تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼 بنده موافق نظرات حضرت عالی هستم اما با کمی تفاوت درباره ایمان.
شیعه قائل به نظریه مثل مرجئه نیست که ایمان از عمل جداست وصرف اعتقادات است. آیات قران هم ایمان را از عمل جدا می داند و این در حیطه مباحث کلامی است ولی در عرف ایمان و مومن را مجموع هر دو اعتقاد و عمل می دانند و آن مراتبی دارد که در رابطه ازدواج و زندگی زناشویی کفویت در ایمان را می طلبد و در شرایط خاص امروزی و تغییرات بسیار متفاوت زندگی مومنان این کفویت و همتا بودن تا حدودی اهمیت قابل توجهی می یابد از جمله در مورد خانواده و وضعیت اقتصادی و...
انبیا برای توجه دادن به آسمان آمده اند ولی در یک عالم مادی!خصوصا که حضرات به علل مادی هم توجه داشته ولی آن را علت تامه نمی دانسته اند که لاموثر فی الوجود الا الله 
و ما هم که در رتبه بالای معنوی نیستیم چاره ای در توجه به همگونی در شرایط نداریم
 

--------------------------------------------------------------------------------

طایفه‏ اى در میان متکلّمین بودند به نام مرجئه که بحمد اللَّه منسوخ شدند. اینها می‏گفتند که ایمان اگر درست شد، عمل هیچ اثرى ندارد. این هم البته ریشه سیاسى داشت. اینها در زمان بنی ‏امیه بودند و بنی ‏امیه اینها را تأیید می کردند. اینها بدین‏وسیله می ‏خواستند اعمال سائسین بنی ‏امیه و سلاطین بنی ‏امیه را تصحیح کنند.

 

مرجئه از لحاظ ارزش تأثیر گناه، در نقطه مقابل خوارج قرار داشتند. مرجئه می ‏گفتند: اساس کار این است که انسان از نظر عقیده و ایمان که مربوط به قلب است مسلمان باشد؛ اگر ایمان که امر قلبى است درست بود، مانعى ندارد که عمل انسان فاسد باشد؛ ایمان، کفّاره عمل بد است.

 

عقیده شیعه همان بود که نصّ قرآن است: الَّذینَ امَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ، هم ایمان لازم است و هم عمل صالح.

بنده نیز اگر فراموش نکرده باشیم نشانه و علامت ایمان را  عمل به رساله عملیه و تقلید افراد دانستم. میان ایمان ما ، با ایمان مرجئه فاصله فراوان است. چرا که آنها ایمان بدون مناسک را کافی میدانستند اما ما طبق نظر شیعه ایمان تنها را ، ابدا کافی نمیدانیم و نشانه و معیار ایمان را ، اعمال صالحی میدانیم که طبق رساله عملیه باشد. یعنی صرفا یک تقلید صحیح و طبق معیار از مجتهد جامع الشرایط است که میتواند افراد را از عذاب دردناک آخرت حفظ کند.

 

از گذشته گفته ام و باز تاکید میکنم که معیار اصلی و اساسی در ازدواج بین مومنان صرفا ایمان است. ایمان نیز با اعمال صالح است که بیشتر میشود و وسیله نجات انسان ها میشود. ایمان خالی و بدون عمل صالح نجات بخش نیست و ایمان خالی یعنی ایمان بدون عمل صالح. اما نباید خلط کنیم که در ازدواج نیز ملاک قرار دادن ایمان ما را شبیه به نظر مرجئه کرده است.

 

ایمان اصل است و ریشه ی تمام خوبی ها لذا تمام اخلاقیات و اعمال صالح از دل ایمان سر بر می آوردند و انسان را انسان میکنند و از حیوانیت دور می سازند.

 

اما آیا میتوان ملاک های مادی و غربی را بدون در نظر گرفتن ایمان معیار قرار داد؟ مسلما خیر

 

بحث در اینجاست: آیا میتوان در کنار ایمان ملاک های دیگری را برای ازدواج قرار داد؟

 

آیا برای یک دختر مومن اما غیر زیبا که یا از ابتدا زیبایی نداشته یا زیبایی اش را عرضا و در یک حادثه از دست داده راه چاره ای برای ازدواج دارید؟

 

آیا برای دختر یا پسر مومنی که خانواده اش مومن نیستند یا ضعف ایمان دارند و اهل فسق هستند در اسلام شناسی شما جایی هست؟ اینکه ما دختر و پسری را به هم جوش بدهیم که هم ایمان دارند و هم خانواده و هم زیبایی هنر نیست! چه بسیار مومنانی که با داشتن اخلاق و زیبایی ، خانواده ای مومن ندارند. نمی توان دختر یا پسر این خانواده را به صرف اطرافیانشان از لیست نامزدهای ازدواج خط زد.

 

من از طلبه ها دوستانی دارم که در میان تمام فامیلشان تک هستند و هیچ شبیهی در عمل به اسلام ندارند. دختری را سراغ دارم که سوالش از من درباره صحت نمازخواندن در خانه ای بود که در آن شراب نوشیده می شد. سوال دختر مومن دیگری از من درباره نحوه روزه گرفتن در خانه ای بود که هیچ یک از اهالی آن خانه روزه نمی گیرند!

 

اینها به راستی مومن اند اما خانواده ای بی ایمان دارد. آیا آنها باید مجرد بمانند؟ آیا آنها حق ندارند با یکی از اهل ایمان ازدواج کنند؟ آیا باید با یکی از غیرمومنان ازدواج کنند؟ آیا غیرت ایمانی شما چنین فتوایی میدهد؟

 

بله شاید بتوان آن دختر را به کسی معرفی کرد و واسطه ازدواج او با کسی شد که شرایطی شبیه آن دختر داشته باشد اما آیا پیدا کردن چنین موردی راحت است؟ آیا دایره انتخاب را بی دلیل تنگ نکرده ایم؟

 

از طرفی سیره معصومین از همسران پیامبر مکرم اسلام تا همسران امیرالمومنین و همسران امام حسن مجتبی و مابقی معصومان شاهد مثال های نقضی است که هیچ کدام خانواده دار به معنای مورد نظر شما نبوده اند. همه آن زنان صرفا مسلمان بودند و هیچ معرفتی نسبت به امام معصوم نداشتند. حتی اسلام آنها به اندازه ای رقیق بوده که دست به قتل امام معصوم زده اند.

 
یک مثال نقض در رفتار اهل بیت در امر ازدواجشان دلیل بر این است که نمیتوان دایره را به گونه ای بست که اگر هر جوان مومنی به خواستگاری آن دختر مومن رفت و از قضا برای سوال و مشاوره به پیش من یا شما آمد او را از ازدواج با آن دختر نهی کنیم چرا که پدر دختر اهل نماز و روزه نیست و در روایات چنین روایتی هم داریم! قصد دور انداختن و بی توجهی به آن دسته از روایات را ندارم اما میدانم نسخه اسلام فقط برای خوشگل ها و خانواده دارها نیست. همه مومنان با هم ازدواج میکنند و ملاک دیگری جز ایمان نباید برای آنان مطرح باشد. و پیامبر اسلام در داستان ازدواج جویبر و ذلفا همین نسخه را برای عموم مردم عملی و اجرایی کردند.
 

ما در ایران غرق نعمت هستیم. بیرون از ایران و خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ، ازدواج دانشجویان مسلمان یا تجارمومن با همین نسخه ایست که خدمتتان عرض کردم و آنها نمیتوانند آن ملاک ها را در عرض یابی خودشان مطرح کنند چرا که همسری همتای خود در ایمان نمی یابند. به طور مثال در بلاد کفر به خانواده دختر و اصالتش نمیتوان نظر دقیق کرد چون خود آن دختر تازه مسلمان توانسته با ایمانش دل آن جوان مومن را ببرد اما خانواده اش یهودی الاصل هستند و لذا ایمان دو نفر کافی است.

● ح سین عالمی

نخل ولایت ۱۹ دی ۹۸ ، ۱۵:۲۳ ۰ ۰ ۲۶۱ ازدواج

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری