تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زن خانه» ثبت شده است




‍ ‍ 🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂


           💨 قسمت5

🐭 ساختمانمان موش زیاد داشت . شب ها از ترس موش ها نمی توانستم به آشپز خانه بروم . یک موکت زدم به آن جایی که فکر می کردم محل آمد و رفت موش هاست . یک شب که مهدی آمد گفت : خیلی تشنمه . آب خنک خنک می خواهم .گفتم: پارچ بغله دستته .گفت: نه ، باید بری واسم درست کنی . رفتم با ترس و لرز آب یخ درست کردم . وقتی برگشتم دیدم دارد می خندد . گفت: از همان اول که موکت را آن جا دیدم ، فهمیدم قضیه از چه قرار است . می خواستم سر به سرت بگذارم . 


❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری