تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب زفاف» ثبت شده است

1⃣ وابستگی شدید دختران به خانواده هایشان 

💠 دختری که چندین سال در یک خانواده زندگی کرده و با افراد خانواده به خصوص پدر و مادر انس شدیدی پیدا کرده است، جدایی از آنان برایش سخت است و صلاح هم نیست که ناگهان او را از خانواده اش جدا کنند؛ زیرا از نظر عاطفی به او لطمه وارد می شود؛ بلکه لازم است برای این جدایی به تدریج در او آمادگی ایجاد شود.


2⃣ ترس از مسئولیت و مادر شدن 

💠 دختری که تاکنون مسئولیت زندگی او به عهده پدر و مادر بوده است، آمادگی آن را ندارد که یک مرتبه کل مسئولیت زندگی را به دوش گرفته و صاحب فرزند شود؛ بلکه فرصتی لازم دارد که خود را برای پذیرش بار مسئولیت زندگی مشترک آماده کند. همچنین پسر نیز که تاکنون وظایف سنگین زندگی را به دوش نگرفته است، با وجود این دوره می تواند خود را برای پذیرش مسئولیت آنها مهیا سازد.


🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

🔅امروز هم در جامعه ما به هر نسبت که از فرنگیها پیروی کنیم کانون خانوادگی را متزلزل کرده‏ ایم. وقتی که جامعه ما به دستور اسلام واقعاً عمل می‏ کرد؛ یعنی پسرها واقعاً قبل از ازدواج، با زنی و دختری در تماس نبودند و به اصطلاح فرنگیهای امروز یک گرل فرند نداشتند (رفیق دختر نداشتند) و دخترها هم همین طور، ازدواج برای یک پسر یا دختر یک آرزو بود. 


🔰یک پسر به سن پانزده شانزده سالگی که می‏ رسید، احساس طبیعی نیاز به همسر در او پیدا می‏ شد، یک دختر هم همین طور، و این طبیعی است که آرزوی یک پسر این بود که زن بگیرد چون به وسیله ازدواج از محدودیت و ممنوعیتِ استفاده از زن خارج می ‏شد و به مرز آزادی استفاده از زن می‏ رسید. آن وقت «شب زفاف کم از صبح پادشاهی» نبود، چون روی خاصیت روانی، اولین موجودی که این پسر را به این‏ حظّ و بهره رسانده یعنی از محدودیت به آزادی رسانده همسرش بوده، و برای دختر هم این پسر اولین کسی بوده که او را از محدودیت به آزادی رسانده است. این بود که پسر و دخترهایی که اصلًا همدیگر را ندیده بودند و ازدواج کرده بودند، آنچنان با یکدیگر الفت می‏ گرفتند که وضع عجیبی بود. (نمی ‏خواهم بگویم که ندیدن، کار درستی است. نه، اسلام اجازه داده است که ببینند، ولی اگر هم ندیده بودند، وقتی به یکدیگر می ‏رسیدند تا لب گور به یکدیگر عشق می ‏ورزیدند).  


✅ اما سیستم فرنگی به پسر اجازه می‏ دهد که تا زمانی که زن نگرفته روابط جنسی‏ اش آزاد باشد و به دختر هم اجازه می ‏دهد تا شوهر نکرده روابط جنسی‏ اش آزاد باشد. نتیجه این است که برای یک پسر ازدواج محدودیت است و برای یک دختر هم ازدواج محدودیت است. قبل از ازدواج، آزادی داشته با هر کسی [رابطه داشته باشد]، حال که می‏ خواهد ازدواج کند به یک نفر محدود می ‏شود. این است که یک پسر وقتی می‏ خواهد زنی را بگیرد، می‏ گوید: «من از امروز یک زندانبان برای خودم درست کردم.» یک دختر هم شوهرش برایش زندانبان می‏ شود؛ یعنی از آزادی به محدودیت می‏ آیند.


📖 (استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج4، ص18)

📌📌📌📌📌📌📌📌📌


نخل ولایت ۹۵-۷-۱۶ ۰ ۱ ۳۷۳

نخل ولایت ۹۵-۷-۱۶ ۰ ۱ ۳۷۳


❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری