تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۱۹۴ مطلب با موضوع «مجردها» ثبت شده است

🌼 ایمان فقط کافی نیست چرا که: 

اولا ایمان مقول به تشکیک است و چه بسیار مومنانی که با هم در زندگی زناشویی سازش نداشته و سرانجام کار به طلاق کشیده شده. 

ثانیا روایات دیگر چی؟ درباه خانوادهاش!جمالش!اخلاقش!و... و ثالثا چطور دستور پیامبر در یک شرایط خاص زمانی و مکانی را از داستان الغا کرده و از آن یک قاعده استنباط می کنید؟ انسان یک موجود پیچیده ای است نگاه بسیط بدان موجب مشکلاتی می شود

 رابعا جواب شما تنها جواب معنوی است لذا بد نیست به دنبال جوابهای ظاهری و مادی هم باشیم چرا که در یک جهان مادی به سر می بریم!

------------------------------------------------------------

1- درست میفرمایید! ایمان فقط کافی نیست اما ایمان در تعریف ما صرف اعتقادات بی روح و البته نپوشیدن لباس عمل صالح و اخلاق بر پیکر تدین نیست. در جهان اسلام کسانی بوده اند (مرجئه) که صرفا بر ایمان بدون عمل صالح تاکید میکرده اند که اهل بیت ما را از نزدیک شدن به آنان و افکار خطرناکشان نهی کرده اند اما کلام این نیست بلکه کلام ما تاکید بر ایمان است به عنوان اصل . این اصل حتما با فرعی به عنوان عمل صالح همراه است و لذا عمل صالح ، نشانه و ملاک تشخیص ایمان است. البته بار ها گفتهایم که عمل صالح نیز تنها و تنها در عمل به رساله عملیه مراجع عظام تقلید است. ایمان مثل نور است. ایمان یک امر تشکیک پذیر است.امری تشکیک پذیر است که دارای شدت و ضعف است از همان جهت که دو امر شبیه هم هستند از همان جهت با هم اختلاف داشته باشند. مانند دو لامپ صد وات و دویست وات که هر دو نورند و شبیه به هم اما از همین جهت که نور هستند و متحداند با هم اختلاف هم داشته و شدت و ضعف دارند. هم مراتب بالای آن ایمان است و هم مراتب ضعیف آن اما به هر حال هر دو ایمان است.

2- باید توجه کنیم که در امر ازدواج لازم نیست دو طرف حتی در مراتب ایمان نیز ، کفو یکدیگر باشند چرا که شرایط چنین ازدواجی بسیار نادر بلکه در شرایط امروز و جامعه ما در متن واقع ناممکن است چرا که ما دستگاه ایمان سنج نداریم. مگر همسر ابوذر و سلمان مانند آن دو صحابی بزرگوار مومن بودند؟ و آیا ایمان همسران آن دو مثل ابوذر و سلمان بوده است؟ زوجین لازم است در اصل ایمان همتای هم باشند و همترازی ایشان در یک مرتبه خاص ایمان لازم نیست. در زمان ما هم همین طور است. آیا همسر آیه الله العظمی بهجت مثل خود ایشان عارف و فقیه و سالک است؟ همسر مکرمه ایشان قطعا از زنان بلند مرتبه دوران ما هستند اما دلیلی ندارد که همسر یک عارف مثل او و در مرتبه او باشد. فراموشمان نشود که زوجین برای هم فقط همسر هستند.
 

3- اما اینکه فرمودید چه بسا مومنانی که طلاق گرفته اند و زندگی مشترکشان ادامه پیدا نکرده است! باید بگویم که در مراتب ضعیف ایمان ، چه بسا افراد از امتحانات اخلاقی و سلوکی ، و از زیر بار مشکلات مختلف ، سر بلند بیرون نیایند اما این به این معنا نیست که ایمان فقط ملاک انتخاب همسر نیست و یا ملاک کافی نیست. طلاق از طرف هر یک از زوجین که دنبال شود میتواند دلایل متعددی داشته باشد که میتوان به صورت جدا به آن پرداخت اما نمی توان از طلاق گرفتن برخی مومنان نتیجه گرفت که تاکید بر ایمان و نادیده گرفتن امور دنیایی کاری غلط و ناپسند است.

 

4- در ضمن نباید فراموش کنیم که طلاق نشانه این است که حداقل یکی از زوجین وظایف الهی خودش را به خوبی انجام نداده است به طور مثال یا زوج به انجام واجبات عاطفی و جنسی و نقدی خود اهتمام نداشته و یا اینکه زوجه ناشزه شده و به درستی تمکین نکرده است.

 

5- در مورد اخلاق و جمال هم میتوان گفت که اخلاق خود یکی از نشانه های ایمان است و جمال در این روایات به معنی حسن الوجه بودن است که انسان مومن حتی اگر بلال حبشی سیاه پوست باشد از آن زیبایی معنوی برخوردار است. نسخه اسلام برای ازدواج برای سفید رویان و بانمک ها نیست بلکه همه در قانون اسلام در امر ازدواج سهیم اند. آیا شما برای کسی که از زیبایی ظاهری محروم است مجرد بودن تا آخر عمر را تجویز میکنید؟ و یا اینکه او هم حق انتخاب همسر را دارد؟ آیا او هم باید با انسانی نظیر خود ازدواج کند؟ با کدام دلیل؟

 

6- حضرت آیت الله مجتهدی معروف بودند به این که طلبه های زیبایی دارند اما خودشان بارها میفرمودند که : اگر بلال حبشی برای طلبه شدن پیش من بیاید من او را می پذیرم چرا که چهره اش نور ایمان دارد و زیبایی و جمال او غیر از زیبایی کافران است.همان گونه که دشمنان اهل بیت و منافقان صورتی کریه و زشت دارند که در دل نمی نشینند حتی اگر ملکه زیبایی سال باشند!

 

7- از طرف دیگر فراموش نکنیم که انسان کمال طلب است و بدش نمی آید که همه کمالات در همسرش جمع باشد. چه بهتر که همسر انسان از یک خانواده شریف و پول دار و مومن و زیبا و ... باشد اما نمیتوان این نسخه را برای همگان تجویز کرد تا همه دنبال همسری با چنین ویژگی هایی باشند. در مقام انتخاب بین دو گزینه ، انسان کمال طلب گزینه بهتر و شریف تر را انتخاب میکند اما سخن ما در این مقام نیست. بسیاری از مخاطبان بنده و دوستان دانشگاهی ما به بهانه های واهی و غیر قابل قبول دختر معرفی شده خدمتشان یا پسر به خواستگاری آمده و ایستاده پشت درب خانه شان را رد میکنند. کلام در این فضای دنیایی و غیرمومنانه است نه در فضای انتخاب بین خوب و خوب تر چرا که فطرت کمال طلبی انسان به او اجازه نمیدهد بین خوبتر و خوب دست به انتخاب خوب دراز کند.

● ح سین عالمی

 

8- در مورد داستان جویبر و ذلفا همین مقدار کافی است که شما و همه دوستان علاقه مند به مباحث اسلام و نیازهای زمانه را به کتاب عمیق استاد شهید مرتضی مطهری به نام اسلام ونیازهای زمان جلد اول ارجاع دهم. حضرت استاد در کتاب داستان راستان که خلاصه همه کتب ایشانبلکه خلاصه خودشان است این حکمت زیبا را مطرح کرده اند و بر افکار پست دنیایی ما خط بطلان کشیده اند. درود خداوند بر علمای راستین اسلام که ما بر سر سفره آنها نشسته ایم. در ضمن بسیاری از قوانین کلی فقه و اصول شیعه نظیر قاعده لا ضرار از دل همین داستان های ساده استخراج شده اند. فقط اشکال اینجاست که این احادیث تربیتی مطرود شده اند و احادیث استصحاب و حدیث لاضرار دروس اصلی حوزه علمیه را به خود اختصاص داده اند.

 

9- انسان یک موجود پیچیده است اما فرق است بین نگاه غربی و انسان محور و مادی و جاهلانه به انسان با یک نگاه دقیق و معرفتی و مبتنی بر روایات و آیات قرآن به انسان و که نتیجه اش دور کردن انسان از خرافت و تبیین دقیق دین و نسخه دقیق دادن به جوان هایی است که قصد تشکیل خانواده دارند آن هم نسخه ای فراگیر و جهان شمول که خوشگل و زشت و پول دار و فقیر طبق آن بتوانند ازدواج کنند و دلیل های واهی دنیا طلبان را کنار بگذارند و در مسابقه تجمل گرایی شیاطین شرکت نکنند

10- من یک طلبه ام و باید جواب معنوی به انسان ها بدهم. گوش مردم از جواب های مادی و دنیایی پر است. روان شناس های ملحد و از خدا بی خبر بر خلاف روان شناس های خداشناس و دین محور تمام تلاش خودشان را میکنند که مردم را بیشتر و بیشتر گرفتار این ملاک های مادی کرده و از خدا و معنویت دور کنند. وظیفه ما طلبه هاست که به آسمان اشاره کنیم تا بلکه چند نفر سرشان را از داخل آخور دنیا بالا بیاورند و به آسمان نگاهی کنند. 
البته این کلام به این معنا نیست که نسخه های مشاوران خدامحور نسخه های مسکن و شاید موقت و بعضا بی فایده است. 
نسخه های انبیا نسخه هایی کارآمد و جهان شمول اند و همه مردم میتوانند به آن عمل کنند. 
"العلماء ورثه الانبیاء" ما طلبه ها وارثان کسانی هستیم که مردم را از امور دنیایی دور میکردند و دل در امور آخرتی می بستند. ما وارث پیامبری هستیم که دختر عزیزش لباس عروسی اش را در شب زفاف انفاق میکند. ما باید مروج چنین سبکی از زندگی باشیم. اگر امروز عروس های کشور ما در شب زفاف چنین انفاق زیبایی نمی کند مقصرش ما علما هستیم که مردم را به جای آسمان به سمت زمین برده ایم!

نخل ولایت ۹۸-۹-۱۳ ۰ ۰ ۱۶۶

نخل ولایت ۹۸-۹-۱۳ ۰ ۰ ۱۶۶


🌼 می گویید ملاک ازدواج ایمان است ولی نمی گویید زندگی زناشویی سکینه است، راه کمال است، عشق ورزیدن دارد هزار شیرینی دیگر که خدا گفته باید داشته باشد حالا یه بابای به اصطلاح با ایمان شاسکول آمد تا زندگی کند زد رفت پی کارش! حالا چه گلی به سرمون بگیریم؟

نباید قبل از ازدواج به ملاک هایی (که نمی دانم چرا شما قبول ندارید) مثل اخلاق و آدب معاشرت مبتنی بر عرف و شرع و سعه صدر و درک صحیح از زندگی و بلوغ فکری و عاطفی و استقلال مالی و روحی روانی و توانایی حل مشکلات زندگی و هزار ملاک دیگر فکر کرد؟

همین زرتی همه توضیح المسائل را مو به مو عمل کرد و تو زندگی آن قدر کودن بود که هر و از بر تشخیص نمی داد بگیم سگ خور حالا که ایمان داره و رساله رو حفظه و پیشونیش پینه بسه پس زندگی بی خیال .زندگی یعنی تو زندگی شادابی و سر حالی جایی نداره؟ تو زندگی برای کمال آرامش روحی و روانی لازم نیست سکینه لازم نیست؟ نگید که نیست و باز بزنید به صحرای داستان جویبر!! این جوری که شما حرف می زنید به شدت کلی هست و دردی رو دوا نمی کنه!

-------------------------------------------------------------------------

نکات زیر به روشن شدن مطلب کمک خواهند کرد ان شاالله:

1- کسی که مو به مو به رساله عملیه عمل بکند هرگز همسرش را بدون دلیل رها نمیکند. تصور ما از اهل ایمان نباید یک تصور عوامانه و سطحی باشد.

2- اگر در این دوره و زمانه کسی را یافتید که مو به مو به رساله عمل میکند سلام مرا به او برسانید چرا که از اولیای خاص خداوند است! به نظرم در جامعه ما تقلید دقیق در احکام دینی تقریبا منسوخ شده است و خبری از تقلید نیست! این گونه نوشتنم نشان از کمی مومنان است نه نابود شدنشان. البته قبول دارم که ایمان مراتب دارد و هر کس در مرتبه خودش و به اندازه خودش ایمان دارد اما امان از نیمه خالی لیوان!

3- دوام زندگی با کسانی که ایمان به خداوند دارند به مراتب از زندگی با کافران بیشتر است. آمار طلاق در کشور ما را میتوانید با اتحادیه اروپا مقایسه کنید. البته در جامعه خود ما هم ازدواج میان مسجدی ها و اعتکاف رفته ها و چادری ها ، بسیار کمتر از بد حجاب ها و پارتی رفته ها و مسافران هر هفته کیش و نمک آبرود به شکست می انجامد و در نتیجه طلاق می گیرند!

4- از کجای متن ها شما فهمیدید که بنده به نقش اخلاق اعتقاد ندارم؟ اخلاق رکن دیانت است. و البته نسبت ایمان به خداوند با اخلاق نیکوی افراد ، نسبت مستقیم است. هر چه ایمان شخص بیشتر باشد اخلاق او با همسر و اطرافیانش و در مجموع همه مومنان بهتر است.

5- اداب معاشرت نیکو ، نظیر سلام کردن به مومنان و احترام به افراد مسن و کودکان و ... از اخلاق پیامبران و اولیای دین است. اما اگر منظور شما از آداب معاشرت همان گونه که امروز در شهرهای بزرگ کشور و دانشگاه ها مرسوم شده است ، اختلاط با نامحرم و خندیدن و گپ زدن با آنان است که مومن از این آداب معاشرت ها بلد نیست!

6- ایمان به خداوند مهمترین عامل شادی و سرزندگی است. خنده در میان اهل ایمان مصنوعی و مضحک نیست. در روایات لبخند نشانه مومن است اما غم مومنانه او در دلش نهفته. اهل ایمان آرامش واقعی را تجربه میکنند. حلوای طنطنانی تا نخوری ندانی!

اما ملاک هایی نظیر استقلال مالی و روحی و روانی و توانایی حل مشکلات زندگی و هزار ملاک دیگر بدون در نظر گرفتن خداوند و انجام دادن قانون او نخواهند توانست آرامشی پایدار و ابدی و همیشگی و البته عمیق، برای انسان به ارث بگذارند.

7- به نظرم تمام آرزوهای شما فقط و فقط در یک انسان مومن جمع میشود البته اگر ایمان به خدا را به زبل بودن و البته معاشرت و اخلاق را به گپ زدن با نامحرم ترجمه نکنیم چون انسان مومن در نگاه کافران و منافقان گاهی بلکه اکثرا ، کودن و ابله می نماید چون مومن دستی برای رشوه گرفتن ندارد و زبانش به دروغ نمی چرخد و چشمش فقط در دو چشم همسرش دوخته میشود! انسان مومن غیرت دارد و دخترانش را برای هرزه ها زینت نمی دهد. مومن قانون خدا را قانون میداند و برای خوش آیند کسی خم و راست نمیشود. مومن دنبال رضایت خداست و نه رضایت ارباب قدرت و ثروت.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۹-۰۵ ۱ ۰ ۲۱۲

نخل ولایت ۹۸-۹-۰۵ ۱ ۰ ۲۱۲


🌼 من هنوز با خودم کنار نیومدم همش میخوام خودمو اصلاح کنم ولی حیف که دوباره روز از نو و روزی از نو همش به خودم میگم که نباید اینقدر حرف مردم برام مهم باشه ولی بازم تمام موردهای خواستگاری را به خاطر حرف مردم رد میکنم من رو راهنمایی بفرمایید چکار کنم که از این دهن بینی خلاص بشم و بتونم یه انتخاب خوب داشته باشم.

---------------------------------------------------------------------------------

1- استقلال در شخصیت از مواهب بزرگ خداست و راه کسبش هم تکیه بر خداوند است. انسان مومن بر کسی جز خداوند تکیه نمیکند و خودش را به خاطر این حامی متعال و قدرتمند دارا و نیرومند میبیند. مومنان چون پروردگار عالمیان را اطاعت میکنند و از فرامینش سرییچی نمیکنند لذا خدا را دوست و حبیب خود میدانند و عزت و شکست ناپذیری الله را در خودشان مییابند چون الله مهربان در قرآن کریم عزت و شکست ناپذیری را مخصوص الله و رسول الله و مومنان به الله میداند: "ان العزه لله و لرسوله و للمومنین "

2- هر مهارتی نیاز به تمرین دارد لذا باید استقلال از مردم و تکیه زدن به الله را هم تمرین کرد. نماز تمرین هر روزه این کلام است که : ایاک نعبد و ایاک نستعین : من فقط تو را میپرستم و فقط از تو یاری میجویم. فقط از تو!

من بنده توام و بنده حتی رفع تشنگی را از آب نمیخواهم بلکه از الله میخواهم که با آب مرا سیراب گرداند: هو الذی اطعمنی و یسقین. اگر الله نخواهد آتش ابراهیم را نمیسوزاند و آب تشنگی کسی را رفع نمیکند. ما الله را از همه محاسبه هایمان در تمام علوم فاکتور گرفته ایم اما مومنانی چون ابراهیم او را در تمام مبادلات و معاملات عالم منظور میکنند.

3- دیدن دست بی دستی الله در تمام خیرات و خوبی های عالم ، معرفتی است که به هر کسی عطا نمیشود. باید فهمید که غیر الله نادارتر از آن است که گزندی به مومن به الله بزند و همه حوادث در این عالم سبب رشد ما، و نزدیکتر شدن بیشتر مومنان به خداست. عاشورا نمونه خوب این حکمت الهی است.

4- با خداوند بیشتر حرف بزنید. درد دلتان را با خدا بگویید. شفای دردها فقط اوست. بیشتر دعا کنید که استجابت همراه دعاست. از توسل به خوبان و دوستان درگاه الهی چونان سیدالشهدا علیه السلام استفاده کنید و با گریه و تضرع درمان بدی ها را از خدا بخواهید. الله شنوا و بیناست و از همه بهتر به احوال مومنان آگاه است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۸-۲۷ ۰ ۰ ۲۰۲

نخل ولایت ۹۸-۸-۲۷ ۰ ۰ ۲۰۲


 

🌼 برای آدم های ناامید چه توصیه ای دارید؟ اونایی که بدون تقصیر ازدواجشان به تاخیر خورده و هر چه دعا میکنند که وسیله خوشبختی شان جور شود نمیشود ؟

انگار اصلا خدا منو فراموش کرده تمام دخترهای فامیل که خیلی از من کوچکترند ازدواج کردند و خدا رو شکر خوشبخت شدند ولی من انگار باید تا آخر عمر مجرد بمونم. ناامیدم چون هرچی دعا میکنم به استجابت نمیرسه یکی از دوستامم شبیه من شده بهش میگم بیا با هم بریم کربلا میگه: با امام حسین قهرم اگه میخواست کاری میکرد من با همسرم به پابوسش برم

 لطفا بگید چه جوری میشه از این ناامیدی که بزرگترین گناهه رها شد؟ 

-----------------------------------------------------------------------------------

1-  کلامم را با یک سوال آغاز میکنم:

ناامیدی از چه کسی؟ از خدا؟ مگر خدای بزرگ از ما بی خبر است؟ مگر او بد ما را میخواهد؟ قبول دارم که شرایط جامعه و بدی های فرهنگی ما ، فشارش را بر ایمان مردم می آورد و شیاطین تمام سعی خودشان را میکنند که از آب گل آلود برای بی ایمان کردن مومنان استفاده کنند اما باید بدانیم که امتحان مومنان دقیقا همین جاست. در سختی ها نباید از منبع نور دور شد که دوری از نور گرفتاری بیشتری برای ما خواهد داشت.

قهر کردن با امام حسین اوج بی انصافی یک مومن است چرا که او در گودال قتله گاه ، خوب زندگی کردن را به همه بشریت آموخت و فریاد زد که زندگی کردن آن قدر ارزش و شرف دارد که حیف از عمری که با بدان بگذرد و من مردن و تکه تکه شدن را برای این میپسندم که زندگی با حقارت و دست بسته زندگی نیست.مردن شرف دارد به این گونه زندگی کردن.

هر چه قدر هم که سختی ها بیشتر شوند ما نباید حساب زندگیمان را از اولیای دین جدا کنیم. آنها نور بودند و نور افشانی کردند اما ما مسلمانان دستورات آنان را درست اجرا نکرده ایم. شاید نمونه خوب آن تجمل گرایی و خط زدن معیار ایمان در انتخاب همسر باشد.

2- خداوند تضمین اجابت دعا را در قرآن داده است و فرموده است : ادعوانی استجب لکم! دعا همان و اجابت همان. بدون فاصله و حروف فاء و واو و ثم که نشان دهنده توالی و نبودن فاصله است. پس چرا دعای من اجابت نمیشود؟ آیا او صدای مرا نمیشنود؟ آیا او بد مرا میخواهد؟ هرگز!

استادم میفرمود: سال ها قبل ، در دوران جوانی از خداوند دختری خاص را میخواستم ؛ اما اجابت نمیشد. دعا و گریه و نماز شب و زیارت ؛ اما همه بی فایده بود. روزی نشستم و محاسبه کردم. قول و قرار خداوند در قرآن و آیات اجابت و دعا را مرور کردم و حکمت پروردگار را جویا شدم! فهمیدم که آن دختر خاص مورد صلاح من نیست و همین عدم اجابت یعنی که خداوند این ازدواج را به صلاحم نمیداند. دعا و خواسته ام را عوض کردم. به جای دعا بر خواستن آن دختر خاص در دعا گفتم: خدایا همسر میخواهم! بعد از چند هفته دعایم مستجاب شد و با دختر دیگری وصلت کردم!

3- صلاحمان را از خدا بخواهیم و درب خانه او را بزنیم. باور کنید کسی از درگاه او رد نمیشود اما متاسفانه ما دنبال صلاح دنیا و آخرتمان نیستیم. خدا بزرگترین مصلحت را برای ما می خواهد. گاهی ما انسان ها برای انتخاب همسر ملاک ایمان را فراموش میکنیم و خواستگاری را رد میکنیم که ایمان دارد اما در ملاک های دیگر نقص دارد. آیا همه ما کامل هستیم؟ کامل کیست؟ همه کم یا زیاد نقص داریم اما نباید نا امید بشویم. تا خدا را داریم نا امیدی پسندیده نیست. کسی که خدا دارد نمیتواند ناامید بشود.

4- از توسل به بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا و البته فاطمه معصومه علیهم السلام اجمعین در قم غافل نشوید و از آن بزرگواران جز صلاح دنیا و آخرت چیزی نخواهید که خودشان خواسته ما را بهتر از خودمان میدانند. ناامیدی را با توحید و شناخت بهتر پروردگار از خود دور کنید و به شیطان اجازه نفوذ ندهید. ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله" بسیار موثر است. هنگامه اذان و در قبل و بعد از نماز های اول وقتتان حتما حاجات خود را از پروردگار بخواهید که وقت استجابت دعاست.

5- از قدیم گفته اند در و تخته باید با هم جور در بیایند. من ، هر که هستم و شرایطم هر چه هست حتما در این عالم حداقل یک نفر هست که همتای من باشد. خداوند مرا تنها و بدون لنگه نیافریده است. پس چشمانتان را باز کنید و سپس واقعی و بدون عینک رسانه های غربی به عالم نگاه کنیم. خداوند لنگه شما را با شما جفت میکند فقط شما فرستاده خداوند را رد نکنید.

6- هر دختری به تناسب شرایط و محیط زندگانی اش کم یا زیاد خواستگارانی دارد. جوان ترها راحت تر خواستگارهایشان را رد میکنند اما از نظر اسلام نباید به این راحتی و جز به بهانه ایمان نداشتن کسی را رد کرد. فراوان به ما گوشزد کرده اند که دختر را به اولین خواستگار با ایمانش شوهر بدهید مگر این که او ایمان نداشته باشد. خداوند زندگی اهل ایمان را ضمانت کرده است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۸-۲۳ ۰ ۰ ۱۶۳

نخل ولایت ۹۸-۸-۲۳ ۰ ۰ ۱۶۳


🌼 چرا پسرها دیگه دنبال دخترهای چادری نیستند؟
توی این هفته سه تا خواستگار داشتم که عین سه تاشون به خاطر حجاب من رفتن!
چرا حجاب رو قبول ندارن!
بی حجابی خانوما نتیجه ی بی غیرتی آقایونه.....فقط همینو میتونم بگم!
ببخشید ولی به جهنم ؛ حاضرم تا آخر عمرم ازدواج نکنم ولی مقید به حجاب حضرت زهرا باشم.

------------------------------------------------------------------------------------

دورد بر ایمانتون. درود بر حجابتون. و سلام برفاطمه زهرا الگوی پاکی و عفاف که میلادش روز زن و روز مبارک مادر است.

1- اولا کی گفته پسرها دنبال دخترهای چادری نیستند؟ همشون؟ یا بعضی هاشون؟

2- ثانیا توی همین هفته چند تا مشاوره داشتم که عین همشون دنبال دخترای چادری بودند ؛ دنبال دخترایی بودند که باد زیر چادرشون نرفته باشه! جدی میگم!

3- بی غیرتی آقایون را قبول دارم اما کاش خانوم ها به این بی غیرتی دامن نمیزدند! چون مشکل دو طرفه است نه یک طرفه!

4- علف باید به دهن بزی خوش بیاد! به جهنم که رفتند! خدا را شکر کنید. این که ناراحتی نداره. حتما لیاقت شما را نداشتند. اصلا بهتر که رفتند. ولی باید بدانید که شما با جمع پسرها طرف نیستید بلکه طرف شما فقط یک پسر و یک خانواده است و اگر فقط یک پسر باشه که از حجاب خوشش بیاد اون پسر لایق شماست.

5- پسرهای خانواده دار و با ایمانی را سراغ دارم که صرفا به خاطر یافتن یک دختر با ایمان ، ده ها خواستگاری رفته اند ولی متاسفانه  نادیدنی ها و ناشنیدنی هایی شنیده اند که فرار را بر قرار ترجیح داده اند. متاسفانه صرف چادر ملاک خوبی برای تشخیص ایمان نیست چونان برخی ها که چادر ندارند ولی ایمانی ستودنی دارند و حجاب شرعی را به خوبی رعایت میکنند و از طرف دیگر برخی از چادری ها متاسفانه از ایمان بهره کمی دارند!

6- امتحانات الهی برای هر کسی به شکل خاصی است. امروز ایمان شما با این امتحان محک خورده است. فاستقم کما امرت! استقامت کنید که پایان امتحان نزدیک است و آن روز اهل ایمان خندان خواهند بود.

خاطره تلخ تبلیغی:

داخل مترو بودم. یک دختر چادری برای گفت و گو پیشم آمد. میگفت تنها دختر چادری فامیل است و حتی مادرش حجاب کاملی ندارد اما او بر چادر سر کردن اصرار می ورزد. از خواستگارهایش گفت و از اینکه تمام دخترهای فامیل را رها میکنند و به خاستگاری من میایند چرا که من چادر دارم! اما شرط میکنند که بعد از ازدواج نباید چادر سر کنی! بعد از این جملات گفت: نمیتوانم بیش از این جلوی پدر و فامیل مقاومت کنم. حاج آقا شما یک پسر معتقد به اسلام و چادر سراغ ندارید که من به این لاش و لوش های فامیل جواب مثبت ندهم؟! شماره اش را هم داد تا خبرش کنم. این شماره سه سال داخل گوشی من بود اما پسر مومنی که شرایط آن دختر را درک کند و بپذیرد پیدا نکردم.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۸-۱۹ ۰ ۰ ۱۵۶

نخل ولایت ۹۸-۸-۱۹ ۰ ۰ ۱۵۶


🌼 بعد از احساس نیاز به زندگی مشترک، برای پیدا کردن همسر مطلوب نقش توکل و توسل چند درصد است؟ آیا راه دیگری هم دارد؟ راه پیشنهادی اسلام عزیز چیست؟ راه های دیگر چقدر مؤثر است؟

-----------------------------------------------------------------------------------

مکاتب فلسفی در ابتدایی ترین تقسیم به دو دسته تقسیم میشوند: مکاتب الاهی و مکاتب مادی.

 

مکاتب مادی تمام تلاش خود را میکنند که عالم را بدون خداوند تحلیل کنند و محور عالم را انسان بدانند. از طرف دیگر مکاتب الاهی و در راس آنها دین مبین اسلام عالم را مخلوق خدای حکیمی میداند که محور تمام عالم است و اوست که انسان را دارای اراده و قدرت و علم آفریده است.

 

همین مرز بندی ساده مشحص میکند که در نگاه مکاتب مادی ، دعا و توسل به یک منبع لایزال قدرتمند و عالم ، بی اثر و بی فایده است و دعا کردن را خرافه میدانند. اما در نگاه دین مبین اسلام دعا ارتباط عقلانی و عاطفی و عرفانی بین بنده و معبود است و تمام حقیقت و لب پرستش.

 

آیه آخر سوره فرقان اوج این نکته را در یک جمله بیان میکند که: "قل ما یعبوا بکم ربی لو لا دعائکم؟" یعنی "بگو که اگر دعای شما و ناله و زاری شما نبود خدا به شما چه توجه و عنایتی داشت؟" اگر انسان به واسطه دعا بر درگاه الاهی خاکساری نکند چرا باید خداوند او را مورد توجه قرار دهد؟ و جالب این است که قرائت قرآن و نماز و اعمال دیگر عبادی ، همه در دایره دعا قرار میگیرند و این مجموعه دعا خوانده میشوند.

 

از نگاه اسلام عزیز، انسان با دعا انسان است و بدون دعا حیوانی است چونان حیوانات بیشعور، که سر درآخور عالم ماده و طبیعت کرده و برای دیدن آسمان سرش را حتی بلند هم نمیکند!

 

دعا تمام عبودیت است و خلاصه دیانت پس میتوان گفت تاثیر دعا در تمام امور یک تاثیر صد درصدی تام است ؛ چرا که کسی جز خداوند در این عالم فاعل کار و کننده مستقل خواسته ها نیست.

 

توحید افعالی به ما می آموزد که باید فقط خداوند را در انجام کارها مستقل بدانیم و فقط اوست که میتواند آنچه را میخواهد انجام دهد و البته مابقی موجودات اگر قدرت و علمی دارند همه عطا و جود اوست. مشکل عمده موحدین عالم در توحید ذات و صفات نیست بلکه در توحید افعالی مشکل دارند ؛ چون چشمی میخواهد خدابین ، که امور را در دست خداوند ببیند و مشاهده کند که کارها با دست بی دستی او انجام میشود.

 

ما جز دعا دارایی دیگری نداریم چون از خودمان مالک هیچ چیز نیستیم. ما فقیر مطلق هستیم و اوست که غنی حمید است. پول دارایی نیست چرا که اعتبار میان آدمیان است. تنها دارایی انسان دعای او و بهتر بگویم خدای اوست. و چه بدبخت انسانی که برای خداوند شریکی قایل شود و ولو به اندازه یک درصد برای مخلوقاتش تاثیر و اثرگذاری ببیند که "ان الشرک لظلم عظیم"

 

ناگفته پیداست که این نحوه عبادت و دعا کردن باید با انجام خواسته های الاهی و به عبارت بهتر دستورات خداوند و اوامر و نواهی او تکمیل شود و دستورات دیگر اسلام در متن زندگی ما جاری باشند تا بتوان گفت ما به اسلام عمل میکنیم. اوست که به حکم رب العالمینی اش همه ذرات عالم را مدیریت میکند و با علم بی انتهایش از احوالات همه ذرات آگاه است و کسی را از قلم نمی اندازد و رزق و روزی همه را به اندازه ای که برایشان مقرر کرده در دهانشان میریزد. نگران خدایی کردن او نباشیم بلکه نگران بندگی کردن خودمان باشیم. او خدایی کردن میداند و ما بندگی کردن نمیدانیم!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۸-۱۵ ۰ ۰ ۱۵۹

نخل ولایت ۹۸-۸-۱۵ ۰ ۰ ۱۵۹


🌼 راهکاری برای تشخیص و محک زدن ایمان نمیگید ایمان خیلی کلمه بزرگیه ! از رفتارهای شخصی و فردی گرفته تا رفتارهای اجتماعی ... یک طیفه بسیار گستردس !

 

----------------------------------------------------------------------------

 
1- موافقم. ایمان کلمه بزرگی است. اما نشانه هایی دارد. در قرآن کریم ایمان و عمل صالح در بیشتر موارد در کنار هم آمده اند. این یعنی اگر کسی ایمان داشته باشد باید کلام خداوند را سر لوحه عملش قرار دهد و به لوازم ایمانش عمل کند. انجام دادن اعمال صالح و تقید به انجام آنها و در یک کلمه تقلید در فروعات دین نشانه واضح و روشن ایمان است.

هر چه تقید به احکام بیشتر باشد مرتبه ایمان بالاتر است چرا که حکم حکم خداست و در نتیجه انجام دادن گناهان و شرم نداشتن از انجام واضح یک گناه نیز نشانه کمی ایمان می باشد.

 

2- ایمان بدون عمل صالح یا ایمان نیست و یا اینکه از کمترین مراتب ایمان است که میتوان آن را به حساب نیاورد.

 

3- در میان تمام اعمال صالح که نشان دهنده ایمان هستند بعضی از اعمال شاخص هستند و میتوان آن عمل را معیاری برای ایمان قرار داد؛ نظیر نماز و حفظ حجاب و چشم ... چنانچه به ما فرموده اند به بی نماز دختر ندهید!

 

4- در کنار تمام این مباحث پرونده نفاق را هم در گوشه ذهنتان فعال کنید چرا که انسان میتواند بدون داشتن ایمان به ظاهر سازی و مومن نشان دادن خود بپردازد. اما نمیتوان کسی را به راحتی متهم به نفاق کرد که این خود گناهی نابخشودنی است.

 

5- معیار در اعمال صالح و انجام آنها رساله عملیه مراجع عظام تقلید است. پس قبل از هر گونه برچسب زدن و طرد کردن خواستگارهایتان ابتدا احکام را بیاموزید و به اختلاف فتاوای مراجع در موضوعات آگاه باشید. به عنوان مثال موسیقی یک مساله پرهیاهو است که فتاوای مختلفی را درباره آن میتوان یافت.

6- تکیه همه ما فقط باید بر انجام واجبات و ترک محرمات باشد. نباید مستحبات و مکروهات را معیار قرار دهید. به عنوان مثال نماز خواندن را معیار قرار دهید نه نماز اول وقت را البته اگر شد چه بهتر اما معیار نباید نماز اول وقت باشد. خلاصه اینکه حاجی گرینوف نشوید!!

7- امام خمینی در مراسم خواستگاریشان فقط انجام واجبات و ترک محرمات را تنها خواسته و معیار خودشان قرار داده بودند. این مطلب را همسر ایشان در مصاحبه اعلام کردند.

این در صورتی است که خودشان دو ساعت به اذان صبح به مناجات و نماز شب بر میخواسته اند اما از همسرشان توقع این اعمال را نداشتند و حتی ایشان را برای نماز صبح هم صدا نمی کردند مگر اینکه همسر مکرمه شان قبل از خواب از ایشان خواسته باشند که حتما بیدارشان کنند!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۷-۲۹ ۰ ۰ ۱۷۴

نخل ولایت ۹۸-۷-۲۹ ۰ ۰ ۱۷۴


 

🌼 خیلی دوست داشتم من هم از این تنهایی به در می اومدم. درسته من سنم کمه ولی واقعا احتیاج دارم که ازدواج کنم ولی هیچ جوری جور نمیشه.برام یه سوالی پیش اومده که چرا اگه از یکی خوشمون میاد اما چون دختریم نباید بگیم؟

 

---------------------------------------------------------------

۱- نیاز به ازدواج و رفع نیازهای عاطفی و جنسی از راه حلال و طبیعی آن از ابتدایی ترین نیازهای هر جوان مکلف است که برای دخترها وپسرها از سنین راهنمایی آغاز شده و در سنین دبیرستان به صورت جدی اوج میگیرد. البته نوع این نیاز در دخترها و پسرها متفاوت است!

 

متاسفانه سن ازدواج در کشور ما بالا رفته و الا در حالت طبیعی یک دختر بیست ساله بعد از هشت سال زندگی مشترک باید حداقل دو فرزند داشته باشد! در فرهنگ اسلامی عادت ماهیانه شدن دختر در خانه پدر را مذمت کرده اند!

 

۲- متاسفانه امروز جای خیلی چیزها عوض شده اما باید تلاش کنیم این معیارهای طبیعی جابجا نشه. مثلا گاهی زن ها راننده تریلی میشوند اما این شان زن نیست. گاهی خانوم ها وارد کارهایی میشوند که صلاح خودشون و جامعه در انجام آن کارها نیست. زن باید زن باشد و زن بماند. زن ریحانه است و افتخاری در قهرمان نشان دادن او نیست.

 

۳- زن مظهر ناز است و مرد مظهر نیاز. در طبیعت هم همین گونه است. همیشه نر ها بر سر یک ماده ستیز میکنند. البته خواستگاری کردن یک زن از یک مرد از نظر شرعی حرام نیست اما خلاف جریان عمومی طبیعت است. پس حکم اولی انجام ندادن چنین کاری است همان طور که عرف جامعه نیز چنین حکمی میکند.

 

۴- اما آیا زن اجازه اظهار نظر به هیچ عنوان ندارد؟ آیا او نمیتواند خواسته خود را بیان کند؟

 

جواب این است که زن هم میتواند شروع کننده باشد و علاقه اش را ابراز کند و خواستگاری کند اما با حفظ شرایط ویژه و خاص دو طرف. اگر این شرایط فراهم نبود این کار به صلاح زن نیست!

 

همیشه طرف مقابل شما ظرفیت چنین ابراز علاقه ای را ندارد چه بسا فردا یا فرداهای دورتر در صورت سر گرفتن ازدواج طرف مقابل شما همین ابراز علاقه را چونان پتکی بر سر شما بکوبد که من تو را نمیخواستم اما گرفتار خواسته تو شدم و شد آنچه شد.

 

اما در صورت داشتن ظرفیت بالای دو طرف نیز به نظرم لازم نیست زن این خواسته طبیعی خودش را به زبان بیاورد. در مکالمه و ارتباطات ما در فرهنگ امروزی از "زبان بدن" سخن به میان میاید. زبان بدن بسیار تاثیرگذار تر از زبان سر است به شرط آنکه در این متن زبان بدن را به معنی بی حیایی و بی عفتی و بی حجابی ترجمه نکنید! همه نسخه های ما در حریم حیا و عفت معنا پیدا میکند. مثل جواب فاطمه زهرا به پدر در جواب خواستگاری علی علیه السلام از او.

 

۵- اما راه حل اساسی و مفید وجود رابط هایی عاقل و آشنا در میان خانواده هاست که بتوانند حرف دل دو طرف را بشنوند و بدون کمترین حاشیه پسر را به ازدواج ترغیب کنند به صورتی که او ناخواسته و نادانسته به خواستگاری کسی برود که از پیش (بدون ابراز علاقه خیابانی) خواستگاری دلباخته بوده است.

 

در اولین قدم این رابط عاقل را در اطراف خودتان شناسایی کنید. حتما وجود دارند. خوب بنگرید. یک آشنای عاقل که میتواند در مرحله اول دختر را درک کند و سخنانش را بشنود و برای رسیدن به این قله کمکش کند. و یا حتی اگر او انتخاب خوبی نکرده است او را از تصمیمش و خواسته اش منصرف کند. عاقل چنین خصوصیتی دارد. در ادبیات ما عقل از اولین نشانه ها بلکه از مهمترین نشانه های ایمان است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۷-۲۵ ۰ ۰ ۱۶۷

نخل ولایت ۹۸-۷-۲۵ ۰ ۰ ۱۶۷


 

🌼 هنوز نه بطور جدی به ازدواج فکر میکنم نه تا به حال به خواستگاری رفتم. اما الحمدلله  "فکر می کنم"  ملاکهایی مثل زیبایی و  قد و ... یا پول و ثروت و ... برام حل شده و اصلا به دنبال اون ها نیستم و جزء ملاکهام نیستند.

 

اما مسئله ای که مهمترین دغدغه ی منه و زیاد فکرمو مشغول کرده برا زمانی که بخوام به انتخاب دست بزنم اینه که "اخلاقیات" طرف مقابل با من همخوانی داشته باشه.
اخلاقیات شامل:
اینکه بعضیا زود رنجند و بعضیا صبور
اینکه یکی زود بهش بر می خوره و یکی ظرفیتش بیشتره
اینکه بعضیا احساساتین و بعضیا خیلی بی اهمیت
اینکه بعضیا نگاه مردم خیلی براشون مهمه و بعضیا کمتر
اینکه بعضیا چشم و هم چشمی دارن و بعضیا نه
اینکه بعضیا برون گرا هستن و بعضیا درون گرا
اینکه...
 خیلی "اینکه های" دیگه وجود داره که خودتون بهتر می دونید. اما مسئله من اینه که تشخیص این رفتارها و شناخت درست طرف مقابل سخته. از طرفی هم نمیشه گفت حساسیت رو کمتر می کنم. چون بحث یه عمر زندگیه.
این مورد (اخلاقیات) از این جهت برام خیلی مهمه و نمیشه سختگیری نکرد که:
مثلا در بین دوست های خودم (که همگی الحمدلله پسر هستن!!!!) خیلیا هستن که نمیشه ایمانشونو مقایسه کرد (منظور اینکه همشون اهل نماز اول وقت، اهل روضه، انقلابی، حرف بد نمیزنن، غیبت نمی کنن و...) اما من فقط با چندتاشون صمیمی تر هستم و از بقیه بیشتر دوستشون دارم. یعنی می تونم باهاشون یک "رفاقت باهدف" داشته باشم. دلیلشم اینه که درسته همشون آدمای خوبی هستن ولی بعضیاشون بدلیل اینکه اخلاقشونو بهتر می پسندم باهاشون صمیمی ترم و...
نتیجه:
فکر اینکه "آیا دختر انتخاب شده می تواند با من صمیمی بشود یا نه" حساسیت انتخاب رو بالا میبره. همونطور هم که در توصیه های حضرت آقا به زوج های جوان اومده باید زن و شوهر برای هم پله باشن تا ارتقاء پیدا کنن. که اولین شرطش همین صمیمیته و اینکه در کنار همدیگه "لذت" ببرن، با هم راحت باشن و... (همون رفاقت با هدف)
حرف آخر اینکه قبول دارم که پیدا شدن کسی با داشتن تمام فاکتورهای من ممکن نیست اما چون به ازدواج به عنوان یک پله برای ارتقاء و رسیدن به خدا نگاه می کنم دوست ندارم با کسی تشکیل زندگی بدم که مثلا اخلاقیاتی داشته باشه مثل اون دوستهایی که نمیتونم زیاد بهشون نزدیک بشم و ...این نگرانی برای من هست و بهش فکر می کنم.کمی راهنمایی بفرمایید

 

-------------------------------------------------------------------

چند تا نکته خدمتتون تقدیم میکنم. ان شاالله برای شما و همه دوستان مفید باشه:

 

۱- قرار نیست همسر آدم یکی از آن رفیق های جون جونی آدم باشه بلکه همسر فقط همسر آدمه. به این معنی که همسر نقش خودش را داره و البته مادر و خواهر و دوست و هم کار نقش خودشان را بازی میکنند. البته شاید همسر هم یک دوست باشد اما لزومی به دوست بودن همسر و یا به عبارت بهتر عضویت همسر در گروه دوستان نیست. این به معنی نبودن رابطه عاطفی و عاشقانه هم نیست. یعنی من و همسرم میتوانیم فقط زن و شوهر باشیم البته یک زن و شوهر بسیار خوشبخت و آسمانی. قرار نیست من رابطه ای که با دوستانم دارم با همسرم هم داشته باشم و بالعکس. چون هر کس نقش خودش را دارد! پس نقش ها را قاطی نکنیم!

 

۲- مهمترین نقش همسر نقش خاص زناشویی اوست که در کنار عاطفه و مهربانی و با کمک هم تشکیل خانواده را میدهند! یعنی انسان برای دونیاز خودش دست به تشکیل خانواده میدهد: نیاز عاطفی و نیاز جنسی. و این هر دو نیاز در فردی از جنس مخالف تامین میشود به نحوی که گروه دوستان نمیتوانند چنین نیازی را از نیازهای عاطفی برطرف کنند. حتی مادر و خواهر در تامین عاطفه. پس هر کس نقش خودش را دارد.

 

۳- قرار نیست من و همسرم مثل و عین و کپی هم باشیم. حتی اگر در یک ویژگی مشترک باشیم در شدت و ضعف آن ویژگی متفاوت خواهیم بود. این ویژگی خلقت و آفرینش است. دو خواهر دوقلو هم مثل هم نیستند البته شباهت هایی دارند.

 

به این مثال ها فرضی دقت کنید:

 

من و همسرم هر دو به شهدا و انقلاب علاقه داریم اما در رفتن به راهیان نور یا مزار شهدا به اختلاف میخوریم. مقدارش چقدره؟ تنها برم یا با هم بریم؟ این هفته که او خسته است منم به مزار شهدا نروم؟ اگر او همیشه برای رفتن به مزار شهدا حال نداشت من چکار کنم؟ برم تو ترک؟ من و همسرم هر دو به روضه امام حسین علاقه داریم اما کدام هییت و کدام مداح و کدام ساعت؟ من و همسرم هر دو پر انرژی هستیم اما من اهل کوه نوردی هستم و او نیست! صبح جمعه را خانه بمانیم یا تنها کوه بروم؟ نمیتوان صبح جمعه هم خانه بود و هم کوه رفت! هر دو به ولایت فقیه عشق میورزیم اما نقش سیاسی ما در جامعه متفاوت است. چگونه فعالیت کنیم که هر دو بیشترین رضایت را از هم داشته باشیم؟ و کدورتی بین ما حاصل نشود؟

 

۴-اختلاف بین زن و شوهر مثل آب خوردن عادی و جاری است حتی در یک مساله ساده ی ساده. این مطلب را بپذیرید تا بتوانیم به راه حلش فکر کنیم. شما هر چقدر هم که در انتخاب همسرتان سخت گیری کنید باز هم مثل و کپی خودتان را پیدا نمیکنید و اینجاست که باید پرسید: راه چاره چیست؟ آیا در خواستگاری بیستم و سی ام مشکل حل نمیشود؟! آیا میتوان گفت: موارد بیشتری را بررسی میکنم تا بالاخره مورد مناسب خودم را پیدا کنم؟! و یا اینکه صبر میکنم و عجولانه دل به دریا نمیزنم!؟ آیا در انتخاب همسر وسواسی نشده ام ؟!  

 

به نظرم باید از همین ابتدا ملاک انتخاب را درست تعیین کرد. من دوستی دارم که حدود شصت خواستگاری رفته بود. به نظر شما همسر او چقدر به او شباهت دارد؟ کاش میتوانستم تعریف کنم!!

 

۵-بعد از تشکیل خانواده آموختن و عمل کردن به مهارتهای زندگی و تمسک به آداب و اخلاق اسلامی در برخورد با همسر تنها راه چاره است. اما در مرحله انتخاب همسر نمیتوان همه "اینکه های شما را" تعیین و تشخیص داد. امکان هم ندارد. روان شناس ها مردم و جوان ها را در همین جا بیچاره و سردرگم کرده اند. باور کنید! از تعداد رختخواب منزل عروس خانوم سوال میکنند تا از مهمان داری آن خانواده و شدت پذیرایی از مهمان در فرهنگ آنان مطلع شوند! باورتان میشود؟

 

۶- داستان از این قرار است که همسر در هر دو حال سبب رشد همسر است. چه مانند او فکر کند و چه مانند او فکر نکند. چه عقاید و اخلاقیات شبیه او باشد و چه نباشد... حتی نوح و همسر بی ایمانش که در طوفان غرق شد! برای توضیح این بند باید داستان کوتاهی بنویسم:

 

یکی از طلبه ها برای مشاوره ازدواج خدمت یکی از علمای مطرح قم و اساتید بنده رفته بود. آن طلبه از رفتار همسرش نالیده بود و از سختی زندگی و رفتار نامناسب همسر در هفده سال گذشته شکوه کرد.

 

استاد لبخندی زد و گفت: خدا را شکر کن! چرا که خداوند باد غرور را که به وسیله حضور در میان مردم و احترام ویژه آنان به ما طلبه ها حاصل میشود به وسیله همسرت از سرت بیرون میکند. به خانه که برمیگردی همسرت ندانسته عامل و کارگر خداست و مثل یک سوزن باد غرور و منیت را از سرت بیرون میکند تا متوجه شوی کسی نیستی!! اخلاق بد همسرت در این سال ها وسیله امتحان تو و البته وسیله پیشرفت تو بوده است!

 

طلبه هاج و واج به استاد نگاه میکرد! در دلش دست تسلیم به خواست الهی بلند کرد و این لطف مخفی خداوندی را شکر گفت.

 

به خانه که وارد شد دید همسرش همان کسی که هر روز او را به بدی خطاب میکرد به استقبالش امده و آب هویج گرفته است!!

 

طلبه به نزد استاد بازگشت. حیران بود. داستان را برای استاد بازگو کرد.

 

استاد یک جمله گفت: از امروز امتحانت عوض شد. تا دیروز با بد اخلاقی اش امتحان میشدی اما از امروز خوش اخلاقی اش عامل امتحان توست. از امروز آغوش گرم او وسیله است برای جدا کردن تو از صف جهاد و مبارزه و سخت کوشی و مناجات و نماز شب!

 

ما در خانه و خانواده در حال امتحانیم ولی باور نمی کنیم. بعضی ها سریع برگه را پاره میکنند و به این امتحان به خیال خودشان پایان میدهند اما در دادگاه الهی و در مسیر سیر وسلوک رفوزه شده اند.

 

تمام تلاش های شما فقط سعی در عوض کردن برگه امتحان است در حالی که تمام برگه ها مثل هم هستند و فقط استاد است که از این مطلب با خبر است. همسر شما برگه امتحانی شماست بدانید یا ندانید!

 

۷- آقا به زوجهای جوان فرمودند: بروید با هم بسازید!

 

دوست را میتوان عوض کرد یا ترک گفت اما آیا همسر هم اینگونه است؟ متاسفانه امروز خیلی از جوان ها به راحتی میگویند: بله میتوان همسر را هم ترک گفت. اما به نظرم اینگونه نیست. راه چاره در انتخاب ها و ملاک های انتخاب و مهارت های زندگی است. راه چاره در انتخاب راحت و بدون وسواس و سپس سازش در زندگی ست اما بشرط ایمان و اصول حاکم بر ایمان و سبک زندگی مورد نظر اسلام.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۷-۲۱ ۰ ۰ ۱۶۴

نخل ولایت ۹۸-۷-۲۱ ۰ ۰ ۱۶۴


🌼 خیلی از دخترها ازدواج نمیکنند چون کسی با شرایط شون کنار نمیاد. چه شرایطی ؟ اینکه شوهر و دوست پسر رو همزمان با هم در کنارشون داشته باشند.
شرایط ازدواج یکی از دوستام همین بود که به خواستگارش گفته بود: اگر با شما ازدواج کنم، اگر دوست داشته باشم دوست پسر هم داشته باشم نباید مخالفت کنید.
یا یکی از آشنایان آقا هم، هر وقت که دوسته خانومش با شوهرش به مشکلی بر میخوره به خونه ی اینها میاد و همون محبت رو از شوهر دوستش گدایی میکنه.بیچاره دختر بخت برگشته هم مجبور میشه که شوهرش رو با دوستش تنها بذاره و بره تا وقتی که شوهرش بهش زنگ بزنه که بیا، دوستت حالش خوب شد و رفت.
زندگی ها به جایی رسیده که زن در کنار دوست دختر و شوهر در کنار دوست پسر براشون معنا داره.
کاملا شاخ در میارم.
شرایط ازدواج کاش فقط به امور مالی ختم بشه.
 

-----------------------------------------------------------------

دین همان قانون زندگی بشر است.

 

دین همان سبک زندگی ماست که بر طریق آن روز و شبمان را میگذرانیم. بزرگان جامعه از سبک زندگی مردم و جوانان ابراز خطر میکنند و این به معنی خطر در دین داری جوان هاست. البته این مشکل همه نیست اما عمده جامعه گرفتار این مشکل هستند. شدت و ضعف دارد و هر چه شدتش بیشتر باشد خطرش هم بیشتر است.

 

مشکل ازدواج طیف وسیعی از جامعه ما را فرا گرفته است اما من به عنوان یک طلبه برای عموم مردم ، آنان که مسلمانند و اعتقادات مذهبی دارند مطلب مینویسم. برای آنان که مسلمانی شان هنوز آب و رنگ دارد و ایمان در دلشان پابرجاست اما بر اثر تعلیمات غلط تلویزیون و القائات شیاطین و ماهواره ها راه را گم کرده اند و رسم و سبک زندگی شان ، غربی و شرقی و ایرانی شده است و به جای آسمانی بودن زمینی گشته است.

 

من مجبورم بر ایمان تاکید کنم تا مخاطبم اهمیت ایمان را درک کند.

 

اگر ایمان نباشد هیچ خصوصیتی نمیتواند شما را آرام کند و سبک بال به ادامه زندگی وادارد.

 

اگر ایمان نباشد زن تا زمانی که زیبایی دارد خریدار دارد و زن غربی زن بیچاره ای است که گرفتار بیماری روانی چهل سالگی است. بیماری چهل سالگی یک بیماری روانی است که زن با از دست دادن دوران نشاط و زیبایی گرفتار یک افسردگی شدید روحی میشود. اما امروز به اقرار خودشان بیماری چهل سالگی را باید بیماری سی سالگی نامید.

 

زن غربی به خاطر ایمان نداشتن به این بدبختی دچار شده است. زن غربی حتی کالا هم نیست. منشی هم که میشود باید جلوه گری کند و کسی زن غربی را به خاطر خودش دوست ندارد. پیر که میشود باید به خانه سالمندان برود چون نه فرزندی دارد و نه شوهری!

 

زن غربی چوب بی ایمانی خودش را میخورد. جامعه ما هم هر مقدار که غربی میشود با همان مشکلات روبرو میشود. جامعه ما در ظاهرش اسلامی است اما مثل جوبیر و ذلفا عمل نمیکند!

 

اما دخترهای مسلمان!

 

دخترهای مسلمان باید از حیا و عفاف خودشان که تمام دارایی دختران و زنان مسلمان است با چنگ و دندان دفاع کنند. هیچ بهانه ای برای بی حیایی و بی حجابی شما پذیرفتنی نیست. یک تار موی شما نباید جلوه گری شیطانی کند. باور کنید جلوه گری ، ازدواج شما را تسریع نمیکند و البته کسی که به بهانه تار مویی قدم پیش بگذارد تا هفتاد سالگی نمی ماند! ازدواج در نظر ما یک پیمان هفتاد ساله است!

 

اما پسرهای مسلمان!

 

پسرهای مسلمان باید فقط ایمان را برای ازدواج ملاک قرار دهند! ایمان نمره بالا را با هیچ چیز عوض نکنید! دنبال دختر همه چیز بیست نگردید ؛ که در ملاک قرار دادن غیر ایمان مثل زیبایی و پول و ... نمره بیست در تمام ملاک ها جمع نمیشود و اگر هم جمع شود با ایمان بیست جمع نمیشود. شما باید ابتدا تکلیف خودتان را با ملاکهای متفاوت تعیین کنید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۷-۱۷ ۰ ۰ ۲۰۴

نخل ولایت ۹۸-۷-۱۷ ۰ ۰ ۲۰۴


۱ ۲ ۳ ... ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ... ۱۸ ۱۹ ۲۰

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری