تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼 آیا عشق قبل از ازدواج هم در اسلام جایی داره؟
آیا اسلام این اجازه رو به یک دختر و یا پسر مومن میده که قبل از ازدواج عاشق بشه؟

شما کتابهای همسران شهدا رو معرفی فرمودین، الآن زندگی شهید مدق و همسرشون،شهید چمران و همسرش،شهید همت و همسرش و ... همه از یک عاشقی شروع میشه. حالا یک جایی خود شهید عاشق خانمی میشه، یک جایی هم خانم عاشق شهید میشه. اسلام از طرفی پروروندن عشق یک جنس مخالف رو در دل مومن، گناه میدونه و این مساله رو مورد مذمت قرار میده،اما از طرفی هم میگه: اگر کسی عاشق بشه و عشقش رو بروز نده، شهید محسوب میشه. آیا این عاشقی، معشوق خاصی رو مد نظر داره(فقط مربوط به عشق به ائمه و خدا و ... میشه) و مخاطب خاصی داره یا در مورد عشق دختر و پسر نسبت به هم ، هم صدق میکنه؟ و این که این دو تا موضوع چطور در کنار هم قرار می گیرن و توجیه میشن؟اصلا آیا اسلام جایی برای دل انسان ها قرار داده؟ یا نه ، همیشه باید با دل (نفس) مخالفت کرد و همش تو کار تهذیب نفس بود؟
اگر بر اساس همون ملاک ایمان، عشقی به وجود اومده باشه و شخص مقابل رو بر اساس ایمان قوی که در او مشاهده کردیم به عنوان همراه مناسب و بال پروازی برای رسیدن به خدا ببینیم، و احتمال ازدواج هم وجود داشته باشه، پروردن و فکر کردن به این عشق زمینی ، قبل از ازدواج ، گناهه؟مشکل داره؟موجب دوری از خدا میشه؟
به هر حال همه انسانیم،دل داریم،درسته که باید مراقبت کرد و دچار چنین مسائلی نشد،اما اگر یک وقتی لغزشی صورت گرفت و عشقی به وجود اومد،باید چی کار کرد؟

--------------------------------------------------------------------------------------

ما در زبان عربی ماده ع ش ق را داریم اما این ماده و سه حرف اصلی آن در روایات ما کم به کار رفته و در قرآن حتی یک مورد هم از این ماده استفاده نشده است. البته از ماده محبت و مودت و... استفاده شده است که معنایی نزدیک به این ماده دارند. لذا از شما می خواهم از این پس همه ما به تبعیت از کتاب و سنت از لفظ محبت استفاده کنیم.

اساس ازدواج و زندگی زناشویی بر محبت گذاشته شده است. انسان موجودی عاطفی است و محبت لب و اساس زندگی او را شکل می دهد. حتی در سخت ترین شرایط زندگی و در فشار کار و کارخانه باز محبت است که انسان را سر پا نگه می دارد ؛ محبت به گیاهان و حیوانات ؛ محبت به جهان آفرینش و همه زیبایی های عالم ؛ محبت به آفریدگار زیبا و حکیم سراسر گیتی ؛ محبت به دیگران ؛ محبت به ضعفا و پیران ؛ محبت به هم نوعان ؛ محبت به جنس مخالف ؛ محبت به همسر و سپس فرزندان.

محبت فصل انسانیت است چون اگر آدمی در دلش محبتی نداشته باشد حیوانی متحرک است و در عاقبت ، از سنگ سخت تر و بی خاصیت تر می شود. اسلام آمده است این محبت ها را جهت بدهد ؛ رنگ و رو بدهد ؛ شکل و محتوا بدهد چون انسان بدون محبت انسان نخواهد بود. اما باید پرسید محبت به چه و که !؟ و تا چه اندازه و چه حد !؟

پیامبر مکرم اسلام فرمودند: حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ : برای من از دنیا سه چیز را محبوب گردانیده اند: اول از همه زنان و سپس عطر و البته قرار داده اند روشنی چشم مرا در نماز.

در این دنیای تیره و تار ، کسی یا چیزی ارزش دوست داشتن ندارد. اما اگر چیزی یا کسی ارزش دوست داشتن داشته باشد زنان هستند. پیامبر بر در دلش ایستاده است و کسی را بدون اذن خداوند راه نمی دهد اما می فرماید که این سه را محبوبم قرار داده اند. اگر خداوند راضی نبود من این سه را محبوب قرار نمی دادم. عطر تناسبی با عالم پایین و زمین تیره ندارد. عطر آسمانی است پس دوست داشته می شود. و نماز که خودش فرمود : َ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ : من از نماز سیر نمی شوم. من چنان نماز را دوست دارم که سیری از او را نمی شناسم!

اسلام دین محبت است اما محبت صحیح و در چهار چوب قانون. ممکن است بگویید مگر محبت هم قانون بر میدارد؟ می گویم بله! مومن خواسته های دلش نیز در چهارچوب قانون است. قانونی که محبوب اصیل و بی نهایت ملکوت وضع کرده است. مومن چون خدا را دوست دارد بر دربازه دلش می نشیند و تمام دوست داشتنی ها را بررسی میکند تا مطمئن شود غریبه ای درخانه دلش لانه نکرده است.

امام رضا علیه السلام را در حال خوردن خرما دیدند در حالی که با اشتهای کامل میل می کردند ؛ علت را جویا شدند ایشان فرمودند: َ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ کَانَ تَمْرِیّاً وَ کَانَ عَلِیٌّ تَمْرِیّاً وَ کَانَ الْحَسَنُ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ تَمْرِیّاً وَ کَانَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبِی تَمْرِیّاً وَ أَنَا تَمْرِیٌّ وَ شِیعَتُنَا یُحِبُّونَ التَّمْرَ لِأَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ طِینَتِنَا وَ أَعْدَاؤُنَا یَا سُلَیْمَانُ یُحِبُّونَ الْمُسْکِرَ لِأَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ : من خرما را دوست دارم چون تمام پدرانم خرما را دوست داشتند و شیعیان ما هم خرما را دوست دارند چون از طینت ما خلق شده اند ؛ اما دشمنان ما مست کنندگان را دوست دارند چون آنان از شعله ی بلند و سوزنده آتش خلق شده اند.

محبت چنین تاثیری دارد که مومن به خاطر محبت اولیائ دینش به چیزی ، آن شئ را بیشتر و بیشتر دوست می دارد. از زمانی که شنیدم فاطمه زهرا به انار علاقه داشته اند ، انار را هزار برابر بیشتر دوست دارم همان گونه که خرما را ؛ این تاثیر ایمان و محبت است. َ اساسا ایمان همین مرز بندی میان دوست داشتن و دوست نداشتن است:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِیمَانِ هُوَ؟  فَقَالَ : وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغضْ ؟ آیا ایمان چیزی جز حب و بغض است؟ نیست!

 

اینکه در ازدواج از ایمان دم میزنم به همین خاطر است. چون مومن برای مومن دوست داشتنی است و به خاطر ایمانشان دوست داشتنی های شبیه به هم دارند اگر چه عین هم نیستند.

من به خاطر ایمانم چونان پیامبر اکرم تمام زن ها را دوست دارم چون زن اساسا دوست داشتنی است ؛ اما سوال اینجاست که آیا می توان به هر زنی چونان همسر خود محبت کرد؟ من بر اساس انسانیتم به همه موجودات عالم محبت دارم اما آیا این دوست داشتن ها به یک میزان اند؟ آیا حد و مرزی ندارند؟ اگر خطری برای ایمان من وجود داشت چنین محبت کردنی به صلاح من هست؟ آیا پرداختن به یک شخص خاص که در بحث ما یک جوان مومن همه چیز تمام است ، برای ایمان من و ایمان او خطر ساز نیست؟ آیا شیطان در کمین ایمان من و او نیست تا هر دو ما را آلوده کند؟

واقعا حاج همت دوست داشتنی است و هر مومنی از زن و مرد اگر او را بشناسد او را دوست خواهد داشت حتی بعد از شهادتش ؛ اما سوالم در شکل محبتی خاص و پروراندن این محبت در ذهن و سپس فکر کردن به او است که یک دختر جوان در تخیلاتش گرفتار می شود؟

مسلما چنین تخیلاتی به صلاح دختر نیست همان گونه که پسران نیز با چنین تخیلاتی به پرتگاه گناه می روند. اگر آن جوان مومن او را برای ازدواج نخواهد آن دختر چه حال و روزی پیدا می کند؟ همه این ها خطر است برای آن دختر.

 

حکایت تبلیغی: در اردوی دانشجویی راهیان نور دختر جوانی نامه ای به من داد. نوشته بود که از یکی از پسرهای دانشکده و فعالان دانشجویی و خادمان اردو ، خوشش آمده و یک دل نه صد دل عاشق شده است. از خود آن پسر پرس و جو کردم متوجه شدم که او دختر عمه اش را می خواهد و قصد ازدواج با دیگران را ندارد!

 

افتادن عشق و علاقه به دل انسان ، به دست دل بیچاره نیست اما مبادی آن و مقدماتش به دست خود ماست. چشم ها را کنترل کنید. به هر چیزی که چشمتان افتاد خیره نشوید و سریع چشم بردارید و دل بکنید ؛ حتی از لواشک فروشی کنار خیابان. همین تمرین های ساده است که انسان را قوی می کند. هوای نفس دشمن انسان است نه دوست او. با نفس مخالفت کنید. این مخالفت با هوای نفس پایان ندارد چون پایان دادن به مخالفت همان و زمین خوردن همان.

 

اگر به هر حال این محبت به غلط در دل آمده مثل داستان گوهرشاد ، دلتان را متوجه مبادی والاتر و بالاتر بکنید. عشق فقط برای خداوند و دوستان او معنا پیدا می کند و جز اولیاء خداوند که پیامبر اکرم و ائمه اطهار باشند کسی لایق چنین محبتی نیست.

 

شیطان دشمن ماست. او قسم خورده است که ما را از رسیدن به مقصود نهایی که همانا ذات مقدس پروردگار است باز دارد. شیطان اگر شما را به نگاه حرام هم مبتلا نکند همین که دل شما را از محبت غیر خداوند پر کند پیروز میدان است. راه طولانی است و هر کسی در میدانی و رتبه ای زمین می خورد. امتحان همه یکی نیست. داستان یوسف در قرآن به همین علت با این آب و تاب بیان شده که خطر این موضوعات برای جوانان بسیار زیاد است پس بترسید و این افکار را از ذهنتان بیرون کنید.  

 

مرحوم آیت الله مجتهدی می فرمودند: ای جوان ها برای دلتان در بسازید تا هر کسی به دلتان وارد نشود. یک درب خوب و آهنی. برای ما پیر مردها که دلی نمانده. شما جوان ها به فکر خودتان باشید!

 

اما بعد از ابراز علاقه مردی مومن به شما و خواستگاری رسمی او از ولی شرعیتان و انشاء عقد شرعی ، حالا می توانید با اراده و تصمیم خود ، تمام دلتان و وجودتان را متوجه شوهر مومنتان کنید. عقد شرعی همان مرزی است که بعد از آن خطری برای شما نیست. حالا می توانید دربی که برای دلتان ساخته اید را باز کنید.

● ح سین عالمی

نخل ولایت ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۷ ۰ ۰ ۱۹۱ همسرداری ازدواج

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری