تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼  یه مورد بهم معرفی شده ولی یه مشکل بزرگ یا به عبارتی یه نقطه ی سیاه داره اونم این که این آقا یک بار طعم زندگی مشترک رو چشیدند. من متولد 69 هستم وایشون 62. بماند که چقدر همه ازشون تعریف می کنند و از خانوادشون هم همین طور. ولی دلم اصلا راضی نمیشه کسی که یه بار زندگی رو تجربه کرده با من باشه.تازه ممکنه تو زندگی با اون فرد مقایسه بشم. از طرفی این آقا چیزایی که لازمه ی ازدواج هست رو داره. و جالب اینجاست که پس از جویا شدن علت ازدواج میگن به خاطر بی حجابی زن اولش بوده. ولی خب مگه این آقا از اول با همسرشون نگفته بودند!! یا مگه همسرشون رو ندیده بودند!! ولی من واقعا به این چیز معتقدم که خب اگه ایشون میتونست زن نگه داره با همسر اولش می ماند. چرا زندگیشو بهم زد!! از طرفی خواهر آقا پسر میگن که برادرم دلیل اصلی رو نمیگه و ما هم هنوز نمیدونیم برای چی از همسرشون جدا شدن!!

حالا من نمیدونم چی کار کنم؟

--------------------------------------------------------------------------------------

اگر ملاک اصلی و یگانه ازدواج ایمان باشد که هست،ازدواج قبلی خواستگار شما نمیتواند با بودن ایمان ، عاملی برای جواب منفی دادن و رد کردن خواستگار باشد. علاوه بر اینکه نکات مثبت فراوانی در متن شما درباره شخصیت ایشان دیده میشود که مهمترین آن از نظر بنده صداقتشان در بیان شکست گذشته است حتی اگر عامل شکست خودشان نبوده باشند.

 

در جامعه ما و در شهرهای بزرگ از هر سه ازدواج یکی به شکست منجر میشود. من از شما میپرسم که آیا هر کدام از دختر و پسر بعد از شکست اولشان حق ادامه زندگی و تشکیل خانواده ندارند؟ این اتفاق هم از طرف دختر و هم از طرف پسر قابل مطرح شدن است. به هر حال جامعه ما باید خود را برای ازدواج هایی از این دست آماده کند. و چه بسیار ازدواج هایی که در آینده نزدیک با چنین شرایطی و به صورت طبیعی شکل بگیرند.

 

حال اگر خواستگاری برای کسی آمد که نقطه سیاه پرونده او شکست او در زندگی سابقش است اما ایمانش را ستایش میکنند که خود دلیل بر این است که مقصر اصلی به طلاق کشیده شدن ازدواج او نبوده است آیا ما میتوانیم به این راحتی او از او دست شسته و را از دست بدهیم ؟ فراموش نکنیم که در میان انسان ها نمره بیست یا نداریم و یا نمره ای بسیار کمیاب است.

 

بسیار اتفاق می افتد که افراد ضعیف الایمان برای از دست ندادن خواستگاری که شرایط خوبی دارد ، در جلسه خواستگاری تمام شرایط و خواسته های خانواده او را می پذیرند تا ازدواج سر بگیرد اما بعد از تشکیل زندگی جدید ، حقیقت و باطن خود را ظاهر میکنند که به طور مثال میتوان به عدم اعتقاد دختر به حجاب اشاره کرد.

 

هفته گذشته مشاوره ای داشتم که دختر در جواب مادر پسر ، حرف های بی ربطی زده بود. به طور مثال چادر را حجاب خود معرفی نکرده بود اما بعد از دیدن پسر و شناختن او و خانواده اش و موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها ، خود را علاقه مند حجاب و دیانت معرفی میکند و صد و هشتاد درجه تغییر میکند! آن هم ظرف مدت کمتر از نیم ساعت!

 

بسیار اتفاق میافتد که دختر به خاطر فضای خانه پدر یک نوع خاص از پوشش را استفاده میکند اما اعتقادی به آن ندارد و منتظر فرصت است که حجاب مورد علاقه خودش را در فضای آزاد بعد از ازدواج بر تن کند. مثالش هم در طرف چادر و هم در بی حجابی فراوان است. پس نمیتوان گفت که ، مگر پسر حجاب همسرش را قبل از انتخاب او به همسری ندیده است؟ در اطرافیان همه ما و در گنجینه خاطراتمان چه بسا افرادی از دوست و آشنا یافت بشوند که بعد از ازدواج و در اثر تغییر فضای خانواده و آزادی بیشتر ، چادر به سر کرده اند و یا بی حجاب شده اند.

 

در ازدواج  طلبه ها بسیار اتفاق میافتد که دختر و خانواده اش با معمم شدن او در جلسه خواستگاری مخالفت نمیکنند بلکه حتی خود را علاقه مند به روحانیت نشان میدهند اما بعد از سر گرفتن ازدواج به زیر حرف خود میزنند و طلبه را به خیال خودشان در کار انجام شده قرار میدهند و او را مجبور میکنند که لباس مقدس روحانیت را بر تن نکند. بسیاری از طلبه هایی که لباس روحانیت بر تن نمیکنند گرفتار چنین همسرانی هستند و خودم در میان دوستان شاهد طلاق هایی بوده ام که طلبه ی علاقه مند به خدمت به اسلام و تلبس به عبا و عمامه ، این بد اخلاقی همسر و خانواده همسرش را با جداشدن از همسر بی وفا و بد اخلاقش جبران کرده است. 

در مورد مقایسه خوب است بدانیم که : کسی که از یک کالا دو مدلش را دیده باشد ، مقایسه کردن یک امر طبیعی است. اما به نظرم امر ناشایست اینجاست که تفاوت های هر کدام و البته برتری های یکی بر دیگری عرضه شود. به نظرم این ، مهارت یک زن در شوهرداری است که بتواند دل همسر را از محبت خود سرشار کند و جایی برای مقایسه او با دیگران باقی نگذارد.

 

گاهی یکی از دو طرف دارای عیبی هستند که آن عیب بعد از تشکیل خانواده بر دیگری ظاهر میشود و به هر دلیل بنیان خانواده از هم می پاشد اما طرف متضرر، به دلیل رعایت مسائل اخلاقی یا دلیل دیگر نمیخواهد همه اطرافیان از داستان او و همسرش مطلع شوند و به خاطر حفظ آبروی آن خانواده ، داستان را از همه حتی نزدیکان خود مخفی میکنند. در چنین فرضی مناسب است که از خواستگارتان بخواهید اصل داستان را برای شخص شما توضیح بدهند تا خیالتان از این داستان راحت شود.

 

اما در مورد زن نگهداری مردان و ترس از این که ممکن است چنین اتفاقی برای همسر دوم آن مرد هم پیش بیاید ، بهترین راه همانا اطلاع از علت دقیق طلاق و پاشیده شدن بنیان خانواده قبلی است. چه بسا که علت از هم گسیختگی خانواده ، مرد نبوده باشد. اما اگر روشن شد که علت طلاقمرد بوده میتوان با مشاوره به درمان او پرداخت و در صورت ناامیدی از درمانش باید شما از آن مرد برای ازدواج ناامید شوید.

نخل ولایت ۲۵ آذر ۹۸ ، ۱۵:۵۶ ۰ ۰ ۱۳۳ ازدواج

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری