بعضىها از توصیه زیاد او به ازدواج تعجب مىکردند. برخى اعتراض، و افرادى هم سوء تعبیرهاى احمقانه داشتند.
اما او همیشه مىگفت که 👈ضعف ما در عمل، نشانه ضعف ایمان و محبت به حق و ضعف در محبت به حق، زاییده عدم شناخت است. و اولین قدم را پیش از شناخت و آگاهى، آزادى و رهایى از اسارتها مىدانست. همچنانکه قرآن کار انبیاء را همین برداشتن غل و زنجیرها مىداند.
به هر حال با اولین آشنایى با جوانان و هر فرد مجردى به ازدواج توصیه مىکرد. 👈بهانهها را مىشکست و موانع را تحقیر مىنمود و همه مشکلات را به سرپنجه تدبیر، و بزرگ نمودن هدف و توکل بر خدا حل مىکرد.
او نیاز جنسى را مانع بزرگى بر سر راه مىدید و بازىهاى نفس را مىشناخت. به همین سبب مىگفت که باید از این هم عبور کرد و نماند.