تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼 خیلی دور و زمونه عوض شده می تونم به جرات قسم بخورم عامل تاخیر ازدواج فقط و فقط آقا پسرها هستند و دختر ها اصلا نقشی ندارند
در ماه گذشته حدودا 5 تا خواستگار از طریق همسایه و دوست و آشنا و... بهم معرفی کردند تماما این 5 تا آقا پسر گفته بودند که فقط دختر چادری و محجبه باشد اما باور بفرمایید همه آنها دروغ می گفتند و معیارهایی دیگر دارند و اصلا چادر جزو معیارشان نیست

با عرض شرمندگی باید بگم حالم از تمام پسرها بهم میخوره بلا استثنا
چرا این جوری شده واقعا پسرها دنبال چی هستند؟ من که فکر میکنم خودشان نیز نمی دانند به دنبال چه هستند
 واقعا از روی پدر و مادرم خجالت میکشم چون وقتی پسرها و خانواده شان به خواستگاری می آیند با دید تحقیر به دختر و خانواده اش می نگرند حالم از این دنیایی که فقط بوی تعفن میده به هم میخوره همه چی عوض شده دیگه نه مومن ها مومن اند و نه حزب الهی ها ،حزب الهی
یه مثال بزنم تا منظورم رو واضح تر بگم چند ماه پیش یکی از همسایه هایمان بنده را به شخصی کاملا مومن و حزب الهی(البته ایمانی سطحی و به نظر من فقط ریا)معرفی کرده بودند اما طرف در جواب همسایه مان گفت که ما دنبال دختر پولدار و با کلاس هستیم و این دختر به درد ما نمیخورد و دقیقا ماه بعدش با یک دختر خیلی پولدار وصلت کردند.
سوال من از شما اینست که چرا اینجوری شده چرا مومن هایمان اینگونه شدند؟
حداقل تاثیرش اینه که امثال این خانواده ها در بد جلوه دادن دین در اذهان به شدت موثرند و جوانهای لغزش دار را از دین بری می کنند

-------------------------------------------------------- 

تاخیر ازدواج یک داستان دو طرفه است. هم پسرها و خانواده هایشان مقصر هستند و هم دخترها و خانواده هایشان. قدم اول را پسر ها باید بردارند اما همین قدم اول نیازمند به چند ده میلیون پول است که خانواده ی دختر با نبودنش حتی خواستگارها را به خانه راه نمی دهند. همین ماه رمضان امسال و همین الان که جواب سوال شما را می نویسم در یکی از خوابگاه های دانشگاه امیرکبیر تهران هستم. همگی ارشد می خوانند و از خوش استعداد ترین جوان های این جامعه هستند. کاش بودید و سفره افطاری هر شب این جوان های مومن را آن هم با نبود پدر و مادر و نظارت خانواده و آن هم در این گرمای تابستانی و آن هم با کار و پروژه و آزمایشگاه مشاهده می کردید. 
مطمئن باشید کسی از پسرها برای ازدواج و تشکیل خانواده شک ندارد اما موانعی که جلوی پای پسرها هست هیچ کدام جلوی پای شما نیست. شما نه سربازی دارید و نه بار تشکیل خانواده بر عهده شماست. نهایت همکاری شما دخترها در امر ازدواج این است که خواستگارتان را با دلایل واهی بیرون بیاندازید. هنر دخترها این نیست که یک خواستگار همه چیز تمام را به غلامی بپذیرند. هنر یک دختر این است که جز ایمان ملاکی برای انتخاب همسر نداشته باشد. من در میان پسرها هستم و خودتان این مطلب را خوب می دانید. به من می گفت: حاج آقا با این وضعیت جامعه من به خودم اجازه ی فکر کردن به ازدواج را هم نمی دهم! دانشجوی ارشد مملکت است اما اگر دختر باب میل خودش را بخواهد باید برای به دست آوردندش بجنگد ؛ سال های خوش زندگی اش را هم از دست بدهد.
راستی به نظر شما جوانی که قرار است برای ازدواجش حداقل سیصد تا پانصد سکه مهر بدهد جا ندارد که خوشگل ترش را انتخاب کند؟ به نظرم کمتر از سه درصد دخترها با مهریه چهارده سکه و اندک موافق اند. فقط اندکی از دخترها هستند که فقط به تشکیل خانواده فکر میکنند و حواشی و تیر و تخته و لوازم لوکس زندگی برایشان موضوعیت ندارد. امروز حتی در روستاهای ما جهیزیه و لوازم زندگی باید چنین و چنان باشد و متاسفانه تا پسری این مقدار قوت مالی نداشته باشد حق دارند که قدم پیش بگذارد. باور کنید داستان تاخیر در ازدواج یک داستان دو طرفه است و هر دو خانواده مسبب آن هستند. شما دخترها معایب پسرها را می بینید و آنها معایب دخترها و خانواده هایشان را می بیننند. تا این وضعیت هست و دخترها خودشان را با بازیگران هالیوود مقایسه می کنند باید هم که در خانه بمانند و پسرهای جرات نکند که در خانه ی آنها را بکوبند.
سبک زندگی همین جا پای خودش را به داستان ازدواج باز می کند. مشکل ازدواج در مملکت ما ابدا اقتصادی نیست. مشکل ما در فرهنگ اقتصاد است. کافی است یک مقایسه ی ساده بین ازدواج های دهه شصت با ازدواج های امروز بکنید. با اینکه سطح رفاه دهها برابر بهتر شده و امکانات بهتر و بیشتر در جامعه پخش شده اما ازدواج راحت تر نشده. امروز ازدواج حواشی بدی پیدا کرده که دست و پای همه را بسته است. فقط کسی که یک سبک زندگی خدایی و آزاد دارد و چشم به دست غرب ندوخته است می تواند راحت زندگی کند. ما در سبک زندگی مشکل داریم.
باور کنید تاکید اسلام بر نقش ایمان به همین دلیل است. ایمان به خداوند هر چه قوی تر باشد بت پرستی و ستایش خدایان دروغین شرقی و غربی بیشتر رنگ می بازند. ایمان به خدا رکن رکینش نه گفتن به خدایان و الاهه های غیر الله است و امروز این خدایان دروغین موجودیت خودشان را در سبک زندگی نشان داده اند. در جاهلیت هم اساس مشکل اسلام با کفر در سبک زندگی انحرافی و غلط کافران بود ؛ آن زمان که می خواستند رفتارهایشان را بر اساس آن اعتقادات غلط بنا کنند. به یک معنای عمیق و اساسی ما مشرک هستیم چون در کنار خدای آسمان ها ، خدایی به نام غرب را پرستش می کنیم که تا آیه ای از طرف او برای انسان ها نازل می شود بدون تحقیق و بررسی با دادن پول همان رنگ و بو را به زندگی خودمان می دهیم در مقابلش کرنش می کنیم.توپ را بی دلیل به زمین پسرها نیاندازید. پسرها هم حداکثر به اندازه ی شما دخترها مقصر هستند. و در مجموع دست به دست هم داده ایم و دختر و پسر جدای از هم زندگی میکنیم.
برخی به جای خدای آسمان و زمین ، خدایی دارند به اسم دهن. آنها دهان مردم را می پرستند و در مقابلش رکوع و سجود می کنند. تا کسی به مرحله توحید نرسد نمی تواند زندگی کند. راحت ترین زندگی زندگی موحدانه است. می دانم که امتحانش نکرده اید. زندگی موحدانه زمانی است که جز خدا از هیچ کس سرمشق نگیرید. نه در لباس عروستان ؛ نه در تالار مراسمتان ؛ نه در نوع غذایتان ؛ نه حتی در آرایش و سرخ آب و سفید آبتان ؛ هنوز که هنوز است ما جشن گرفتن را هم نیاموخته ایم. جالب این است که فکر میکنیم بلد هستیم و بلدی ما این است که مثل ستاره های هالیوود تیپ بزنیم و مثل آنها آرایش کنیم و برقصیم.
به نظر شما زنانه های جشن های عروسی در کشور ما ، چه مذهبی و چه غیر مذهبی هایمان ، با هم چه تفاوتی دارند؟ سبک زندگی این دو طیف یکی شده است. شیطان همه را مسخر خود کرده است. یک لحظه در خودتان تاملی کنید و انصاف بدهید که فاطمه ی زهرا به عروسی کدام یک از شما قدم خواهد گذاشت؟ همان بهتر که مهدی نیاید. و مطمئن باشید که نخواهد آمد. سبک زندگی ما هیچ ربطی به اسلام ندارد. ما خدا پرست نیستیم و تا خدا پرست نشویم و زندگی مان را طبق فرامین اسلام تنظیم نکنیم مشکلات ما بیشتر و بیشتر می شود. مشکل به تاخیر افتادن ازدواج ها پسرها نیستند. سبک زندگی غلط ما ازدواج جوان ها را به تاخیر انداخته است. وقتی سبک زندگی خانواده ها غلط باشد ، اثرات سوء اش هم دامن دخترمان  را می گیرد و هم پاچه ی پسرمان را.
من از نسل گذشته ناامید هستم. اگر می خواهید اتفاقی بیافتد خودتان دست به کار شوید. سبک زندگی تان را با الگوهای ناب اسلام محمدی تطبیق دهید و مثل شهدا و مجاهدین زندگی بکنید. نسل گذشته نسل مفاتیح الجنان بود اما نسل امروز نسل مفاتیح الحیات است. از اسلام ، کلیدهای حیاتش را بیاموزید و به کار ببندید. مفاتیح الجنان جلد اول اسلام بود و آموزش می داد که فلان نماز چه مقدار ثواب دارد. اما مفاتیح الحیات جلد دوم اسلام است و آموزش می دهد که درخت کاشتن یا اخلاق حسنه و همسایگی نیکو ،فلان مقدار ثواب دارد.
مفاتیح الجنان همان اثر معروف حاج شیخ عباس قمی محدث کبیر شیعه است که در خانه ی همه ی ما هست و با آن آشنا هستید. اما مفاتیح الحیات اثر فاخر علامه مفسر آیت الله العظمی جوادی آملی است که به تازگی روانه بازار نشر شده و جای خودش را در بین اهل فکر و اندیشه به خوبی باز کرده است. توصیه می کنم تا فرصت ها از دست نرفته است جان تشنه خودتان را به معارف عمیق مفاتیح الحیات آبیاری کنید.
● ح سین عالمی
نخل ولایت ۱۱ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۲۶ ۰ ۰ ۹۵ ازدواج

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری