از نظر فقه شیعه ، ازدواج دخترهای یک خانواده ترتیب بردار نیست و در حقیقت اسلام فقط در امور ضروری و لازم ورود کرده است و این امور را به انتخاب مردم و خواست آنان واگذار کرده است. واجب و حرام دین ، مرزها و خط قرمزهای اسلام هستند و هیچ اهمالی در انجام آنها پذیرفته شدنی نیست. مستحب و مکروه اموری هستند که انجام یا ترک آنها می تواند مورد اهمال واقع شود. همین که کاری در اسلام واجب نشده است یعنی مکلف میتواند انجام آن را ترک کند و آن کار از نظر مولا ، امری حیاتی و تاثیر گذار در سعادت بشر نیست.
ترتیب در ازدواج دختران یک خانواده امری عرفی است و تابع نظر مردم است. برخی از خانواده ها به خاطر مصلحت دختر بزرگتر ، حتی ازدواج دختر کوچکتر را تا زمان به شوهر دادن بزرگترها مطرح نمی کنند و خواستگارهای دختر کوچکتر را حتی به خانه راه نمی دهند اما در مقابل برخی خانواده ها با نگاهی باز ازدواج هر کدام از دخترها را جدا بررسی میکنند و با تصمیمی سنجیده ازدواج هیچ کدام را به دیگری گره نمی زنند.
اگر دختر بزرگتر برای ازدواج ملاک هایی جز ایمان در نظرش باشد و با دلایل واهی و مادی ، خواستگارهای خودش را رد کند و یا در بهترین شرایط ، منتظر رسیدن فرد خاصی نشسته باشد که در پی تحصیلات عالیه یا شرایط مالی بهتر است و در نهایت مشخص شود که ازدواج ساده و آسان برای او اولویت اول زندگی نیست ، گره زدن سرنوشت این دو خواهر قطعا کاری غلط و خلاف عقل است.
بنده فعلا برای شما نسخه می پیچم پس توجه کنید که در صورت صلاح دید پدر و رضایت ایشان ، شما با ازدواج زودتر از خواهر بزرگترتان مخالفت نکنید علاوه بر اینکه خواستگار مناسبی هم دارید. همان طور که در اول متن گوش زد کردم این امر صرفا یک امر سلیقه ای است و صلاح دخترهای خانواده به دست پدرشان است اما در صورت مخالفت پدری ، با ازدواج زودتر دختر کوچکترش باید با استفاده از واسطه های عاقل فامیل ایشان را به سمت تصمیم بهتری برای دخترانش کمک و هدایت کرد.
آرام بودن یک مرد جوان و در مقابل شیطنت دخترکان جوان امری نیست که بتوان آن را مانعی برای ازدواج قلمداد کرد چرا که هر کدام طبق مقتضا و طبیعت خودشان عمل می کنند و دایره انتخاب همسر را نباید به صرف چنین ویژگی هایی تنگ و محدود کرد. با توکل به خدا زندگی خوبی داشته باشید ان شاالله.
● ح سین عالمی
نظرات (۰)