-------------------------------------------
در ابتدای کلام چند فراز از کلمات گهربار استاد علامه آیت الله جوادی آملی تقدیم شما:
1- در مورد «اربعین» و چله نشینی، روایاتی از اهلبیت(علیهمالسلام) رسیده است: «مَنْ أخلص للّه أربعین صباحاً ظهرت ینابیع الحکمةِ من قلبهِ علی لسانهِ»؛
کسی که چهل روز مراقب اعمال خود باشد و جز حلال نخورد، نگوید و نیندیشد، و از حرام بپرهیزد و از دنیا منزوی باشد، نه از خلق خدا، چشمه های حکمت بر زبانش جاری میشود.
این روایات تفاوتی میان زن و مرد نمیگذارد، زیرا چله گیری به معنای انزوا از دنیاست، نه انزوا از خلق. انسان کارگر یا کارمند، باید در متن کار باشد و کارهایش را برای خدا انجام دهد؛ او پس از آنکه به چله روی میآورد، باید بیشتر کار و فعالیت کند، درس بخواند و تحقیق انجام دهد، چون کار، درس و تحقیق، خود «آخرت» است؛ نه دنیا. خدمت به جامعه برای رضای خدا هم آخرت است.
2- پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم در برکت اخلاص فرمود: من أخلص لله أربعین یوماً فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه؛ تحصیل اخلاص بسیار مهم؛ ولی نگهداری و بهسازی آن بس مهمتر است. بر پایه ظاهر این حدیث، پیشاپیش باید اخلاص را به دست آورد؛ سپس چهل روز در آن وادی گام نهاد و منازل و درجات چهلگانه آن را پیمود؛ نه اینکه با اربعین گیری به اصل اخلاص دست یافت.
از سوی دیگر، اگر کسی به قصد دستیابی به سرچشمه حکمت و عالم ربّانی شدن چله بگیرد، هرگز مخلص نیست، بلکه او برای مزد خاص، اربعین گرفته است، در حالی که باید فقط برای خدا در این وادی گام بردارد. مانند حج یا عمره که با بستن احرام آغاز میشود، اربعین نیز از همان اخلاص شروع میشود و انسان مخلص است که در چهل منزل آن حرکت میکند
3- رنج اربعین گیری و دشواری چله داشتن برای همگان نیست، مثلاً حضرت موسای کلیم (علیهالسلام) با اربعینِ موعود به مناجات طور بار یافت و حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یک شَبه به قرب خاص راه برد.
در پایان چند نکته خدمتتان تقدیم می کنم:
مراتب ایمان افراد متفاوت است چون فهم انسان ها از مسائل دینی خصوصا فهمشان از توحید و نبوت و امامت و اخلاص مختلف است. ایمان هر چه با مراتب بالاتری از علم و معرفت همراه باشد عمیق تر و پر اثرتر خواهد بود.
کسی که به خداوند ایمان دارد و در طلب او ، و با حاجت یافتن خداوند ، به اربعین یا چله رو آروده است نباید حاجت های دنیایی و غیر خدایی را مورد نظر خودش قرار بدهد. چه رسد به این که در صورت نرسیدن به حاجات دنیایی اش به خداوند و اولیای دین شک کند. عنصر محوری اربعین گرفتن ، اخلاص است و اخلاص یعنی خالص کردن دل برای خدا و در طلب خدا نه در طلب شوهر.
شخصی که بعد از طلبیدن حاجتی و نرسیدن به آن ، نمازش را ترک کند قطعا از دایره ی ایمان بیرون است و صرفا با این الفاظ بازی کرده است. اربعین یا چله گرفتن کار امثال موسی کلیم است نه هر کودک نادانی که در طلب شوهر و زندگی مطلوب دنیایی می دود و البته از خدا بیشتر دور می شود.
کسی که نمازش را ترک می کند یا در وجود خداوند و حقانیت شریعت اسلام شک دارد در ابتدای مسیر هم نیست. اربعین گرفتن برای افرادی تعریف می شود که در میانه ی راه سلوک هستند نه در ابتدای راه. کسی که در معرفتش به خداوند و اسلام آن قدر نادان است که قابلیت ترک نماز دارد باید در کلاس اول شریعت ثبت نام کند و بسیار بسیار روی اعتقادات و اصول دینش تفکر و تامل نماید نه اینکه بدون استاد و بدون دستور قدم در راه سلوک بگذارد و در آخر به همه ی معتقدات حقه ی اسلام تعرض کرده و جهالت خودش را جار بزند که من با یک ولی خدا قهرم؟!
اولیای دین العیاذ بالله وسیله ی استجابت دعاهای ریز و درشت ما نیستند و کارشان از طرف خداوند این نیست که موظف باشند هر چه از دهان کودکی چون ما خارج شد بالفور مستجاب کنند تا ما با آنها قهر نکنیم! چنین افرادی نه چهل روز که یک روز هم در این چهل منزل قدم نزده اند تا راهی را به سوی منزل لیلی طی کرده و به نهایت رسیده باشند. علاوه بر این که دستورات و ختوم باید برای فرد خاص و طبق نیاز آنها صادر شوند و انجام بدون دستور ختوم و ادعیه برای همگان مسلما موثر نخواهد بود. اگر هم قرار باشد به کسی یا چیزی شک کنیم باید به این دستور خاص در ظرف چهل روزه و یا نحوه ی انجامش توسط ما یا در اخلاصمان شک کنیم نه در اولیای دین.
اسلام راهی است که جز با معرفت آگاهانه و نور ایمان طی شدنی نیست. این معرفت حاصل کلاس های درسی حوزه و دانشگاه نیست بلکه نوری است که خداوند باید در دل افراد بتاباند. امروز بهتر از انجام واجبات و ترک محرمات دستوری نداریم. اسلام همه را در شریعتش بیان کرده است. راه را گم نکنید.
● ح سین عالمی
نظرات (۰)