تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان



🌼 به نظر شما اگر انسان همسرش را زیاد دوست داشته باشد بهتر است یا کم؟

تمام حرف من این بود که اگر قبل از ازدواج کمی دقت کنم و فاکتورهای اخلاقی و رفتاری طرف مقابل را کمی با وسواس بیشتر و با توجه به خصوصیات خودم بررسی کنم، می شود به گزینه ای رسید که زندگی با اون با حداقل تنش و حداکثر رضایت همراه شود. که نتیجه اش می شود اینکه همسرم را زیاد دوست دارم.

 احساس می کنم فرمایشات شما در این زمینه بیشتر مربوط به بعد از ازدواج است که زوجین به محض ایجاد نارضایتی فکر نکنند می توانند بزنند زیر میز.
فکر می کنم نادیده گرفتن این موضوع (توجه به الگوهای رفتاری و ویژگی های شخصی) و ملاک قرار دادن "فقط ایمان" کمی بی منطقی باشد.

چاره ای ندارم جز اینکه مثل قبل کمی مثال بزنم تا بهتر گفته باشم:
دخترها اکثرا حراف هستند اما کم و زیاد دارد. در میان پسرها نیز حراف و ساکت وجود دارد.
بعضی ها عجولن و بعضی ها دل گنده!
بعضی ها برون گرا هستن و همیشه در جمع ها می گویند از آنچه کردند و می کنند، و بعضی ها آنقدر سیاستمدار که به زور می شود ازشان حرف کشید!!!
و ....
ممکن است هر دو طیف با ایمان باشند و اهل مسجد و قرآن و ....

باور دارم بسیاری از دعواهای بین زوجین بر سر همین مسائل است که آخر همه دعواها می گویند : تو مرا درک نمی کنی!

خداوند انسان ها را با خصوصیات رفتاری و خلقی متفاوتی آفریده، پس چه بهتر که حین خواستگاری همانطور که از ایمان هم سوال می پرسند (نماز و روزه و اعتقاد به اسلام و ائمه و احترام به پدر و مادر و انجام واجبات و عمل به رساله و پرداخت خمس و اعتقاد به ولایت فقیه و رعایت حلال و حرام و... ) از ویژگی های خلقی و رفتاری همدیگر نیز بپرسند تا کمتر دچار آسیب شوند.

--------------------------------------------------- 

در تمام قرآن از لزوم محبت به همسر حرفی به میان نیامده است اما از لزوم احترام و احسان به پدر و مادر فراوان آیه داریم. چرا؟ تعجب نمی کنید؟ علتش این است که قرآن معایب انسان را توضیح می دهد و توجه بشر را به نقایصش منعطف میکند. انسان به طور طبیعی همسرش را دوست دارد چون نیازهایش را بر طرف میکند. اما بعد از ازدواج توجه به پدر و مادر کمتر می شود لذا نقیصه ای در داستان احترام به پدر و مادر پیش می آید که قرآن در پی رفع آن است.

در داستان ازدواج نیز شما می توانید پای ده ها بلکه صدها ویژگی خرد و کلان را به گزینش خودتان باز کنید ؛ چه کسی بخیل است؟ آیا کسی از خوشحالی و لذت شما ناراحت می شود؟ ابدا. کلام در این است که با ملاک قرار دادن ایمان در ازدواج دامنه ی جست و جوی شما به شدت با قلت و کمی افراد موجه می شود. خصوصا اگر در پی یافتن افراد با ایمان تر باشید. اینجاست که با وارد کردن هر ویژگی ساده ، چنان گرفتار می شوید که مجرد بودن را بر تاهل ترجیح خواهید داد. به نظر بنده شما ایمان را ملاک قرار بدهید بعد از آن هر چه بهتر بهتر. نوش جانتان.

تاکید بنده بر ایمان در داستان ازدواج مثل تاکید قرآن بر احسان به والدین است. این کار بنده به این علت است که توجه شما و همه ی دوستان به عامل ایمان جلب شود و در خواستگاری ها به دنبال چشم و ابرو و سطح رفاه نباشند.

متاسفانه امروز شاهد هستیم که بهترین دختران با ایمان شهرها به علت نداشتن زندگی مرفه یا قیافه ی زیبا هیچ خواستگاری ندارند. در یک جامعه ی دینی این فاجعه است که تقوا و ایمان حتی جزو ملاک های ازدواج نباشد و صرفا ملاک های ظاهری ، عامل تاثیر گذار انتخاب همسر باشند. متاسفانه امروزه در بهترین حالت ایمان را به عنوان بی ارزش ترین عامل یا عاملی در کنار دیگر عوامل مطرح می کنند و این غلط است. علاوه بر این که با شدت یافتن عامل ایمان در دل یک مسلمان و تربیت شدن او در پرتو اسلام ، صفات حسنه نظیر صبر و ذکاوت و زیرکی و سپس کتوم بودن و به جا سخن گفتن و راز دار بودن و ... به صورت معتدل رشد می کنند و شما با نمونه ای از یک انسان متعالی و اهل کرامت مواجه خواهید بود. ایمان صفتی جامع برای تمام خوبی هاست که بدون آن هیچ کدام از این صفات به صورت معتدل و به اندازه در عمل یک انسان جلوه نخواهد کرد.

به طور مثل کتوم بودن اندازه دارد و نباید به حالت افراط یا تفریط منجر شود. کتمان سر تا زمانی خوب است که حقی پایمال نشود و مظلومی از حقش باز نماند. اینجاست که یک انسان مومن اما کتوم ، در صورت نیاز ، شهادت دادن در دادگاه و اظهار کلمه ی حق را وظیفه خود می داند ، حتی اگر در دلش مکدر باشد. اما به وظیفه ایمانی اش عمل میکند و خلاف طبع اولی اش که کتمان سر بود عملی از او سر میزند که همان بیان حق و جریان عدالت است. همه ی صفات نیکویی که نام بردید هر کدام در نگاه دقیق ، پرونده ای طولانی و پیچیده دارند که به نسبت یک نفر قابل طرح هستند. فقط معصومین علیهم السلام هستند که همه ی صفات کمالی را به نحو تمام و کمال دارا بوده و در جای خودش و به حسب وظیفه اعمال میکنند. هر چه در این نمونه ها و در خلقت پیچیده انسان دقت کنید به حیرت بیشتر شما منجر می شود و در مقام انتخاب همسر گرفتار وسواس بدی خواهید شد چون با ملاک قرار دادن این صفات و دقت در آنها کسی را پیدا نخواهید کرد که از تمام رذیله های اخلاقی دور و سپس متصف به تمام صفات اخلاقی باشد و با دارا بودن چند صفت متعالی گرفتار چند رذیله اخلاقی جدی نباشد یا بتواند حد اعتدال هر صفت را شناخته و عمل کند.

شما همین صفت کتمان راز یا دل گنده بودن را اگر ملاک قرار بدهید به نظرم چیزی حدود به نود در صد دخترهای این دوره و زمانه را از دایره انتخابتان کنار گذاشته اید. میزان تحمل سختی ها چطور؟ دهن بین بودن یا دهن بین نبودن چطور؟ عاطفی بودن و وابستگی شدید عاطفی به خانواده ی پدری را چطور؟ کنترل داشتن بر زبان را چطور؟ درون گرایی و برون گرایی را چطور؟

بنده با همین مشاوره ها و همین تفکرات آشنا بودم و به همین علت بود که خواستم متونی بنویسم تا جوانان از این پیله ها و از این سخت گیری ها بیرون بیایند و درگیر این دقت های روان شناسی و موشکافانه نشوند. با ملاک قرار دادن این ویژگی ها (آن هم برای یک جوان درس خوانده ی دانشگاه رفته ی آرمان گرا ، که طبعا میخواهد که همه ی این صفات نیک در همسرش باشد و به نبودن هیچ کدام از این صفات خوب و در مقابل ، به بودن رذیله اش راضی نخواهید بود) پس او نخواهد توانست انتخابی راحت و بدون دغدغه و با آرامش داشته باشد. نتیجه ی این نحوه انتخاب همسر ، فرم های طولانی تست شخصیت است که برخی طرف مقابلشان را وادار میکنند تا به اجبار پر کنند و در آخر امر هم بعد از رفت و آمد به صدها خانه و ایجاد انواع و اقسام ناراحتی در دل صدها دختر و صدها خانواده هنوز که هنوز است مجرد هستند و دختر مورد علاقه و آرمانی خود را پیدا نمی کنند. آخر الامر هم که ازدواج می کنند کاش انتخابشان را نبینید که متاسفانه فقط روی کاغذ و در تست های روان شناسی همسر نمونه هستند.

آیا شما میتوانید یکی از این صفات را مورد نظر قرار بدهید اما از صفت دیگر چشم بپوشید؟ با باز شدن این پرونده شما با انبوهی از دختران و خانواده ها مواجه می شوید که خصلت ها و خصائل متفاوت و متناقض دارند. هر کدام در چند صفت برجسته اند و در چند صفت ضعیف اند. فراموش نکنید که علاوه بر خود دختر باید پدر و مادر و اطرافیانش را هم در این سنجش روان شناسی وارد کنید چرا که همان طور که خودتان می دانید امان از مادر زن دهن بین یا حراف یا ... شما باید جواب بدهید که چگونه خواهید توانست خانواده ای را پیدا کنید که از دخترشان تا تمام اطرافیان نظیر مادر و پدر و خواهران و برادران همه و همه در تمام این خصائل نمره مورد قبول می گیرند. شما به دنبال راحتی بیشتر بودید و قطعا نمی توانید از خواهر زن بد دهن یا برادرزن معتاد و هرزه یا حداقل حسود چشم بپوشید.

باز هم می گویم که من مخالف این سخت گیری و ملاک قرار دادن این ویژگی ها نیستم. اما می دانم که آبی از این سخت گیری برای کسی گرم نمی شود. فقط نیازی به چند جفت کفش آهنی و یک بانک اطلاعات دختران دم بخت و در خانه نشسته دارید تا بتوانید چند صد تایی خانواده ی بیچاره را زیر و رو کنید. من فقط امیدوارم که شاید از میان سیصد یا چهارصد دختر این بانک اطلاعاتی ، بتوانید دختر ایده آل خودتان را انتخاب کنید.

کاش دوستانی که این متون را می خوانند هر کدام چند کلمه ای از معایب این نحوه ی انتخاب و برخورد و به دست گرفتن ذره بین در شناخت کیس و خواستگار ، آن هم بر سر این گونه صفات اخلاقی و روانی بنویسند و از تجربیات خودشان بگویند تا بدانید این بی منطقی در ملاک قرار دادن ایمان ، در دلش منطقی قوی و مستدلی دارد که راحتی شما را به دنبال خواهد داشت. این راحتی چه قبل از ازدواج و در هنگام انتخاب همسر و چه بعد از ازدواج و در هنگام زندگی مشترک ، محکم ترین ریسمانی است که خانواده را قوت و دوام میبخشد.

● ح سین عالمی

نخل ولایت ۰۳ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۰۲ ۰ ۰ ۱۰۳ ازدواج

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری