تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼 یه خواستگاری بهم مراجعه کرده که مومنه و خانواده خوبی داره ولی یه جورایی بی دست و پاست و بابام میگه بی عرضه است و می ترسم در آینده مشکل ساز بشه آخه تو جلسه خواستگاری پدرش گفت اهل رانندگی و مسافرت نیست ولی خانواده مومن و ساده زیستی داشت بابام میگه از اون پسراست که تو سرش بزنی سرشو بالا نمیکنه حالا من چه کنم به حرف بابام گوش بدم یا نه از روی عقل تصمیم بگیرم از طرفی می ترسم که مشکل ساز بشه و نتونم درکش کنم.

-----------------------------------------------------

قبل از هر گفت و گویی باید مسائل را تفکیک کنیم و برای هر کدام، بخشی از کلام را اختصاص بدهیم:

بخش اول:

آیا نگرانی شما ریشه در مسائل اقتصادی دارد؟ و به زبان ساده آیا شما نگران روزی خودتان و همسر آینده تان هستید؟ آیا دست و پا داشتن یا دست و پا نداشتن انسان ها ، در روزی داشتن و نداشتن شان تاثیر دارد؟ آیا ما به عنوان یک مومن و به عنوان یک انسان معتقد به رزاقیت الاهی ، می توانیم نگران روزی آینده خودمان باشیم یا نه؟ آیا خداوند مردم را با روحیات مختلف خلق نکرده؟ و آیا خداوند روزی هر کدام را جدا جدا و به اندازه ی خودشان ، و به اندازه مشیتش و استحقاق بندگان به آنها و همسران و فرزندانشان عطا نکرده و نمی کند؟

به نظرم توانسته باشید جواب بنده را در این بخش حدس بزنید. طبق اعتقادات توحیدی و حقه ی شیعه ، خداوند همه مخلوقاتش را روزی می دهد و اتفاقا برای اثبات قدرتش انسان های معمولی یا بی دست و پا را چنان زیبا روزی می دهد تا بچه زرنگ های آفرینش بفهمند که روزی با دویدن به دست نمی آید. روزی بندگان تقسیم شده است و به آنها خواهد رسید. کاسب های قدیم اول صبح که به در دکان می رفتند ، زیر لب بسم اللهی می گفتند و کرکره ی مغازه را بالا می کشیدند و آب و جارویی می کردند و جنس دکانشان را جور می کردند و بلند و با اعتقاد می گفتند: الاهی به امید تو!. کرکره را کاسب ها بالا می کشند و آب و جارو می کنند همین؛  فراموش نکنیم که تا اینجا وظیفه ماست و فرستادن مشتری به دست خداست. مشتری ، دانسته یا ندانسته هرجایی خدا بخواهد معامله می کند و در آخر روز ، نانی که خدا خواسته و باید به سفره ای بیاید ، به همان سفره می آید. یادش بخیر: یکی روبهی دید بی دست و پای ... فروماند در لطف و صنع خدای...

بخش دوم:

آیا شما نگران مهارت های اجتماعی ایشان نظیر گواهینامه رانندگی یا مهارت مجلس گردانی در مهمانی های خانوادگی یا علاقه زیاد به مسافرت هستید؟ آیا این احتمال را در ذهن خود نمی دهید که تمایل نداشتن یک جوان مومن به هر یک از این مهارت ها ، ممکن است عوامل متعدد و بلکه متفاوتی داشته باشد که با تغییر فضا و تغییر نیازهای اجتماعی ، جوان خودش به سمت کسب آن مهارت قدم بردارد؟ آیا احتمال ندارد که کسی به خاطر حفظ و دوری خودش از گناه و آن هم در دوران جوانی و مجردی ، در هر مسافرتی شرکت نکند؟ و اگر این گونه باشد آیا این نشان از ایمان او نیست؟ آیا کمتر حرف زدن کسی باعث کم خطا بودن او نیست؟ آیا از نشانه های مردم آخرالزمان علاقه زیاد به مسافرت و گشت و گذار و در نتیجه غفلت از امر دین و آخرت نیست؟

من درباره شخص خواستگار شما هیچ قضاوتی نمی کنم. قصد من این است که موضوع را و نگرانی خودتان را بهتر بشناسید و بدانید که انسان موضوعی بسیار پیچیده است. نمی توان به این راحتی او را محکوم کرد یا برای او هورا کشید.

من خودم تا همین دو سال پیش گواهینامه رانندگی نداشتم! با پدر و مادرم هم کمتر به مسافرت رفته و می روم. از مجلس گردانی و نشستن در مهمانی های خانوادگی و چرند گفتن و مسخره کردن این و آن ، و فحش دادن به مسئولان مملکتی و بحث کردن درباره گرانی هم متنفرم. تنهایی را بسیار بیشتر از در جمع نشستن ، و نگاه کردن به تلویزیون و سریال های مسخره ی آن دوست دارم. از بین این همه شغل نان و آب دار و اسم و رسم دار هم ، سراغ شغلی رفته ام که ...

اصلا به نظر شما مومن می تواند مثل بچه زرنگ های دنیا نان در بیاورد و از زندگی مثل همه ی بی خیال های دنیا لذت ببرد؟ آیا یک مومن می تواند مثل مجلس گردان های فامیل باشد و آخر شب بدون غیبت و تهمت سر بر روی بالشت نگذارد؟ یک مومن امام زمانی در آخرالزمان چقدر دلش برای سواحل شمال کشور لک میزند؟ به نظر شما مومن بیشتر خط قم و جمکران کار می کند یا خط چالوس تهران؟

بخش سوم:

درک دو نفر از هم و البته مراتب ایمانشان و سبک زندگی شان در این مرحله سوال سازترین بحث است. پس خوب دقت کنید:

ابتدا از خودتان شروع می کنیم:

شما خودتان چه مقدار به لوازم ایمان مقید هستید؟ آیا شما نان خالی حلال را به نان و کباب حرام ترجیح می دهید؟ آیا شما حلال اندک را به حرام فراوان ترجیح می دهید؟ آیا شما هم مثل اکثر زن های جامعه شوهرتان را اسیر خودتان می خواهید تا او به اجبار شب های نورانی ماه رمضان را پا به پای شما از تلویزیون یا ماهواره سریال ببیند؟ آیا شما هم اگر همسرتان از فیلم و سریال های تلویزیون یا ماهواره چندشش شود او را دیوانه و امل خطاب می کنید؟ به نظرم اگر واقعا کسی مزه ی ایمان و تلاوت کتاب الاهی قرآن کریم را در ماه رمضان چشیده باشد تلویزیون را در تمام این ماه و سپس تمام سال بجز در موارد ضرورت ، طلاق می دهد. مومن را جز مومن درک نمی کند.

من شناخت درستی از خواستگار شما ندارم اما می ترسم جملات شما نشانه هایی از یک انسان وارسته باشد و شما او را به راحتی از دست بدهید. البته گاهی هم این طور نیست و طرف شما با همین نشانه ها یک انسان معمولی با ایمان متوسط به پایین است. به طور مثل ، از هنر یک مرد مومن است که اگر پدرش یا بزرگ ترش یا استادش ، سیلی به صورت او بزند سرش را حتی بالا نیاورد و بر پدر خشم نگیرد ؛ اما نسبت به ظالمین و زورگویان از خدا بی خبر ، بلند نکردن سر بعد از سیلی نشانه ی بی هنری و بی عرضگی است.

در این مسائل دقت کنید و ایمان خودتان و ایمان او را محک بزنید. آن روز خواهید فهمید که می توانید درک خوبی از هم داشته باشید یا خیر!

● ح سین عالمی

نخل ولایت ۱۴ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۳۶ ۰ ۰ ۱۲۹ ازدواج خواستگاری

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری