تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۱۳۵ مطلب با موضوع «متاهلان» ثبت شده است

🌼 اینو بدونین یه زن ایده آل و اینکه اگه یه زن میگه من زن هستم باید اینقدر توانایی داشته باشه که همه چیز رو نوک انگشتش بچرخونه!! در ضمن چون خانوما خیلی محتاط عمل میکنن در نتیجه خیلی تو کاراشون موفق تر از آقایون هستند و خرابی کار در حیطه ی خانوما خیلی به ندرت پیدا میشه... اینم بگم که این که یه زن هم بیرون کار کنه هم داخل بدونید که مدیریت خوبی داره و میدونه که تمام پایه های زندگی رو سفت میکنه نه شل!! بالاخره زندگی اون هم هست دیگه!! نمی خواد که بهم بزنتش... یکم با دید باز فکر کنید همه ی اینا به مدیریت زن برمیگرده... و اینو بدونید یک خانوم به خاطر چیزایی که خدا بهش داده حتما میتونه نظام خونشو حفظ کنه....!!!
مطمئن باشید... تازه وقتی یه خانوم در جامعه فعالیت داشته باشه می دونه توی جامعه چه خبره در نتیجه بچه ی خودشو درک میکنه و با توجه به محیط بیرون میتونه بچه شو از خطرات آگاه کنه!!! نه اینکه یه مادر بشینه خونه در و رو خودش ببنده و از بیرون خبری نداشته باشه و با توجه به مسائل و اوضاع بد جامعه بچشو راهنمایی کنه! لطفا یکم روی حرفای من فکر کنید.... متناسب با هر دوره ای نسخه اش پیچیده میشود...گذشته برای عبرت است.... و وقتی چند تا مسئولیت قبول میکنه به خاطر اینه که اینو در خودش دیده که مسئولیت رو قبول کرده. بعدشم در زمان اهل بیت که مثلا دندانپزشک به این صورتی که الان هست نبوده ...

--------------------------------------------------------------------

1- توانایی افراد در اداره امور متفاوت است. مردان هم همه مثل هم نیستند. توان مدیریت در همه افراد نیست خصوصا در اکثر بانوان.

2- قدرت مدیریت غیر از کار بدنی کردن و اضافه کاری رفتن ، بیرون خانه است. چرا قدرت تحلیل و مدیریت زن را خرج کار در بیرون خانه می کنید؟ فراموش نکنیم که مدیر نیاز به کارگر دارد. آیا کارگر چنین زنی شوهر اوست؟

3- زن ایده آل ، مسلما زنی نیست که بیرون از خانه کار کند. ایده آل بودن برای زن مسلمان ایرانی ، آن زمانی است که برای شوهر و فرزندانش بهترین زن و مادر روی زمین باشد ؛ نه بهترین کارگر کارخانه یا منشی مطب یا مهماندار هواپیما.

4- اسلام حتی کار داخل خانه را هم ، از روی دوش زن برداشته است و آن را وظیفه زن نمی داند. شما به چه حقی او را برای کار به بیرون از خانه می فرستید و در آخر او را زن ایده آل می دانید؟ آیا این لطف به زن است؟

5- حیطه فعالیت بانوان غیر از حیطه کار آقایان است لذا موفقیت بیشتر در این دو حوزه معنا ندارد. مسابقه زن با مرد در یک مسیر نیست تا به یک خط پایان برسند. شما زن را مرد پیمودن کوره راه ها فرض کرده اید و بر کارهای سخت گماشته اید و با مردان مقایسه می کنید و در آخر حتی از موفق تر بودن او هم دم میزنید؟ آیا مقایسه کردن زن با مرد مقایسه صحیحی است؟

6- از نظر اسلام زن ریحانه است. زن گل بهاری ست ؛ و نه قهرمانی که با مردان زور آزمایی کند. چیدن چنین مسابقه ای برای زور آزمایی ظلم به زن است نه کرامت زن! ما با اصل این مقایسه مشکل داریم چون این مقایسه را ظلم به زن می دانیم. زن را باید با زن دیگر مقایسه کرد نه با مردان. تمام گرفتاری های اجتماعی زنان به خاطر همین نگاه ظالمانه است. نگاهی که برخی از زنان مروج آن شده اند و به آن متاسفانه افتخار می کنند.

7- در مورد احتیاط در کار و خراب کاری هم باید بدانید ، ضعف بانوان در عقل عملی را نباید احتیاط بدانیم. زن به خاطر خلقت لطیفش شان ورود به هر عرصه ای را ندارد. حوزه اجرا و انجام امور ، غیر از تست زدن و ادراک مسائل نظری و اندیشه ای است. در حوزه عقل نظری مرد و زن مانند هم اند و نمونه اش دانشگاه ها و حوزه های علمیه کشور است که زنان چونان مردان به تحصیل ادراکات نظری مشغولند. اما در حوزه عقل عملی و اجرائیات زن و مرد تفاوت ساختاری دارند و این البته برای زن نقص نیست.

8- در ضمن باید بدانید "چیزایی که خداوند به یک زن مدیر مثل شما داده" به زنهای دیگر هم داده!! ممکن است پول زیاد کارگری خوب برای شما بشود اما پول قطعا ، همسر خوبی برای شوهر شما نمی شود. پول مادر خوبی هم برای تک فرزند احتمالی شما نمیشود! چون می دانم این زنهای مدیر امروزی فکر چهار فرزند را هم ابدا نمی کنند!! فرزند مانعی برای مدیریت های اجتماعی این بانوان مدیر است!

9- زنی که در بیرون از خانه انرژی خودش را خرج می کند بچه ی خودش را با نگاه اجتماعی بازش درک میکند اما اشکال کار اینجاست که فرزندش او را درک نمی کند. فردا هم در عوض مهدکودک و پرستار در دوران نیاز به مادر ، هدیه روز مادر این فرزندان به مادران مدیرشان ، شک نکنید که خانه سالمندان خواهد بود!!

10- به کلمات من فکر خوب کنید چون گذشته و امروز غرب برای عبرت شما خانوم های مدیر است! خانه سالمندان به شما خوش بگذرد خانوم مدیر !! چیزی که عوض داره گله نداره !!!

12- واقعا از این خانوم های مدیر می پرسم که جوابشان برای تک فرزندی و دوران پیریشان چیست؟ چون تکون هر فرزند از ابتدای حمل تا پایان شیردهی حدود سه سال زمان لازم دارد! تازه اگر بچه دو ساله به مادر نیاز نداشته باشد و مربی مهد کودک نامادری کودکی اش شود!!

13- اما یک کلمه هم اندر فضائل مردهای مدیر و آن اینکه:

ازدواج مجدد و ازدواج زمان دار ، از ابزار تعامل مردان مدیرتر با بانوان مدیر است. یک نگاه به جامعه بیاندازید حتما متوجه منظورم می شوید!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۴-۰۵ ۰ ۰ ۱۳۱

نخل ولایت ۹۹-۴-۰۵ ۰ ۰ ۱۳۱


 

🌼 یه بنده خدایی اومد خواستگاری بنده هنوز صحبتی بینمان رد و بدل نشده حرف مهریه 14 تایی را پیش کشید بنده نیز که به شدت از این حرف آقا پسر کفری شدم بدون توجه کردن به بقیه حرفاش و بقیه خصوصیاتش با بی میلی تمام تا تمام شدن حرفمان فقط شنونده شدم و هیچ چیز در جوابش نگفتم اونم که از این حالت من متوجه سوال بدش شد بعد از اینکه از خانه مان رفتند دیگه هیچ خبری ندادند بعد از یک ماه که از روز خواستگاری می گذشت مادرش به خانه مان زنگ زد و گفت حاج خانم انگار قسمت نیست ما با هم وصلت کنیم مامانم در جواب گفت بله حاج خانم حق با شماست خیلی زحمت کشیدید و انشا اله پسرتون همسر خوب و مورد علاقه اش رو پیدا کنه و با هم وصلت کنید حالا من یه سوال از شما دارم چرا مومن های ما و اونایی که کلی ادعا دارن که بنده مخلص خدا هستند اینجوری رفتار می کنند؟ حرف من اینه که لااقل این آقا پسر کمی در مورد مسائل دیگه باب حرف رو باز می کرد نه اینکه یه کاره بره سر مهریه دیگه اینکه شما که مومن هستید(منظورم آقا پسر و مادرش) آیا نمی دونید آدم نباید کسی رو منتظر بزاره یک ماه بعد زنگ زدی بگی که قسمت نیست! خوب زنگ نمی زدی که بهتر بود. خدا عاقبت همه رو انشاالله ختم به خیر کند
--------------------------------------------------------------------

سوال پرسیدن و دقیق پرسیدن مهارتی است که همه ندارند. و این را می دانم که کسی که بد سوال می پرسد همیشه به دنبال خراب کردن بازی نیست. اما عده ای هستند که با کلمات خاص یا طرح سوالی چندش آور ، به دنبال خراب کردن ذهن مخاطب هستند تا به هر دلیل این وصلت صورت نگیرد و این عدم رضایت بجای خودشان از زبان آن خانواده مطرح شود. گاهی اوقات پیش می آید که پسر یا دختری با نگاه اول از طرف مقابلش خوشش نمی آید. در چنین شرایطی برای فرار از ادامه کار چنین سوالی پرسیده می شود: شما که با مهریه چهارده سکه موافق هستید؟

این سوال هشت کلمه ای ذهن عموم دخترها را پنچر می کند و فکرشان را تا آخر داستان ، گیر حساب و کتاب می اندازد ؛ مگر کسی که قبلا به این جور داستان ها و مهریه کم فکر کرده باشد و تصمیمش را گرفته باشد.

همه پسرها این ذکاوت را ندارد اما به هر حال عده ای هستند که می خواهند طرفشان را با این محک جدی بشناسند. من مطرح کردن این سوال را در ابتدای خواستگاری حماقت می دانم اما معتقدم ادامه دادن بحث با کسی که فکرش به جای خانه و شوهر داری ، کف بازار است و قیمت سکه را هر روز از اخبار چک می کند بی فایده است. هر دو طرف اشتباه است ؛ هم مطرح کردن مهریه چهارده سکه و هم ناراحت شدن و قهر کردن از طرح این سوال!

اگر این جوان ، بحث مهریه چهارده سکه را اول خواستگاری ، با شما مطرح نکرده بود و شما ناراحت نشده بودید و به حرف هایش گوش داده بودید و این وصلت سر گرفته بود ، یک نفر دیگر با مهریه زیاد ازدواج کرده بود و یک نفر دیگر به بیچاره های داستان غم بار مهریه افزوده می شد!

این مهارت را در خودتان افزایش بدهید که در جلسه خواستگاری از کوره در نروید و نقش یک دختر قهرو را بازی نکنید و از فرصتی که خداوند به شما داده استفاده کنید. زندگی همین ذکاوت ها و همین جهالت ها است همراه کمی عقل و صبر.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۲۸ ۰ ۰ ۱۳۹

نخل ولایت ۹۹-۳-۲۸ ۰ ۰ ۱۳۹


🌼 مهریه خوشبختی نمیاره...اگه کسی بخواد زندگی کنه چه یه سکه باشه چه 5000 سکه باشه زندگیشو میکنه ...مهریه ی زیاد ضامن خوشبختی و دلخوشی نیست.

نمیشه مهریه سه دنگ خونه باشه که بعد از مرگ خدای ناکرده همسر فرزندان زن رو از خونه بیرون نکنند؟! (البته بگما من خودم با مهریه ی زیاد مخالفم)

---------------------------------------------------

اساس کار مادر بر عاطفه و محبت است. در زندگی مومنانه جایی برای این حرف ها نیست. فقط کفار و منافقان و افراد متظاهر به ایمان اما بی ایمان هستند که پدر و مادر خود را احسان نکرده و به خانه سالمندان یا ... می فرستند.

مهریه زن هر چیزی می تواند باشد از پول یا سکه یا ملک یا حتی تعلیم سوره ای از قرآن که در برخی از حکایات روایی ذکر شده است. مهریه یکی از دیون مرد است و اگر در زمان حیاتش پرداخت نکند بعد از مرگش قبل از تقسیم ارث باید ابتدا بدهکاری ها و دیون او را پرداخت کنند و بعد از آن ارث را به فرزندان می دهند.

مهریه هر چه هست باید از نظر مقدار معین و مشخص باشد تا اختلافی بین زوجین از این نظر حاصل نشود.

فراموش نکنیم که در فقه شیعه خانه پدری و املاک او ، ارث فرزندان است چرا که شاید آنها بخواهند خانه پدر را به عنوان یادگاری حفظ کنند و لذا زنان از اموال غیر منقول مثل خانه ، ارث نمی برند بلکه ارث زنان را از کل اموال محاسبه کرده و از اموال منقول مثل پول و سکه پرداخت می کنند. اما اگر مهریه زن مشخص باشد که از فلان ملک خاص به چه مقدار به او داده شود باید پرداخت شود.

راه حل ساده تر این است که مومنان برای زندگی راحت و با عزت همسرشان قبل از وفاتشان و در زمان سلامتی و نه در مریضی منجر به فوت ، خانه ای را به نام همسر می کنند تا اساسا داخل در ارث به حساب نیاید تا خدای نکرده کسی از وراث بخواهد به آن طمع کند.

نقل شده است که پیامبر مکرم اسلام به چند دلیل بچه ها را دوست داشتند که از میان آن ادله این بود که بچه ها نگران روزی فردایشان نیستند ؛ غم فردا را نخورید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۲۰ ۰ ۰ ۱۳۵

نخل ولایت ۹۹-۳-۲۰ ۰ ۰ ۱۳۵


🌼 این وضع جامعه اسلامی ماست؟ چطوری می تونیم به دختری که مدرک فلان مهندسی یا مدیریت یا... دستشه و داره برای کار دنبال استخدامی فلان اداره و سازمان و ... می گرده، بگیم این کارا مناسب شما نیست؟! آن وقت حق نداره بگه پس این 4سال یا 6 سالی که درس خوندم چی میشه...؟

در اکثر این خانواده ها بسیاری از موضوعات از قبیل قناعت و ساده زیستی و بچه داری و شاغل بودن و ... به هم گره خورده. مسئله من با شاغل بودن صرف نیست. مسئله من با غذای آماده و غیرآماده نیست. بلکه گفتم شاید نیاز باشد پیرامون سبک زندگی ای صحبت کنید که مجموعه ای از چنین افکاری در آن موج می زند. خصوصا زنان.

--------------------------------------------------

حرفتون درسته! نقش زن در خانواده بسیار زیاده اما نباید نقش خودتون را فراموش کنید. شما خودتان را اصلاح کنید و در محدوده خانواده و اطرافیان مشاوره بدهید. ان شاالله همین افراد مومن و متخصص جای خود را در جامعه باز خواهند کرد.

هر چه فرهنگ اسلامی در دل ما بیشتر ریشه دوانده باشد رفتارهای ما بیشتر با اسلام مطابقت خواهد داشت. بی دلیل نیست اگر در اول همه رساله های عملیه نوشته اند که مومنان باید اعتقادات خود را بدون تقلید و با پژوهش و تحقیق به دست آورند. نگاهی به جامعه بیاندازید ؛ هر کسی که کمی در اعتقادات خود تلاش کرده است سبک زندگی اسلامی تری اختیار نموده و هر کسی که اسلامش آبکی تر است و در اعتقادات کار نکرده به همان اندازه مقلد دیگران است و از اسلام دور.

همه مثال هایی که زدید ریشه در دین دارند. قناعت و ساده زیستی و بچه دار شدن و بچه داری و شاغل بودن همه و همه در فرهنگ اسلامی مطرح اند و ائمه راه مومنان را برای عبور از این مسائل نشان داده اند.

بحث روزی و قناعت و ساده زیستی ریشه در بحث توحید و رازقیت خداوند و حکمت الاهی دارد. اگر امروز خانواده ها از توالد فرار می کنند به این دلیل است که بحث رزاقیت خداوند برای آنان حل نشده است.

سبک زندگی دو حیثیت دارد. اول ، حیثیت اعتقادی و نظری ؛ و دوم ، حیثیت عملی و اجرایی. به نظرم مشکل ما بیشتر از جهت اعتقاد است. بیشتر ما فکر می کنیم که اعتقادات صحیحی داریم و خدای خودمان را می شناسیم و دینمان را باور داریم اما با یک شبهه یا سوال جدی دست هایمان بالا می رود.

اگر الله را پیدا کرده بودیم و ارزش کلماتش را می دانستیم حاضر بودیم حاصل دست رنج تمام عمرمان را بدهیم و فقط یک نسخه از کلمات و احادیث قدسی پروردگار متعال خطاب به رسولش را در شب معراج به دست می آوردیم. اما این کار را نمی کنیم چون این کلمات برای ما ارزشی ندارد.

حکایت تبلیغی: پارسال بعد از مطرح کردن نمودار نزولی باروری و کم شدن تولد در کشور از سوی مقام عظمای ولایت ، یکی از دوستان دانشجو که قصد ازدواج دارد و هر هفته عازم خواستگاری است می گفت: از شروط من برای انتخاب همسر همین است که نباید با بچه دار شدن مخالف باشند. من با کسی که قصد بچه دار شدن ندارد و یا حداکثر به دو  بچه آن هم در سنین بالا فکر می کند ازدواج نمی کنم!

حکایت تبلیغی: اردوی جهادی رفته بودیم به قائنات در خراسان جنوبی. به کارگاه آجرزنی رفته بودم و با کارگرها گپ می زدم. رئیس کارگاه اهل سنت بود و دوازده فرزند داشت جالب این بود که وام اشتغالش را کمیته امداد امام خمینی داده بود و تحت پوشش کمیته امداد بود! اما کارگرهایش شیعه بودند و همه حداکثر دو فرزند داشتند.

حکایت تبلیغی: چند سال پیش شب عید بزرگ غدیر در دانشگاه تربیت مدرس تهران دعوت داشتم. مراسم جشنی بود که به همت دانشجویان برقرار شده بود. در راه به این خاطر که دیر نرسم سوار موتور سیکلت شدم. راننده موتور سیکلت شیعه بود و اما فقط یک فرزند داشت. وقتی حرف را پیش کشیدم فهمیدم از وضع معیشت نگرانی داشته که به همین یک فرزند اکتفا کرده است.

پیامبر مکرم اسلام فرمودند: ً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى بِالسِّقْطِ : آیا نمی دانید که من به زیادی شما و تعداد شما حتی به خاطر فرزندان سقط شده تان ، بر تعداد امت های دیگر در روز قیامت افتخار و مباهات می کنم ؟

روزی فرزند به دست خداست. ما خودمان را کاره ای حساب کرده ایم که این گونه فکر می کنیم. امروز جوان سی ساله ای که سه فرزند داشته باشد در شهرها پیدا نمی کنید و این بر خلاف خواسته رسول خداست.

هر چه اعتقادات ما قوی تر شود نگاه ما به دین و دستورات آن عمیق تر و اجرایی تر می شود. نگاه ما به دین متاسفانه یک نگاه سطحی و عوامانه است. این که رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضوع سبک زندگی ابراز نگرانی کردند زنگ خطری در سطح دین داری مردم هم هست ؛ چون دین همان روش و سبک زندگی است.

اگر می خواهیم سبک زندگی افراد اسلامی شود باید فکر آنها اسلامی شود. فکر و اندیشه که اسلامی شد رفتار نیز تغییر می کند. علت تاکید علمای ربانی بر رساله عملیه همین است که رساله عملیه ، رفتارهایی مطابق این اندیشه ناب است.

در بعد اندیشه نیز باید تفکر عقلانی و تحقیقی را که در کتب استاد مطهری موج می زند ترویج کنیم. برای شروع همین کتاب داستان راستان را بخوانید و درباره هر داستانش فکر کنید. داستان جویبر و ذلفا یکی از داستان های عمیق این کتاب شریف است. من همین کارها را کرده ام. داستان راستان و دیگر کتب استاد شهید را دو یا سه بار خوانده ام.

نوشتن این جمله برای بنده افتخار است که نویسنده ، تمام این ها را مدیون عقلانیت اساتید بزرگواری همچون استاد شهید مرتضی مطهری و استاد محمد تقی مصباح یزدی و استاد علامه و مفسر قرآن کریم حضرت آیت الله جوادی آملی است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۱۶ ۰ ۰ ۲۰۱

نخل ولایت ۹۹-۳-۱۶ ۰ ۰ ۲۰۱


 

🌼 آیا اگه الان هم میخواستی بری خواستگاری و می دونستی قراره این همسر خوب نصیبت بشه یعنی یقین داشتی آیا اگه از شما تقاضای مهریه نسبتا بالا رو داشت قبول میکردی یا نه مرغ یه پا داره یا 14 تا یا کسی دیگه که معلوم نبود اولا به این اندازه دوسش داشتی ,دوستون داشت و وفادار به شما و خانواده بود من که اگه بدونم مردی نصیبم میشه که مومن واقعی باشه نه جانماز آبکش , بهم وفادار باشه ,اهل خانواده باشه ,با محبت و در کنارش احساس ارامش کنم , مهریه ام رو 14 تا گل رز میزاشتم

---------------------------------------------------

احسنت برشما ؛ وقتی کسی از چهارده تا شاخه گل رز به عنوان مهریه با یک مومن حرف می زند یعنی تایید و تاکید بر کافی بودن ایمان در امر ازدواج.

من هشت سال پیش اطلاعات امروزم را نداشتم. البته این را هم بگویم که از دوست داشتن و نگاه کردن و رفاقت قبل از محرمیت خبری نبود. ما عروس خانوم را بعد از عقد در حرم مطهر امام رضا دیدیم!!

شاید اگر من هم مثل جوان های امروز بودم و به خواستگاری می رفتم ، یک کلاه گشاد به اسم مهریه سرم می گذاشتند. جالب است بگویم که بنده و خانواده ام هیچ پیشنهادی در رابطه با مهریه چهارده سکه ندادیم. پدرم اگر پانصد سکه هم مطرح می شد به خاطر دختر و خانواده اش و رفاقتی که با ایشان داشت شاید قبول می کرد!

من آن روز بلد نبودم که می توانم مخالفت هم بکنم و یا محترمانه قید دختر را بزنم و یا با شوخی های خنده دار ، خواستگاری را به مهمانی شب نشین دو دوست قدیمی تبدیل کنم. چایی خواستگاری را هم که مد شده دخترها بیاورند و نمی دانم از کجا ، دایی خانوم آوردند و ما نوش جان کردیم!!

تفاوت سیصد سکه با چهارده سکه فقط و فقط خود خانوم بود و نه حتی پدر و خانواده اش. او خواسته بود که طبق نظر آقا رفتار کند و کرد. فکر می کنم بقیه پسرها هم مثل من بره باشند و اگر دختر و خانواده اش چشم شان را گرفته باشد کلاه خوب و گشادی بر سرشان برود.

پدر همسرم قبل از آمدن ما به خواستگاری و مطرح شدن خانواده ما ، به ایشان گفته بود: تمام مراسم های تو باید مانند خواهر بزرگترت باشد تا بین دو خواهر تساوی بر قرار شود ؛ هر دو مثل هم.

اما هیچ کدامش مثل خواهر بزرگ تر نشد! نه جهیزیه و نه مهریه و نه حتی سالن گرفتن و ماشین عروس و ... چون سبک زندگی این دو دختر متفاوت بود.

خانوم می گفت: من کتاب های نیمه پنهان ماه را خواندم و این کارها را کردم...

او همسر آینده اش را از امام رضا خواسته بود. مثل من!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۱۲ ۰ ۰ ۱۴۰

نخل ولایت ۹۹-۳-۱۲ ۰ ۰ ۱۴۰


 

🌼 شما همه رو به تعیین مهریه کم دعوت میکنید و عواقب مهریه زیاد رو بیان میکنید اما زمانی که همیشه سوء استفاده کنندگان وجود دارن، این ما هستیم که باید با فکر و بصیرت پیش بریم. این پسران ما هستند که باید جوری تربیت بشن که بافضیلت ها رو از کاسب ها تشخیص بدن. و اصلا هم سخته. یک نگاه ظریف و تربیت شده لازم داره.

---------------------------------------------------------

کاملا با شما موافقم. کار فرهنگی همین است !

باید از خودمان شروع کنیم ؛ از ازدواج خودمان و ازدواج فرزندانمان. باید به خودمان بگوییم : من همان کسی هستم که پیامبر اکرم دستور داد کلمات مرا به آیندگان برسانید و البته کلماتشان را روایت کنندگان به ما رساندند. باید به خودمان متذکر شویم که : من مقصد همه کلمات پیامبر اکرم هستم! من همان کسی هستم که به خاطر من شهید مطهری داستان راستان را نوشت! من یا جویبرم یا ذلفا! من باید خودم را اصلاح کنم.

 

بعد از اصلاح خودم حالا نوبت به اطرافیان است ؛ اما کو انسان تربیت شده؟ باید بدانیم بدون تربیت شدن و اصلاح خودمان نمیتوانیم کسی را تربیت کنیم. اما نباید گرفتار دور و تسلسل شد و حرکت و شروع به تهذیب را حواله به دیگران کرد. بانوان نمی توانند منتظر بمانند تا ابتدا مردها مهذب شوند. به نظرم نقطه شروع بانوان هستند. دشمن هم بانوان و دختران را هدف گرفته است. دختران اگر بی حیا بشوند حیا از کل جامعه می رود. دختران اگر یک سبک زندگی غلط را بپذیرند همه جامعه گرفتار آن سبک زندگی می شود و البته اگر به سمت صلاح بروند همه جامعه را با خود همراه خواهند کرد. از مثال های ساده تا پیچیده ترین مثال ها قاعده همین است. از مسواک زدن تا اعتیاد به دیدن تلویزیون و حجاب و عفاف همه و همه رفتارهایی است که مادران به فرزندان می آموزند.

 

از علت هایی که بنده و دیگر مشاوران دینی با ازدواج های دانشجویی مخالفند و روی خوشی به آن نشان نمی دهند این است که شناخت صحیحی از دو طرف دست نمی دهد. فرقی بین با فضیلت و کاسب نیست. باور کنید در باب مهریه بنده بخیل نیستم اما موارد فراوانی را دیده ام که نمی توانم سکوت کنم.

 

اما از شما یک سوال دارم:

اگر زن زن باشد و محبتش به شوهر ، واقعی و حقیقی باشد ، حتی اگر اخلاق شوهر اخلاق اسلامی نباشد ، آن شوهر چنین زنی را طلاق می دهد و بی وفایی می کند؟

کلام ما ، در جایی است که ، یکی از زوجین نقش خودش را درست و حسابی ایفا نکند. اگر زن زن نباشد خانه دیگر خانه نیست ؛ لانه است. اما اگر مرد مرد نباشد و توانایی اداره زندگی و جریان دادن محبت به همسر و سپس به فرزندان را نداشته باشد ، اهرم نفقه و فشار مهریه آیا توانایی جوش دادن این زندگی را دارند یا ندارند؟ نهایت داستان این زندگی زندان رفتن مرد است و جدایی! به همین خاطر بود که در ملاک های ازدواج ، بنده فقط و فقط روی ملاک ایمان تاکید می کردم چون اگر داماد محترم سیصد سکه هم در جیبش داشته باشد و همان شب زفاف تقدیم همسرش کند اگر مرد زندگی نباشد ، باز هم زندگی ادامه خوشی نخواهد داشت.

 

زندگی مادر بزرگ ها و پدر بزرگ های ما با مهریه زیاد جوش نخورده ؛ اما هر چه هست عجب خوب جوشی خورده است!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۰۸ ۰ ۰ ۱۲۹

نخل ولایت ۹۹-۳-۰۸ ۰ ۰ ۱۲۹


🌼 مهریه ضامن خوشبختی نیست اما گاهی از اوقات میتونه نگهدارنده بعضی از زندگیها در خیلی از مسائل باشه. به عنوان مثال، یکی از فامیل های ما اصلا از زندگیش راضی نیست و همه جوره با خانمش داره کنار میاد با اینکه از نظر من خیلی زندگیِ غیر قابل تحملی دارند از بدبینی و بد دلی و کم صبری و پر توقعی و غرور و حسادت و بی حُرمتی و .... بگیرید تا خیلی چیزهای دیگه، توی زندگیشون دیده میشه.
اما پسره بنده خدا فقط به خاطر اینکه توان پرداخت مهریه رو نداره و از اونجایی که خانمش حقوق خونده و تمام راه و چاه های گرفتن هر چه سریع تر مهریه رو، در صورت درخواست طلاق از طرف شوهرش بلده و حسابی حالش رو خواهد گرفت، طلاق نمیگره ازش(یعنی میترسه بیچاره).
اما همین زندگیه داغون داره سر و سامان میگیره (با هم مهربون تر شدن) اون هم با اومدن یه بچه. نه دوست داشتن و نه هیچ چیز دیگه غیر از، ترس از مهریه، باعث نشده بود که با هم بمونند و به این نتیجه ی خوب برسند.

---------------------------------------------------------------------------

من اینجوری فکر نمی کنم. زندگی ظرف چینی نیست که با بند زدن بشه کنار هم نگهش داشت. اتفاقا نه اون بچه و نه مهریه نمی توانند دیوار کج این زندگی را نگه دارند. مگر من و شما از این دیوارهای کج و بچه های طلاق در این جامعه نکبتی کم دیده ایم !

باید طرحی نو در انداخت تا زندگی آدم ها کنار هم از روی ترس و واهمه نباشد. نه ترس از مهریه و نه ترس از بی سرپرستی و بی خانمانی و نه ترس از آینده بچه!

به نظر شما ، این زن و شوهری که نه دوست داشتنی نه محبتی نه هیچ جیز دیگری بین شان نیست ، در خانه با هم چطور صحبت می کنند؟ به نظرتون احترام و ادب متقابل دارند یا نه؟ بچه ها در این زندگی چطور تربیت می شوند؟

واقعا گیر این زندگی ها در ایمان و زندگی مومنانه است. این زندگی تنها از زندان بهتر است!! زندگی نیست اما به جای زندان می شود تحملش کرد. به جای هم اتاق شدن با چند تا سبیلوی خلاف کار با یک زن بداخلاق ... هم اتاق شدن ، که گاه و بی گاه نیاز های حیوانی بشر دو پا به لطف هم اتاق شدن با ایشان رفع می شود.

این را هم فراموش نکنیم که در مورد زندگی مردم و روابط خصوصی آنها نمی شود به راحتی قضاوت کرد. مثلا مردم باورشان نمی شود که یک طلبه به همسر خودش محبت بکند یا دختر خودش را ببوسد و به پارک ببرد. از زیبایی های زندگی زناشویی این است که نیاز جنسی مرد او را به کنار همسرش می کشاند و قهر و دعواهای زن و شوهر حداکثر تا شب جمعه طول می کشد!

اگر به نیاز های جنسی مردان ، هنر و مهارت های خانه داری و شوهر داری زن و البته مهارت های زناشویی و محبت مرد را اضافه کنیم ، زندگی کسی به این بدی ها که تصویر کردید نمی شود. پس باید این مهارت ها را تمرین کنیم و زندگی خودمان را نقش اسلام بزنیم.

مهم این است که ما خودمان را با هیچ کس و هیچ خانواده ای مقایسه نکنیم چون از خلوت دیگران خبر نداریم. همه ی آحاد کم و کسری هایی دارند و من هم یکی از همه هستم. مهم این است که به جای اصلاح همسرمان به فکر اصلاح خودمان باشیم.

طرح سوال : شما در زندگی خودتان ، اگر به مشکلی بر بخورید ، همسرتان را به مشاوره می برید یا خودتان به مشاوره می روید؟

کدام روش زود تر و به تر جواب می دهد؟ :

روش اول: شناختن و تاکید بر کارهای درستم و سپس عوض کردن غلط های رفتاری خودم!

روش دوم: عوض کردن سبک زندگی بقیه به طور مثال همسرم مطابق نظر خودم  ؟

کدام بهتر است؟

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۳-۰۴ ۰ ۰ ۱۲۱

نخل ولایت ۹۹-۳-۰۴ ۰ ۰ ۱۲۱


 

🌼 شما یه جمله در جهت تشویق زنان برای اشتغال در بیرون از منزل بیارید، من صحبت شما رو قبول می کنم! منظور من شرایط عادی است نه کربلا و قضیه فدک!

کدوم زن اهل بیت بیرون از خونه کار می کرد؟ کدوم همسر مراجع تقلید بیرون کار میکنه؟ قرار نیست ما مفتون غربی ها بشیم

------------------------------------------------------------------------
شما بنده را می شناسید و میدانید من مفتون غرب نیستم. 

اما با اجازه شما چند سوال مطرح میکنم شاید به نقطه واحد برسیم:

آیا در تمام پست های گذشته بنده گفتم که همه بانوان باید در بیرون از خانه کار کنند؟ کار کردن بانوان یک واجب کفایی است که عده ای باید این واجب را به دوش بکشند. این واجب هم به این علت است که از اختلاط با نامحرم و مفاسد آن جلوگیری شود. آیا بنده گفتم که این واجب کفایی را شخص همسر شما باید انجام بدهد؟ نگفتم! چون واجب کفایی اهل خودش را دارد. همه بانوان اهل کار کردن بیرون از خانه نیستند اما همه هم اهل خانه نشینی و بچه داری نیستند. روحیه ها متفاوت است و البته این از جلوات و الطاف خداوند است.

ما نیاز به دندان پزشک بانو داریم یا نداریم؟ معلم چطور؟ مربی چطور؟ پرستار چطور؟ ماما چطور؟ فردا همسر خود شما اگر دندان درد گرفت غیرت شما اجازه می دهد که پزشکشان مرد باشد؟

امور بانوان را که نیمی از جامعه هستند باید خود بانوان اداره کنند.

آیا در مورد مفهوم کار در گذشته و امروز فکر کرده اید؟ اگر سری به روستاها زده باشید منظورم را متوجه شده اید. کار در زمان گذشته آن هم کار خانه ، کار بسیار پر مشغله ای بوده که یک نمونه اش پخت نان با تنور و هیزم است. من در روستاها این صحنه مشتق بار را زیر آفتاب داغ کویر لوت آن هم درماه مبارک رمضان و زبان روزه دیده ام. اما امروز بانوان شهر نشین گرفتار بی کاری جدی در خانه هستند. من کار کردن بانوان در بیرون از خانه را توصیه نمی کنم اما می خواهم به این نکات توجه کنید.

اما خطر مهمی که در سوال شما نمایان است اخباری گری است! آیا باید برای همه مسائل زندگی روایت برای شما آورده شود تا باور پیدا کنید؟ آیا باید از مرجع تقلید برای شما نمونه آورد تا یک رفتار را اثبات یا نفی کنید؟ من با سوال خاص شما کار ندارم بلکه این روش را نقد می کنم. همین الان در قم بهترین پزشک زنان شهر که ویزیت ایشان به این راحتی ها برای همگان فراهم نمی شود و مدت طولانی باید در صف باشید ، از خانواده ی مراجع معظم تقلید هستند! شاید با اشاره من ایشان را شناخته باشید اما به هر حال می خواهم بگویم بیت علما و مراجع نیز از این بانوان دانشمند و فعال در عرصه های اجتماعی و فرهنگی فراوان دارند!

قرآن و روایات ، محکمات و اصول زندگی بشر هستند و ما هستیم که باید در پناه فقه و علمای اسلام شناس ، فروعات احکام را استخراج کنیم. علاوه بر این نمونه های روایی در هنگام ضرورت نظیر فدک و کربلا نزد خود شما شناخته شده است.

نظریه ما در مورد نقش زن با نظریه غرب هیچ نسبتی ندارد و ما مفتون غرب نیستیم. اسلام ما اسلام ناب محمدی است و منطبق بر جهان بینی خمینی روح الله رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران است. در این نظریه جایگاه زن ، صندوق خانه منزل نیست همان گونه که جایگاه زن ، هرزه خانه و پاساژهای مد لباس هم  نیست.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۳۱ ۰ ۰ ۱۲۳

نخل ولایت ۹۹-۲-۳۱ ۰ ۰ ۱۲۳


 

🌼 همین الان یکی از فامیل های دور ما، برای سکه های کم هم، توی زندان به سر میبره در حالیکه از همسر دوم یه بچه هم داره،کار میکرد و مهریه زن اول رو میداد ولی الان زندانه. از زن اولش پرسیده بودند که چرا رضایت نمیدی بیاد بیرون تا لااقل بیشتر کار کنه و بهت مهریه پرداخت کنه؟ جواب داده بود که دیگه پرداخت مهریه برام مهم نیست، نمیخوام بیرون از زندان باشه و شبها کنار همسرش بخوابه.
این یعنی که مهریه بهانه ای بوده برای ترسوندن پسر و فریاد زدن برای اینکه هنوز تو رو میخوام ، مهریه رو گذاشتم اجرا تا شاید به خاطر ترس از مهریه به سمتِ من برگردی، اما کار از کار گذشته. چون پسر دیگه مهری از اون به دل نداره. دختر هم که اینو فهمیده دیگه مهریه براش کمرنگ شده.
و ایــــــــــن یعـــــــنی مـــــهری که در دل باشه مهمتر بوده ، اما داره انتقام میگیره (روشی که در منش انسان های مومن وجود نداره).که آهای آقا من هم میتونستم برات خوب باشم اگر بهم فرصت دوباره میدادی اگر ....
این هم یه جور دوست داشتنه، دوست داشتنه دوست داشتنی نیست اما بعضی ها اینجوری همدیگرو دوست دارن.

-------------------------------------------------------

زن و مرد مثال اجزای تشکیل دهنده ساختمان هستند. هیچ ساختمانی از ملات خالی یا آجر خالی ساخته نمی شود. زن و مرد باید ساختمان زندگی را با هم بسازند و آجرها در میان ملات ها قرار بگیرند و سفت شوند. بزرگ ترین اشتباه یک زن این است که برای محکم کردن ساختمان زندگی اش نقش خودش را عوض کند و دیگر ملات نباشد. زن اگر آجر شود در ساختمان هیچ چسبندگی نخواهد داشت.

 

باور کنید مشکل امروز جامعه ما همین هاست و داروی این مرضی ها هم همین کلمات. زن و مرد باید خودشان باشند و نقش محوری خودشان را عوض نکنند. زن اگر محبت نداشته باشد مرد ابدا به او نیازی نخواهد داشت. چون آن زن مثل ملاتی شده است که خاصیت چسبندگی ندارد. یک کارگر ماهر چنین ملاتی را که سیمان مناسب نداشته باشد و بیشتر شن و ماسه است تا سیمان ، دور می ریزد و در ساختمان کار نمی کند. این زن دیگر خاصیت خودش را از دست داده است. چون دوست داشتن را به بدترین روش ممکن فریاد زده است.

قرار بود ازدواج کنیم و با هم ساختمان زندگی مشترکمان را بسازیم اما زمانی که یکی کم کاری کند یا پایش بلغزد ما نیز انسان قبلی نیستیم.

در کارگاه آموزشی مهارتهای ازدواج یکی از خواهران می گفت: آیا در میان پسرهای امروز جامعه کسی مثل شهید منوچهر مدق هست تا همسر من باشد؟ در جوابش گفتم: چرا همیشه طرف مقابل ما باید خوب باشد تا ما خوب شویم؟ چرا باید به ما محبت بکنند تا بتوانیم محبت بکنیم؟ چرا ملات بودنمان را فراموش می کنیم و می خواهیم آجر باشیم؟

 

نظریه ازدواج مجدد هم مثنوی مفصلی است که باید در سر فرصت به آن پرداخت اما همین قدر بدانید که کوتاهی در اکثر موارد از سوی زنانی بوده است که وظایف طبیعی و فطری زناشویی را به درستی انجام نداده اند. امروز زنان ما برای شوهرشان نیستند. کمتر زنی داریم که در طول سال مثل مراسم های جشن و عروسی برای شوهرش ظاهر شود. مخاطب من در این جملات زن ها هستند. باور کنید حل مشکل هزره های خیابان گرد و بد حجابی و خانه های فساد و فروش بی حد و حصر مواد آرایشی و ... همه به دست بانوان است. اگر مردها قدمی به سوی صلاح بر ندارند این فقط بانوان هستند که می توانند جامعه را درمان کنند. البته هر دردی داروی خودش را دارد. گاهی با امر به معروف و نهی از منکر دختران آرایش کرده ای که یک دلسوز کلامی به نرمی به آنان نگفته است گاهی با تربیت صحیح فرزندان چون همه این جوانان در خانه ای رشد کرده اند و گاهی با محبت به همسر و سیر کردن دل و دیده او که اگر مرد در خانه اش قرمه سبزی همسر را نخورد در گوشه خیابان خودش را با بندری سیر می کند!!

مهارت های زندگی همین هاست و ما دقیقا زمانی به مشاوره ی دینی نیاز داریم که نزدیک است یک خطا ، زندگی ما را ویران کند. اخلاق داروی همین مریضی هاست و استاد اخلاق یا مشاور دینی ، آن ناخدا یا عقل منفصلی است که بیرون از وجود ماست اما راهنمای کشتی وجود انسان می شود.

 

خاطره تبلیغی: روز آخر اردو بود و قطار به تهران نزدیک می شد. یکی از بانوان محترم اردو با آشفتگی مرا خواست و تقاضای وقت مشاوره داشت. از قضا این خانوم برای شوهرش بپا گذاشته بود و کلاغه خبر آورده بود که در نبود یک هفته ای خانوم ، شوهرش زیر آبی رفته است. من با راست و دروغ بودن حرف کلاغه کاری ندارم. من با بپا گذاشتن برای همسر و نبودن اعتماد بین زوجین نیز کاری ندارم. من با اردوی یک هفته ای و مجردی خانوم های متاهل هم کاری ندارم ؛ اما همه نگرانی ام این است که حالا که بعد از یک هفته تنها گذاشتن همسر به خانه بر می گردد ، کاری کند یا حرفی بزند که دیگر ملات زندگی چسبندگی نداشته باشد. نگرانی من این است که ملات چماغ شود و زندگی آفت زده را به آتش بکشد. اگر آب وارد خانه شد باید جلوی آب را گرفت نه اینکه شیشه ها را هم شکست و مهریه را هم به اجرا گذاشت و به خانه پدر بازگشت. من اشتباه شوهر آن خانوم را نفی نمی کنم ؛ من نگران کسی هستم که از من مشاوره خواسته است و اگر مثل شوهرش مرتکب یک اشتباه جدی شود هیچ پایه ای برای این خانواده دو نفره نمی ماند و همه ساختمان فرو می ریزد.

 

خوبی کردن در مقابل خوبی حداقل کاری است که می شود انجام داد. اخلاق زمانی اخلاق است و جلوه می کند که طرف مقابلمان بد اخلاقی کرده باشد. اکثر ما ، بداخلاق هایی هستیم که جرات نشان دادن واقعیت لجن خودمان را نداریم و از روی ترس و انفعال خوش اخلاقی می کنیم. اما اگر به ما بدی شود ، در اولین فرصت افعی بودن خودمان را نشان طرف مقابلمان می دهیم. اکثر ما اخلاق را حتی بو نکرده ایم چون مهریه یا ازدواج مجدد را برای روز مبادا کنار می گذاریم و دقیقا همان روزی که باید اخلاق میانجی گری کند می خواهیم با مهریه یا ازدواج مجدد زهرمان را بیشتر به شوهر یا همسر بداخلاقمان نشان بدهیم.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۲۷ ۰ ۰ ۱۰۲

نخل ولایت ۹۹-۲-۲۷ ۰ ۰ ۱۰۲


🌼 آدم ها نباید اشتباهات خودشون رو به پای همه چیز بنویسند ما در مورد زندگی این فرد چیزی نمیدونیم و اینجاست که قضاوت خیلی مشکل میشه پس نباید یکطرف را سریعا محکوم کنیم. آیا این دختر خانم داستان که دوباره ازدواج کرده با همسرش مشکل داره یا نه؟ یه احتمالی هم باید تو ذهنمون بزاریم که شاید این آقا پسر هم خطاهایی داشتند در اینصورت قضاوتمان منصفانه تر میشود و دیگر این موضوع رو به مهریه زیاد و این جور مسائل ربطش نمیدیم در فامیل خودمان چند نفر هستند که با وجود مهریه زیاد و با توجه به اینکه نمیخواستند زندگی مشترک رو ادامه بدهند مهر را حلال و جان را آزاد کردند نمونه بارزش دختر عمه بنده که پس از چند روز که به مسافرت رفته بود وقتی داخل خانه میشود شوهرش را همراه زنی نامحرم و ناشناس میبیند و مهرش را حلال میکند و از شوهر نا لایقش جدا میشود پس اینجاست که داستان گونه ای دیگر میشود نمونه دیگه میتونم زندگی پدر و مادرم رو مثال بزنم پدر بنده مقدار خیلی جزئی حدودا همان 14 سکه را مهر مادر کردند اما پس از چند سال زندگی مشترک میتوانم به جرائت قسم بخورم بیشتر مال و اموال پدرم از خانه و ماشین و مغازه به نام مادرم هست و مادر نیز دوباره همه را به پدر بخشیدند و به پدر برگرداندند بنده مفهوم واقعی مهریه را همین میدانم و بس و اینجاست که زندگی قشنگ میشود و همه چیز امن وامان

---------------------------------------------------------------

من دقیقا روی همان مثال خاص دست گذاشتم. چون بیماری مهریه در جامعه ما دقیقا در چنین مثال هایی واضح می شود. آن دختر که ازدواج کرده پس چرا باید مهریه زندگی نکرده را از شوهرش بگیره؟ اگر دقت کنید این خانوم فقط نصف مهریه را که البته طبق فقه مقدس اسلام حق شرعی اوست دریافت می کند. یک بانو زمانی نصف مهریه را طلب کار است که دخول صورت نگرفته باشد پس او هرگز وارد خانه شوهر نشده است و در همان ایام محرمیت کار به طلاق کشیده است! و حالا آن بانو به عنوان یک دوشیزه ازدواج کرده اما شوهر سابقش مصداق کامل آش نخورده و دهان سوخته است.
 

پدر شما حق دارد که با اموال خودش هر کاری دوست دارد بکند و ما بخیل نیستیم اما نباید میان مباحث خلط کنیم. مهریه یک بحث است و اینکه مرد می تواند اموال خودش را به همسرش هدیه کرده و خانه یا ملک به نامش بزند داستان دیگری است. نوش جان مادر شما !

 

در فقه اسلامی انواع متنوعی از طلاق داریم که اسم آنها برای این مباحث لازم نیست اما طلاق دختر عمه شما نوعی از طلاق است که همسر مهریه خودش را می بخشد و جانش را خلاص می کند که در عرف و ضرب المثل می گویند: مهرم حلال ؛ جانم آزاد. کلام ما در این بخش هم نیست چرا که امثال دختر عمه شما با بخشیدن مهریه خود را از یک عمر زندگی پر حاشیه نجات می دهند.

 

من از شما می خواهم با دقت در مثال مادر و دختر عمه خودتان ، که البته مثال های خوبی برای شرایط خاص مهریه بود ، یک لحظه به مثال آن برادر محترم توجه کنید تا نکته دقیق کلام در نظرتان فوت نشود:

 

آیا آن دختر که الان در خانه شوهر جدیدش به سر می برد نمی توانست مانند مانند دختر عمه شما عمل کند و زندگی یک جوان و آینده او را به خاک و خون نکشد؟ به نظر شما این زن با شوهر دومش چنین کاری نمی کند؟ چه قدر این احتمال وجود دارد که پول زیر زبانش مزه نکند و زندگی شوهر دومش را نیز با یک زلزله ده ریشتری به ویرانه تبدیل نکند؟ آیا مهریه در زمان ما وسیله ای برای یک اخاذی حرفه ای و قانونی تبدیل نشده است؟ زن نیاز به تامین اجتماعی و پشتوانه دارد اما آیا هیچ بیمه ای نظیر مهریه می تواند از جیب یک نفر و به بهای تمام جوانی بر باد رفته او ، زندگی این زن را تامین کند؟

 

مهریه از جایگاه دینی خودش خارج شده است. من نمی توانم به این انحراف مهر تایید بزنم. من فقط می توانم با جوان های مومن صحبت کنم تا آنان با سر در چنین چاه عمیقی نیفتند.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۲۳ ۰ ۰ ۱۱۶

نخل ولایت ۹۹-۲-۲۳ ۰ ۰ ۱۱۶


۱ ۲ ۳ ۴ ... ۱۲ ۱۳ ۱۴

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری