تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼 اگه کسی خواستگار خوبش رو رد کرد و بعد چند ماه پشیمون شد باهاش چیکار کنه؟
راسته که میگن آه طرف یا خونواده ش دامن دختر رو میگیره؟

-------------------------------------------

فرصت مثل ابر بهاری می آید و زود از میان میرود. اگر قدر فرصت ها را ندانیم و تیز هوش نباشیم بعد از گذشت زمانی اندک کوهی از پشیمانی پشتمان را خم می کند ، اما در آن زمان غصه خوردن دیگر فایده ای ندارد. فرصت زندگی فرصتی اندک است و جوانی کمتر از آن. رد کردن خواستگار معنایی است ، که بیشتر دخترها با آن مواجه هستند پس با این دسته از دختران چند کلمه سخن می گویم:

در متون دینی اسلامی فراوان دستور داده اند که نماز را به گونه ای به جا بیاورید که گویی این نماز آخرین نماز شماست و بعد از این نماز فرصت دیگری برای اقامه ی این فریضه ی دینی برای شما وجود نخواهد داشت. از امام صادق (علیه‏السلام) نقل شده که فرمود: «إذا صلیت صلاة فریضةٍ فصلّها لوقتها صلاة مودّعٍ یخاف أن لا یعود إلیها أبداً... » وقتی نماز می‏خوانید، مانند کسی نماز بخوانید که می‏خواهد نماز را وداع کند؛ ممکن است اجل مهلت ندهد به نماز بعدی برسی.

این روحیه چه برای نماز چه برای دیگر فرائض دینی نظیر ازدواج بسیار نکوهیده است که انسان قدر فرصتی که خداوند برای او پیش آورده را بداند و چونان با آن رفتار کند که انگار این آخرین فرصت عمر اوست. همه ی دخترانی که گل جوانی خود را از دست داده اند و با رد کردن بدون دلیل خواستگارهایشان هنوز مجرد مانده اند ، کم یا زیاد خواستگارانی داشته اند اما قدر آن فرصت های طلایی زندگی را ندانسته اند و امروز دیگر پشیمانی برایشان بی حاصل است. نمی خواهم شما را به افراط یا تعجیل در امر مقدس ازدواج وادار کنم اما متذکر می شوم که از همین فرصت های اندک استفاده کنید و اولین خواستگارتان را آخرین خواستگار بدانید. با نگاه تحقیر به هیچ کس نگاه نکنید و در انتخاب همسر آینده تان به دنبال نمره ی بیست نگردید. گل بی عیب خداست و در میان انسان ها جز معصومین بقیه گرفتار نقصان هایی هستند. در ازدواجتان جز ایمان ملاک دیگری را در نظرتان بزرگ نکنید که به پشیمانی دچار خواهید شد. وقتی این نماز صبحگاهی تان را آخرین نماز عمرتان بدانید هیچ گاه او را سبک نمی شمارید و مسلما قدرش را خواهید دانست. بسیار مواجه بوده ام با دخترانی که بعد از عمری سخت گیری در انتخاب همسر حالا که به دهه ی چهارم زندگی پا گذاشته اند یک شوهر نیم بند چاق و قد کوتاه یا حتی معلول را بر بی شوهری و تجرد ترجیح می دهند اما همان هم نصیبشان نمی شود. چهل و چند ساله ای را سراغ دارم که هنوز به انتظار خواستگاری با مدرک دکترا بست نشسته است.

صد شماره از ملاک قرار دادن ایمان نوشتم اما هنوز خوانندگانی دارم که در کنار ایمان صد فاکتور غیر ضروری دیگر را ملاک ازدواج می دانند و دقیقا همین ها همان هایی هستند که صد خواستگاری می روند و صد خواستگار برایشان می آید و در آخر شمع سی سالگی را مجرد و تنها یا حداکثر با رفقایشان فوت میکنند. تا نفهمیم که در زندگی مشترک و این عمرهای کوتاه حداکثر شصت ساله نیاز اصلیمان چیست و باید به دنبال چه چیزی باشیم فرصت ها یکی پس از دیگری می آیند و می روند و باز خبری نخواهد شد. تا نگاه عوض نشود صد فرصت جدید هم در نتیجه فرقی ایجاد نمی کند. اما اگر ملاک انتخاب درست باشد با یک خواستگاری و دو تا یک ربع سوال و جواب ، به نتیجه می رسند و تمام. نگاه به همسر و همسفر اگر درست باشد ، پشت تلفن به من نمی گوید که این دختری که معرفی کردی خودت دیدی؟ و جواب نمی شنید که : مگر من به خواستگاری آن دختر رفته بوده ام که بتوانم نگاهش کنم؟ و مگر من باید قیافه ی دختر را بپسندم و بعد معرف باشم؟ و خوب است بدانید لازم نیست آه پسر یا خانواده اش دامن کسی را بگیرد همین ندانم کاری ها و همین سخت گیری ها برای سیاه بخت شدن جوان ها و سوختن فرصت ها و تمام شدن دهه سوم زندگی بدون همسرکافی است.

اگر خواستگار شما معرف یا واسطه ی عاقلی دارد به سراغش بروید. پرس و جو کنید. تماسی بگیرید. ناز کردن های بی استخوان را کنار بگذارید تا آب رفته به جوی بازگردد.

● ح سین عالمی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری