تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

🌼 یک خواستگاری دارم که یک بار به مدت یک ماه عقد کردن و جدا شدن. اگر ایشون آدم معتقد و مؤمنی باشن از نظر اسلام دلیلی برای رد ایشون وجود داره؟ با توجه به اینکه میدونم مادر پدرم مخالف خواهند بود فقط به این دلیل که این آقا یکبار عقد کردن!

 ------------------------------------------

اینکه امروزه بخشی از ازدواج های جوانان به شکست می انجامند یکی از واقعیات جامعه است. پیوندهای ازدواجی که به طلاق منجر می شوند از حیث برهه و زمان وقوع طلاق سه دسته اند:

برخی از این پیوندها در همان مرحله ی ابتدایی و روزهای اول محرمیت و بلکه در همان عقد زمان دار چند روزه ی ابتدای زندگی که بیشتر به منظور شناخت بیشتر دو جوان حاصل می شود به شکست می انجامند و ادامه پیدا نمی کنند. برخی دیگر به محرمیت و عقد دائم هم رسیده اند اما دو خانواده قبل از عروسی جوانانشان تصمیم به جدایی گرفته اند و برخی دیگر از این زندگی ها بعد از جشن عروسی و شروع زندگی زناشویی متلاشی می گردند.

نداشتن مهارت های لازم برای زندگی مشترک وسپس ملاک های نامناسب در ازدواج و تصورات غلط و خالف واقع از جنس مخالف و زندگی مشترک با او و در آخر نداشتن ایمان و گذشت و صبر ، از عوامل عمده ی این طلاق هاست اما آنچه مهم است این است که باید همه ی جوانها ازدواج کنند و طلاق و جدایی در یک زندگی در هر مرحله ای که باشد عاملی برای قهر با ازدواج و تجرد دائمی نیست.

به نظر من راه چاره این است که ما قبل از هر کاری احوال هر کدام از این سه دسته مفارقت و طلاق را جدا بررسی کنیم تا خدای نخواسته حکم یکی را ظالمانه به دیگری ندهیم و گرفتار افراط و تفریط نگردیم.

ازدواجی که در روزها یا ماه های ابتدایی شناخت و بدون زناشویی به پایان رسیده است در حقیقت فقط اسم و عنوان زندگی مشترک را یدک می کشد و جز نگاه حلال دو محرم در آن خبری نبوده است. در حقیقت دو خانواده خواسته بودند بعد از معرفی جوانهایشان به هم و با نظارت بزرگ ترها یک فضای صمیمی برای شناخت بیشتر بینشان ایجاد کنند تا اگر نگاه و کلامی بینشان در و بدل می شود همین نیز یک نگاه و کلام حلال و قانون مند باشد که بعد از شناخت بیشتر و برخورد با رفتارها متوجه شدند که هیچ تناسبی بینشان نیست و جدا شده اند. خانواده هایی که تقیدات کمتری از نظر مذهبی دارند معمولا این مرحله از شناخت را بدون محرمیت میگذرانند و به نظر من خانواده های با ایمان مذهبی چوب ایمان و نظارت کاملشان را می خورند چون نمی توان نام جدایی را بر این جدایی گذاشت.

دسته ی دوم کسانی هستند که معمولا با نگاه بد بینانه به ازدواج زمان دار نگریسته اند و از همان اول ، محرمیت بین دو جوان را به صورت دائم انشاء کرده اند. این گروه از خانواده ها نیز مانند گروه اول بعد از گذشت چند هفته از محرمیت متوجه فاصله ی ایمانی و فرهنگی فاحشی بین دو جوان شده اند و علاج واقعا را در جدایی قبل از زندگی زناشویی دیده اند. برخی از این ازدواج ها با عقد رسمی و قانونی و ثبت در شناسنامه همراه بوده و برخی به این مرحله هم نرسیده است. درست است که طلاق و جدایی از منفورترین حلال های دین خداست اما این دو خانواده توانسته اند علاج حادثه را قبل از شروع پرواز و قبل از جداشدن هواپیما از زمین بکنند ، تا نیازی به فرود اضطراری هواپیما در فرودگاه نباشد و خطر جانی و روانی فراوان فرود اضطراری ، برای سرنشینان آن هواپیما از همان ابتدا پیش نیاید.

این دو قسم از ازدواج هایی که با طلاق و جدایی همراه بوده اند غیر از نوع سوم هستند و نباید بر آنها نام جدایی و طلاق گذاشت. اگر بخواهیم مثال هواپیما را بر این دو نوع ازدواج تطبیق بکنیم هنوز پروازی انجام نشده تا بحث فرود اضطراری یا حوادث و لطمات ناشی از آن مطرح باشد. لطمات روحی و جسمی این نوع طلاق قابل مقایسه با طلاق بعد از زناشویی نیست.

خدا نکند برای هیچ کس خصوصا یکی از اعضای خانواده ای که امروز این مقدار حساسیت نابجا دارند ، حادثه ای مثل دو قسم اول پیش بیاید. همین بزرگترهای به ظاهر قدیمی و سنتی چنان متجدد و به روز می شوند که آن محرمیت گذشته را حتی به حساب هم نمی آورند. افراط و تفریط در همه جا مذموم است. گروهی از خانواده ها هیچ نظارتی روی دخترانشان ندارند و دخترها را محرم نکرده به هر سفر و معاشرتی میفرستند و گروهی چنان عینک بد بینی به چشم زده اند که عقد زمان دار و محرمیت محدود کسی آن هم با نظارت خانواده ها را را جرم دانسته و توان دیدنش را ندارند و صرفا به همین خاطر مانع ازدواج آن فرد با دخترشان می شوند.

این شما هستید که باید گذشته ی خواستگارتان را مطالعه کنید و با مشاهده و کشف ایمان و اخلاق و اعمال او ، بتوانید عمری را با ایشان بگذرانید. تحقیقاتتان را کامل بکنید و از علت جدایی خواستگارتان مطمئن شوید تا بتوانید به خانواده گزارش بدهید که چه خبر بوده است. خوب است از چند خانواده ی مطلع و اقوام نزدیک و فامیل خواستگارتان ، پرس و جو کنید و خانواده ی خودتان را در جریان امر قرار بدهید.

معمولا در این اتفاقات و جدایی های ناخواسته ، لطمه برای خانواده و فردی است که طرف مقابلش با پنهان کاری و عدم صداقت ، عیب یا خصوصیت یا مطلب مهمی را از دیگری پنهان کرده و آن خانواده بعد از گذشت چند هفته یا چند ماه از آن موضوع مطلع شده اند. داشتن عیوب ظاهری و باطنی در جسم و جان افراد و سپس استفاده از قرص ها و داروهای روانی و نظارت مداوم پزشک بر کسی اموری نیست که از دید خواستگار مخفی بماند. برخی با زرنگی یا عدم صداقت ، مصرف مداوم دو سال از داروهای روان پزشکی را ناچیز قلمداد کرده و بیان نمی کنند اما نمی دانند که بیان نکردن و عدم صداقت چه لطمه ی بزرگتر و بیشتری به زندگی این دو جوان می زند.

به نظر شما کسی که از عدم صداقت آن هم از یک خانواده ی بی موالات و بی دقت چنین لطمه ای خورده است نباید شما را از محرمیت و عقد سابقش مطلع می کرد؟ کسی که خودش از بیان نکردن تمام حقیقت لطمه خورده امروز با کمال صداقت محرمیت گذشته اش را برای شما تعریف کرده تا شما به سلامت او اطمینان حاصل کنید. به نظرم این از راستگویی و ایمان خانواده ای است که محرمیت چند هفته ای و کوتاه خودش را به شما عنوان کرده تا از زبان غریبه ها مطلع نشوید.

 

 این اتفاقات برای خیلی ها پیش می آید. مهم نحوه ی برخورد ما و صداقت و روراستی ماست. شاید خیلی ها که به دنبال محک ایمان میگردند صرف نظر از حوادث گذشته محک خوبی برای کشف ایمان پیدا کرده باشند. حرف دلتان را با خانواده بزنید. سکوت بی جا فردا باعث حسرت شما خواهد بود. اگر پدر و مادر مخالفتی هم دارند به خاطر شما و راحتی و آینده ی شما است. گاهی اوقات یک جمله از زبان شما یا یک نامه ی کوتاه ، بهترین کمک برای یک پدر مهربان است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۲۵ ۰ ۰ ۳۱۸

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۲۵ ۰ ۰ ۳۱۸


🌼 گفتین: « اگه زن ومرد به هم محبت وافر داشته باشند خانه شان شعبه ای از بهشت خواهد بود...
حالا من یه سؤال از شما میکنم، مگه محبت دوطرفه نیست؟ چه جوری میشه به زنی محبت کنی که مغروره و خودشو میگیره و محبت کردن بلد نیست؟ آخه مگه ما مردها نیاز به توجه زنهامون نداریم؟ چه جوری میشه وقتی احساس میکنی دوستت نداره و شاید پشیمونه از ازدواج ، بهش محبت کنی؟

------------------------------------------------------- 

دوست عزیزم لطفا به نکات زیر توجه کنید. ممکن است زندگی شما مانند یکی از مثال هایی باشد که مطرح می کنم. تطبیقش باشما:

روزها و ماه های اول بعد از آشنایی دو خانواده ، یعنی زمانی نزدیک به عقد محرمیت تا زمان شروع زندگی زناشویی ، یک دوران مهم در بنا نهادن پایه و اساس زندگی مشترک است. درست است که محبت زوجین باید دو طرفه باشد و این انتظار مردانه برای دریافت محبت از سوی نوعروسش یک انتظار طبیعی و معقول است ، اما فراموش نکنید که قبل از دوطرفه شدن محبت ، جاده ی محبت یک جاده ی یک طرفه و آن هم از سمت مرد به سوی بانو خواهد بود.

در بازار سرمایه تا یک سرمایه گذاری دقیق و مطمئن صورت نگرفته باشد هیچ کاسبی از خودش و کسب و کارش انتظار سوددهی چرب و نرم و حسابی ندارد. کاسب ها وقتی مغازه ای باز می کنند ، چند ماه اول را به اصطلاح از جیب می خورند تا تبلیغات و معرفی دوست وآشنا و سلام و علیک ها ، پای مشتری ها را به دکانشان باز کند. هیچ کاسبی از روز اولی که کرکره ی دکانش را بالا می کشد انتظار فروش خوب و سود مناسب ندارد.

من می توانم حدس بزنم که محبت شما به همسرتان به آن مقدار نبوده که توانسته باشد عقل و هوش و محبت بانو را به سمت شما جلب کند. در حقیقت سرمایه گذاری شما یک سرمایه گذاری کافی نبوده و یا اگر سرمایه گذاری خوبی کرده اید ، همسرتان را برای داد و ستد محبت آموزش نداده اید و او هنوز با این روابط جدید اما شرعی و محرمانه انس نگرفته است.

برخی از دخترهای مومنمان به علت پاکی بی نهایتشان نیاموخته اند که وقتی بمبی از محبت به سمتشان پرتاب می شود چطور باید به آن بمب محبتی جواب مثبت بدهند. تازه دامادی را تصور کنید که در خانه ی مادرزنش و در آغازین روزهای دوران محرمیت ، در حال وضو ساختن است و در یک لحظه ی کوتاه و در خلوت اغیار ، عروسش را در کنار خودش و ناظر اعمال و سکناتش می یابد. آب ریختن روی تازه عروس و خیس کردن او، شاید یک شوخی ساده و دم دستی برای ابراز توجه تازه داماد داستان ما به همسرش باشد اما کافی است نوعروسمان نداند که در پاسخ به این محبت شیطنت آمیز چگونه باید برخورد کند. اخم کردن و قهر شدن ، یک برخورد ابتدایی و ناشیانه است ، اما اگر محبت کردن شما در حکم یک سرمایه گذاری بلند مدت به سودآوری رسیده باشد ، به جای اخم و قهر جوابی کاملا متفاوت و البته جانانه دریافت خواهید کرد.

تازه عروس باید احساس کند که شما او را دوست دارید و در پرتو این دوست داشتن و محبت ، وجودش و احساساتش برای شما مهم است. دانشجویی که به خاطر دوری محل تحصیل از منزل همسرش نتوانسته محبتش را و توجهش را به تازه عروسش کادو بدهد نمی تواند منتظر تماس های نیمه شب و دلتنگی های عاشقانه و پیامکهای رگباری پاییزی پست سر هم باشد.

بسیاری از مردهای ما محبت کردن و نشان دادن توجه و علاقه را نیاموخته اند. گاهی اوج توجه یک مرد به همسرش ، فقط یک تماس خشک و خالی آن هم در میانه ی روز به تلفن خانه و هم کلامی چند دقیقه ای در مورد اتفاقات صبح تا غروب و فضولی بچه ها و گرفتن لیست خرید برای شام امشب است. مرد بیچاره نیاموخته که راه های بهتری هم برای اعلام توجه و دوست داشتن وجود دارد. کارمندها معمولا این تماس کوتاه بین روز را آموخته اند و فکر می کنند اگر این تماس را با خانه بگیرند به همسرشان فهمانده اند که او را دوست دارند.

برای رسیدن به سوددهی در سرمایه گذاری محبت که یک سرمایه گذاری طولانی مدت است عجله نکنید. در دنیای تبلیغات می گویند تبلیغات هزینه نیست سرمایه است ؛ پس از رساندن علامت هایی که توجهتان را نشان می دهد دریغ نکنید. همیشه قرار نیست ادای دیگران را در بیاورید اما استفاده کردن از تجربیات دیگران مسیرتان را برای رسیدن به هدف کوتاه می کند.

اگر راهتان نزدیک است سعی کنید به دیدنش بروید. هر چه بیشتر بهتر. پر رو باشید و از سر زدن به همسر شرعی و قانونی و محرمتان خجالت نکشید. اطرافیان فضول را با پر رویی مثال زدنیتان ادب کنید تا کمتر در زندگی تازه بنای شما سرک بکشند. با همسرتان هم کلام شوید و هر موضوعی که به نظرتان برای حرف زدن مناسب است پیش بکشید. اگر محرم هستید که حتما هستید گرمای چشمانتان را دریغ نکنید. دقت کنید که هر مزاحمی حتی یک نوزاد کوچک مانعی اساسی در رسیدن شما به هدفتان در رسیدن به انس بیشتر محسوب می شود. سعی کنید زمان دیدارتان در مهمانی های عمومی و فامیلی شلوغ نباشد چون به صورت طبیعی نخواهید توانست نشانه های محبت را رد و بدل کنید. وقتی با همسرتان صحبت می کنید پیامک های جدیدتان را چک نکنید. گوشی تلفن همراهتان را در این دقایق کوتاه تکرار نشدنی خاموش کنید. فراموش نکنید که شوخی های مردانه و محبت های سفت که بین مردها و پسرها رد و بدل می شود مناسب تازه عروس ها نیست. از برق گرفتگی نترسید ؛ تازه عروس ها برق ندارند!!

اگر راهتان دور است و امکان دیدار حضوری روزانه و یا حداکثر هفتگی را ندارید آنچه نباید فراموش کنید این است که توجهتان را نشان بدهید. تا به زن توجه نکنید مورد توجهش قرار نمی گیرید. پیشنهاد من برای راه های دور حتی در دوران تکنولوژیهای جدید ، نامه نگاری کاغذی است. نامه کاغذی مثل قانون اساسی باقی می ماند و بارها و بارها توسط هر دو شما با دقت خوانده و مطالعه می شود. نامه های روزانه حتی اگر هفته ای یک بار تحویل پست داده شوند ، نشانه ی توجه شما حتی در دوران دوری و جدایی هستند. حرفهایی که در ابتدا از گفتنشان خجالت می کشید با نامه می توانید بنویسید و بیان کنید.

البته می دانم که برخی از دخترهای جوان در ابراز محبت بخل می ورزند و از شوهرشان دریغ می کنند و گاهی ابراز محبت به همسر را کاری غلط و نابجا می دانند یا از خلوت با او فرار می کنند و خودشان را در معرض محبت قرار نمی دهند و ترجیح می دهند بیشتر در فضاهای عمومی و در کنار خانواده باشند یا برخی علی رغم خواسته ی باطنی به خاطر خانه ی شلوغ فرصت مناسبی برای عشق ورزی پیدا نمی کنند و شاید برخی از جواب دادن به محبت های تازه دامادشان خجالت می کشند. بنده سخن گفتن با نوعروسان در این مورد را ، به زمان مناسب و سوال مناسبش واگذار کرده ام اما شما این نکته را فراموش نکنید که فرهنگ همه ی خانواده ها و اقوام در برخورد با نامزد و شوهر مثل هم نیست. دوران نامزدی و عقد زمان دار ، نیاز به صبر و شکیبایی بیشتر شما دارد. توصیه می کنم به جز محبت به همسر در هیچ کاری عجله نکنید. تا خلوت مناسبی بین شما ایجاد نشده است انتظار داد و ستد محرمانه ی محبت نداشته باشید. آشنا شدن با فضای محرمیت و انس گرفتن با غریبه ی تازه وارد اما آشنا وقت می برد.

مغرور بودن زن همیشه نشانه ی بدی نیست. گاهی نشانه ی کم کاری شما در این دوران طلایی زندگی مشترک است. گاهی می تواند نشانه ی یک قهر بچگانه باشد که نیاز به کمی نازکشیدن دارد. اگر میخواهید چرخ زندگی تان بچرخد از ناز کشیدن نترسید. دخترها و زن های مومن اگر برای همسرشان ناز نکنند کجا می توانند ناز کنند؟ ناز را باید خرید و این خریدن ناز البته باید به قیمتش باشد نه به ارزانتر از ارزش واقعی آن. غرور دختر جوان را هم نباید شکست بلکه باید مدیریت کرد. زبانت را به کار بگیر و از قدرت انگشتانت استفاده کن. دختر مغروری که برای شوهرش ناز دارد ، هم باید نازش خریده شود و هم غرورش به جای خرد شدن باید تعدیل و سپس مدیریت شود. راه کار اصلی محبت کردن و توجه نمودن به نیازهای اصلی و عاطفی آنها است. درست است که ما مردها به توجه و محبت همسرمان نیاز جدی داریم اما نباید فراموش کنیم که تا محبت نکنیم از محبت خبری نخواهد بود. این توجه کردن گاهی با پیامک دادن است و گاهی با نامه نوشتن. گاهی با تماس شبانه است و گاهی با دیدار حضوری. 

دختری که فقط چند روز یا چند ماه از عقد محرمیتش گذشته است نمی تواند از زندگی اش و از انتخابش پشیمان شده باشد. هنوز زندگی شما شروع نشده که بتوان نام پشیمانی بر آن گذاشت. اما اگر احساستان از حال و روز او این است که او پشیمانی است یعنی غیبتتان و نبودنتان و سرنزدنتان وتوجه نکردنتان و تماس نگرفتنتان و محبت نکردنتان به مرز خطرناک و خط قرمز رسیده است. این یعنی اگر آب محبت به نهال جوان زندگیتان نرسانید ، جوانه نزده آن را خشکانده اید.

 

فقط یک حالت باقی می ماند و آن اینکه شما با بذل محبت های مومنانه نشان داده باشید که اهل محبت و توجه به همسر بوده اید اما به هر دلیل محبت های شما در دل ایشان آرام نگرفته است. شاید به دلیل حرف و حدیث های اطرافیان  و شاید به دلیل یک ازدواج اجباری و دلایلی مانند آن که هر کدام در جای خودش باید مطرح شود. 

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۲۱ ۰ ۰ ۲۵۲

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۲۱ ۰ ۰ ۲۵۲


 
🌼 طبق چیز هایی که من فهمیدم من اگر دکتر هم باشم طبق وظیفه شرعی ام باید با پسری مومن هرچند بی سواد و کارگر ازدواج کنم 
درست فهمیده ام؟

 --------------------------------------------------- 

اگر متون را از ابتدا تا امروزش خوب و دقیق مطالعه کرده باشید حتما ملاحظه کرده اید که در سراسر آن از وظیفه ی شرعی صحبت نکردم. اساسا بنده فقیه نیستم تا بتوانم به خودم اجازه بدهم که فتوا بدهم و برای کسی وظیفه تعیین بکنم. 

بنده در هیچ جا نگفتم که الا و لابد یک دکتر خانم تحصیل کرده باید با یک فرد بی سواد ازدواج بکند. هیچ وقت کلام بنده این نبوده که لزوم یا وجوبی در کار است که بر طبق آن واجب است چنین ازدواجی صورت بپذیرد. بنده نگفته و نمی گویم که شما باید با انسان بی سواد یا بی کمالات و یا زشت ازدواج بکنید بلکه گفتم ملاک قرار دادن هر ملاکی غیر از ایمان فقط دست و پای شما را در انتخاب همسر خواهد بست و البته دست آورد خاصی برایتان نخواهد داشت.

آنچه فراوان بر روی آن تاکید کرده و میکنم این است که ملاک انتخاب همسر در ازدواج یک مومن در درجه اول باید ایمان آن شخص باشد. ایمان همان یک ویژگی مهم و کمیابی است ، که اگر کمی از آن را در این روزگار کفر و نفاق یافتید بدانید گوهری گرانتر از الماس به دستتان رسیده است. ایمان یعنی جاذبه ای معنوی به خدا که فرد بدون در نظر گرفتن چشم ها و دوربین ها و آبروها و بدون دیدن عادات و  رسوم و فرهنگ ها و بدون اهمیت دادن به خانواده ها و فامیل ها و همسایه ها و پلیس ها و لشگرها و دولت ها ، فقط و فقط خدا را عبادت کند.

ایمان برای ما همان چیزی است که برای ساده کردن معادله و رسیدن به جواب ، از دو طرف معادله ها حذفش کرده ایم. اگر بر ایمان تاکید میکنم به این دلیل است که ایمان در محاسبه های ما مفروض و موجود حساب می شود اما خبری از آن نیست. وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ . آیات ابتدایی سوره ی بقره به ما پیام میدهد که هر کسی که با زبان ادعای ایمان میکند لزوما مومن نیست. از گفتار تا واقعیت فاصله بسیار است.

آنچه فراوان بر روی آن تاکید کرده ام این است که اگر ملاک های مادی را یکی یکی در کنار هم بچینید و آن وقت به دنبال همسر مناسبی با لحاظ تمام آن ویژگی ها و آرزوها بگردید ، مثل داستان گاو بنی اسراییل کسی را که همه ی خوبی ها در او و خانواده اش جمع باشد و در همه ی فاکتورها نمره ی بیست آورده باشد پیدا نمی شود. کافی است همین الان آرزوهای خودتان را از همسر ایده آلتان لیست بکنید و همین بیست خصوصیت و ویژگی ناچیز را از میان کل جوان های کشور جست و جو کنید تا ببینید ، کسی که تمام این بیست ویژگی در خودش و خانواده اش جمع باشد بسیار نادر و نایاب یا حداقل بسیار کمیاب است.

آنچه فراوان گفتم و با شجاعت تکرار میکنم این است که این مومن شاید دکتر باشد ، شاید کارشناسی ارشد باشد ، شاید لیسانسه باشد ، شاید دیپلمه باشد و شاید کمتر از اینها سواد داشته باشد. شرط ایمان ، داشتن سواد و مدرک نیست تا بی سواد را از دایره ی مومنان خارج کنیم.

 از پیله هایی صحبت کردم که اگر شما خودتان را از شر این افکار پیله صفت رها نکنید نخواهید توانست آزادانه تفکر کنید و نخواهید توانست آزادانه همسر مومنی برای آینده خودتان برگزینید. ایمان و مدارج تحصیلی و اصالت و خانواده و زیبایی و بانمکی و بااخلاقی و هم وطنی و هم قومیتی و همشهری و هم زبانی و هم قدی و هم وزنی و هم رشته ای و هم شانی و هم حزبی و هم گرایش و و ...

ازدواج با یک کارگر بی سواد اما مومن برای شما واجب نیست اما بدانید کسی که به انسان و انسانیت نگاه طبقاتی و مادی ومدرک گرایانه داشته باشد بویی از انسانیت نبرده است. همسر بزرگوار پروفسور حسابی نه مانند ایشان تحصیل کرده بود و نه مانند ایشان مدارج عالی را کسب کرده بود اما چون پروفسور حسابی یک انسان الاهی بود خودش را بخاطر سوادش انسان تر از هیچ کس و البته همسرش نمی دانست. آیا کسی که خودش را به خاطر پولش و دارایی اش و مدرکش و حتی اخلاقش و علمش و عمامه اش و ریشش و زیبایی اش و ملیت و قومیت و شهرش ، و هر چیزی غیر از ایمان و تقوایش ، انسان تر از دیگران بداند به نظر شما انسانیت را بو کرده است؟ و آیا خود ما ، یعنی من و شما ، دقیقا گرفتار همین تفکرات نیستیم؟

 

آنچه فراوان گفتم و با اصرار فریاد میزنم این بود که اگر انسان هستید با انسان ازدواج کنید نه با مدرک و پول افراد. من تعجب میکنم از کسی که خودش را انسان می داند اما ملاکش برای انتخاب همسر مدرک و پول خواستگار است. مدرک و پول کفو انسان نیست. انسان کفو انسان است و مدرک و پول برای کسی انسانیت نمی آورد.

از دیدگاه فلاسفه ی الاهی نظیر علامه جوادی آملی بر خلاف فلاسفه ی یونان و مغرب زمین که انسان را حیوان ناطق می دانند ، آنچه انسان را از دیگر حیوانات جدا میکند و به او تمایز و برتری می بخشد نطق او نیست ؛ لذا در دیدگاه علامه جوادی آملی ، انسان حی متاله است.

ما به جانداری انسان می گوییم ، که رنگ الاهی گرفته است ؛ پس فصل حقیقی انسان از دیگر حیوانات نطق او نیست. انسان ، موجود زنده ی الاهی است که سر از آخور دنیا بلند کرده و هدف آسمانی پیدا کرده باشد. حیوان دو پایی که هنوز سرش در آخور دنیاست ، با حیوانات چهارپا جز در تعداد پاهایش و نوع راه رفتنش و استخوان بندی اش تفاوت چندانی ندارد. طبق اصطلاحات علم منطق ، انسان در این دیدگاه نوع نیست بلکه جنس است و خودش انواعی دارد. وقتی به مومنان میگویم با انسان مومن ازدواج کنید یعنی با هم نوع خودتان ازدواج کنید نه با یک حیوان ناطق دوپا !!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۱۷ ۰ ۰ ۲۶۷

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۱۷ ۰ ۰ ۲۶۷


 نگاه کردن مرد به زنی که میخواهد با او ازدواج کند جایز است به منظور آگاه شدن از محاسن و معایب دختر .
هر چی فکر میکنم این موضوع برام هضم نمیشه!!! میشه مقدار نگاه کردن و ضرورتش این موضوع رو توضیح بدید. آخه اینطوری که نمیشه اومدیم و دختر جلوی خواستگارش بی حجاب شد بعد آقا پسر جواب منفی داد اونوقت دختر گناه نکرده....؟
--------------------------------------------------------------------

انسان ها متفاوت اند. برخی همسرشان را سر سفره ی عقد می بینند و هفتاد سال هم با همسری که برای اولین بار او را بر سر سفره ی عقد دیده اند به خوبی و خوشی زندگی میکنند ؛ و برخی در دیدگاهی کاملا متفاوت تا دختر را خوب برانداز نکنند به همسری قبول نمی کنند!

به هر حال وقتی از دیدگاه اسلام ، نگاه مشتری پسند به صورت دختر یا پسر ، برای شناختن و پسندیدن او ، جایز شمرده شده است یعنی اینکه گناهی در این نگاه کردن نیست. گناه زمانی معنا دارد که انسان دستوری از دستورات خداوند را ترک کرده باشد. همان خداوندی که نگاه به نامحرم در دین مبین او حرام دانسته شده است ، در داستان انتخاب همسر به مرد و زن اجازه داده که فرد مورد نظر خود را بنگرند تا بهانه ای برای اختلاف و نزاع بعد از عقد نداشته باشند. خداوند با این حکم زیبا و حکیمانه ، که در پی تحکیم بنیاد خانواده است بر دهان بهانه جویان مهر سکوت زده تا فردا ندیدن معایب و ندانستن محاسن و نشناختن شخص او را ، برای اختلاف و بگو مگو بهانه نکنند. همان گونه که در رساله های عملیه ملاحظه کرده اید حتی اگر این نگاه باعث جلوگیری از اختلاف و نزاع بعد از عقد باشد مستحب نیز خواهد بود:

(آیت الله بهجت): مسأله 1944 نگاه کردن مرد به صورت زنى که مى‏خواهد با او ازدواج کند جایز است به شرط آن که بداند که مانع شرعى از ازدواج با او نیست و احتمال هم بدهد که زن ازدواج را قبول مى‏کند، و احتمال بدهد که با این نگاه کردن اطّلاع تازه‏ اى پیدا مى‏کند و با این شرائط، نگاه کردن فقط براى این مرد جایز است، اگر چه چند مرتبه باشد، بلکه چنین نگاه کردنى براى جلوگیرى از نزاع بعد از عقد، مستحبّ نیز هست و اجازه زن هم در آن لازم نیست، و بنا بر أظهر نگاه کردن به مو و محاسن دیگر آن زن هم با همین شرایط جایز است و وجهى دارد که زن هم بتواند به مردى که مى‏خواهد با او ازدواج کند با شرایطى که گفته شد نگاه کند.

 (آیت الله مکارم): مسأله 2090 در مورد حجاب واجب، کافى است که زن بدن خود را جز صورت و دست تا مچ به هر وسیله‏اى که مى‏تواند بپوشاند و لباس خاصى شرط نیست ولى پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبان و همچنین لباسهاى زینتى اشکال دارد.

 (آیت الله مکارم): مسأله 2091 نگاه کردن مرد به زنى که مى‏خواهد با او ازدواج کند به منظور آگاه شدن از حُسن و عیب او جایز است حتى اگر با یک بار نگاه کردن، این منظور حاصل نشود، مى‏تواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.

بعد از اثبات جواز نگاه کردن که به عنوان نمونه به فتاوای برخی از فقهای بزرگ شیعه اشاره شد ، مقدار این نگاه کردن نیز در فتوای آنان مشخص شده است:

" زن مخصوصى را که قصد دارد ازدواج کند جایز است نگاه کند به مقدارى که زشتى و زیبایى او را تشخیص دهد و اما اگر بخواهد زنهاى متعدد را نگاه کند که هر کدام را پسندید انتخاب کند جایز نیست... جهت ازدواج یک مرتبه بصورت نگاه کردن براى زن و مرد بدون قصد ریبه و التذاذ جایز است. "

پس در نتیجه:

کمترین محدوده ی شرعی نگاه کردن از نگاه فقهای امامیه گردی صورت است و برخی از بزرگان تا مو و محاسن دیگر را هم اجازه داده اند که در این مساله باید به رساله ی مرجع تقلیدتان مراجعه بفرمایید.

مقدار این نگاه کردن تا حدی است که بتواند زشتی و زیبایی او را تشخیص بدهد پس بیشتر از آن لزومی ندارد و جایز نیست.

نگاه کردن باید در مورد زن مخصوصی باشد که احتمال ازدواج با او برای آن فرد زیاد باشد پس اگر قصد انتخاب آن زن را ندارد حق نگاه کردن هم ندارد.

اگر مانعی شرعی در ازدواج با آن زن باشد مانند اینکه ازدواج با آن زن برای آن مرد حرام باشد یا مرد بداند که آن زن با این ازدواج موافق نیست ، چون نگاه کردن مرد به آن زن فایده ای برای ازدواج ندارد پس مرد حق ندارد به آن زن نگاه کند.

پوشیدن لباس های تنگ و چسبان و لباس های زینتی و آرایش در این مرحله از شناخت مرد و زن ، چون باعث زیباتر جلوه دادن فرد از آنچه که هست و پوشاندن معایبش می باشد ، کاری خطا است و در مقابل نامحرم یا خواستگار حرام است.

تذکر مهم:

 

برای آگاهی یافتن از فتوای مرجع تقلیدتان در مقام عمل ، لازم است در تمام مسائل فقهی به توضیح المسایل مرجع تقلید جامع الشرایط و اعلم و زنده ی خودتان مراجعه بفرمایید و به نقل قول ها اکتفا نکنید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۱۳ ۰ ۰ ۳۰۰

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۱۳ ۰ ۰ ۳۰۰


 
🌼 راستی چند سوال هم ذهنم و مشغول کرده؟
بچه یک هدیه از طرف خداست.
یعنی بچه دار شدن به پاک بودن و پاک نبودن مربوطه؟ یعنی تمام کسانی که بچه دار نمی شوند اون ها هم مثل من گناهی مرتکب شدند؟
یعنی ما لیاقت داشتن این هدیه را نداریم؟ پس بچه هایی که از راه نامشروع به دنیا می آیند چی؟ چطور افرادی که با مال حرام زندگی می کنند به فراوانی بچه دارند؟ چطور افرادی که پدر و مادر ازشون ناراضی هستن به فراوانی بچه دارند؟ چطور افرادی که محرم و نامحرم حالیشون نمیشه به فراونی بچه دارند؟ چطور طرف بچه داره و با چند دختر دیگه رابطه داره ولی خدا بازهم بهش بچه میده؟ چطور طرف هر چی دلش میخواد میخوره و با بدن نجس خدا بهش بچه میده اون هم از نوع دوقلو؟
این سوال ها من رو دیوونه کرده. می دونم حکمت خداوند اینگونه است. خیلی دوستم دارم پیش یک نفر برم که بهم کمک کنه. ولی شوهرم قبول نداره و میگه ما نیاز به مشاور نداریم.

 -----------------------------------------------------

از اعتمادتان واقعا ممنونم و خداوند را هزار مرتبه شاکرم. کمک ما طلبه ها به مردم مانند کمک پزشکان محترم از طریق درمان وعمل جراحی در بدن آدمیان نیست. ما بر خلاف پزشکان محترم که با بدن انسان سر و کار دارند ، با فکر بشر و روح و جان او سر وکار داریم و اندیشه ی انسان را درمان می کنیم.

بی اعتمادی شوهر مهربانتان به مشاورهای بی خبر از معارف اسلام ، یک بی اعتمادی عقلانی و صحیح است. اما در مقابل من به شما اولا به خاطر اعتمادتان به مشاورهای آشنا با اسلام  و ثانیا به خاطر شجاعت در سوال پرسیدنتان تبریک عرض میکنم.

حال اگر اجازه بفرمایید چند نکته خدمتتان تقدیم میکنم:

1- خداوند در کتاب آسمانی اش قران کریم افراد را چهار قسمت می‏کند: دخترداران؛ پسرداران؛ دختردار و پسردار؛ عقیمان: ﴿لِلّهِ مُلکُ السَّماواتِ والارضِ یَخلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَن یَشاءُ إناثاً ویَهَبُ لِمَن یَشاءُ الذُّکور ٭ أو یُزَوِّجُهُم ذُکراناً وإناثاً ویَجعَلُ مَن یَشاءُ عقیما إنَّهُ عَلیم قَدیر﴾

2- خداوند است که خلق می کند. خداوند است که فرزندان را صورت گری می کند. خداوند است که به هر کسی بخواهد دختر و به هر کسی که بخواهد پسر و به هر کسی که بخواهد پسر و دختر می دهد و خداوند است که برخی را عقیم می گرداند. این تفاوت در اقسام خانواده ها آن هم از جهت فرزند از نشانه های قدرت خداوندی است تا انسان ها مثل حرکت زمین و خورشید به آن عادت نکنند و نام طبیعت بر آن نگذارند. چون انسان های نادان نشان داده اند که هر چه نظم عالم بیشتر و بیشتر شده است و هر چه انسان توانسته است بیشتر نظم و قانون مندی عالم را مطالعه و محاسبه کند در همان جا منکر خدا شده و فریاد بی نیازی سر داده و در همان جا اعلام نموده که خداوندی در کار نیست و با کشف قوانین علمی دیگر لازم نیست داستان آفرینش به خدای دانا و توانا پایان یابد.

3- از دیدگاه قرآن هستی و همه کمالات آن ، نخست از مولا شروع می شود نه از بنده، یعنی این انسان نیست که در عبادت خدا، سه راه دارد ؛ بلکه این خداست که براساس مصلحت با سه راه، انسانها را می پروراند. خدا عده ای را براساس ترس، عدّه ای را براساس بشارت و نشاط و گروهی را براساس محبّت ، تربیت می کند.

4- خداوند فرزنددار شدن انسان را عاملی برای تربیت و تعقل انسان قرار داده تا انسان نادان اما پرادعا ، ابتدا ناتوانی خود و سپس عظمت این مخلوق کوچک را بنگرد و با یادآوری این که مرد جز تخلیه منی در قرارگاهش کار دیگری نکرده است این سوال را از خودش بپرسد که : این بچه را چه کسی آفرید؟ من آفریدم ؟ مرد که جز تخلیه منی کاری نکرده ؟ مادرش آفرید ؟ او که جز پذیرش دانه ، و رشد آن در محل مناسب رشد دانه ، کاری نکرده است ؟ من و مادر این بچه ، خالقش نیستیم چون در نیمه های شب اگر از درد به خودش بپیچد و فریاد بزند هیچ چاره ای جز شال و کلاه کردن و رساندن بچه به درمانگاه نداریم! ما نادانیم و این نادانی نشانه ی هیچ کاره بودن ما است! و در این ما که میگویم هیچ استثنایی نیست. هیچ بنی بشری نمی تواند خودش را از این نادانی جدا کند. اگر ما نادان نبودیم عمر ابدی می کردیم و نمی مردیم.

5- خداوند فرزندداری را نشانه قرار داده است برای انسان دارای عقل تا شاید قدرت خداوندی را بنگرد و البته سوال شما در اینجا خودش را به رخ می کشد که اگر خداوند توانا است چرا به من فرزند نداده است؟

6- خداوند به برخی از انبیا بزرگ الاهی نظیر ابراهیم و زکریا تا دوران پیری و کهن سالی فرزند عطا نکرد و به برخی از امامان شیعه نظیر امام مهربانمان امام رضا علیه السلام تا حدود چهل سالگی فرزند عطا نفرمود. حتی کار به جایی رسید که برخی از اطرافیان بی معرفت و نادان امام رضا ، تهمت های ناروایی به آقا زدند که اگر ایشان امام بود باید فرزنددار میشد اما حال که فرزند ندارد پس بدون شک او در امامتش دروغ گو و کاذب است!! و خداوند بعد از این امتحان جدی و سخت از شیعیان ، امام جواد علیه السلام را به آقا و سرور ما امام رضا عطا فرمود.

7- این ها را گفتم تا بدانید خداوند طبق آنچه در کتابش فرموده است دسته ای از مردم را نازا قرار میدهد تا ما بدانیم که قرار بر این نیست که همه ی آدمیان باید فرزنددار باشند. و در پس همین آیه ی کوتاه بفهمیم که اگر گروهی از آدمیان فرزنددار نشوند ، خلاف عدالت و خلاف حکمت خداوند نیست چون خود این فرزنددار نشدن برای خودش نشانه ای است از قدرت و مشیت خداوند تا ما متوجه باشیم که کار ابدا به دست ما نیست و تنها به دست خدا است.

ما با تمام پیشرفت های تکنولوژیک هنوز که هنوز است نادان تر از آن هستیم که بتوانیم یک موجود مرده را زنده و سپس آن موجود زنده را جفت (یعنی نر و ماده) و آن جفت نازا را فرزنددار کنیم. تا خداوند نخواهد خلاف مشیت خداوند نشدنی خواهد بود اما اگر او بخواهد از دختری باکره ، فرزندی به دنیا می آورد که در مهد زبان به تکلم باز بکند و با عالمیان هم کلام می شود. اگر خداوند بخواهد به ابراهیم کهن سال و فرتوت و به همسر نازایش فرزندانی مثل اسحاق و اسماعیل می دهد. اگر خداوند بخواهد کسی را فرزنددار کند میتواند ؛ نمونه اش هم زکریا است. زکریا وقتی از خداوند فرزند خواست و دعایش مستجاب شد خودش از این عطا تعجب کرد و پیری خودش و نازا بودن همسرش را مانعی برای فرزنددار شدن دانست اما خداوند امر خودش را شدنی می داند و خواسته اش شدنی هم شد. برای خداوند پیری مردان و نازایی زنان مانعی برای فرزنددار شدن نیست. حتی شوهر نداشتن مریم نیز مانع نیست. مثل عیسی مثل آدم است. خداوند همان گونه که آدم را بدون پدر و مادر آفرید ، عیسی را نیز با مادر و بدون پدر خلق کرد. خداوند او را از خاک آفرید و سپس به او جان داد. امر امر خداست. داستان فرزند ، داستان قدرت نمایی خداوند و توجه به مبدا دانا و قادر آسمان ها و زمین و سپس داستان توحید است تا انسان متوجه عالم بالاتر از ماده شود.

اگر کمی در مورد حیات و زندگی تفکر کنید بهت و حیرت شما را خواهد گرفت. من واقعا تعجب می کند از فیلسوفان شهوت پرست و نادانی که برای پاک کردن نام خدا از ذهن بشر سعی میکنند مبدا حیات و زندگی را به یک انفجار بزرگ و یا حوادث کور و اتفاقی دیگری برگردانند تا ثابت کنند لازم نیست خدایی دانا ، انسان و عالم را آفریده باشد. شما چه نامی برای این دانشمندان ملحد و خدانشناس میگذارید؟

نکته ی بسیار مهم:

الف- همان گونه که اصل رسالت بر اساس ﴿اللّهُ أعْلَمُ حیثُ یجعَلُ رسالته﴾ است و خداوند رسالت را به هر کسی عطا نمی فرماید ، 

ب- همان گونه که رزق موجودات نیز بر اساس حکمت است: ﴿اللّه یَبسُطُ الرّزق لِمَن یشاءُ ویَقدِر﴾، ﴿نحن قَسَمْنا بینهم معیشتهم﴾ و خداوند روزی آدمیان را به اندازه قسمت میکند ، 

ج- طبق همان حکمت خداوند می فرماید: ﴿یَهَبُ لِمَن یَشاءُ إناثاً وَیَهَبُ لِمَن یشاء الذّکور ٭ أوْ یُزوِّجُهُم ذکرانا وإناثا وَیَجعَلُ مَنْ یشاءً عقیما﴾ : خداوند، بر اساس مشیّت حکیمانه به برخی پسر، به برخی دختر و به برخی هم پسر و هم دختر می دهد و به بعضی نیز فرزندی عطا نمی کند.

فرزنددار شدن یا فرزنددار نشدن انسان به پاک بودن یا گناه کار بودن او هیچ ربطی ندارد. پدر و مادر فقط و فقط زمینه ساز یا معد یا مجرایی هستند که خداوند از طریق آنها خلقت و آفرینشش را گسترش میدهد. این گسترش خلقت گاهی توسط انسان های خوب عالم و گاهی به وسیله ی گناه کاران است. در حقیقت پدر بودن یا مادر شدن فضیلتی نیست که اگر کسی فرزنددار شد به خودش بنازد یا اگر کسی نازا گردید خجالت بکشد.

تذکرات مهم:

1- گاهی ممکن است انسان دانسته یا ندانسته کاری کرده باشد که جزای آن عمل ناپسندش مطابق حکمت الاهی این بوده که چند سالی یا تا پایان عمر از فرزند داشتن محروم باشد مثلا با زبانش عیب کسی را گفته و او را به خاطر نازایی اش شماتت کرده است در حالی که طبق آیات الاهی این خداوند است که به عده ای فرزند می دهند و به عده ای عطا نمی کند. این شماتت و سوزاندن دل یک مومن در همین دنیا باعث شده است که خداوند طعم داشتن فرزند را از آن فرد عیب جو دریغ کند تا بفهمد که این مورد جای شماتت نیست. در حقیقت این از لطف خداوند است که انسان عیب جو را در همین دنیا عقاب کرده تا جزای کار ناپسندش به عالم آخرت کشیده نشود.

البته همان گونه که گفتم و به داستان انبیای الاهی اشاره کردم همیشه این گونه نیست و کسی حق ندارد در ذهن خودش فرد عقیمی را به گناه عیب جویی متهم کند. اما گناه یکی از عواملی است که ممکن است خداوند این نعمت خودش را از کسی دریغ بفرماید.

در همین جا برای خواننده محترم مشخص می شود که طبق معارف ناب اسلامی از بهترین دستوراتی که برای افراد عقیم اما جویای فرزند توصیه می شود استغفار زیاد و فراوان است. گناه مثل سنگ بزرگی که در مسیر جویبار است ، مانع رسیدن آب زلال رحمت به پای درختان میوه می شود. استغفار آن گناه را (هر چه هست) از جا میکند و مسیر نعمت فراوان الاهی را (که همیشه به سوی عباد در حال نازل شدن است و این بار به سبب گناه بند آمده بود را ) باز میکند.

 

امشب نماز مغرب و عشا را در مدرسه فیضیه و در جنب حرم مطهر حضرت معصومه بودم و بعد از نماز به محضر عالم ربانی حضرت آیت الله حاج محسن خرازی رفتم و همین سوال را از طرف شما و بسیاری از مومنینی که فرزند ندارند از خدمتشان پرسیدم که برای فرزنددار شدن چه دستوری میفرمایید؟ ایشان فرمودند: زیاد استغفار کنید. خیلی زیاد.

2- توجه ما به توحید و قدرت پروردگار نباید کسی را از مراجعه به دکتر و انجام امور درمانی باز دارد. درست است که همه کاره ی عالم خداست و طبق توحید افعالی از کسی غیر خدا به صورت مستقل کاری بر نمی آید اما این به این معنی نیست که ناامید شویم و درمان و دارو را کنار بگذاریم. چه بسا استغفارهای فراوان کارگر افتند و خداوند استجابت دعای شما را در دارو و درمان پزشکان جدید یا طب سنتی قرار دهد. به هر حال مراجعه ی به پزشک و خوردن دارو در طول اراده ی خداوند است و فراری از آن نیست و یک موحد همیشه متوجه است که خداوند دانا و حکیم و قادر عالم ، به وسیله ی دکتر و دارو درمان کرده و میکند و هیچ کدام از این اسباب در تاثیرشان مستقل نبوده و بدون خواست خداوند کارساز نخواهند بود.

3- طب جدید و قدیم هر کدام برای درمان ناباروری دستورات و راهکارهایی دارند. بنده در این مقام نمی خواهم بین این دو مسیر درمانی مقایسه و داوری کنم اما می خواهم از این فرصت استفاده کرده و شما و همه دوستان علاقه مند با طب سنتی-ایرانی را با مجمع پژوهشگران طب گیاهی بوعلی سینا در قم که زیر نظر حضرت آیت الله آل اسحاق مدیریت می شود آشنا کنم. این مرکز دستورات و نسخه های خودش را طبق نسخه های کتاب شریف قانون اثر حکیم بزرگ الاهی ابوعلی حسین بن سینا و دیگر حکمای الاهی ایران زمین تهیه می کند و به نظر بنده بسیار راه گشاتر از طب جدید و درمان های مدرن است. کافی است نام مجمع پژوهشگران طب گیاهی بوعلی سینا را در وب جست و جو کنید و یا به سایت این مرکز به نشانی (http://www.booali.ir/) سری بزنید. بنده به مدت سه سال با اساتید و حکمای این مرکز در ارتباط نزدیک بوده ام و در مورد بدن انسان و طبایع چهارگانه و مزاج ها را با مشورت آنها تهیه کرده ام. درمان نازایی در این مرکز با استفاده ی داروهای گیاهی بوده و بسیار کم هزینه تر و ساده تر از روش های جدید است. طبق اسناد موجود در این مرکز پژوهشی ، بسیاری از مراجعه کنندگان محترم ما زمانی که از طب جدید ناامید شدند بعد از مراجعه به این مرکز (که خار چشم پزشکی جدید و مافییای دارو شده است) به حول و قوه ی الاهی بهبودی کامل یافته اند و الان صاحب فرزندی سالم و کامل هستند. زمانی که از پزشکی مدرن ناامید و از سیر کردن شکم سیری ناپذیر مافییای دارو خسته شدید ، پزشکی دقیق و طب سنتی حکمای الاهی را در این مرکز پژوهشی فراموش نکنید. 

این مجموعه روزانه درحدود یکصد و پنجاه تا دویست بیمار را ویزیت می کند که معمولا بیماران صعب العلاجی می باشند که از سرتاسر کشور یا سایر کشورها برای درمان به این مرکز مراجعه می کنند. مراجعین این مجموعه معمولا افرادی هستند که از طب نوین خسته شده و نتیجه ای نگرفته اند و یا از اثرات سوء داروهای شیمیایی واهمه دارند و یا افرادی هستند که کلیه راهها را برای درمان رفته اند و با نا امیدی آخرین گزینه خود را این مکان انتخاب می کنند .

درمانگاه این مجموعه همه روزه بجز ایام تعطیل از ساعت 9 الی 15 در خدمت عموم مردم و با تعیین وقت قبلی میباشد.

جهت گرفتن نوبت همه روزه بجز ایام تعطیل از ساعت 9 الی 15 با شماره تلفن 37221172 - 025 تماس حاصل نموده و برای همان روز یا فردای آن روز وقت بگیرید. هزینه ویزیت در این مجموعه رایگان می باشد و بابت معاینه و نوشتن نسخه از بیماران مبلغی دریافت نمی شود ، و فقط هزینه داروها از بیماران دریافت می شود. در این درمانگاه برای تشخیص بیماری و سیر درمان از پزشک کمک گرفته می شود.

منتظر شما هستیم. 

از خداوند متعال استجابت دعایتان را خواستارم.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۰۹ ۰ ۰ ۲۷۹

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۰۹ ۰ ۰ ۲۷۹


 

🌼 اگر شخصی اهل ماهواره دیدن باشه چی؟ به نظر شما دلیل محکمی بر رد کردنش هست؟ ما تو خونه ماهواره نداریم و به شخصه مخالف وجود این سیستم در خانه هستم. اما می ترسم این دلایل باعث بشه من هیچوقت ازدواج نکنم!

-------------------------------------------------------

ماهواره یک ابزار جدید و یک وسیله ی الکترونیک مدرن است. صرف داشتن ماهواره در خانه ی کسی دلیل بر ایمان یا بی ایمانی او نیست. مثل چاقو که هم ابزار انجام امور عادی و حلال زندگی بشر است و هم میتوان با آن به قتل و جنایت پرداخت. آلات مشترکه در فقه آل محمد یعنی ابزار و آلاتی که هم برای کارهای حلال استفاده شده و هم در فعل حرام به کار برده می شوند. تلویزیون و ویدیو و رایانه و اینترنت هم همین طور هستند. در حقیقت آلات مشترکه را می توان در کارهای حلال و حرام به کار گرفت و حکم اسلام در هر مورد به تناسب موردش متفاوت خواهد بود.

امروز به علت غلبه ی استفاده ی تلویزیون و ویدیو و رادیو در امور حلال ، فقها خرید و فروش و نگهداری این اشیا را حلال و جایز دانسته اند اما در مقابل ، ماهواره را چون از اموری است که استفاده ی حرام در آن برای عموم مردم غلبه دارد تحریم کرده اند. طبیعی است اگر روزی مردم بتوانند مانند چاقو از ماهواره استفاده ی حلال بکنند ، حرمت جای خودش را به حلیت خواهد داد. اما چه کنیم که خطر این ابزار شوم شیطان برای فرد و خانواده و جوانان در گمراهی از راه فطرت بسیار واضح است ، و این خطر بسیار زیاد باعث شده است که فقها حتی نگهداری ماهواره در خانه را حرام بدانند. اما اگر برای کسی از دانشمندان و نخبگان جامعه استفاده از ماهواره ضرورت داشته باشد مثل کسانی که در امور امنیتی و یا خبر و رسانه کار میکنند و طبق مقتضای کارشان ناچار به تهیه و تماشای ماهواره باشند از حکم حرمت اولیه خارج خواهند بود و به خاطر عوض شدن موضوع حکم شرعی هم به تناسب عوض خواهد شد.

نتیجه اینکه امروز حکم خرید و فروش و نصب و نگه داری ماهواره برای عموم جامعه (جز متخصصان و دانشمندان آن هم در محیط اداری شان) حرمت است و مطابق فتوای بزرگان شیعه حتی نگه داری ماهواره در خانه های مسکونی به خاطر مفاسد فراوانش (برای اعضای خانواده خصوصا جوانان) حرام است. آنچه مهم است این است که خانواده های مومن نظیر خود شما و بنده ، خودمان و خانواده مان را از این ابزار مدرن اما شیطانی بر کنار بداریم و وسیله ی گناه و ابتذال را در خانه برای همسر و فرزندانمان مهیا نکنیم.

نکته مهم مورد توجه این است که نگه داری و نصب ماهواره در خانه ، همیشه مورد رضایت همه ی افراد ساکن در خانه نیست. بسیار سراغ دارم که خرید و نصب ماهواره توسط پدر یا یکی دیگر از اعضای نااهل خانواده انجام شده و اعضای مومن خانه به این کار آن فرد اعتراض کرده اند و تمام مراتب امر به معروف و نهی از منکر را انجام داده اند اما از اخم و تلخی چهره تا تذکر لسانی کارگر نیافتاده و اعضای فاسق خانه ، کار خودشان را پیش برده اند. در چنین مواردی حتی شنیده ام که در زمان استفاده ی گناه کاران از فیلم ها و برنامه های نامشروع ماهواره ، مومنان جمع گناه کاران را ترک کرده اند و با ترک مجلس گناه ، اعتراض و نهی از منکرشان را نشان داده و می دهند.

پس فراموش نکنید که به صرف داشتن ماهواره در خانه ای نمی توانیم همه ی اعضای یک خانه را متهم به گناه کنیم بلکه ممکن است برخی از اهالی خانه با گناهکاران همراه نشوند و یا اگر ماهواره دارند و استفاده هم می کنند ، توانسته اند با برنامه ریزی و نظارت کامل بزرگ ترها از برنامه های کاملا حلالش اکتفا کنند تا ابدا کسی مبتلا به گناه نشود مثل استفاده ی کاملا صحیح جوانان از اینترنت و نظارت کامل والدین بر روی آنها (البته بشنوید و باور نکنید!!)

به نظرم بهتر است تمام دقتتان را بر روی شخص خواستگارتان متمرکز کنید. اگر در خانه یشان ماهواره هست من به شما حق می دهم که با بدبینی کامل به این مطلب بنگرید. موضع دقیق خواستگارتان را در این مورد جویا شوید و بدانید او با این داستان چگونه برخورد کرده است. خوب است فتوای مرجع تقلیدش را در مورد نصب و نگه داری ماهواره جویا شوید تا میزان حساسیتش نسبت به امور دینی برایتان مشخص شود.

از جواب رد دادن به خواستگاری که ایمان ندارد و از گناه دوری نمی کند نترسید. گاهی اوقات ضروری است که شجاعت زنانه و مومنانه ی خودتان را در تارهای صوتی تان جمع کنید و یک نه ی محکم بگویید تا پایبندی خودتان را به سبک زندگی اسلام ثابت کنید.

باور کنید مجرد نمی مانید چون با خداوند معامله کرده اید و طرف حساب شما خداست و خداوند برای اهل تقوا وعده ی نصرت داده است. خداوند به اهل تقوا وعده داده که در بن بست ها محل خروجی برایشان مقرر می کند که تصورش را هم نمی کنند. اگر با خدا معامله کنید هیچ وقت در بن بست گیر نمی کنید. اما اگر به خاطر مرز بندی مومنانه ی خودتان لطمه هم بخورید و توسط فاسقان تحریم هم بشوید جهادتان راه دوری نرفته است. تحمل همه ی سختی ها زمانی که انسان بداند در مرئا و منظر خداوند است آسان است.

زمان کشف حجاب زنهایی بودند که تمام دوران کشف حجاب را در خانه ماندند تا مجبور نشوند بدون حجاب در کوچه و خیابان ظاهر شوند. حالا اگر انسان چند سالی برای حفظ دینش و تقوایش در خانه بنشیند و مثل همه ی مردم به خیابان گردی نرود خیلی ضرر کرده است؟

مومنان بسیاری را در طلب دختر مومنه ای مثل شما ، با این مدارج تقوا و این حساسیت دینی می شناسم ، که در دانشگاه و خیابان قلب و دل و چشم خودشان را حفظ کرده اند تا خداوند در عوض این مرارت ها و فرار از این حیله های شیطانی ، همسر زلال و پاک و مومنی چون شما را نصیبشان فرماید.

 

این ترس هم از حیله ی شیطان است. به خدا توکل کنید. کید شیطان ضعیف است. تمام هنر شیطان این است که شما را ، از آینده ای بترساند که با تقوا آبادتر است تا با گناه. اگر از آینده تان ترس هم دارید بدانید که با تقوا به آینده ی بهتری خواهید رسید. آینده از آن حزب اللهی هاست!

●ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۰۵ ۰ ۰ ۲۶۹

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۰۵ ۰ ۰ ۲۶۹


 
🌼 من 28 سالمه و هنوز ازدواج نکردم. البته به نظرم خودم مقصر بودم که به بهانه های واهی خواستگارای خودمو رد کردم! در حال حاضر من کارمند هستم و با وجود اینکه وضع مالی خانوادم زیر متوسط بوده اما هر سال خمس مالم رو پرداخت کردم
الان سوال من اینه که اگر شخص خواستگار اهل خمس دادن نباشه میشه به این دلیل ردش کرد؟ به نظر شما این سوال رو چه زمانی از شخص باید پرسید؟

----------------------------------------------------

خداوند را برای تربیت جوانان مومنی چون شما هزاران بار شاکرم. و از خداوند می خواهم قدومتان در مسیر نور پاینده باشد.

امتحانات مالی نظیر خمس مانند گردنه ای است که بسیاری از مسلمانان در آن جا می مانند و حب به دنیا باعث می شود که از ادامه ی راه باز بمانند. پرداخت خمس نشانه ی رسوخ تقوا در اعماق دل یک مومن است چرا که توانسته است سهم امام عصر علیه السلام و سهم سادات بزرگوار (که فرزندان رسول خدا در میان امت هستند) را از مالش جدا کند و برای مصرف در جای خودش به دست وکلای ایشان ( یعنی مراجع عظام تقلید ) برساند.

کسی که خمس مالش را جدا نکند دانسته یا ندانسته سهم امام و سهم سادات را غصب کرده است و مبتلی به حرام خواری شده است. مال حرام همیشه این نیست که کسی دست در جیب دیگری کند یا از دیوار مسلمانی بالا برود. خداوند یک پنجم سود سالانه ی هر مسلمانی از درآمدش را ، سهم و مال پیامبر و امام معصوم و سادات بزرگوار قرار داده است. پس کسی که این سهم را به دست مالکش نرساند دانسته یا ندانسته غاصب است.

قبول دارم که بسیاری از مردم به این حکم و سایر احکام دین ، علم و آگاهی ندارند اما آگاهی نداشتن دلیل محکمه پسندی در روز قیامت نیست چرا که علمای دین از گفتن و بیان احکام دین دریغ نکرده اند و احکام دین در رساله های عملیه چاپ شده و در دسترس همگان قرار دارد.

کسی که به هر دلیل تاکنون خمس مالش را پرداخت نکرده است ، بعد از توجه به احکام دین نظیر وجوب خمس باید در اولین فرصت به دفتر مرجع بزرگوار تقلیدش یا نمایندگی های آنان در هر شهری ( مانند امام جمعه و جماعات ) مراجعه کند و حساب رسی مالی کرده و تخمیس نماید و از آن روز مالش و تصرفش در اموالش حلال خواهد بود. در حقیقت مسائل مالی آن فرد از آن روز در مسیر صحیحش قرار خواهد گرفت و رابطه ی علمی و اقتصادی و سیاسی جدیدی بین او و بین بزرگان شیعه در عصر غیبت برقرار خواهد شد و در نتیجه خواهد توانست هر فردی را از درون فتنه ها و امتحانات سخت آخرالزمان به سلامت بیرون بیاورد. در عصر غیبت و در زمان نبود امام عصر در میان مردم ، کسی بهتر از مرجعیت تقلید و زعامت دینی و البته شبیه تر به امام معصوم وجود ندارد تا بتواند دستورات حقیقی دین اسلام را به گوش مردم برساند.

درست است که طیف وسیعی از مسلمانان و شیعیان به هر دلیل به این واجب الاهی عمل نمی کنند و ارتباط مالی محکمی بین آنها و مکتب تشیع و بزرگان مکتب وجود ندارد اما با آموزش و گفتن واجبات ، و تاکید در بزنگاه های زندگی نظیر ازدواج ، می توان این واجب الاهی را در میان توده ی مردم زنده کرد.

کسی که با علم به وجود آیات و روایات معتبر در مورد خمس ، منکر چنین واجبی در میان احکام دین باشد اساسا مسلمان نیست تا لایق ازدواج با یک مومن باشد. چون خمس یکی از ضروریات اسلام و فقه شیعه است و در میان فقهای شیعه بر این مساله اجماع وجود دارد.

 

اما اگر کسی به این مساله آگاه نبوده و صرفا به علت نادانی و جهل تاکنون خمس مالش را پرداخت نکرده است باید سریعا توبه کند و گردن خودش را از زیر این دین الاهی خارج کند. در این صورت ازدواج شما با کسی صورت گرفته است که در ایمان کفو شماست و به دستورات خداوند عمل می کند و مقید به احکام الاهی می باشد.

آنچه مهم است آگاهی شما از وضعیت صحیح مالی خواستگارتان است. به نظرم بعد از برداشتن قدم های اولیه در شناخت خواستگار و محک زدن ایمان او ، در گام های مستمر و منظم و نهایی تحقیق می توانید این مساله را مطرح کنید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱۱-۰۱ ۰ ۰ ۱۶۷

نخل ولایت ۹۹-۱۱-۰۱ ۰ ۰ ۱۶۷


❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری