روزه ى مستحبى نگیرم (چون نگران لاغری وضعیف شدنم هستن)،خونه ى شوهرم هم که ایشون لابد اجازه نمیدن، پس من کى طعم عبادت مستحبى رو بچشم؟ راستى چرا زنها نمیتونن به همسرشون اجازه ندن که ایشون مثلأ روزه ى مستحبى بگیرن؟ اگه روزه مستحبى ضررى به بدنمون نرسونه واصلأ وزن بدنمون هم کم نشه ، بازم شوهرمیتونه اجازه نده؟

 ----------------------------------------

خانواده یک نهاد کوچک اجتماعی و ریشه و پایه ی اجتماع است. خداوند برای هر اجتماع بزرگ یا کوچک بشری یک مدیر و سرپرست دلسوز و عاقل تعیین کرده است تا همه ی اقدامات داخلی با نظارت او انجام پذیرد. از نظر اسلام جامعه و اجتماعات بشری نیازمند حکومت است و این سرپرست و حاکم باید از سمت خداوند به نصب خاص (مانند پیامبر و امام معصوم) یا به نصب عام (مانند فقها و دانشمندان دینی) عنان امور را به دست بگیرد.

قطعا یک خانه ی چند نفره و کوچک نیز نمی تواند نظم امور خود را بدون یک سرپرست و تکیه گاه دلسوز به دست آورد. پدر که مرد خانواده هم هست از طرف خداوند مدیر اولین نهاد اجتماعی است که با عقد شرعی و امضای خداوند شروع شده است و به او در حیطه ی اوامر الاهی اجازه ی امر و نهی و ولایت داده شده است. مرد برای همسر و فرزندانش دلسوزترین مرد اجتماع است و خواسته های او قطعا از سر عناد و دشمنی نیست. ممکن است در برخی مصادیق اشتباهاتی صورت بگیرد اما جریان عمومی تصمیمات به سوی صلاح کارها است.

اگر پدر رفت و آمد و اعمال فرزندان و همسرانش را کنترل می کند برای حفظ مصالحی است که هیچ کس بهتر از او توان تشخیص ندارد. فراموش نکنید که اوامر پدر و شوهر همیشه در دایره ی احکام دین خدا بوده و آنها حق ندارند حلال خدا را حرام یا حرامش را حلال کنند. اما مستحبات و مکروهات و مباحات با فرامین آنها جهت وجوب یا حرمت پیدا می کنند. مانند فرمان پلیس در سر چهار راه ها.

ولایت و سرپرستی باید از طرف خداوند تعیین شود. انسانی بر انسان دیگر ولایت ندارد مگر با اذن خداوند. هم در مساله ی خانواده و هم در حاکمیت جامعه ، خداوند این حاکم و سرپرست را تعیین کرده است. خداوند برای زنان نسبت به شوهرانشان ولایتی قرار نداده تا رضایت یا خواست آنها برای شوهران مطاع باشد.

این احکام چون از طرف خداوند تعیین گردیده اند و تعیین مصداق خارجی شان در خانواده بر عهده ی پدر و شوهر است جزو امور واجب محسوب می شوند و در تعارض با امور مستحب قطعا امور واجب در اولویت هستند. لذا روزه ی مستحبی اگر مورد نهی پدر یا شوهر واقع شود دیگر مستحب نبوده و حرام خواهند بود. ما تا زمانی که تکلیف واجب بر گردن داریم نوبت به انجام مستحبات نمی رسد. در حقیقت در مقام تعارض عملی واجب با عملی مستحب ، در شرایطی که نتوان بین آنها جمع کرد ، فقط باید به عمل واجب پرداخت چون اعمال واجبند که مرزهای حقیقی بهشت و جهنم هستند.

در مورد خارج شدن از خانه نیز همین که اجازه ی ضمنی پدر یا شوهر را داشته باشید و بدانید در موارد خاص ، عملتان مورد رضایت ایشان است کافی است و در تمام موارد اجازه گرفتن جدید لازم نیست. کافی است یک اجازه ی عام و همیشگی از شوهرتان بگیرید تا در موارد خاص نیاز به تماس و اجازه ی مجدد نداشته باشید. خلاصه جوری رفتار کنید مورد رضایت همسرتان باشد. 

مهمترین دلیلی که خداوند خروج زنان از منزل و سفرهای تفریحی و زیارتی یا روزه های مستحبی را متوقف بر اجازه ی شوهر کرده است حقوق زناشویی شوهر است که با این رفت و آمدها و در خانه نبودن ها و روزه های مستحبی ضایع می شود. شوهر از طرف خداوند وسیله ی امتحان زنان است و بسیاری به وسیله ی رضایتش جهنمی و اندکی بهشتی می شوند.

مسأله 2412  زنى که عقد دائمى شده نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود و باید خود را براى هر لذّتى (1) که او مى‏خواهد، تسلیم نماید و بدون عذر شرعى از نزدیکى کردن او جلوگیرى نکند. و اگر در اینها از شوهر اطاعت کند، تهیه غذا و لباس و منزل او و لوازم دیگرى که در کتب ذکر شده بر شوهر واجب است (2) و اگر تهیّه نکند، چه توانایى داشته باشد یا نداشته باشد، مدیون زن است.

(1) (نورى): براى هر کامیابى جنسى .. (فاضل): براى هر لذّت متعارفى ..

(2) (اراکى): تهیه غذا و لباس و منزل و لوازم دیگر او بر شوهر واجب است و اگر تهیّه نکند به تفصیلى که در کتب مفصل ذکر شده مدیون زن است.

 (گلپایگانى)، (صافى): تهیه غذا و لباس و منزل او بر شوهر واجب است ..

 (خوئى)، (تبریزى): مسأله زنى که عقد دائمى شده احتیاط در آن است که بدون اجازه شوهر براى کارهاى جزئى نیز از خانه بیرون نرود هر چند با حقّ شوهر منافات نداشته باشد و باید خود را براى هر لذتى که او مى‏خواهد، تسلیم نماید و بدون عذر شرعى از نزدیکى کردن او جلوگیرى نکند و تهیه غذا و لباس و منزل زن

(خوئى): ما دامى که بدون عذر از منزل او بیرون نرفته بر شوهر واجب است و اگر تهیّه نکند چه توانایى داشته باشد یا نداشته باشد، مدیون زن است.

 (سیستانى): مسأله زنى که عقد دائم شده حرام است بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود هر چند با حقّ شوهر هم منافات نداشته باشد، مگر اینکه ضرورتى ایجاب کند یا ماندن در خانه براى او حرجى باشد یا مسکن مناسب او نباشد و باید خود را براى لذّتهاى جنسى که حقّ همسر است هر وقت که او مى ‏خواهد، تسلیم نماید و بدون عذر شرعى از نزدیکى کردن او جلوگیرى نکند و تهیه غذا و لباس و منزل زن و تهیه احتیاجاتش بر شوهر واجب است و اگر تهیّه نکند چه توانایى داشته باشد یا نداشته باشد، مدیون زن است. و همچنین از حقوق زن است که مرد او را مورد اذیت و آزار قرار ندهد و با او بدون وجه شرعى، تندى و خشونت نکند.

 (مکارم): مسأله زنى که عقد دائم شده بنا بر احتیاط نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود، یا کارى در خارج خانه انتخاب کند (خواه اجازه لفظى باشد و یا از قرائن معلوم شود که او راضى است) و بدون عذر شرعى از نزدیکى کردن او جلوگیرى نکند؛ بر شوهر نیز واجب است که غذا و لباس و منزل و لوازم دیگر را مطابق معمول براى او تهیّه کند (حتى هزینه طبیب و دارو و مانند آن) و اگر تهیّه نکند بنا بر احتیاط بدهکار او خواهد بود، خواه توانایى داشته باشد یا نه.

 (زنجانى): مسأله زنى که عقد دائمى شده نباید بى عذر شرعى بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود و باید خود را براى هر لذّتى که او مى‏خواهد و عذر شرعى براى زن در اجتناب آن نیست، تسلیم نماید و اگر در اینها از شوهر اطاعت کند، تهیه غذا و لباس و منزل و سایر لوازم منزل او (با در نظر گرفتن شؤون زن) بر شوهر واجب است، و اگر تهیّه نکند؛ چه توانایى داشته باشد یا نداشته باشد، مدیون زن است.

 

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۲-۰۸ ۰ ۰ ۳۶۴

نخل ولایت ۹۹-۱۲-۰۸ ۰ ۰ ۳۶۴


🌼 گفتین: « اگه زن ومرد به هم محبت وافر داشته باشند خانه شان شعبه ای از بهشت خواهد بود...
حالا من یه سؤال از شما میکنم، مگه محبت دوطرفه نیست؟ چه جوری میشه به زنی محبت کنی که مغروره و خودشو میگیره و محبت کردن بلد نیست؟ آخه مگه ما مردها نیاز به توجه زنهامون نداریم؟ چه جوری میشه وقتی احساس میکنی دوستت نداره و شاید پشیمونه از ازدواج ، بهش محبت کنی؟

------------------------------------------------------- 

دوست عزیزم لطفا به نکات زیر توجه کنید. ممکن است زندگی شما مانند یکی از مثال هایی باشد که مطرح می کنم. تطبیقش باشما:

روزها و ماه های اول بعد از آشنایی دو خانواده ، یعنی زمانی نزدیک به عقد محرمیت تا زمان شروع زندگی زناشویی ، یک دوران مهم در بنا نهادن پایه و اساس زندگی مشترک است. درست است که محبت زوجین باید دو طرفه باشد و این انتظار مردانه برای دریافت محبت از سوی نوعروسش یک انتظار طبیعی و معقول است ، اما فراموش نکنید که قبل از دوطرفه شدن محبت ، جاده ی محبت یک جاده ی یک طرفه و آن هم از سمت مرد به سوی بانو خواهد بود.

در بازار سرمایه تا یک سرمایه گذاری دقیق و مطمئن صورت نگرفته باشد هیچ کاسبی از خودش و کسب و کارش انتظار سوددهی چرب و نرم و حسابی ندارد. کاسب ها وقتی مغازه ای باز می کنند ، چند ماه اول را به اصطلاح از جیب می خورند تا تبلیغات و معرفی دوست وآشنا و سلام و علیک ها ، پای مشتری ها را به دکانشان باز کند. هیچ کاسبی از روز اولی که کرکره ی دکانش را بالا می کشد انتظار فروش خوب و سود مناسب ندارد.

من می توانم حدس بزنم که محبت شما به همسرتان به آن مقدار نبوده که توانسته باشد عقل و هوش و محبت بانو را به سمت شما جلب کند. در حقیقت سرمایه گذاری شما یک سرمایه گذاری کافی نبوده و یا اگر سرمایه گذاری خوبی کرده اید ، همسرتان را برای داد و ستد محبت آموزش نداده اید و او هنوز با این روابط جدید اما شرعی و محرمانه انس نگرفته است.

برخی از دخترهای مومنمان به علت پاکی بی نهایتشان نیاموخته اند که وقتی بمبی از محبت به سمتشان پرتاب می شود چطور باید به آن بمب محبتی جواب مثبت بدهند. تازه دامادی را تصور کنید که در خانه ی مادرزنش و در آغازین روزهای دوران محرمیت ، در حال وضو ساختن است و در یک لحظه ی کوتاه و در خلوت اغیار ، عروسش را در کنار خودش و ناظر اعمال و سکناتش می یابد. آب ریختن روی تازه عروس و خیس کردن او، شاید یک شوخی ساده و دم دستی برای ابراز توجه تازه داماد داستان ما به همسرش باشد اما کافی است نوعروسمان نداند که در پاسخ به این محبت شیطنت آمیز چگونه باید برخورد کند. اخم کردن و قهر شدن ، یک برخورد ابتدایی و ناشیانه است ، اما اگر محبت کردن شما در حکم یک سرمایه گذاری بلند مدت به سودآوری رسیده باشد ، به جای اخم و قهر جوابی کاملا متفاوت و البته جانانه دریافت خواهید کرد.

تازه عروس باید احساس کند که شما او را دوست دارید و در پرتو این دوست داشتن و محبت ، وجودش و احساساتش برای شما مهم است. دانشجویی که به خاطر دوری محل تحصیل از منزل همسرش نتوانسته محبتش را و توجهش را به تازه عروسش کادو بدهد نمی تواند منتظر تماس های نیمه شب و دلتنگی های عاشقانه و پیامکهای رگباری پاییزی پست سر هم باشد.

بسیاری از مردهای ما محبت کردن و نشان دادن توجه و علاقه را نیاموخته اند. گاهی اوج توجه یک مرد به همسرش ، فقط یک تماس خشک و خالی آن هم در میانه ی روز به تلفن خانه و هم کلامی چند دقیقه ای در مورد اتفاقات صبح تا غروب و فضولی بچه ها و گرفتن لیست خرید برای شام امشب است. مرد بیچاره نیاموخته که راه های بهتری هم برای اعلام توجه و دوست داشتن وجود دارد. کارمندها معمولا این تماس کوتاه بین روز را آموخته اند و فکر می کنند اگر این تماس را با خانه بگیرند به همسرشان فهمانده اند که او را دوست دارند.

برای رسیدن به سوددهی در سرمایه گذاری محبت که یک سرمایه گذاری طولانی مدت است عجله نکنید. در دنیای تبلیغات می گویند تبلیغات هزینه نیست سرمایه است ؛ پس از رساندن علامت هایی که توجهتان را نشان می دهد دریغ نکنید. همیشه قرار نیست ادای دیگران را در بیاورید اما استفاده کردن از تجربیات دیگران مسیرتان را برای رسیدن به هدف کوتاه می کند.

اگر راهتان نزدیک است سعی کنید به دیدنش بروید. هر چه بیشتر بهتر. پر رو باشید و از سر زدن به همسر شرعی و قانونی و محرمتان خجالت نکشید. اطرافیان فضول را با پر رویی مثال زدنیتان ادب کنید تا کمتر در زندگی تازه بنای شما سرک بکشند. با همسرتان هم کلام شوید و هر موضوعی که به نظرتان برای حرف زدن مناسب است پیش بکشید. اگر محرم هستید که حتما هستید گرمای چشمانتان را دریغ نکنید. دقت کنید که هر مزاحمی حتی یک نوزاد کوچک مانعی اساسی در رسیدن شما به هدفتان در رسیدن به انس بیشتر محسوب می شود. سعی کنید زمان دیدارتان در مهمانی های عمومی و فامیلی شلوغ نباشد چون به صورت طبیعی نخواهید توانست نشانه های محبت را رد و بدل کنید. وقتی با همسرتان صحبت می کنید پیامک های جدیدتان را چک نکنید. گوشی تلفن همراهتان را در این دقایق کوتاه تکرار نشدنی خاموش کنید. فراموش نکنید که شوخی های مردانه و محبت های سفت که بین مردها و پسرها رد و بدل می شود مناسب تازه عروس ها نیست. از برق گرفتگی نترسید ؛ تازه عروس ها برق ندارند!!

اگر راهتان دور است و امکان دیدار حضوری روزانه و یا حداکثر هفتگی را ندارید آنچه نباید فراموش کنید این است که توجهتان را نشان بدهید. تا به زن توجه نکنید مورد توجهش قرار نمی گیرید. پیشنهاد من برای راه های دور حتی در دوران تکنولوژیهای جدید ، نامه نگاری کاغذی است. نامه کاغذی مثل قانون اساسی باقی می ماند و بارها و بارها توسط هر دو شما با دقت خوانده و مطالعه می شود. نامه های روزانه حتی اگر هفته ای یک بار تحویل پست داده شوند ، نشانه ی توجه شما حتی در دوران دوری و جدایی هستند. حرفهایی که در ابتدا از گفتنشان خجالت می کشید با نامه می توانید بنویسید و بیان کنید.

البته می دانم که برخی از دخترهای جوان در ابراز محبت بخل می ورزند و از شوهرشان دریغ می کنند و گاهی ابراز محبت به همسر را کاری غلط و نابجا می دانند یا از خلوت با او فرار می کنند و خودشان را در معرض محبت قرار نمی دهند و ترجیح می دهند بیشتر در فضاهای عمومی و در کنار خانواده باشند یا برخی علی رغم خواسته ی باطنی به خاطر خانه ی شلوغ فرصت مناسبی برای عشق ورزی پیدا نمی کنند و شاید برخی از جواب دادن به محبت های تازه دامادشان خجالت می کشند. بنده سخن گفتن با نوعروسان در این مورد را ، به زمان مناسب و سوال مناسبش واگذار کرده ام اما شما این نکته را فراموش نکنید که فرهنگ همه ی خانواده ها و اقوام در برخورد با نامزد و شوهر مثل هم نیست. دوران نامزدی و عقد زمان دار ، نیاز به صبر و شکیبایی بیشتر شما دارد. توصیه می کنم به جز محبت به همسر در هیچ کاری عجله نکنید. تا خلوت مناسبی بین شما ایجاد نشده است انتظار داد و ستد محرمانه ی محبت نداشته باشید. آشنا شدن با فضای محرمیت و انس گرفتن با غریبه ی تازه وارد اما آشنا وقت می برد.

مغرور بودن زن همیشه نشانه ی بدی نیست. گاهی نشانه ی کم کاری شما در این دوران طلایی زندگی مشترک است. گاهی می تواند نشانه ی یک قهر بچگانه باشد که نیاز به کمی نازکشیدن دارد. اگر میخواهید چرخ زندگی تان بچرخد از ناز کشیدن نترسید. دخترها و زن های مومن اگر برای همسرشان ناز نکنند کجا می توانند ناز کنند؟ ناز را باید خرید و این خریدن ناز البته باید به قیمتش باشد نه به ارزانتر از ارزش واقعی آن. غرور دختر جوان را هم نباید شکست بلکه باید مدیریت کرد. زبانت را به کار بگیر و از قدرت انگشتانت استفاده کن. دختر مغروری که برای شوهرش ناز دارد ، هم باید نازش خریده شود و هم غرورش به جای خرد شدن باید تعدیل و سپس مدیریت شود. راه کار اصلی محبت کردن و توجه نمودن به نیازهای اصلی و عاطفی آنها است. درست است که ما مردها به توجه و محبت همسرمان نیاز جدی داریم اما نباید فراموش کنیم که تا محبت نکنیم از محبت خبری نخواهد بود. این توجه کردن گاهی با پیامک دادن است و گاهی با نامه نوشتن. گاهی با تماس شبانه است و گاهی با دیدار حضوری. 

دختری که فقط چند روز یا چند ماه از عقد محرمیتش گذشته است نمی تواند از زندگی اش و از انتخابش پشیمان شده باشد. هنوز زندگی شما شروع نشده که بتوان نام پشیمانی بر آن گذاشت. اما اگر احساستان از حال و روز او این است که او پشیمانی است یعنی غیبتتان و نبودنتان و سرنزدنتان وتوجه نکردنتان و تماس نگرفتنتان و محبت نکردنتان به مرز خطرناک و خط قرمز رسیده است. این یعنی اگر آب محبت به نهال جوان زندگیتان نرسانید ، جوانه نزده آن را خشکانده اید.

 

فقط یک حالت باقی می ماند و آن اینکه شما با بذل محبت های مومنانه نشان داده باشید که اهل محبت و توجه به همسر بوده اید اما به هر دلیل محبت های شما در دل ایشان آرام نگرفته است. شاید به دلیل حرف و حدیث های اطرافیان  و شاید به دلیل یک ازدواج اجباری و دلایلی مانند آن که هر کدام در جای خودش باید مطرح شود. 

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۲۱ ۰ ۰ ۲۴۱

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۲۱ ۰ ۰ ۲۴۱


🌼 آیا باید علاقه به همسرمون رو تو جمع مطرح کنیم یا تو جمع معمولی باشیم و تو محیط خصوصی تر علاقه به همسرمون رو ابراز کنیم؟

-----------------------------------------------

ابراز علاقه به همسر در دوران ما در دو طرف افراط و تفریط قرار گرفته است. گروهی از سر افراط ، و در پی فرهنگ منحط غربی ، خصوصی ترین لحظات زن و شوهر را به میان خیابان و مترو و جامعه می آورند و مرز و پرده ای را بین خودشان و دیگران قرار نمی دهند و در میان محرم و نامحرم همسر خودشان را چنان خطاب کرده و چنان لمس می کنند که گویی موجود زنده ای جز خداوند شاهد و ناظر آنها نیست. و در طرف تفریط گروهی چنان از همسر خویش دوری می کنند و ابراز علاقه را چنان عیب می شمردند که از یک سلام خشک و خالی صبحگاهی یا خداحافظی صمیمی هنگام خروج از خانه دریغ می کنند.

برای یافتن مرز دقیق این مساله کافی است نگاهی به دستورات دینی داشته باشیم و سراپرده ی حیا را در هر مرحله اندازه کنیم:

گاهی ابراز علاقه در حضور نامحرمان و گاهی در حضور مجردهاست به گونه ای که هر کلمه ی نامناسب و به دور از شرم و حیا ، فتنه ای شیطانی را در دل افراد غریبه ایجاد می کند که باید از آنها بر حذر بود.

اما گاهی زن و شوهر در خلوت هستند و مانعی از ابراز علاقه بین آنها نیست. متاسفانه فرهنگ های بومی غلط کشور ما ، برخی از مردان را از محبت کردن به زن یا گفتن کلمات محبت آمیز منع می کند. فرهنگ اسلامی در تقابل با این خطا ، این بخش را به بهترین وجه تامین کرده است.

تعالیم اسلامی به مردان می آموزد که به هنگام ورود به خانه به اهالی منزل خصوصا همسرشان بلند سلام بکنند و همگان را مخاطب قرار بدهند. چون طبق شریعت اسلام ، کار در داخل منزل وظیفه ی زنان نیست و زنان مومن مسلمان این مهم را با کرامت و بزرگواری انجام می دهند ، مردان با اخلاق حسنه و روی گشاده سری به آشپزخانه بزنند و در امور خانه کمک کنند. در احادیث ما هست که گاهی امیرالمومنین در خانه عدس پاک کرده اند و در امور خانه کمک کار بانوی خانه بوده اند. مردان بعد از حضور در خانه با همسرشان هم کلام شده و اتفاقات طول روز را از آنان جویا شوند تا با همین بهانه گفت و گویی کوتاه اما صمیمی بین زوجین برقرار شود و در نتیجه خستگی های روزانه خانه را ترک کرده و صمیمیت خانه را پر کند. تشکر از زن در ازای انجام دادن امور خانه و وظیفه ندانستن انجام این کارها ، از اموری است که وظیفه ی مردان است. اگر در ذهن کسی کار خانه وظیفه ی زن تلقی شود و زن نوکر بی مزد و مواجب خانه باشد ، دیگر تشکر و ابراز علاقه و قدردانی از زحمات او معنا نخواهد داشت.

حکایت: یکی از دانشمندان نقل می کردند که همسرم علاقه داشت از استاد شهید مطهری برای شام دعوت کنیم و میزبان ایشان باشیم. به همسرم گفتم که چرا دوست دارید استاد مطهری را از میان این همه عالم و فرهیخته و دوستان قدیمی دعوت کرده و در خدمتشان باشیم؟ همسرم در جواب سوالم گفت: چون استاد هر دفعه که به منزل ما می آیند ، بعد از خوردن شام و به هنگام خداحافظی و رفتن از منزلمان ، به جلوی درب آشپزخانه می آیند و از من به صورت جدا و مخصوص و به خاطر زحمات امشب و غذای باب میلشان تشکر می کنند! بر خلاف دیگر افراد که وقتی به خانه ی ما می آیند فقط از شما تشکر می کنند و خانه را ترک می کنند. همین توجه استاد باعث شده که من علاقه داشته باشم از میان این همه دوست قدیمی ، بیشتر در خدمت ایشان باشم!

و چه زیباست اگر صاحب خانه یا میزبان ضیافت با رعایت مرزهای حیا و عفاف در نزد میهمانان و با صدایی بلند از بابت شام و غذای خوشمزه و دست پخت همسرش تشکر کند و او را ارج نهد.

ابراز علاقه به همسر ، در خلوت شکلی دارد و در جلوت اندازه ای. مهم رعایت این اندازه هاست تا گلدان شمعدانی زندگی ما از بی آبی پژمرده نشود و از زیادی آب نپوسد. اعتدال را رعایت کنید. به عنوان مثال گاهی مردان در خلوت فرشته اند اما در حضور فرزندان یا محارم مثل پدران و مادران ، حتی اندکی محبت نمی دانند. اخلاق شنیدنی نیست ؛ اخلاق دیدنی است. بچه ها محبت را باید در میان گفت و گو های مادر و پدرشان و در تعارف کردن ها و نشست و برخواست ها ببینند نه اینکه زن و مرد عبارت های کلیشه ای محبت آمیز را صبح و شام بلغور کنند اما در کف زندگی زناشویی احترام واقعی برای آموزش فرزندان و تعلیم آنان تبلور نداشته باشد.

مردان فراموش نکنند که ابراز علاقه به همسر ، همیشه با بوسیدن و لمس بدن او همراه نیست تا توهم شود که در نگاه اسلامی ما مرزی میان خلوت مطلق زن و مرد با خلوت خانوادگی (یعنی خلوتی با حضور فرزندان) و سپس خلوت فامیلی (یعنی با حضور محارم درجه اول مثل پدر و مادرها)  قایل نیستیم. هر کدام از این خلوت ها به تناسب نوع خلوت ، پر از کلمات محبت آمیز و رفتارهای عاطفی و ابراز علاقه ها است اما هر کدام به تناسب خودش و نه کمتر از آن و نه بیشتر.

مهم ، توجه است ؛ دیدن است ؛ نگاه است ؛ باید آنچه که شایسته ی دیدن است دیده شود و آنچه که شایسته ی تقدیر است بزرگ داشته شود آن وقت شمعدانی خانه ی شما همیشه سرزنده و شاداب خواهند ماند.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۹-۰۵ ۰ ۰ ۱۴۷

نخل ولایت ۹۹-۹-۰۵ ۰ ۰ ۱۴۷


🌼 یه دختر مذهبی تا وقتی که مجرده با یه پوشش خاصی بین محرم و نامحرمه. وقتی عقد کنه ، خیلی سخته که بخواد به همون وظایف شرعی که گفتید راحت عمل کنه. یه پسر مؤمن میتونه همچین مسأله ای رو درک کنه؟

 من عاشق همسر آینده ام باشم ها، هرکاری میتونم بکنم ، ببخشیدا ، غیر از ارتباط جنسی!
میشه راهنماییم کنید؟

-------------------------------------------------------

خداوند را به خاطر تربیت فرزندان پاک و مومنی چون شما در دامن وطن عزیزمان شکرگزارم. برای رسیدم به منزل مقصود این چند قدم را همراهم باشید:

مراسم ازدواج همان گونه که برای شما نو و جدید است برای همسر مومن شما نیز جدید است. در شب زفاف معمولا دلهره و نگرانی مختصری هم عروس و هم داماد را در بر می گیرد. به نظرم آن قدر که اطرافیان و فامیل در جشن عروسی جوان ها خوش هستند خود دو جوان خوش نیستند. همین دلهره ها و نگرانی ها و علاوه بر آن خستگی ها و دوندگی ها و در برخی اوقات حرف و حدیث ها ، هر دو جوان را چنان کرده که میل و حال و جانی برای امور جنسی باقی نمی ماند. توصیه میکنم برای اولین مقاربت شب عروسی را انتخاب نکنید.

بسیار شنیده ام که اولین تجربه ی جنسی زوج های جوان نه بهترین و پر خاطره ترین نزدیکی آنان ، که بدترین و پر اضطراب ترین بوده است. اسلام دستوراتی برای لحظه لحظه آن مراسم دارد که در زمان مناسبش به آن خواهیم پرداخت اما بدانید که عمل کردن به همین دستورات و ارشادات نظیر پاشویه ( یا همان پاشوره) تاثیر فراوانی در آماده کردن زوجین و انس گرفتن بیشتر آنان دارد.

دختری که در مقابل محرم و نامحرم با مناسبت ترین لباس زیسته است باید برای روابط جدید آماده شود و این نیاز به آموزش دارد. از قدیم الایام معمولا دوستان نزدیک جوانان آنها را برای شب زفاف آماده می کردند و جملاتی به آنها می آموختند اما امروز این امر را رسانه های پر خطر و بد اخلاق بر عهده گرفته اند. در شب زفاف پسرها و دخترها هر کدام در مقابل دیگری باید رفتارهای صحیحی داشته باشند و این رفتارها ، صحیح و مطابق آیین نیست ، جز با آمادگی ذهنی و آموزش درست.

تازه دامادها اگر خیلی هنر بکنند وظیفه ی خودشان را در قبال تازه عروسان درست انجام بدهند و طبق دستور پیامبر مکرم اسلام چون خروس با عجله با همسرشان در نیامیزند که البته مهمترین دستور در این باب است اما شما باید خودتان را از نظر ذهنی و آمادگی روحی به حدی برسانید که در شب زفاف مانع از استفاده و التذاذات شوهر نشوید.

برخی از دخترها در دوران کودکی یا نوجوانی ناخواسته با حوادث و اتفاقاتی مواجه شده اند که ترس ناشی از آن اتفاقات بعد از چندین سال هنوز در دل و جانشان جولان می دهد و آنان را از نزدیک شدن به هر مردی و لو تازه دامادشان باز می دارد. بدترین اتفاق برای یک تازه عروس این است که نتواند بر این ترس غلبه کند و اولین تجربه شوهر را مانع شود. درست است که شام مراسم عروسی زمان مناسبی برای اولین نزدیکی نیست اما اگر تازه عروس مانع شوهر شود و خود را در اختیار همسرش نگذارد کدورتی در دل شوهر ایجاد خواهد شد که شایسته نیست.

تازه داماد ها باید همسرشان را قدم قدم فتح کنند و به او اجازه بدهند تا بدون اضطراب و نگرانی به خواسته های شوهر جواب مثبت بدهد. از دستورات زیبای اسلام اقامه ی دو رکعت نماز در شب زفاف است. وقتی کاملا تنها شدید و همه ی فامیل را مرخص کردید ، همسرتان را همراهی کنید تا با هم و در کنار هم وضو بگیرید و آماده مناجات با خداوند شوید. لذت نماز و مناجات با پروردگار در شب زفاف قابل توصیف نیست.

موهای تازه عروستان را در دست بگیرید و دعای شب زفاف را بخوانید: ِ اللَّهُمَّ بِأَمَانَتِکَ أَخَذْتُهَا وَ بِکَلِمَاتِکَ اسْتَحْلَلْتُهَا فَإِنْ قَضَیْتَ لِی مِنْهَا وَلَداً فَاجْعَلْهُ مُبَارَکاً تَقِیّاً مِنْ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ شِرْکاً وَ لَا نَصِیباً : خدایا این زن را به امانت و از خودت گرفته ام و با کلمات تو و طبق دستورات تو او را بر خود حلال شمرده ام. اگر مقرر فرموده ای که از او برای من فرزندی باشد ، او را مبارک و با تقوا و از شیعیان آل محمد قرار بده و در فرزند ما سهم و نصیبی برای شیطان نگذار!

زن امانت خداست یعنی کسی با ازدواج مالک زن نمی شود.

زن امانت خداست یعنی فردای قیامت خداوند است که امانتش را سالم و کامل از تو می خواهد.

زن امانت خداست یعنی فردای قیامت باید جواب اعمالت را در نحوه ی برخوردت با این زن به خداوند بدهی. فراموشت نشود!

زن امانت خداست یعنی ملک خداست ؛ مال خداست ؛کنیز خداست نه کنیز تو. کنیز به خانه نیاورده ای مردک!

عجله ممنوع!

این جمله اگر در ذهن هر پسری خوب خیس بخورد مانع کارهای خطا و ناپخته می شود. شب زفاف شب اکران خصوصی و نمایش واقعی فیلم های ... نیست. باید همسرتان را درک کنید. نوعروس مومن شما نباید از شما و حرکاتتان بترسد ؛ و تا ضربان قلبش به کمترین میزان ممکن در طول شب  نرسیده است او آرامش لازم را پیدا نکرده است. تا به کاری راضی نشده است مجبورش نکنید. اگر خسته است و نا ندارد یا حتی از اتفاقات شب زفاف می ترسد با او حرف بزنید و هم زمان از قدرت سرانگشتانتان استفاده ی کامل کنید. حرف زدن آرام و البته شمرده و گفتن کلمات محبت آمیز موجب می شود درب های قلبش به روی شما باز شود. حرف های دلتان را مطرح کنید. و خداوند را برای به دست آوردن چنین همسر مومنی شکر کنید و این شکر و ستایش را به گوش همسرتان برسانید.

او را برای رسیدن به مقصودتان آماده کنید. اسلام برای این منظور پاشویه را دستور داده است. شستن پاهای نو عروس او را سرزنده و شاداب میکند.

عجله نکنید!

دختران جوان و مومن را سراپرده هایی از حیا و شرم در برگرفته است. قرار نیست نو عروس ها پیش قدم باشند و لازم نیست کار خاصی بکنند. فقط شما خودتان را در اختیار شوهر بگذارید. او خودش به سراغ شما می آید. شما فقط مانعش نشوید. مانع شدن شما و تند خویی با شوهر در آن لحظات ، بدترین کار است. همه جا همین طور است. در کوه پیمایی هم رسیدن به قله ، صبر و تحمل می خواهد. با عجله به خواسته ی خودتان نخواهید رسید. 

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۸-۰۷ ۰ ۰ ۱۶۴

نخل ولایت ۹۹-۸-۰۷ ۰ ۰ ۱۶۴



🌼 می شود همسر را تعریف کنید ؟!

-----------------------------------------------------
در یک تعبیر زیبای قرآنی و مثال لطیف وحیانی ، همسر لباس انسان است چون زشتی های ما را می پوشاند و گستره ی این زشتی ها شامل انواع زشتی ها خواهد بود. اما در یک تعریف فقهی ، همسر کسی است که بعد از عقد شرعی با شما محرم می شود.

این محرمیت باعث می شود که نگاه کردن به او و لمس بدنش و تلذذات جنسی بین او و شما حلال و قانون مند باشد. همسر با این تعریف شامل کسانی که قانون شرع را زیر پا میگذارند و بدون محرمیت با هم هستند نمی شود. علاوه بر این شامل هم باشی های مرسوم در غرب و زندگی های مشترک مردانه یا زنانه هم نمی شود.

همسر جنس مخالفی است که با شما ، گره محرمیت خورده است. این گره محرمیت باعث می شود که فرزند شما حلال زاده بوده و روابط بین شما حلال و مشروع باشد. رابطه ی عاطفی بین دو همسر می تواند از صفر تا بینهایت ترسیم شود و نمی توان رابطه عاطفی بین دو نفر را در تعریف اخذ کرد تا برخی با ادله ی واهی زندگی خودشان را خراب کنند و همسر خودشان را همسر ندانند. حتی اگر محبت بین مرد و زنی به حداقل خودش برسد باز تا زمانی که این گره محرمیت وجود دارد آنها همسر هستند. همسر شریک جنسی حلالی و قانون مندی است که اگر او را دوست داشته باشید زندگی خوشی خواهید داشت اما اگر او شما را دوست داشته باشد زندگی تان خوش تر خواهد بود و اگر هر دو به هم محبت وافر داشته باشید خانه تان شعبه ای از بهشت خواهد بود.

همسر بودن از نظر اسلام به مدت این محرمیت هم وابسته نیست. همسر می تواند دائمی یا موقت باشد. پس هر دو صورت آن را می توان همسر نامید و در هر دو صورت مزایایی چون حلیت روابط و بهره های جنسی حلال و فرزند مشروع و قانونی وجود دارد.

من نمی دانم چرا برخی اصرار دارند خودشان را با این و آن مقایسه بکنند و از مفاهیم عادی و دم دستی برای خودشان هیولا بسازند. قبول دارم که همه ی همسرها مثل هم نیستند و همه ی زوجین روابطی خوب و عاطفی مورد قبولی با هم ندارند اما همین تعریف حداقلی و عمومی همه را در دایره زناشویی داخل می کند. چه همه ی آنان که همخوابگی دارند و از این روابطشان لذت می برند و چه آنان که کمتر لذت می برند همه همسر هم هستند.

همسر برای مردان امانتی است که خداوند مردان را با همین امانت امتحان کرده است. زن برای شوهرش حکم برگه ی امتحانی را دارد و تمام کلمات و رفتارهای مرد و زن نسبت به هم در دادگاه الاهی محاسبه و سنجیده می شود. و در طرف مقابل مجاهده ی زن مومن همانا نیکو شوهرداری اوست تا حتی اگر از مردش دلخور هم هست باز نیازهای مردانه ی او را برای رضای خدا تامین کند و باعث انحرافات جنسی او نشود. محرمیت که آمد زمان امتحان آغاز می شود و با مرگ یکی از زوجین یا انقضای زمان محدود محرمیت و یا متاسفانه طلاق این امتحان به پایان می رسد و برگه ی امتحانی به مسئول برگزاری جلسه تحویل داده می شود. ازدواج یک مسابقه ی سلوکی است. خیلی ها کنکور هم که شرکت می کنند بعد از خوردن کیک و ساندیس جلسه را ترک می کنند و کمر نشستن تا آخر جلسه را ندارند. از اینها چه انتظاری دارید؟ آیا چنین شخصی نفر برتر کنکور می شود و عاقبت مرزهای تولید علم را فتح خواهد کرد؟

وقتی زنی از بد اخلاقی همسرش عاصی می شود از همان لحظه است که جهادش آغاز می شود. زمان خوشی ها و خنده ها و لذت ها که زمان جهاد نیست. جهاد زمانی است که نفس در مقابل یکی از ناملایمات نفسانی باید مجاهده و مبارزه و مخالفت کند. شوهرداری زن را مجاهده ی او نامیده اند چون غالبا این تمایلات و خواسته ها هم سو نیستند و این زن است که باید خود را مطابق نظر شوهر و هم سوی با آن کند. کلام در مخالفت با احکام الاهی نیست بلکه در محدوده ی حلالها و خواسته های حلال شوهر است نه در اوامر حرام او نظیر امر به بد حجابی و ... . جالب این است که بدانید جهاد مرد در مخالفت با خواسته های همسر است چون اگر خواسته ی زنش موافق اوامر الاهی بود که باید امر الاهی انجام می شود و اگر خواسته ی او مخالف اوامر الاهی بود باید اوامر الاهی را برگزید. در همه حال باید بنده خدا بود نه بنده زنان.

از همسری ، به دنبال سلوک خودتان باشید و بدانید که هر چه رفتار همسرتان با شما بدتر و سخت تر باشد ، سلوک شما آسانتر خواهد بود چون مرز حق و باطل را بهتر خواهید شناخت و می توانید با خوبی کردن ، بهتر به جنگ بدی ها بروید. کسی که برای کسب خوشی خودش ، سلوک زناشویی و همسر داری را ترک کند از خدامحوری به خودمحوری و تبعیت از هوای نفس روی آورده است.پناه بر خدا از تبعیت شیطان.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۵-۳۰ ۰ ۰ ۱۴۸

نخل ولایت ۹۹-۵-۳۰ ۰ ۰ ۱۴۸



🌼 اسلام توصیه به ازدواج در سنین جوانی دارد و علمای اسلام همواره ازدواج در سنین پایین تر را توصیه میکنند. از طرف دیگر سن اشتغال و استقلال مالی در جامعه بالا رفته و این در حالی است که تکلیف اصلی مرد در خانواده پرداخت نفقه است. حال سوال اینجاست، آیا ازدواج قبل از اشتغال و استقلال مالی که مانع از عمل به تکلیف است، صحیح است؟ دختران پس از تکلیف میتوانند، حق شوهر را رعایت کنند، اما پسران نه. عمل به تکلیف هم که واجب است. با این حساب چگونه می شود پسران را به ازدواجی ترغیب کرد که در آن توانایی عمل به تکلیف را نخواهند داشت؟ آیا چنین ازدواجی تضییع حقوق زن در خانواده نخواهد بود؟
والسلام

---------------------------------------------------------------------

 منتظر این سوال بودم. چرا که تا این سوال در ذهن پسرهای ما حل نشود ، نوشتن برای دخترها تقریبا بی فایده است. دخترهای مومن با مطالعه همین مقدار از متون به نظرم آماده یک زندگی ساده و انتخاب مومنانه می شوند خصوصا دختری که ایمانش را چون جانش گرامی می دارد و برای حفظش به نگهبانی ایستاده است.

اصل ترغیب کردن جوانان به ازدواج مساله کاملا درستی است که در سنت اسلامی به آن عمل می شود. هر جوانی که در فضای اسلامی تنفس کرده باشد ازدواج را برای خودش یک فریضه دینی می داند و به آن راغب است اما موانع فراوانی روبرویش قرار دارد. موانعی چون تحصیل و کسب حرفه و سربازی که همگی برای یک کار خوب نیاز هستند و کار خوبی که برای کسب درآمد لازم است و کسب درآمدی که برای تشکیل خانواده و تهیه مقدمات زندگی و در نهایت پرداخت مخارج همسر یا نفقه و لازم است. به نظرم همه این موانع زنجیره ای را بتوان در یک کلمه خلاصه کرد که مانع اصلی ازدواج جوانان پول است.

اگر جوان دنبال تحصیل و کار مناسب است در حقیقت به دنبال کسب درآمد است. اما آیا مشکل همه همین است؟ آیا در میان جوانان قشر مرفه ما مشکل ازدواج نداریم؟ آیا مفهوم فقر و ثروت یک مفهوم نسبی نیست؟ آیا حتی ثروتمندان نیز به نسبت ثروتمندان دیگر گرفتار این فرهنگ غلط نیستند؟

حکایت تبلیغی: از خانواده های متمول تهران خانواده هایی را سراغ دارم که سن ازدواج شان بالا رفته است و باز فقر و شرایط مالی را بهانه قرار می دهند. پرسیدم که دردت چیست؟ می گفت: نزدیکان فامیل مراسم عروسی خودشان را در هتل لاله گرفته اند. درست است که وضع ما از بسیاری از مردم تهران بهتر است اما عرف خانواده ما این است که در هتل استقلال یا فلان سالن ویژه مراسم بگیریم و این مراسم در توان من نیست!

به نظرم اگر ریاست جمهوری برای ازدواج هر زوج جوان ، بجای وام ازدواج ، سی میلیون تومان جایزه بلا عوض هم قرار بدهیند باز داستان همین است. داستان ازدواج جامعه ی جوان ، اما مریض ما ، با پول حل نمی شود. فرهنگ ازدواج ما با پول مریض شده است پس درمانمان با تزریق پول نیست. این تزریق پول فقط ول خرجی ها را راحت تر میکند نه ازدواج را. مشکل ما در جای دیگری است.

خداوند علیم ضمانت کرده است که ، زوج جوان مومن را بعد از ازدواج غنی می کند اما برای ول خرجی های هنگفت و غلط ما ، ضمانتی نداده است.

خداوند در سوره نور فرمود: وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (32) : دختران و پسران و غلامان و کنیزان عزب خود را اگر شایستگى ازدواج دارند نکاح نمایید و اگر تنگدست باشند خدا از کرم خویش توانگرشان کند و خدا وسعت بخش و دانا است (32).

خداوند وعده داده است و چه وعده بلند و زیبایی. او وعده داده که همگان را غنی می کند. آن هم از فضلش ؛ و خداوند وسعت دهنده است و می داند که فقرا هم نیاز و میل به ازدواج دارند.

این همه تاکید بنده بر ایمان برای این است که بدانید و می دانید که وعده خداوند دورغ نیست. مومنان می دانند که او صادق است و وعده خودش را وفا می کند. اما آیا خداوند باید هزینه میلیونی آرایش بانو را هم نقدا بپردازد؟ آیا خداوند وعده داده است که تو از حساب من پنج مدل غذا سفارش بده و در هتل استقلال میهمانی بگیر و من ضامنش هستم؟ آیا خداوند زبانم لال نوکر ماست؟ آیا اسراف کنندگان برادران شیطان نیستند؟

مومن باور دارد که خداوند واسع است. خداوند وسعت می دهند. شک نمی کند. از مومنان تازه متاهل بپرسید که خداوند چگونه به زندگی شان وسعت می دهد اما داستان ما امروز برعکس است.

خداوند ابتدا وسعت می دهد یا ابتدا ما باید قدم پیش بگذاریم و ازدواج کنیم؟ اگر بنا باشد که با فرهنگ امروز بعد از تهیه همه امکانات نظیر خانه و لوازم کامل منزل ،کسی قدم پیش بگذارد و ازدواج کند ، دیگر وسعت خداوند را برای چه زمانی ذخیره کند؟ وسعت برای زمان فقر است و گشایش برای تنگنا. مومن کسی است که به صرف شنیدن این وعده خداوند حتی اگر کار و کاسبی ندارد قدم در راه ازدواج بگذارد و بعد از این از خداوند کار و کسب و روزی بخواهد.

چهار حدیث زیبا برای اطمینان قلوب مومنین:

1- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ : ازدواج کنید که این کار برای جلب کردن رزق و روزی بهتر (از کارهای دیگر) است.

ما برای ازدواج به دنبال کار می گردیم اما با ازدواج است که روزی به دنبال شما می آید. ازدواج جلب روزی می کند نه اینکه روزی را برای ازدواج جلب کنیم. 

در حدیث دیگر آمده است:

2- عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَتَى رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله شَابٌّ مِنَ الْأَنْصَارِ فَشَکَا إِلَیْهِ الْحَاجَةَ.

امام صادق درباره رفتار زمان رسول خداوند فرمودند: روزی جوانی از انصار برای حاجتی مالی نزد پیامبر مکرم اسلام شکایت و عرض حاجت کرد.

 فَقَالَ لَهُ: تَزَوَّجْ. رسول خداوند همین یک کلمه را در جوابش فرمودند: ازدواج کن!

فَقَالَ الشَّابُّ: إِنِّی لَأَسْتَحْیِی أَنْ أَعُودَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله. آن جوان می گوید: من حیا می کردم که دوباره برای عرض حاجت خدمت رسول خداوند برگردم تا اینکه ...

 فَلَحِقَهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ: إِنَّ لِی بِنْتاً وَسِیمَةً فَزَوَّجَهَا إِیَّاهُ.

تا اینکه یکی از مردان انصار آن جوان را دید و پیشنهاد داد که دخترش را که دختری نیکوست اختیار کند. پس دخترش را به آن جوان تزویج نمود.  

قَالَ: فَوَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْهِ : امام صادق فرمودند: خداوند به آن جوان بعد از ازدواج وسعت مالی داد !

[قَالَ‏] فَأَتَى الشَّابُّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَأَخْبَرَهُ: آن جوان به نزد رسول خداوند رفت و ایشان را از این ازدواج و برکات و وسعت خداوند در زندگی اش با خبر کرد.

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَیْکُمْ بِالْبَاهِ : پس پیامبر با شنیدن این خبر فرمودند: ای جماعت جوانان برشما با ازدواج!

در حدیث دیگری آمده است که اسحاق بن عمار از امام صادق درباره صحت داستانی  در زمان رسول خداوند سوال می کند:

3- عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْحَدِیثُ الَّذِی یَرْوِیهِ النَّاسُ حَقٌّ أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِیَّ ص فَشَکَا إِلَیْهِ الْحَاجَةَ فَأَمَرَهُ بِالتَّزْوِیجِ فَفَعَلَ ثُمَّ أَتَاهُ فَشَکَا إِلَیْهِ الْحَاجَةَ فَأَمَرَهُ بِالتَّزْوِیجِ حَتَّى أَمَرَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع [نَعَمْ‏] هُوَ حَقٌّ ثُمَّ قَالَ الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ

داستان اینگونه است که مردم روایت می کنند که: مردی نزد رسول خداوند آمد و از وضع زندگانی اش شکایت کرد. پس رسول خداوند او را امر به ازدواج کردند. تا اینکه این شکایت کردن سه بار تکرار شد و رسول خداوند او را در هر سه مرتبه به ازدواج امر کردند.

امام صادق فرمودند: این داستان حق است (و رسول خداوند برای رفع گرفتاری زندگی جوانان را به ازدواج امر می کردند) و اضافه نمودند: روزی اساسا با زنان و فرزندان است.

4- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه: کسی که از ترس عیال واری و مخارج زندگی ازدواج را ترک کند به تحقیق که به خداوند بلند مرتبه بد گمان شده است چرا که خداوند بلند مرتبه فرموده است: اگر آنان فقیر هستند او به تحقیق ایشان را از فضلش غنی خواهد کرد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۴-۰۹ ۰ ۰ ۱۷۳

نخل ولایت ۹۹-۴-۰۹ ۰ ۰ ۱۷۳


🌼 اینو بدونین یه زن ایده آل و اینکه اگه یه زن میگه من زن هستم باید اینقدر توانایی داشته باشه که همه چیز رو نوک انگشتش بچرخونه!! در ضمن چون خانوما خیلی محتاط عمل میکنن در نتیجه خیلی تو کاراشون موفق تر از آقایون هستند و خرابی کار در حیطه ی خانوما خیلی به ندرت پیدا میشه... اینم بگم که این که یه زن هم بیرون کار کنه هم داخل بدونید که مدیریت خوبی داره و میدونه که تمام پایه های زندگی رو سفت میکنه نه شل!! بالاخره زندگی اون هم هست دیگه!! نمی خواد که بهم بزنتش... یکم با دید باز فکر کنید همه ی اینا به مدیریت زن برمیگرده... و اینو بدونید یک خانوم به خاطر چیزایی که خدا بهش داده حتما میتونه نظام خونشو حفظ کنه....!!!
مطمئن باشید... تازه وقتی یه خانوم در جامعه فعالیت داشته باشه می دونه توی جامعه چه خبره در نتیجه بچه ی خودشو درک میکنه و با توجه به محیط بیرون میتونه بچه شو از خطرات آگاه کنه!!! نه اینکه یه مادر بشینه خونه در و رو خودش ببنده و از بیرون خبری نداشته باشه و با توجه به مسائل و اوضاع بد جامعه بچشو راهنمایی کنه! لطفا یکم روی حرفای من فکر کنید.... متناسب با هر دوره ای نسخه اش پیچیده میشود...گذشته برای عبرت است.... و وقتی چند تا مسئولیت قبول میکنه به خاطر اینه که اینو در خودش دیده که مسئولیت رو قبول کرده. بعدشم در زمان اهل بیت که مثلا دندانپزشک به این صورتی که الان هست نبوده ...

--------------------------------------------------------------------

1- توانایی افراد در اداره امور متفاوت است. مردان هم همه مثل هم نیستند. توان مدیریت در همه افراد نیست خصوصا در اکثر بانوان.

2- قدرت مدیریت غیر از کار بدنی کردن و اضافه کاری رفتن ، بیرون خانه است. چرا قدرت تحلیل و مدیریت زن را خرج کار در بیرون خانه می کنید؟ فراموش نکنیم که مدیر نیاز به کارگر دارد. آیا کارگر چنین زنی شوهر اوست؟

3- زن ایده آل ، مسلما زنی نیست که بیرون از خانه کار کند. ایده آل بودن برای زن مسلمان ایرانی ، آن زمانی است که برای شوهر و فرزندانش بهترین زن و مادر روی زمین باشد ؛ نه بهترین کارگر کارخانه یا منشی مطب یا مهماندار هواپیما.

4- اسلام حتی کار داخل خانه را هم ، از روی دوش زن برداشته است و آن را وظیفه زن نمی داند. شما به چه حقی او را برای کار به بیرون از خانه می فرستید و در آخر او را زن ایده آل می دانید؟ آیا این لطف به زن است؟

5- حیطه فعالیت بانوان غیر از حیطه کار آقایان است لذا موفقیت بیشتر در این دو حوزه معنا ندارد. مسابقه زن با مرد در یک مسیر نیست تا به یک خط پایان برسند. شما زن را مرد پیمودن کوره راه ها فرض کرده اید و بر کارهای سخت گماشته اید و با مردان مقایسه می کنید و در آخر حتی از موفق تر بودن او هم دم میزنید؟ آیا مقایسه کردن زن با مرد مقایسه صحیحی است؟

6- از نظر اسلام زن ریحانه است. زن گل بهاری ست ؛ و نه قهرمانی که با مردان زور آزمایی کند. چیدن چنین مسابقه ای برای زور آزمایی ظلم به زن است نه کرامت زن! ما با اصل این مقایسه مشکل داریم چون این مقایسه را ظلم به زن می دانیم. زن را باید با زن دیگر مقایسه کرد نه با مردان. تمام گرفتاری های اجتماعی زنان به خاطر همین نگاه ظالمانه است. نگاهی که برخی از زنان مروج آن شده اند و به آن متاسفانه افتخار می کنند.

7- در مورد احتیاط در کار و خراب کاری هم باید بدانید ، ضعف بانوان در عقل عملی را نباید احتیاط بدانیم. زن به خاطر خلقت لطیفش شان ورود به هر عرصه ای را ندارد. حوزه اجرا و انجام امور ، غیر از تست زدن و ادراک مسائل نظری و اندیشه ای است. در حوزه عقل نظری مرد و زن مانند هم اند و نمونه اش دانشگاه ها و حوزه های علمیه کشور است که زنان چونان مردان به تحصیل ادراکات نظری مشغولند. اما در حوزه عقل عملی و اجرائیات زن و مرد تفاوت ساختاری دارند و این البته برای زن نقص نیست.

8- در ضمن باید بدانید "چیزایی که خداوند به یک زن مدیر مثل شما داده" به زنهای دیگر هم داده!! ممکن است پول زیاد کارگری خوب برای شما بشود اما پول قطعا ، همسر خوبی برای شوهر شما نمی شود. پول مادر خوبی هم برای تک فرزند احتمالی شما نمیشود! چون می دانم این زنهای مدیر امروزی فکر چهار فرزند را هم ابدا نمی کنند!! فرزند مانعی برای مدیریت های اجتماعی این بانوان مدیر است!

9- زنی که در بیرون از خانه انرژی خودش را خرج می کند بچه ی خودش را با نگاه اجتماعی بازش درک میکند اما اشکال کار اینجاست که فرزندش او را درک نمی کند. فردا هم در عوض مهدکودک و پرستار در دوران نیاز به مادر ، هدیه روز مادر این فرزندان به مادران مدیرشان ، شک نکنید که خانه سالمندان خواهد بود!!

10- به کلمات من فکر خوب کنید چون گذشته و امروز غرب برای عبرت شما خانوم های مدیر است! خانه سالمندان به شما خوش بگذرد خانوم مدیر !! چیزی که عوض داره گله نداره !!!

12- واقعا از این خانوم های مدیر می پرسم که جوابشان برای تک فرزندی و دوران پیریشان چیست؟ چون تکون هر فرزند از ابتدای حمل تا پایان شیردهی حدود سه سال زمان لازم دارد! تازه اگر بچه دو ساله به مادر نیاز نداشته باشد و مربی مهد کودک نامادری کودکی اش شود!!

13- اما یک کلمه هم اندر فضائل مردهای مدیر و آن اینکه:

ازدواج مجدد و ازدواج زمان دار ، از ابزار تعامل مردان مدیرتر با بانوان مدیر است. یک نگاه به جامعه بیاندازید حتما متوجه منظورم می شوید!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۴-۰۵ ۰ ۰ ۱۲۸

نخل ولایت ۹۹-۴-۰۵ ۰ ۰ ۱۲۸


 

🌼 یه بنده خدایی اومد خواستگاری بنده هنوز صحبتی بینمان رد و بدل نشده حرف مهریه 14 تایی را پیش کشید بنده نیز که به شدت از این حرف آقا پسر کفری شدم بدون توجه کردن به بقیه حرفاش و بقیه خصوصیاتش با بی میلی تمام تا تمام شدن حرفمان فقط شنونده شدم و هیچ چیز در جوابش نگفتم اونم که از این حالت من متوجه سوال بدش شد بعد از اینکه از خانه مان رفتند دیگه هیچ خبری ندادند بعد از یک ماه که از روز خواستگاری می گذشت مادرش به خانه مان زنگ زد و گفت حاج خانم انگار قسمت نیست ما با هم وصلت کنیم مامانم در جواب گفت بله حاج خانم حق با شماست خیلی زحمت کشیدید و انشا اله پسرتون همسر خوب و مورد علاقه اش رو پیدا کنه و با هم وصلت کنید حالا من یه سوال از شما دارم چرا مومن های ما و اونایی که کلی ادعا دارن که بنده مخلص خدا هستند اینجوری رفتار می کنند؟ حرف من اینه که لااقل این آقا پسر کمی در مورد مسائل دیگه باب حرف رو باز می کرد نه اینکه یه کاره بره سر مهریه دیگه اینکه شما که مومن هستید(منظورم آقا پسر و مادرش) آیا نمی دونید آدم نباید کسی رو منتظر بزاره یک ماه بعد زنگ زدی بگی که قسمت نیست! خوب زنگ نمی زدی که بهتر بود. خدا عاقبت همه رو انشاالله ختم به خیر کند
--------------------------------------------------------------------

سوال پرسیدن و دقیق پرسیدن مهارتی است که همه ندارند. و این را می دانم که کسی که بد سوال می پرسد همیشه به دنبال خراب کردن بازی نیست. اما عده ای هستند که با کلمات خاص یا طرح سوالی چندش آور ، به دنبال خراب کردن ذهن مخاطب هستند تا به هر دلیل این وصلت صورت نگیرد و این عدم رضایت بجای خودشان از زبان آن خانواده مطرح شود. گاهی اوقات پیش می آید که پسر یا دختری با نگاه اول از طرف مقابلش خوشش نمی آید. در چنین شرایطی برای فرار از ادامه کار چنین سوالی پرسیده می شود: شما که با مهریه چهارده سکه موافق هستید؟

این سوال هشت کلمه ای ذهن عموم دخترها را پنچر می کند و فکرشان را تا آخر داستان ، گیر حساب و کتاب می اندازد ؛ مگر کسی که قبلا به این جور داستان ها و مهریه کم فکر کرده باشد و تصمیمش را گرفته باشد.

همه پسرها این ذکاوت را ندارد اما به هر حال عده ای هستند که می خواهند طرفشان را با این محک جدی بشناسند. من مطرح کردن این سوال را در ابتدای خواستگاری حماقت می دانم اما معتقدم ادامه دادن بحث با کسی که فکرش به جای خانه و شوهر داری ، کف بازار است و قیمت سکه را هر روز از اخبار چک می کند بی فایده است. هر دو طرف اشتباه است ؛ هم مطرح کردن مهریه چهارده سکه و هم ناراحت شدن و قهر کردن از طرح این سوال!

اگر این جوان ، بحث مهریه چهارده سکه را اول خواستگاری ، با شما مطرح نکرده بود و شما ناراحت نشده بودید و به حرف هایش گوش داده بودید و این وصلت سر گرفته بود ، یک نفر دیگر با مهریه زیاد ازدواج کرده بود و یک نفر دیگر به بیچاره های داستان غم بار مهریه افزوده می شد!

این مهارت را در خودتان افزایش بدهید که در جلسه خواستگاری از کوره در نروید و نقش یک دختر قهرو را بازی نکنید و از فرصتی که خداوند به شما داده استفاده کنید. زندگی همین ذکاوت ها و همین جهالت ها است همراه کمی عقل و صبر.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۲۸ ۰ ۰ ۱۳۵

نخل ولایت ۹۹-۳-۲۸ ۰ ۰ ۱۳۵


🌼 مهریه خوشبختی نمیاره...اگه کسی بخواد زندگی کنه چه یه سکه باشه چه 5000 سکه باشه زندگیشو میکنه ...مهریه ی زیاد ضامن خوشبختی و دلخوشی نیست.

نمیشه مهریه سه دنگ خونه باشه که بعد از مرگ خدای ناکرده همسر فرزندان زن رو از خونه بیرون نکنند؟! (البته بگما من خودم با مهریه ی زیاد مخالفم)

---------------------------------------------------

اساس کار مادر بر عاطفه و محبت است. در زندگی مومنانه جایی برای این حرف ها نیست. فقط کفار و منافقان و افراد متظاهر به ایمان اما بی ایمان هستند که پدر و مادر خود را احسان نکرده و به خانه سالمندان یا ... می فرستند.

مهریه زن هر چیزی می تواند باشد از پول یا سکه یا ملک یا حتی تعلیم سوره ای از قرآن که در برخی از حکایات روایی ذکر شده است. مهریه یکی از دیون مرد است و اگر در زمان حیاتش پرداخت نکند بعد از مرگش قبل از تقسیم ارث باید ابتدا بدهکاری ها و دیون او را پرداخت کنند و بعد از آن ارث را به فرزندان می دهند.

مهریه هر چه هست باید از نظر مقدار معین و مشخص باشد تا اختلافی بین زوجین از این نظر حاصل نشود.

فراموش نکنیم که در فقه شیعه خانه پدری و املاک او ، ارث فرزندان است چرا که شاید آنها بخواهند خانه پدر را به عنوان یادگاری حفظ کنند و لذا زنان از اموال غیر منقول مثل خانه ، ارث نمی برند بلکه ارث زنان را از کل اموال محاسبه کرده و از اموال منقول مثل پول و سکه پرداخت می کنند. اما اگر مهریه زن مشخص باشد که از فلان ملک خاص به چه مقدار به او داده شود باید پرداخت شود.

راه حل ساده تر این است که مومنان برای زندگی راحت و با عزت همسرشان قبل از وفاتشان و در زمان سلامتی و نه در مریضی منجر به فوت ، خانه ای را به نام همسر می کنند تا اساسا داخل در ارث به حساب نیاید تا خدای نکرده کسی از وراث بخواهد به آن طمع کند.

نقل شده است که پیامبر مکرم اسلام به چند دلیل بچه ها را دوست داشتند که از میان آن ادله این بود که بچه ها نگران روزی فردایشان نیستند ؛ غم فردا را نخورید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۲۰ ۰ ۰ ۱۳۲

نخل ولایت ۹۹-۳-۲۰ ۰ ۰ ۱۳۲


🌼 این وضع جامعه اسلامی ماست؟ چطوری می تونیم به دختری که مدرک فلان مهندسی یا مدیریت یا... دستشه و داره برای کار دنبال استخدامی فلان اداره و سازمان و ... می گرده، بگیم این کارا مناسب شما نیست؟! آن وقت حق نداره بگه پس این 4سال یا 6 سالی که درس خوندم چی میشه...؟

در اکثر این خانواده ها بسیاری از موضوعات از قبیل قناعت و ساده زیستی و بچه داری و شاغل بودن و ... به هم گره خورده. مسئله من با شاغل بودن صرف نیست. مسئله من با غذای آماده و غیرآماده نیست. بلکه گفتم شاید نیاز باشد پیرامون سبک زندگی ای صحبت کنید که مجموعه ای از چنین افکاری در آن موج می زند. خصوصا زنان.

--------------------------------------------------

حرفتون درسته! نقش زن در خانواده بسیار زیاده اما نباید نقش خودتون را فراموش کنید. شما خودتان را اصلاح کنید و در محدوده خانواده و اطرافیان مشاوره بدهید. ان شاالله همین افراد مومن و متخصص جای خود را در جامعه باز خواهند کرد.

هر چه فرهنگ اسلامی در دل ما بیشتر ریشه دوانده باشد رفتارهای ما بیشتر با اسلام مطابقت خواهد داشت. بی دلیل نیست اگر در اول همه رساله های عملیه نوشته اند که مومنان باید اعتقادات خود را بدون تقلید و با پژوهش و تحقیق به دست آورند. نگاهی به جامعه بیاندازید ؛ هر کسی که کمی در اعتقادات خود تلاش کرده است سبک زندگی اسلامی تری اختیار نموده و هر کسی که اسلامش آبکی تر است و در اعتقادات کار نکرده به همان اندازه مقلد دیگران است و از اسلام دور.

همه مثال هایی که زدید ریشه در دین دارند. قناعت و ساده زیستی و بچه دار شدن و بچه داری و شاغل بودن همه و همه در فرهنگ اسلامی مطرح اند و ائمه راه مومنان را برای عبور از این مسائل نشان داده اند.

بحث روزی و قناعت و ساده زیستی ریشه در بحث توحید و رازقیت خداوند و حکمت الاهی دارد. اگر امروز خانواده ها از توالد فرار می کنند به این دلیل است که بحث رزاقیت خداوند برای آنان حل نشده است.

سبک زندگی دو حیثیت دارد. اول ، حیثیت اعتقادی و نظری ؛ و دوم ، حیثیت عملی و اجرایی. به نظرم مشکل ما بیشتر از جهت اعتقاد است. بیشتر ما فکر می کنیم که اعتقادات صحیحی داریم و خدای خودمان را می شناسیم و دینمان را باور داریم اما با یک شبهه یا سوال جدی دست هایمان بالا می رود.

اگر الله را پیدا کرده بودیم و ارزش کلماتش را می دانستیم حاضر بودیم حاصل دست رنج تمام عمرمان را بدهیم و فقط یک نسخه از کلمات و احادیث قدسی پروردگار متعال خطاب به رسولش را در شب معراج به دست می آوردیم. اما این کار را نمی کنیم چون این کلمات برای ما ارزشی ندارد.

حکایت تبلیغی: پارسال بعد از مطرح کردن نمودار نزولی باروری و کم شدن تولد در کشور از سوی مقام عظمای ولایت ، یکی از دوستان دانشجو که قصد ازدواج دارد و هر هفته عازم خواستگاری است می گفت: از شروط من برای انتخاب همسر همین است که نباید با بچه دار شدن مخالف باشند. من با کسی که قصد بچه دار شدن ندارد و یا حداکثر به دو  بچه آن هم در سنین بالا فکر می کند ازدواج نمی کنم!

حکایت تبلیغی: اردوی جهادی رفته بودیم به قائنات در خراسان جنوبی. به کارگاه آجرزنی رفته بودم و با کارگرها گپ می زدم. رئیس کارگاه اهل سنت بود و دوازده فرزند داشت جالب این بود که وام اشتغالش را کمیته امداد امام خمینی داده بود و تحت پوشش کمیته امداد بود! اما کارگرهایش شیعه بودند و همه حداکثر دو فرزند داشتند.

حکایت تبلیغی: چند سال پیش شب عید بزرگ غدیر در دانشگاه تربیت مدرس تهران دعوت داشتم. مراسم جشنی بود که به همت دانشجویان برقرار شده بود. در راه به این خاطر که دیر نرسم سوار موتور سیکلت شدم. راننده موتور سیکلت شیعه بود و اما فقط یک فرزند داشت. وقتی حرف را پیش کشیدم فهمیدم از وضع معیشت نگرانی داشته که به همین یک فرزند اکتفا کرده است.

پیامبر مکرم اسلام فرمودند: ً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى بِالسِّقْطِ : آیا نمی دانید که من به زیادی شما و تعداد شما حتی به خاطر فرزندان سقط شده تان ، بر تعداد امت های دیگر در روز قیامت افتخار و مباهات می کنم ؟

روزی فرزند به دست خداست. ما خودمان را کاره ای حساب کرده ایم که این گونه فکر می کنیم. امروز جوان سی ساله ای که سه فرزند داشته باشد در شهرها پیدا نمی کنید و این بر خلاف خواسته رسول خداست.

هر چه اعتقادات ما قوی تر شود نگاه ما به دین و دستورات آن عمیق تر و اجرایی تر می شود. نگاه ما به دین متاسفانه یک نگاه سطحی و عوامانه است. این که رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضوع سبک زندگی ابراز نگرانی کردند زنگ خطری در سطح دین داری مردم هم هست ؛ چون دین همان روش و سبک زندگی است.

اگر می خواهیم سبک زندگی افراد اسلامی شود باید فکر آنها اسلامی شود. فکر و اندیشه که اسلامی شد رفتار نیز تغییر می کند. علت تاکید علمای ربانی بر رساله عملیه همین است که رساله عملیه ، رفتارهایی مطابق این اندیشه ناب است.

در بعد اندیشه نیز باید تفکر عقلانی و تحقیقی را که در کتب استاد مطهری موج می زند ترویج کنیم. برای شروع همین کتاب داستان راستان را بخوانید و درباره هر داستانش فکر کنید. داستان جویبر و ذلفا یکی از داستان های عمیق این کتاب شریف است. من همین کارها را کرده ام. داستان راستان و دیگر کتب استاد شهید را دو یا سه بار خوانده ام.

نوشتن این جمله برای بنده افتخار است که نویسنده ، تمام این ها را مدیون عقلانیت اساتید بزرگواری همچون استاد شهید مرتضی مطهری و استاد محمد تقی مصباح یزدی و استاد علامه و مفسر قرآن کریم حضرت آیت الله جوادی آملی است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۱۶ ۰ ۰ ۱۹۷

نخل ولایت ۹۹-۳-۱۶ ۰ ۰ ۱۹۷


۱ ۲ ۳ ... ۵ ۶ ۷

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری