تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼 آدم ها نباید اشتباهات خودشون رو به پای همه چیز بنویسند ما در مورد زندگی این فرد چیزی نمیدونیم و اینجاست که قضاوت خیلی مشکل میشه پس نباید یکطرف را سریعا محکوم کنیم. آیا این دختر خانم داستان که دوباره ازدواج کرده با همسرش مشکل داره یا نه؟ یه احتمالی هم باید تو ذهنمون بزاریم که شاید این آقا پسر هم خطاهایی داشتند در اینصورت قضاوتمان منصفانه تر میشود و دیگر این موضوع رو به مهریه زیاد و این جور مسائل ربطش نمیدیم در فامیل خودمان چند نفر هستند که با وجود مهریه زیاد و با توجه به اینکه نمیخواستند زندگی مشترک رو ادامه بدهند مهر را حلال و جان را آزاد کردند نمونه بارزش دختر عمه بنده که پس از چند روز که به مسافرت رفته بود وقتی داخل خانه میشود شوهرش را همراه زنی نامحرم و ناشناس میبیند و مهرش را حلال میکند و از شوهر نا لایقش جدا میشود پس اینجاست که داستان گونه ای دیگر میشود نمونه دیگه میتونم زندگی پدر و مادرم رو مثال بزنم پدر بنده مقدار خیلی جزئی حدودا همان 14 سکه را مهر مادر کردند اما پس از چند سال زندگی مشترک میتوانم به جرائت قسم بخورم بیشتر مال و اموال پدرم از خانه و ماشین و مغازه به نام مادرم هست و مادر نیز دوباره همه را به پدر بخشیدند و به پدر برگرداندند بنده مفهوم واقعی مهریه را همین میدانم و بس و اینجاست که زندگی قشنگ میشود و همه چیز امن وامان

---------------------------------------------------------------

من دقیقا روی همان مثال خاص دست گذاشتم. چون بیماری مهریه در جامعه ما دقیقا در چنین مثال هایی واضح می شود. آن دختر که ازدواج کرده پس چرا باید مهریه زندگی نکرده را از شوهرش بگیره؟ اگر دقت کنید این خانوم فقط نصف مهریه را که البته طبق فقه مقدس اسلام حق شرعی اوست دریافت می کند. یک بانو زمانی نصف مهریه را طلب کار است که دخول صورت نگرفته باشد پس او هرگز وارد خانه شوهر نشده است و در همان ایام محرمیت کار به طلاق کشیده است! و حالا آن بانو به عنوان یک دوشیزه ازدواج کرده اما شوهر سابقش مصداق کامل آش نخورده و دهان سوخته است.
 

پدر شما حق دارد که با اموال خودش هر کاری دوست دارد بکند و ما بخیل نیستیم اما نباید میان مباحث خلط کنیم. مهریه یک بحث است و اینکه مرد می تواند اموال خودش را به همسرش هدیه کرده و خانه یا ملک به نامش بزند داستان دیگری است. نوش جان مادر شما !

 

در فقه اسلامی انواع متنوعی از طلاق داریم که اسم آنها برای این مباحث لازم نیست اما طلاق دختر عمه شما نوعی از طلاق است که همسر مهریه خودش را می بخشد و جانش را خلاص می کند که در عرف و ضرب المثل می گویند: مهرم حلال ؛ جانم آزاد. کلام ما در این بخش هم نیست چرا که امثال دختر عمه شما با بخشیدن مهریه خود را از یک عمر زندگی پر حاشیه نجات می دهند.

 

من از شما می خواهم با دقت در مثال مادر و دختر عمه خودتان ، که البته مثال های خوبی برای شرایط خاص مهریه بود ، یک لحظه به مثال آن برادر محترم توجه کنید تا نکته دقیق کلام در نظرتان فوت نشود:

 

آیا آن دختر که الان در خانه شوهر جدیدش به سر می برد نمی توانست مانند مانند دختر عمه شما عمل کند و زندگی یک جوان و آینده او را به خاک و خون نکشد؟ به نظر شما این زن با شوهر دومش چنین کاری نمی کند؟ چه قدر این احتمال وجود دارد که پول زیر زبانش مزه نکند و زندگی شوهر دومش را نیز با یک زلزله ده ریشتری به ویرانه تبدیل نکند؟ آیا مهریه در زمان ما وسیله ای برای یک اخاذی حرفه ای و قانونی تبدیل نشده است؟ زن نیاز به تامین اجتماعی و پشتوانه دارد اما آیا هیچ بیمه ای نظیر مهریه می تواند از جیب یک نفر و به بهای تمام جوانی بر باد رفته او ، زندگی این زن را تامین کند؟

 

مهریه از جایگاه دینی خودش خارج شده است. من نمی توانم به این انحراف مهر تایید بزنم. من فقط می توانم با جوان های مومن صحبت کنم تا آنان با سر در چنین چاه عمیقی نیفتند.

● ح سین عالمی

نخل ولایت ۲۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۷:۱۱ ۰ ۰ ۱۱۶ همسرداری ازدواج

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری