تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان



🌼 درسته که فرهنگ ما به سمت تجملات و مصرف بیش از حد رفته، ولی در اسلام بعد از شرع می گویند عرف!
من نمی گم تالار آنچنانی با غذاهای آنچنانی.
عرف شده است عروس خانم آرایشگاه می رود
عرف شده است یه تالار حتی درجه سه!
عرف شده است...
اگر حتی کف کفش را هم حساب کنیم مبلغی می شود که شاید خیلی ها نتوانند هزینه کنند.
از طرفی اگر بگویند گور بابای مردم(!) در واقع خودشونو در مظان اتهام قرار دادن. بالاخره مومن باید کاری کنه که تا میشه حرف پشت سرش نباشه. (منظور اینکه نمیشه 100 درصد در خلاف جهت عرف حرکت کرد، حتی اگه عرف اشتباه باشه)
ولی مسئله مهمتر بعد از ازدواجه. هزینه های بعد از ازدواج سنگینه. یه سوال: اگر یه حقوق ناچیز داشته باشی و بری خواستگاری، آیا پدر دختر خانوم نباید بپرسه با این پول که نمی تونی هم خونه اجاره کنی هم غذا بذاری جلوی دخترم هم...؟

بعد درسته من در جوابش بگم حاج آقا خدا وسعت میده، نگران نباش؟

--------------------------------------------------------------------------

به نظر شما جایگاه عرف کجاست؟ آیا عرف حکم دهنده و شارع است؟

عرف حاکم شرع نیست بلکه جایگاه عرف در تشخیص مصادیق است. مثلا ولیمه یا مهریه ازدواج سنت است اما مقدار آن را خود افراد یا عرف تعیین می کند. اما اینجا سوال بعدی نمایان می شود که عرف کجا؟ عرف چه گروهی؟ عرف بالای شهر یا پایین شهر؟ عرف طلبه ها یا عرف دانشجوها؟ عرف متدینین؟ متدینین کف بازار یا متدینین کف جامعه؟

ما امروز گرفتار عرف هایی هستیم که واقعا عرف مردم نیست. روستاها هم با تمام نداری شان می خواهند ادای شهرها و قر و فرهای آنها را در بیاورند. بیست میلیون هدیه ازدواج به او بدهی به جای خرج های ضروری خرج گروه ارکست می کند!

عرف معتبر از نظر ما عرف متشرعه است. جشن متعارف یعنی مراسمی که یک مرجع تقلید مثل مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت در آن شرکت کنند. عرف متشرعه نه با اسراف می سازد و نه دنبال تالار و شام آنچنانی است. عرف متشرعه تا همین چند سال قبل تالار نداشت و کل پذیرایی ازدواج با شیرینی و شربت بود. بیشتر از این ، مردم هر چه خواستند بگویند بگویند. بنده خودم برای ازدواجم نه تالار گرفتم و نه ماشین گل زدم. ولیمه ما از کبابی محله تهیه شد و در خانه پدرم سفره زنانه و در خانه همسایه سفره مردانه برای بزرگان فامیل و آشنا انداخته شد.همین و همین.

عرف را ما می سازیم برادر. عرف چرا همیشه برای ما دستور می دهد اما برای ما فایده ندارد. ولیمه سنت است اما چند نفر؟ حداقل دست رنج دو سال یک کارمند جوان ، خرج همین عرف های نتراشیده و بی قواره ، آن هم فقط برای یک شب می شود. مسلما این رفتارها خطاست. اگر دویست خانواده ی دور و نزدیک دو فامیل را دعوت نکنید از کادو ازدواج هم خبری نیست اما بجایش فقط فامیل درجه اول و بزرگان دو فامیل دعوت شوند و التماس دعا. قانون و فصل الخطاب برای همین است که ما حتی عرفمان را هم از آن قانون اخذ کنیم و به دنبال رفتارهای مترفین از خدا بی خبر و سرمایه داران زالو صفت نباشیم. این عرف ها مسلما مورد نظر شارع نیست تا ما بتوانیم آن را اخذ کرده و در مقام عمل اجرا کنیم. عرف زمانی معتبر است که ریشه در تدین و دین داری داشته باشد نه زمانی که چشم به دنیاداران دنیازده دارد.

سبک زندگی اسلامی و الگوی مناسب ، نقش خودش را در تعیین عرف و ملاک صحیح رفتارهای اجتماعی نشان می دهد. مخالفت یا تبعیت از عرف ، زمانی مهر صحت می خورد که با دستورات کلی دین مطابقت داشته باشد. ولیمه با چند نوع غذا و مهریه های افسانه ای و اسراف در غذا و تبعیت و پیروی از دنیا طلبان و سوزاندن دل فقرا و موسیقی حرام و اختلاط زن و مرد و مشروبات الکلی و ... حتی اگر عرف هم باشند غلط هستند. این از جهت نفی عرف غلط.

اما راه چاره:

اعتدال و میانه روی ، امری است که همیشه پسندیده است. ولیمه سنت است و باید باشد اما به اندازه ی معتدل. مصداق اعتدال در هر امری را خودتان پیدا کنید فقط این مصادیق را با اصول کلی و ابتدایی دین سنجیده باشید. به این صورت که گناه بین و واضح نظیر موسیقی حرام یا اسراف در آن نباشد و مابقی امور مباح ، طبق عرف متشرعه اجرا شود و نه عرف مترفین و دنیاداران دنیازده.خودتان را برای مخارج عرف ساخته به زحمت نیاندازید ؛ هم خودتان خلاص می شوید و هم برای دیگر خانواده ها الگو می شوید.

در داستان عرف سازی ، خانواده هایی که توان مالی بالا دارند باید برای رعایت حال فقرا ، از خرج های بیهوده دوری کنند تا فقرا هم در فضای ساده زیستی راحت تر تشکیل خانواده بدهند. به نظرم اغنیای متدین نقش مهمتری دارند. اما متوسطین هم نباید منتظر اغنیا بنشینند بلکه ازدواج را به اندازه جیب خودشان و نه بیشتر اجرا کنند و ابدا به حرف مردم گوش فرا ندهند. باور کنید اگر فقط متدینین بندگی غرب و شیاطین را کنار بگذارند و خودشان باشند داستان ازدواج شکل و قواره دیگری به خود خواهد گرفت. در مورد شکل مراسم ها و تجربه های متدینین در این موارد در صورت نیاز دوستان قلم فرسایی خواهیم نمود.

جواب سوال دوم:

از لوازم ایمان به خداوند ، ایمان به رزاقیت او و ایمان به وعده های او در مورد ازدواج مومنان و وسعت زندگی آنان بعد از ازدواج است. اگر ملاک ازدواج و انتخاب همسر ایمان باشد که هست ، در جلسه خواستگاری با آرامش ، اما به اذن الاهی محکم ، از وعده های خداوند حرف بزنید ؛ چون حرف زدن از وعده الاهی کاری درست است. و البته بدانید شنیدن جواب های بی ربط از قبیل استهزاء و تمسخر وعده های الاهی نشان از ضعف ایمان بلکه نبود ایمان است.

در ضمن قرار نیست که شما مقدار دخل و خرج خودتان را افشا کنید تا ناچیز بودن یا نبودن آن مشخص شود. حتی بعد از تشکیل خانواده هم روال به همین صورت است که مرد دریافتی خودش را به نزدیکان و حتی به همسرش افشا نمی کند تا بتواند مدیریت کرده و در مواقع مورد رضایت شرع نظیر خمس و انفاق های واجب و مستحب و مراسم های دینی و هیئات و ... هزینه کند.

افتخار دینی و ملی: انتخاب ایمان به عنوان ملاک اصلی ازدواج و سپس انتخاب شخص خود خواستگار ، بدون نگاه کردن به خانواده و اطرافیان و درآمد ، آن زمانی زیباست که حتی پسر رهبر معظم انقلاب ، فقط با نام یک طلبه به خواستگاری دختری برود و بعد از همه صحبت ها و بدون تکیه بر جایگاه پدر مشخص شود که داماد خانواده و خواستگار دختر ، فرزند رهبر معظم انقلاب است!

مقدار دریافتی و نوع شغل در صورت خاص بودن آن و محل کار ، از اموری هستند که دلیلی برای بیان آنها در جلسات و مراحل ابتدایی خواستگاری نیست ، تا خانواده ها بتوانند بدون در نظر گرفتن این امور و با ملاک قرار دادن ایمان دست به انتخاب بزنند.

● ح سین عالمی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری