تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۱۳۵ مطلب با موضوع «متاهلان» ثبت شده است

🌼 چرا وقتی این پسر مذهبی ها میان خواستگاری اولین چیزی که براشون مهمه کار نکردن زنه .فقط رو این موضوع گیر دارن شدید . بابا ما دخترهای مذهبی اگر همسرمون رو دوست داشته باشم بخاطر اون هر کاری می کنیم حتی ممکنه محل کارمون رو هم ترک کنیم ولی اینی که اول کاری می زنن تو ذوق آدم. خیلی آدم اذیت میشه واقعن .. بابا جان ما شیوه رو بلدیم نمی گیم که زن باید تا 7 شب سر کار باشه ما که تا حالا رفتیم باور کنید خطا نکردیم پدرمون هم از اون جایی که به ما اعتماد داره ما رو فرستاده سرکار باور کنید با چادر تو خیلی محیط های کاری آدم الگو میشه حواسمون هست که گناه هم نکنیم ..باور کنید بارها دیدم وقتی دینم رو رعایت می کنم و ناز و کرشمه زنانه هم در محیط کار چون ندارم احدی از آقایون جرات ندارن حتی نگاه کنن .. اونم حتی وقتی کار اداری هم دارن می ترسن ...من قبول دارم که طبق گفته حضرت زهرا (س) زن پاک زنی است که نه به نامحرمی نگاه کند و نه نامحرمی به وی نگاه کند .. بله قبول ولی این به اون زن هم بستگی دارد .. باور کنید ما در محیط کار بیشتر دافعه داریم ..اون زن هایی که مشکل پیدا می کنن یا بخاطر محیط های کاریشون هست و یا بخاطر ناز و اداهای خودشونه ....

----------------------------------------------------------------

اگر یادتان باشد نوشته بودم که باید دخترها پسرها را بشناسند. هر چه این شناخت کلی نسبت به این موجود ناشناخته بیشتر بشود بهتر می توانید او را پیش بینی کرده و سپس کنترل کنید. پسرها وقتی مومن باشند خصوصیات خاص تری پیدا می کنند. این خاص بودن به معنی بدی نیست اما به هر حال خاص می شوند. به طور مثال غیرت در مرد مومن ، از نشانه های ایمان اوست. هر چه مرد مومن ایمانی قوی تر داشته باشد غیرتش بیشتر است و البته هر چه ایمان نخ نماتر باشد غیرت مرد هم رنگ و رو رفته تر می شود.

غیرت به معنی غیر زدایی است. مرد غیور کسی است که اغیار را به حریم خودش راه نمی دهد. این غیرت مردان مومن به حدی است که آنان را وادار می کند روی حجاب همسر از موی سر تا حجم بدن یا مثلا حرف زدنشان یا راه رفتنشان حساس باشند. شاید تعجب کنید اگر بدانید مومنان غیور صدای همسر را عورت می دانند و از این که نامحرمی صدای همسرشان را بشنود خجالت کشیده و حیا می کنند. لذا در مورد ائمه ی اهل البیت که الگوی مومنان و اسوه آنان هستند اوج مصائب و سختی ها جایی است که بر خلاف غیرتشان نسبت به ناموس و همسرانشان اتفاقی افتاده باشد.
 

شما اگر به این نکات توجه کنید این حساسیت مردان جوان را حمل بر ایمانشان کرده ، غیرت مردان را دژ محکمی خواهید دید که شما را از هرگونه گزند حفظ می کند. در روایات اسلامی برای زنانی که بر غیرت مردانشان صبر کنند و سختی های این ویژگی را به جان بخرند ثواب های خیره کننده ذکر شده است:

 

قَالَ اباعبدالله علیه السلام :َ قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: ثَلَاثٌ مِنَ النِّسَاءِ یَرْفَعُ اللَّهُ عَنْهُنَّ عَذَابَ الْقَبْرِ وَ یَکُونُ مَحْشَرُهُنَّ مَعَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وسلم؛

امام صادق علیه السلام فرمودند که رسول خداوند که درود خداوند بر او و آلش باد فرمودند: سه گروه از بانوان هستند که خداوند متعال عذاب قبر را از آنان برداشته و البته که حشر آنان با فاطمه زهرا دختر آخرین فرستاده خداوند محمد مصطفی است؛

 

 امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى غَیْرَةِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ وَهَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا یُعْطِی اللَّهُ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ یَکْتُبُ لِکُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ عِبَادَةَ سَنَةٍ ؛

این سه گروه این زنان هستند: اول ، زنی که بر غیرت شوهرش صبور باشد. دوم ، زنی که بر بداخلاقی زوجش صبر کند. سوم ، زنی که مهریه اش را به شوهرش ببخشد که خداوند به هر یک از این زنان در عوض این کارشان اجر هزار شهید عطا کرده و برای هر یک از آنان اجر عبادت یک سال را می نویسد.

 

به هر حال غیرت مردان مومن ریشه در ایمانشان دارد چرا که مولای متقیان در وصف این ویژگی می فرمایند: غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ کُفْرٌ وَ غَیْرَةُ الرَّجُلِ إِیمَانٌ ؛ غیرت زن کفر است اما غیرت مرد ایمان است. اینکه زن زن دیگری را در حریم خودش راه ندهد و تعدد همسر را برای همسرش نپذیرد ، کفر است ؛ چون حلال خداوند را حرام می داند ؛ اما غیرت مرد که نمی خواهد مرد غریبه در حریمش وارد شود نشانه ایمان است.

 

قبول دارم که پسرهای جوان راه و رسم نیک صحبت کردن با دختران را نمی دانند حتما تجربه شان اندک است و هر چه این تجربه بیشتر باشد بهتر صحبت می کنند اما به هر حال بپذیرید که اگر از همین ابتدا نسبت به اختلاط همسرشان با نامحرمان و حضورشان در جامعه امروز حساس نباشند این علامت خوبی نیست.

پیامبر اکرم خود را غیورتر از پدرشان ابراهیم می دانستند و می فرمودند: کَانَ إِبْرَاهِیمُ غَیُوراً وَ أَنَا أَغْیَرُ مِنْهُ وَ جَدَعَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا یَغَارُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ ؛ ابراهیم نبی غیور بود اما من از او غیورتر هستم و خداوند قطع کند بینی کسی را که نسبت به مومنین و مسلمانان غیرت نداشته باشد. این غیرت معنایی بسیار  وسیع تر از امور خانوادگی دارد و غیر زدایی را در تمام امور مومنان و مسلمانان شامل می شود.

 

صفت غیرت به اندازه ای بلند مرتبه است که حتی به خداوند نیز نسبت داده می شود. به عنوان نمونه در حدیث است که: َ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ فَمَا أَحَدٌ أَغْیَرَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش ؛ به درستی که خداوند متعال ، حرام را حرام کرد و حدود را مرز قرار داد ، پس احدی غیرتمندتر از خداوند بلند مرتبه نیست چون او از سر غیرتش فواحش را حرام کرده است.

 

متاسفانه ده ها سال است که حرکت مرموز فرهنگی دشمن در کشور ما غیرت مردان را نشانه رفته و آن را صفتی مذموم معرفی می کنند. اما داستان بر خلاف این است.

اگر می بینید که بعد از بحث فراوان در مورد کار کردن بانوان و محاسن آن برای گروهی از آنان و البته آن هم برای رفع نیاز خود بانوان ، باز هم عده ای از خوانندگان محترم و مومنان غیور نمی خواهند که همسر آنان این امور را متکفل شود و دل خوش ندارند که همسرشان از اول صبح تا غروب آفتاب در دفتر اداره یا کارخانه جات ، مشغول امور دنیا و کسب درآمد باشد به خاطر غیرتشان است. این صفت مدح شده ی مومنان است.

 

حکایت تبلیغی: زمانی که تهران بودم و هنوز به قم هجرت نکرده بودم در مسیر خانه ما پارک خلوتی بود که اوباش آن را محل مناسبی برای امور خلاف قانون و اخلاق یافته بودند. مقید بودم مسیرم را جوری تعیین کنم که به اندازه حرکتم در پارک و به اندازه دقایقی پارک برای اوباش و انجام حرام ناامن شود. روزی دو جوان نامحرم را دیدم که از شرح حالشان ناتوانم. رو به پسرک بی حیا کردم و گفتم: دوستش داری؟ خودش را کمی جمع و جور کرد و سری تکان داد و فهماند که بله. گفتم: دروغ می گویی! چون اگر محبت داشتی غیرتت اجازه نمی داد او را در پارک دستمالی کنی! اگر دوستش داشتی از پدرش خواستگاری می کردی! اگر من به تو اعتراض میکنم به این خاطر است که برای این دختر مثل مادر و خواهر خودم احساس غیرت می کنم! ...

 

حکایت تبلیغی: پارسال ، یک ظهر جمعه در مترو بودم که دختر بد حجابی با نگرانی وارد واگن قطار شد. لحظاتی بعد با دیدن من ، سریع به من نزدیک شد. احساس خطر می کرد. بعد از چند لحظه خودش را به یک وجبی من رساند و آرام اما با اضطراب گفت: حاج آقا اگر کسی مزاحم یک دختر بشه حکمش چیه؟ برای پیدا کردن جواب اطراف را نگاه کردم ؛ متوجه جوان شروری شدم. رو به دخترک بی پناه کردم و آرامش کردم و آرام و شمرده در گوشش گفتم: اگر شما حجابتون را کامل رعایت می کردید این عوضی به شما طمع نمی کرد!

 

داخل واگن مرد غیوری بود که عازم نماز جمعه بود. این را از سجاده اش و لب ذاکرش فهمیده بودم. با اشاره ای از آن مرد مومن خواستم که در همین ایستگاه بعدی آن جوان نااهل را از قطار پیاده کند تا با قطار بعدی به راهش ادامه بدهد. به ایستگاه که رسیدیم جوان مقاومت کرد و در قطار ماند. نزدیک ایستگاه سوم که شدیم از دختر خواستم تا پیاده شود و با قطار بعد به مسیرش ادامه بدهد تا ما ، با آن پسر هم سفر شویم. دخترک آرام شده بود. دوباره که دختر را دیدم نشناختم ؛ در گوشه قطار چادرش را هم سرش کرده بود!! 

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۱۹ ۰ ۰ ۱۲۸

نخل ولایت ۹۹-۲-۱۹ ۰ ۰ ۱۲۸


🌼چرا خانوم های امروز، زن بودن رو عار میدونن و دنبال کارای مردانه اند؟ تا بگن ما هم هستیم؟ مگه زن بودن و مادر بودن خجالت داره؟

-----------------------              -----------------------

🌼 نه خیر آقا ! زن ها زن بودن رو عار نمیدونند:

از اون جایی که مردها وظیفه مرد بودنشون رو انجام نمیدند زن ها خود به میدان آمده اند تا بلکه خود بتوانند گلیم خود را از آب بکشند بله بنده نیز با بعضی کارهای کاملا مردانه توسط خانم ها مخالفم از جمله رانندگی اتوبوس و... اما همیشه این طور نیست شما جامعه ای رو تصور کن که معلم و استاد زن نداره,مامای زن نداره ,پرستار زن نداره,ارایشگرزن نداره ,خیاط زن نداره,نظافتچی زن نداره,متخصص علوم ازمایشگاهی زن نداره,و بسیار شغل زنانه دیگر البته باید بگم که مثلا اصلا لازم نیست وزیر زن داشته باشیم ,سفیر زن داشته باشیم ,رئیس جمهور زن داشته باشیم ,مکانیک زن داشته باشیم ,راننده ماشین سنگین زن داشته باشیم ولی لازمه زنها رانندگی خودرو سواری بلد باشند

---------------------------------------------------------

حتما از جنگ نرم و سبک زندگی شنیده اید. برای اینکه فضای بحث روشنتر بشود با اجازه شما بین چند موضوع تفکیک می کنم تا حکم هر کدام را جدا بررسی کنیم:

1- کارهای سخت و مردانه نظیر مکانیکی و تعویض روغنی و ترانزیت کالا و ...

2- کارهای خاص بانوان نظیر باروری و نقش مادر شدن و تربیت فرزندان و مامایی

3- کارهایی که هم مردان و هم زنان هر دو توانایی انجام آن را دارند و در انجام کار جنسیت انجام دهنده کار موثر نیست.

4- کارهایی که اگر مردان انجام دهند بهتر است اما از یک زن نیز بر می آید.

5- کارهایی که اگر زنان انجام دهند بهتر است اما از یک مرد نیز ساخته است.

مطمئنا همه خوانندگان محترم درباره حکم قسم اول و دوم با هم متفق و هم نظرند که کارهای خاص مردان و زنان باید توسط همان گروه انجام شود و به هیچ عنوان نباید بار آن بر دوش گروه دیگر سنگینی کند. حتی غسل و کفن کردن اموات کاری است که گروهی باید آن را به صورت واجب کفایی انجام دهند چه از زنان و چه از مردان. اما متاسفانه ما در همین بخش هم دچار گرفتاری فرهنگی هستیم. با صد هزار تاسف باید عرض کنم که زنانی را سراغ دارم که برای زایمانشان حتی ، پزشک معالج خود را مرد اختیار کرده اند!!

 

جنگ نرم یعنی اینکه دختر جوان ما باروری و مادر شدن را که وظیفه طبیعی آنان است ، وظیفه و تکلیف خودش حساب نمی کند! و عروسک باربی لاغرتر و خوش اندامتر از هر زمانی در دست بچه های ما به نفع استکبار با ما می جنگد و گلوله های مخفی اش قلب دخترکان ده ساله ما را پاره می کند. به نظر من باید این بخش را خود زنان مومن مدیریت کنند و سامان بدهند. در جامعه اسلامی ما به اندازه لازم به زنان کارشناس و دانشمندی در این رشته ها نیاز داریم تا یک زن مومن با خیال راحت برای انجام امور خاص زنان و خانواده به آنها مراجعه کند چون این امور ، امور خاص بانوان است و هیچ دلیلی ندارد که یک مرد در این عرصه قدم بگذارد. حضور در این بخش واجب کفایی است و در صورت نبودن تعداد مورد نیاز جامعه ، باید افرادی به نحو واجب عینی این امور را انجام دهند مثل غسل و کفن اموات یا زایمان و ...

 

اما درباره حکم قسمت سوم می توانم عرض کنم که حضور زنان در جامعه در این حالت نیاز برابر به مرد یا زن ، لازم و ضروری نیست چون این بخش را می توان در بخش مباحات دین و جامعه جای داد. به عنوان نمونه می توانم به تاکسی عمومی یا فروشندگی فروشگاه های کوچک و بزرگ اشاره کرد. بودن یک زن در این عرضه ها ضرورتی ندارد و مردان می توانند این امور را انجام دهند. علاوه بر این هر فرصت شغلی برای یک مرد باعث می شود که او به ازدواج اقدام کند و گلیم همان زن را برایش از آب بیرون بگشد! زن زمانی به بیرون کشیدن گلیم از آب نیاز دارد که تنها باشد و هیچ نفقه دریافت نکند. اگر با نظر دقیق به فعالیت های بانوان در جامعه بنگریم اکثر مشاغل آنان هم اکنون از قسم سوم است که مردان می توانند متکفل آن شوند. به نظر شما جنسیت در منشی گری مطب پزشک و نه خود امر پزشکی موثر است؟ امور باجه داری بانک ها را چرا باید یک بانو متکفل شود؟ سختی این گونه کارها را تجربه کرده اید؟

موارد قسم سوم میان زن و مرد فی نفسه نسبتی برابر دارد اما اگر تصدی این مشاغل باعث کوتاهی و نقصان در انجام وظایف مادری و همسری گردد مسلما شارع مقدس راضی به آن نیست. یا اگر باعث اختلاط نامشروع زن و مرد نظیر نگاه حرام و یا هزار جور مفسده ای شود که در جامعه شاهد آنیم مسلما حرام است. به دست آوردن فرصت شغلی برای زنان یا مردان امری مباح است و در صورت بی کار شدن پسری نمی توان در مورد آن حکم به حرمت کرد اما همه عزیزان باید بدانند که شغل دار شدن یک پسر ، تشکیل خانواده و ازدواج او را هم زمان به همراه خواهد داشت بر خلاف زمانی که یک دختر صاحب همان کار باشد. به نظر بنده باید در جامعه فرهنگ شود که در شرایط مساوی کار را به پسرها بدهند تا به صورت هم زمان هم مشکل کار و هم مشکل ازدواج حل شود.

 

قسمت چهارم اموری است که مستحب است مردان آن را انجام دهند و البته حضور زن در این بخش مکروه باشد. این بخش همان قسمتی است که آقایان مومن با حضور بانوان در آن بیشتر مخالف هستند. اختلاط های غیر ضروری زن و مرد یا لطمه عاطفی به فرزندان و ... همه از اموری است که این کراهت را در ذهن متدینان بیشتر ساخته است.

 

قسم پنجم بر خلاف قسم چهارم برای حضور بانوان مستحب است اما برای مردان کاری ناپسند و مورد کراهت است. بانوان عرصه هایی دارند که اگر خودشان ، فرد لایق انجام آن را داشته باشند چه بهتر که یک بانو به انجام آن بپردازد ؛ اما از باب ضرورت و ناچاری مردان آن را انجام می دهند. مثلا تدریس در دبیرستان های دخترانه یا کرسی های دانشگاه یا کلیه امور آموزشی که اگر یک استاد زن موجود باشد ارتباط آموزشی ، عقلی و عاطفی بهتری با شاگردان خود برقرار می کند تا یک استاد مرد. بنده در کلاس های خودم با بانوان این کراهت را لمس کرده ام. به هر حال اگر معلم یا استادی از میان بانوان موجود باشد ، بهتر بلکه لازم است کار را به آنان سپرد. و حداقل خود بنده معترفم که حضور یک مرد حتی مسن در کلاس بانوان مناسب نیست.

 

سوال من از شما دوستان و از همه موافقان و مخالفان کار کردن بانوان این است که با کدام یک از این پنج قسم مخالف هستید؟

ما نمی توانیم قسم اول و دوم را تعطیل یا جابجا کنیم. چون عده ای باید متکفل آن امور باشند. جالب این است که همین دوستان متدین ما و البته همین مخالفان کار کردن بانوان اگر همسرشان دندان درد بگیرد نمی توانند و خوش ندارند همسرشان را به مطب پزشکان مرد بفرستند. فراوان دیده ام که متدینین غیور تمام شهر را برای یک دندان پزشک ماهر اما زن ، زیر و رو می کنند تا همسرشان و لو ساعتی اندک در حضور نامحرم معذب نباشد. از کلاس درس گرفته تا مطب دندان ، همه این عرصه ها باید به وسیله خود بانوان پر شود. از نظر دین اسلام و اسلام شناسان زمان شناس معاصر ، زن مومن باید همه این عرصه ها را پر کند و همه این کارها را انجام دهد تا نیازی به هیچ اختلاطی بین مردان و زنان نباشد.

 

فاطمه زهرا که درود خداوند بر او باد چه خوش فرمود که: بهترین حالت برای زن زمانی است که نه او مردی را ببیند و نه مردان او را ببینند:

 

ِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: کُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ: أَخْبِرُونِی أَیُّ شَیْ‏ءٍ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ؟ فَعَیِینَا بِذَلِکَ کُلُّنَا ! حَتَّى تَفَرَّقْنَا.

علی علیه السلام می فرمایند که: ما نزد رسول خداوند بودیم که فرمودند: به من خبر بدهید که چه چیز برای زنان بهترین است؟ اما همه ما مردان در جواب دادن به این سوال درمانده شدیم! تا اینکه متفرقمان کرد.

 

 فَرَجَعْتُ إِلَى فَاطِمَةَ علیها السلام فَأَخْبَرْتُهَا بِالَّذِی قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَّا عَلِمَهُ وَ لَا عَرَفَهُ .

من به نزد فاطمه زهرا بازگشتم و به ایشان خبر دادم به آن چیزی که رسول خداوند به ما فرمودند و کسی از ما جواب آن را نمی دانست و معرفت به آن داشت.

 

فَقَالَتْ وَ لَکِنِّی أَعْرِفُهُ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ. حضرت فاطمه زهرا فرمودند: اما من جواب را می دانم! بهترین حالت برای زنان این است که آنان مردان را نبینند و البته مردان نیز آنان را نبینند!

 

 فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و اله فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ سَأَلْتَنَا أَیُّ شَیْ‏ءٍ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ؟

بعد از شنیدن جواب فاطمه زهرا به سوی مسجد و مکان رسول خداوند بازگشتم و به ایشان گفتم: ای رسول خداوند! از ما پرسیدید که چه چیز برای زنان بهترین است؟

 

 خَیْرٌ لَهُنَّ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ.

پاسخ سوال شما این است که : بهترین حالت برای زنان این است که مردان آنان را نبینند و آنان نیز مردان را نبینند.

 

 فَقَالَ مَنْ أَخْبَرَکَ؟ فَلَمْ تَعْلَمْهُ وَ أَنْتَ عِنْدِی! فَقُلْتُ: فَاطِمَةُ.

رسول خداوند پرسیدند: چه کسی تو را از جواب با خبر کرد؟ در حالی که تو جواب را نمی دانستی و البته که تو در نزد من بودی! پس به ایشان گفتم: فاطمه جواب را یادم داد.

 

 فَأَعْجَبَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی.

رسول خداوند از جوابم که جواب فاطمه زهرا بود خشنود شدند و با تعجب فرمودند: به درستی که فاطمه پاره ای از من است.

 

معنی این روایت به فرموده استاد علامه جوادی آملی این است که زن در پناه اسلام نباید پستو نشین باشد. زنان جامعه اسلامی باید تمام امور مربوط به خود را خودشان انجام دهند تا در نتیجه مردان نامحرم را ابدا نبینند و مردان نامحرم نیز ابدا آنان را نبینند.

 

متاسفانه برخی ، حدیث را به گونه ای معنا می کنند که زن باید به گونه ای خانه نشین شود که هیچ کس او را نبیند و او هیچ کس را نبیند اما توجه نمی کنند که اگر گروهی از خود زنان این امور را متکفل نشوند زنان بیشتر به ناچار گرفتار اختلاط با مردان می شوند. لازم است که بانوان همه امور خود را انجام داده و متکفل شوند تا بهترین جدایی و تفکیک جنسیتی عاقلانه و مورد رضایت خداوند صورت گرفته باشد. در این حالت زن در متن جامعه است اما در معرض گناه نیست. زن هم درس می خواند و هم درس می دهد. هم بارور می شود و هم به زایمان کمک می کند. هم ثروت تولید می کند و هم ثروت خودش را خرج می کند. زن بدون گناه همه عرصه ها را فتح می کند اما در جای خودش و نه در جای مرد و کارهای مردانه.

 

اگر به اسلام عمل شود زن زن خواهد بود.  

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۱۳۹

نخل ولایت ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۱۳۹


 

🌼تو رو به خدا آنقدر از مهریه 14 تا صحبت نکنید به شخصه خیلی ناراحت میشم آقایون خیلی پر رو شدند اکثرا آدم های نالایقی هستند که از چرخ سواری فقط بوق زدن یاد گرفتند شما فقط خودتونو میبینید و همسرتون که 14 تا سکه مهریه ایشون کردید ولی شما نباید از پسرها بخواهید که حرف 14 تا سکه رو بزنند مگه واقعا یه دختر اونم یه دختر مومن، محجبه ، با عفت و با حیا تو جامعه امروزی ما که هر کی به هرکیه قیمت داره البته تقصیری هم ندارید شما خودتون مرد هستید و باید وکیل مدافعشان باشید مهریه باید عرف باشه 100_200 عرف جامعه ماست آخه این 14 تا سکه دیگه چه صیغه ایه زنها قشر آسیب پذیر جامعه هستند درسته مهریه ضامن خوشبختی نیست اما تو جامعه کنونی ما که به یه دختر مطلقه به دید جنایتکار نگاه میشه آیا نباید یه پشتوانه ای داشته باشه دختر یکی از فامیل هایمان بعد از چند سال زندگی و بزرگ کردن بچه های شوهر لامذهبش و رها کردن او و فرزندانش توسط شوهر از خدا بی خبر پول ناچیزی به همسر داد و رهایش کرد حالا اون زن بیچاره با نان پختن و فروش در بین فامیل و تمیز کردن خانه دیگران امرار معاش میکند این چه قانونی است که میگوید دخترک جوان با هزار امید و ارزو به خانه بخت برود تمام سرمایه اش را که بکارتش است را از دست بدهد شوهرش هوایی شود 14 سکه را دور سرش بتاباند و برود که برود شما این فرمول 14 تا سکه را برای همه تجویز نفرمایید زیرا پسرهای لامذهب و از خدا بی خبر زیاد هستند

-------------------------------------------------------------------------------

برای تبیین دقیق نظر اسلام توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:

1- نگه داری فرزند بعد از طلاق بر عهده مرد است. بچه به پدرش ملحق می شود و نفقه و هزینه های او بر عهده پدر است. کودکان شیرخوار و دختر بچه ها مدتی پیش مادر خواهد بود اما آنان نیز باید با پدر زندگی کنند تا مادر اسیر بچه ها نباشد.

2- از نظر اسلام همه باید ازدواج کنند و ما نباید فرد مجردی در جامعه اسلامی داشته باشیم. ازدواج سنت پیامبر ماست و باید همه آن را اجرا کنند.

3- اسلام برای اینکه بعد از طلاق زن اسیر بچه ها نباشد فرزند را به پدرش می سپارد تا مرد اگر سر و گوشش هم جنبید اسیر بچه هایش باشد اما امروزه با فرهنگ سازی خلاف فطرت و عاطفه سازی مصنوعی شیطانی غلط برای مادران ، آنها را به نگه داری بچه ترغیب می کنند.

4- از عواملی که مردها ازدواج مجدد را دوست دارند فرار کردن از زیر بار مسئولیت است اما اسلام مسئولیت فرزندان را حتی بعد از طلاق به پدرها داده است.

5- قانون نمی تواند و نباید مخصوص گروهی خاص باشد. جاهلان امت پیامبر هم باید روزی بفهمند که هر وقت از داخل جیبشان مطلبی به اسلام افزوده اند همان افزوده باعث انحراف از دین خدا و فساد در آن شده است.

6- ما باید بیاموزیم که اسلام را آن گونه که هست بیاموزیم و همان گونه که هست اجرا کنیم. زیاد و کم کردن به قانون اسلام داغ تر شدن کاسه از آش است.

7- من وکیل مدافع اسلام هستم نه مردها. من زندگی مومنانه را تجربه کرده ام و به همین خاطر همگان را به این سبک زندگی دعوت میکنم. چرا من نباید بقیه را به این سبک زندگی دعوت کنم؟ آیا اسلام عیب دارد؟ آیا این قوانین توانایی اجرا ندارند؟ آیا ما نیستیم که اسلام را باید معرفی کنیم اما به جای معرفی اسلام هواهای نفسانی عده ای جاهل را پذیرفته و اجرا کرده ایم؟

8- فامیل شما باید از طریق بزرگترهای فامیل بچه ها را برای پدرشان بفرستد و خودش هم اگر اهل زندگی هست و ریگی به کفش ندارد هر چه زودتر باید ازدواج کند. کار کردن شرافت مندانه هم برای هیچ کس عار نیست اما عار این است که اشتباهات خودمان را اصلاح نکنیم و در عوض قانون را طبق هوای نفسمان تفسیر کرده و تغییر دهیم.

9- فامیل شما اگر ازدواج کرده بود نیازی به کار کردن در خانه افراد نداشت چون نفقه اش بر عهده شوهرش بود. اما ما ندانسته گاهی می خواهیم تامین اجتماعی خوبی از جیب دامادها برای بانوان تشکیل بدهیم! مهریه تامین اجتماعی نیست بلکه هدیه عقد است!

10- تامین اجتماعی بانوان در درجه اول پدر و سپس شوهر و بعد از همه آنها فرزند است. زندگی زن محبت محور است و در هر مرحله از زندگی یک حامی جدی دارد که نفقه اش را بپردازد. زن زمانی تنها می ماند که محبت کردن را فراموش کند. پدر و شوهر و فرزند در سه مرحله مختلف این نقش را بر عهده دارند. پس نگران حامی نداشتن بانوان نباشیم. فراموش نکنیم که در صورت نبودن هر یک از این سرپرست ها ولی و جانشین او کار او را انجام خواهد داد. به طور مثال در صورت نبودن پدر ، وصی او امور خانه همسر و فرزندانش را مدیریت خواهد کرد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۱۱ ۰ ۰ ۱۳۳

نخل ولایت ۹۹-۲-۱۱ ۰ ۰ ۱۳۳


🌼 آیا عشق قبل از ازدواج هم در اسلام جایی داره؟
آیا اسلام این اجازه رو به یک دختر و یا پسر مومن میده که قبل از ازدواج عاشق بشه؟

شما کتابهای همسران شهدا رو معرفی فرمودین، الآن زندگی شهید مدق و همسرشون،شهید چمران و همسرش،شهید همت و همسرش و ... همه از یک عاشقی شروع میشه. حالا یک جایی خود شهید عاشق خانمی میشه، یک جایی هم خانم عاشق شهید میشه. اسلام از طرفی پروروندن عشق یک جنس مخالف رو در دل مومن، گناه میدونه و این مساله رو مورد مذمت قرار میده،اما از طرفی هم میگه: اگر کسی عاشق بشه و عشقش رو بروز نده، شهید محسوب میشه. آیا این عاشقی، معشوق خاصی رو مد نظر داره(فقط مربوط به عشق به ائمه و خدا و ... میشه) و مخاطب خاصی داره یا در مورد عشق دختر و پسر نسبت به هم ، هم صدق میکنه؟ و این که این دو تا موضوع چطور در کنار هم قرار می گیرن و توجیه میشن؟اصلا آیا اسلام جایی برای دل انسان ها قرار داده؟ یا نه ، همیشه باید با دل (نفس) مخالفت کرد و همش تو کار تهذیب نفس بود؟
اگر بر اساس همون ملاک ایمان، عشقی به وجود اومده باشه و شخص مقابل رو بر اساس ایمان قوی که در او مشاهده کردیم به عنوان همراه مناسب و بال پروازی برای رسیدن به خدا ببینیم، و احتمال ازدواج هم وجود داشته باشه، پروردن و فکر کردن به این عشق زمینی ، قبل از ازدواج ، گناهه؟مشکل داره؟موجب دوری از خدا میشه؟
به هر حال همه انسانیم،دل داریم،درسته که باید مراقبت کرد و دچار چنین مسائلی نشد،اما اگر یک وقتی لغزشی صورت گرفت و عشقی به وجود اومد،باید چی کار کرد؟

--------------------------------------------------------------------------------------

ما در زبان عربی ماده ع ش ق را داریم اما این ماده و سه حرف اصلی آن در روایات ما کم به کار رفته و در قرآن حتی یک مورد هم از این ماده استفاده نشده است. البته از ماده محبت و مودت و... استفاده شده است که معنایی نزدیک به این ماده دارند. لذا از شما می خواهم از این پس همه ما به تبعیت از کتاب و سنت از لفظ محبت استفاده کنیم.

اساس ازدواج و زندگی زناشویی بر محبت گذاشته شده است. انسان موجودی عاطفی است و محبت لب و اساس زندگی او را شکل می دهد. حتی در سخت ترین شرایط زندگی و در فشار کار و کارخانه باز محبت است که انسان را سر پا نگه می دارد ؛ محبت به گیاهان و حیوانات ؛ محبت به جهان آفرینش و همه زیبایی های عالم ؛ محبت به آفریدگار زیبا و حکیم سراسر گیتی ؛ محبت به دیگران ؛ محبت به ضعفا و پیران ؛ محبت به هم نوعان ؛ محبت به جنس مخالف ؛ محبت به همسر و سپس فرزندان.

محبت فصل انسانیت است چون اگر آدمی در دلش محبتی نداشته باشد حیوانی متحرک است و در عاقبت ، از سنگ سخت تر و بی خاصیت تر می شود. اسلام آمده است این محبت ها را جهت بدهد ؛ رنگ و رو بدهد ؛ شکل و محتوا بدهد چون انسان بدون محبت انسان نخواهد بود. اما باید پرسید محبت به چه و که !؟ و تا چه اندازه و چه حد !؟

پیامبر مکرم اسلام فرمودند: حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ : برای من از دنیا سه چیز را محبوب گردانیده اند: اول از همه زنان و سپس عطر و البته قرار داده اند روشنی چشم مرا در نماز.

در این دنیای تیره و تار ، کسی یا چیزی ارزش دوست داشتن ندارد. اما اگر چیزی یا کسی ارزش دوست داشتن داشته باشد زنان هستند. پیامبر بر در دلش ایستاده است و کسی را بدون اذن خداوند راه نمی دهد اما می فرماید که این سه را محبوبم قرار داده اند. اگر خداوند راضی نبود من این سه را محبوب قرار نمی دادم. عطر تناسبی با عالم پایین و زمین تیره ندارد. عطر آسمانی است پس دوست داشته می شود. و نماز که خودش فرمود : َ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ : من از نماز سیر نمی شوم. من چنان نماز را دوست دارم که سیری از او را نمی شناسم!

اسلام دین محبت است اما محبت صحیح و در چهار چوب قانون. ممکن است بگویید مگر محبت هم قانون بر میدارد؟ می گویم بله! مومن خواسته های دلش نیز در چهارچوب قانون است. قانونی که محبوب اصیل و بی نهایت ملکوت وضع کرده است. مومن چون خدا را دوست دارد بر دربازه دلش می نشیند و تمام دوست داشتنی ها را بررسی میکند تا مطمئن شود غریبه ای درخانه دلش لانه نکرده است.

امام رضا علیه السلام را در حال خوردن خرما دیدند در حالی که با اشتهای کامل میل می کردند ؛ علت را جویا شدند ایشان فرمودند: َ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ کَانَ تَمْرِیّاً وَ کَانَ عَلِیٌّ تَمْرِیّاً وَ کَانَ الْحَسَنُ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ تَمْرِیّاً وَ کَانَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ تَمْرِیّاً وَ کَانَ أَبِی تَمْرِیّاً وَ أَنَا تَمْرِیٌّ وَ شِیعَتُنَا یُحِبُّونَ التَّمْرَ لِأَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ طِینَتِنَا وَ أَعْدَاؤُنَا یَا سُلَیْمَانُ یُحِبُّونَ الْمُسْکِرَ لِأَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ : من خرما را دوست دارم چون تمام پدرانم خرما را دوست داشتند و شیعیان ما هم خرما را دوست دارند چون از طینت ما خلق شده اند ؛ اما دشمنان ما مست کنندگان را دوست دارند چون آنان از شعله ی بلند و سوزنده آتش خلق شده اند.

محبت چنین تاثیری دارد که مومن به خاطر محبت اولیائ دینش به چیزی ، آن شئ را بیشتر و بیشتر دوست می دارد. از زمانی که شنیدم فاطمه زهرا به انار علاقه داشته اند ، انار را هزار برابر بیشتر دوست دارم همان گونه که خرما را ؛ این تاثیر ایمان و محبت است. َ اساسا ایمان همین مرز بندی میان دوست داشتن و دوست نداشتن است:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِیمَانِ هُوَ؟  فَقَالَ : وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغضْ ؟ آیا ایمان چیزی جز حب و بغض است؟ نیست!

 

اینکه در ازدواج از ایمان دم میزنم به همین خاطر است. چون مومن برای مومن دوست داشتنی است و به خاطر ایمانشان دوست داشتنی های شبیه به هم دارند اگر چه عین هم نیستند.

من به خاطر ایمانم چونان پیامبر اکرم تمام زن ها را دوست دارم چون زن اساسا دوست داشتنی است ؛ اما سوال اینجاست که آیا می توان به هر زنی چونان همسر خود محبت کرد؟ من بر اساس انسانیتم به همه موجودات عالم محبت دارم اما آیا این دوست داشتن ها به یک میزان اند؟ آیا حد و مرزی ندارند؟ اگر خطری برای ایمان من وجود داشت چنین محبت کردنی به صلاح من هست؟ آیا پرداختن به یک شخص خاص که در بحث ما یک جوان مومن همه چیز تمام است ، برای ایمان من و ایمان او خطر ساز نیست؟ آیا شیطان در کمین ایمان من و او نیست تا هر دو ما را آلوده کند؟

واقعا حاج همت دوست داشتنی است و هر مومنی از زن و مرد اگر او را بشناسد او را دوست خواهد داشت حتی بعد از شهادتش ؛ اما سوالم در شکل محبتی خاص و پروراندن این محبت در ذهن و سپس فکر کردن به او است که یک دختر جوان در تخیلاتش گرفتار می شود؟

مسلما چنین تخیلاتی به صلاح دختر نیست همان گونه که پسران نیز با چنین تخیلاتی به پرتگاه گناه می روند. اگر آن جوان مومن او را برای ازدواج نخواهد آن دختر چه حال و روزی پیدا می کند؟ همه این ها خطر است برای آن دختر.

 

حکایت تبلیغی: در اردوی دانشجویی راهیان نور دختر جوانی نامه ای به من داد. نوشته بود که از یکی از پسرهای دانشکده و فعالان دانشجویی و خادمان اردو ، خوشش آمده و یک دل نه صد دل عاشق شده است. از خود آن پسر پرس و جو کردم متوجه شدم که او دختر عمه اش را می خواهد و قصد ازدواج با دیگران را ندارد!

 

افتادن عشق و علاقه به دل انسان ، به دست دل بیچاره نیست اما مبادی آن و مقدماتش به دست خود ماست. چشم ها را کنترل کنید. به هر چیزی که چشمتان افتاد خیره نشوید و سریع چشم بردارید و دل بکنید ؛ حتی از لواشک فروشی کنار خیابان. همین تمرین های ساده است که انسان را قوی می کند. هوای نفس دشمن انسان است نه دوست او. با نفس مخالفت کنید. این مخالفت با هوای نفس پایان ندارد چون پایان دادن به مخالفت همان و زمین خوردن همان.

 

اگر به هر حال این محبت به غلط در دل آمده مثل داستان گوهرشاد ، دلتان را متوجه مبادی والاتر و بالاتر بکنید. عشق فقط برای خداوند و دوستان او معنا پیدا می کند و جز اولیاء خداوند که پیامبر اکرم و ائمه اطهار باشند کسی لایق چنین محبتی نیست.

 

شیطان دشمن ماست. او قسم خورده است که ما را از رسیدن به مقصود نهایی که همانا ذات مقدس پروردگار است باز دارد. شیطان اگر شما را به نگاه حرام هم مبتلا نکند همین که دل شما را از محبت غیر خداوند پر کند پیروز میدان است. راه طولانی است و هر کسی در میدانی و رتبه ای زمین می خورد. امتحان همه یکی نیست. داستان یوسف در قرآن به همین علت با این آب و تاب بیان شده که خطر این موضوعات برای جوانان بسیار زیاد است پس بترسید و این افکار را از ذهنتان بیرون کنید.  

 

مرحوم آیت الله مجتهدی می فرمودند: ای جوان ها برای دلتان در بسازید تا هر کسی به دلتان وارد نشود. یک درب خوب و آهنی. برای ما پیر مردها که دلی نمانده. شما جوان ها به فکر خودتان باشید!

 

اما بعد از ابراز علاقه مردی مومن به شما و خواستگاری رسمی او از ولی شرعیتان و انشاء عقد شرعی ، حالا می توانید با اراده و تصمیم خود ، تمام دلتان و وجودتان را متوجه شوهر مومنتان کنید. عقد شرعی همان مرزی است که بعد از آن خطری برای شما نیست. حالا می توانید دربی که برای دلتان ساخته اید را باز کنید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۱۱-۲۹ ۰ ۰ ۱۹۰

نخل ولایت ۹۸-۱۱-۲۹ ۰ ۰ ۱۹۰


🌼 ما خانم ها چه جوری می تونیم همسرمون رو فقط برای خودمون نگه داریم؛ یعنی جوری نشه که بعد از چند سال زندگی و با داشتن فرزند خدایی ناکرده بهمون خیانت کنه و بره سراغ زن دیگه ای چون ما تو فامیل چند مورد این جوری داشتیم و این مسئله فکر مرا بد جوری درگیر کرده.

--------------------------------------------------------------------------------------

سوالی کردید که باید تحمل شنیدن خیلی از مسائل را داشته باشید:

1- زنان باید مرد را آنگونه که هست و نیازهایش را آنگونه که هست بشناسند تا بتوانند او را برای حداقل هشتاد سال زندگی مشترک همراهی کنید.

2- زن همسر است نه مادر چون اگر پسر ، مادر می خواست تا ابد پیش مادرش می ماند و ازدواج نمی کرد. زن همسر است نه خواهر و عمه و خاله و ... چون هیچ کدام چنین نسبتی با مرد ندارند. زن همسر است نه رفیق چون اگر رفیق برای نیازهای عاطفی مرد کافی بود ، مردها خوشی با رفیق بودن را ، به بودن با کسی دیگر ، عوض نمی کردند. زن همسر است لذا پرستار نیست ؛ ماشین ظرف شویی و رخت شویی هم نیست. زن باید همسر باشد تا مرد همیشه او را بخواهد و برای با او بودن هزینه بدهد.

3- زن در خانه قرار نیست جای ماشین رخت شویی یا ماشین ظرف شویی را پر کند. زن باید زن باشد تا تنها قطعه خالی در زندگی یک مرد ، که هیچ جای گزینی جز او نیست ، بوسیله زن پر شود. اگر مردی چنین نیازی نداشته باشد به هیچ وجه به همسر نیاز ندارد و در نتیجه ازدواج نمی کند و سپس تمام وسایل مکانیکی زندگی مدرن ، کارهای او را انجام می دهند اما هیچ وسیله ای جای خالی یک زن مهربان را در خانه برای یک مرد سالم پر نمی کند.

پس مراقب باشید هیچ کاری و هیچ حادثه ای این نقش شما را کمرنگ نکند. گرفتاری های روزانه و اجاره خانه و قرض و قسط و بچه و فیلم ها و سریال های شبانه تلویزیون ، نباید شما را از پرداختن به این نقش بی توجه کنند.

4- خودتان را برای استقبال از همسر آماده کنید. بچه ها را آرام کنید تا همسرتان به محلی برای آرامش پا بگذارد. خانه مسکن است و مسکن یعنی محل سکونت و آرامش.

5- سعی کنید اولین برخوردتان بهترین برخورد باشد. اگر لیست خرید شما را نخریده است به رویش نیاورید. اگر گوجه های له و گندیده را در پاکت خریدش انداخته اند و او خرید خوبی نکرده است هیچ انتقادی نکنید. نگذارید خستگی یک روز دوندگی و خرید و گرانی با انتقاد تلخ شما همراه شود. شما باید فرشته آرامش باشید.

6- ممکن است بگویید این نکته ها چه ربطی به سوال من از شما دارد! اما باور کنید که داستان همین جاست و اشتباه خانوم ها در همین نکات کوچک است. مراقب زبانتان باشید. اگر سلام نکرد شما سلام کنید. اگر نخندید شما بخندید. اگر ترش رویی کرد شما زندگی را شیرین کنید.

استاد علامه آیت الله جوادی آملی میفرمودند: مرد در زندگی مثل آجر و سیمان و تیرآهن است. اما زن ملات است. مرد عقل است و زن عاطفه. ساختمان از آجر و ملات با هم ساخته میشود و نه از ملات تنها یا آجر تنها. شما در زندگی ملات باشید. مردها آجر هستند و تیرآهن. انتظار ملات بودن از آنها نداشته باشید. اگر او ناراحت بود شما نباید ناراحتی کنید. شما ملات خانه هستید نه آجر و تیرآهن. مراقب باشید نقش شما نباید با آجر عوض شود چون ساختمان بالا نمی رود و خراب می شود.

7- اگر شوهرتان به چای علاقه دارد حتما چایتان آماده باشد. همین آماده بودن چای نشانه ای برای محبت بیشتر است. محبت باید از طرف شما آغاز شود تا او ادامه دهنده باشد. از او انتظار فوران نداشته باشید. فضای جامعه و ترافیک و گرانی و ... اعصاب و روان او را خط خطی کرده اند. شما باید آرامش کنید.

8- همیشه لباس کارتان در آشپزخانه را با لباس استراحت و خواب جدا کنید. لباس شما نباید بوی روغن سرخ کردنی بدهد! عوض کردن لباس یا شستن هر چند روز یک بار لباس اسراف نیست.

9- توجهتان به بچه ها باعث کم توجی شما به شوهر نشود. بسیاری از بانوان ما بعد از تولد بچه و علاقه بیش از حدشان به فرزند تازه وارد ، شوهر را طلاق عاطفی می دهند و تمام فکر و ذهن خود را متوجه بچه تازه وارد می کنند. ورود هووی تازه وارد و توجه نکردن شما به شوهر باعث می شود شوهرتان از بچه هم دلگیر شود. بچه ای که هیچ گناهی ندارد.

10- در سنین بالاتر نیز مراقب بچه ها باشید. گاهی مراقبت های مومنانه مادران عزیز ، باعث می شود که لباس های مورد علاقه شوهرانشان را به خاطر بچه ها خصوصا پسرها به تن نکنند. اما نمی دانند که شوهر دلش برای همان لباس های سال های اول زندگی تنگ شده است.

11- نقش زناشویی خودتان را برای شوهر به بهترین وجه انجام دهید. هیچ توجیه و مانعی نباید بین شما و نیازهای جنسی شوهرتان فاصله بیاندازد. زن باید برای شوهرش نقش خاص زناشویی را کامل و تمام و کمال به جا آورد تا چشم و دل شوهرش سیر باشد. اگر میتوانید اتاق خوابتان را از بچه ها جدا کنید تا هیچ مانعی برای تخلیه و اظهار راحت نیازهای جنسی شوهر نباشد. گاهی شوهر خجالت می کشد که لباس شما را کم کند. این باید شما باشید که هر شب با کمترین پوشش خودتان را به همسر ارائه بدهید و انتخاب را به او حواله بدهید. اگر او میل داشت باید بتواند بدون کمترین حس خجالت یا تعارف به شما و بدنتان دست پیدا بکند.

از پیامبر مکرم اسلام نقل شده است که در معنی تمکین و وظیفه زنان نسبت به شوهرانشان فرموده اند:

لَا یَحِلُّ لِامْرَأَةٍ أَنْ تَنَامَ حَتَّى تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَى زَوْجِهَا تَخْلَعَ ثِیَابَهَا وَ تَدْخُلَ مَعَهُ فِی لِحَافِهِ فَتُلْزِقَ جِلْدَهَا بِجِلْدِهِ فَإِذَا فَعَلَتْ ذَلِکَ فَقَدْ عَرَضَت: 

زن تا خودش را بر شوهرش عرضه نکرده نباید بخوابد! و عرضه کردن زن بر شوهر به این است که تمام لباسهایش را برکند و با شوهر در یک لحاف جمع شود تاجایی که پوست او به پوست شوهر بچسبد. 

نقش خاص زناشویی در این نگاه نقطه قوت و کمال زن است. چون او شوهرش را از همه لغزش گاه ها حفظ کرده است و بین خودش و شوهرش مانعی قرار نداده و البته در مقابل پروردگار وظیفه شرعی خودش را انجام داده است.

12- هر خواسته ای که شوهر در خلوت ها از شما دارد را انجام دهید. از او خجالت نکشید. خودتان را به او بسپارید و البته فراموش نکنید که حیا برای بیرون از این اتاق است. نگذارید خواسته ای در دل او باقی باشد که نزد شما دست نیافتنی باشد. همه بدنتان را در اختیارش بگذارید. با این کار حرص شیطانی او تقلیل می یابد و آرامش پیدا می کند.

13- بعد از چند سال زندگی با همسرتان شما به میزان نیاز او به شما و فاصله زمانی اش علم پیدا کرده اید. نگذارید این فاصله از مقدار طبیعی مقاربت بین خودتان بیشتر شود. اگر به هر دلیل مثل مسافرت یا آمدن مهمان یا ... فاصله ای ایجاد شده بود با ذکاوت زنانه خودتان او را برای انجام غسل جنابت به حمام بفرستید. 

14- اگر به این دستورهای عاطفی خصوصا دستور پیامبر مکرم اسلام عمل کنید در رفتار شوهرتان به یک تغییر جدی و البته با محبت فوق العاده مواجه می شوید که بخاطر راضی کردن او در نیازهای جنسی است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۱۱-۱۷ ۰ ۰ ۱۵۰

نخل ولایت ۹۸-۱۱-۱۷ ۰ ۰ ۱۵۰


🌼 آقایون خیلی مغرورن!؟
هیچ کدوم ابراز محبت نمیکنند!؟
من که مجردم ولی کسانی که متاهل هستند اکثریتشان از بی مهری نالانند!
ازتون خواهش می کنم روی این نکته بیشتر تاکید کنید

------------------------------------------------------------------------------------

1- تاکید بنده بر ایمان بی دلیل نیست. انسان مومن اوصافی دارد که در دیگران کمتر یافت میشود. مومنان به زنان و فرزندانشان محبتی الاهی دارند و هر چه بر ایمانشان افزوده شود این محبت بر زن و فرزند افزایش می یابد. تمام مشکل ما با این بی ایمانی یا رقیق شدن رنگ وبوی ایمان در زندگی هاست.

2- ظاهر هم ملاک نیست تا عده ای از خوانندگان مثال نقضشان بر این مطلب ، مذهبی هایی باشد که زنان خود را چون گل نگه داری نمی کنند. ظاهر مذهبی نشانه ایمان قلبی کسی نیست. افراد از روی اعمالشان وزن می شوند و جرم و سنگینی اعمال به ایمان افراد است. هر چه ایمان بیشتر باشد نماز و روزه و اعمال افراد کیفیت بهتری می یابد.

3- اما از طرف دیگر دخترانی که خواننده این متون هستند نباید ترس خیالی و موهومی را در ذهنشان بسازند که مردهای این دوره و زمانه محبت نمی دانند! فراموش نکنیم که لسان تجربه لسان اثبات است یعنی مطلبی را که تجربه شده میتوان بیان کرد اما آزمون نشده را نمی توان نفی کرد و گفت : مردان امروز چنین و چنان هستند یا محبت نمی دانند.

4- انکار نمی کنم که در جامعه امروز ، مردانی که محبت نمی دانند فراوان داریم ؛ مردان بی ایمان فراوان داریم ؛ مردانی که زن را ریحانه و گل بهاری نمی دانند فراوان داریم اما همه این گونه نیستند.

5- از طرف دیگر گاهی محبت به معنی افراطی خاصی اراده می شود که از خداوند بخاطر آن معنا به خداوند پناه می بریم. برخی از زنان کم ایمان یا غیر مومن از شوهرانشان می خواهند که به جای بندگی خداوند ، آنها و فرامینشان را اطاعت کنند و شوهر بیچاره را چون چهارپایی می خواهند که سواری بدهد و ناله نزند!

باور ندارید ?! سری به فامیل خودتان و اطرافیانتان بزنید و نمونه های فراوان این عفریته های شیطانی را مشاهده کنید. بسیاری از مردان مومن ایمانشان را به خاطر همین زنان از دست داده اند و مرتکب کبائر الاهی می شوند. چه بسیار مردانی که وظایف شرعی خودشان را انجام نمی دهند و علت اصلی در این داستان زنان شان هستند. به واقع زنان معبود آنها هستند و توسط مردان و شوهران بی ایمانشان پرستیده می شوند.

گرفتن رشوه یا دزدی های خرد و کلان به بهانه رفاه زن و بچه یا فرار از جنگ و شرکت نکردن در جهاد واجب در طول جنگ هشت ساله به بهانه محبت به این زنان و سرپرستی آنان یا پرداخت نکردن خمس واجب و در نتیجه خوردن مال حرام به بهانه چراغی که به منزل رواست ، نرفتن به حج واجب که برای هر فرد در تمام عمرش فقط یک بار واجب است به بهانه دوری از خانواده یا ندادن پول به عرب ها ، پرداخت نکردن زکات و صدقات واجب به فامیل و نزدیکان فقیر به خاطر چشم غره خانوم ، فرستادن پدر و مادر پیر به خانه سالمندان به بهانه های واهی و البته درخواست همسر بی ایمان و نداشتن اراده بر کنترل پوشش آنان و خدشه دار کردن عفت عمومی توسط این زنان و ... که اگر مجال بیان باشد صدها گناه دیگر قابل شمارش که مسبب اصلی آن زنان هستند.

6- در روایات اسلامی روایات فراوانی داریم که مردان را از مشورت با زنان نهی میکند و حتی گاهی به مومنان می گوید با زنان مشورت کنید و حتما مخالف خواست زنانتان عمل کنید که قطعا به چنین زنانی اشاره دارد.

7- من از شما سوال میکنم: آیا زنان مومن کمبود محبت هایی از این جنسدارند؟ آیا به شوهران زنان ضعیف الایمان حق نمی دهید؟ و آیا زنان مومن با شرکت همسرشان در جنگ و جهاد یا پرداخت خمس یا صدقات واجب به فامیل نادار مخالفت میکنند؟ آیا زنان مومن همسرانشان را تحت فشار میگذارند که آنان برای راحتی دنیایی آن زنان دست به دزدی از بیت المال یا اخذ رشوه بزنند؟ واقعا زنان مومن آسمانی های روی زمین اند.

8- محبتی که مومنان به همسرانشان می کنند نمونه ندارد اما این محبت ها به خاطر حیا و عفاف مومنانه آنها علنی نمی شود و در خلوت آنهاست و در مقابل چشمان غریبه نیست. احساس امنیتی که همسران مومنان از آینده خودشان دارند به مراتب بیشتر از دیگران است.

9-کسی که ازدواج نکرده و به صرف شنیده ها سوال می پرسد لسانش لسان تجربه نیست. لسان تجربه برای کسی است که متاهل شده است. اما در مورد محبت ندیدن زن ها باید گفت: چون زن ها دو نوع هستند، این محبت ندیدن هم دو نوع است:

اول ، محبتی که یک زن مومن از همسرش انتظار دارد و البته حق اوست چون شوهرش چه مومن و چه کافر وظیفه دارد او را محبت ورزد. محبت کردن تا این حد و به اندازه ای که مخالفت خداوند در آن نباشد نیکو و پسندیده است.

دوم ، محبتی که یک زن غیر مومن به اسم محبت و در پوشش علاقه و محبت ، از شوهر انتظار دارد اما در باطنش مخالفت با خداست ؛ و این انتظارهای بی مورد شوهر را به انجام کبائر وادار می کند. مردان مومن محبتی که مخالفت خداوند را در پی دارد ابراز نمی کنند. به نظرم بیشتر کسانی که شما این کلمات را از آنان می شنوید این چنین کمبود محبت هایی دارند.

به حول و قوه الاهی در آینده نزدیک روش های محبت به زنان و فرزندان در تعالیم اسلامی را در صورت خواست آقایان مطرح کرده و شرح خواهیم داد ان شاالله.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۱۰-۲۷ ۰ ۰ ۱۱۴

نخل ولایت ۹۸-۱۰-۲۷ ۰ ۰ ۱۱۴


🌼 سفر راهیان همه چیز رو برای حداقل بنده عوض کرد، خیلی چیزهایی که یه زمانی برام ملاک بود،خیلی چیزهایی که یه زمانی برام با ارزش بود، همه ی چیزهایی که رنگ دنیایی بودن میداد برامون بی ارزش شد و رنگ باخت.
خداروشکر تا حدودی تونستم حال اون موقع رو حفظ کنم، ولی خب گاهی اوقات انسان وسوسه میشه و درگیر چیزهای دنیوی میشه،حالا خواسته یا ناخواسته، چی کار کنیم که زندگیمون از این لغزش های کوچیک دنیوی هم پاک بشه؟فکر می کنم هرچقدر که از این زندگی دنیوی دورتر بشیم و ملاکمون همون ایمانه خالص باشه،به این سبک زندگی قشنگی که برامون تصویر می کنید نزدیک تر میشیم و ازدواج آسون تر و زندگی بعد از ازدواج هم به مراتب پایدارتر خواهد بود.درسته؟
حالا برای کندن از این دنیا باید چی کارها کرد؟ چه برنامه هایی باید داشت؟ برای حفظ اون حال باید چه برنامه هایی داشت؟

-----------------------------------------------------------------------

سلام بر راهیان نور هر آن کسی که دنباله رو نور است و دلش برای نورانی شدن می تپد. خاطره آن سفر نورانی خصوصا شلمچه اش و نورانیت آن ، برای من و به نظرم برای شما و همه همسفران محترم تا پایان عمر باقی و جاوید خواهد ماند ان شاالله.

درست است! موافقم !

کندن از این دنیا یک تعبیر دو لبه است. نباید از دنیا تارک شد و به زندگی و فلسفه کلبی رو آورد بلکه باید دنیا را ساخت و از آن با دیده رعنا و نظر بلند عبور کرد. شهدا از دنیا دل کندند اما دل کندنی زیبا و همراه با اوج محبت به همسر و فرزندانشان. همگی عکس فرزندانشان را داخل جیب پیراهنشان به همراه داشتند و به خانواده خودشان عشق می ورزیدند اما محبت به خداوند و فرامین او و فتوای مرجع تقلیدشان امام روح الله را از همسر زیبا و فرزند بازی شان ،  دوست داشتنی تر میدانستند.

با یک برنامه دقیق و منظم باید یک سری کتاب را مطالعه کنید و جمله جمله آن کتاب ها را سر لوحه زندگی خودتون قرار بدید:

 

قدم اول:

انتشارات روایت فتح سه سری کتاب چاپ کرده به نام های:

مجموعه پنج جلدی آسمان ؛

مجموعه بیست جلدی نیمه پنهان ماه

و مجموعه پنج جلدی اینک شوکران

که خاطرات همسران محترم و بزرگوار شهداست از زندگی پاک و آسمانی اما کوتاه آنها با شوهرانشان در دوران دفاع مقدس. در اولین فرصت همه این کتاب ها را بخرید و بخوانید. حجم این کتاب ها بسیار کم است و در قطع پالتویی هستند به نظرم هر روز یک جلد آن تمام میشود.

 

قدم دوم:

کتاب مطلع عشق که خلاصه بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران است در جلسات عقد برای زوج های جوان که به نظرم قانون اساسی زوج های جوان است در سال های ابتدایی زندگی که انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی آن را چاپ و منتشر کرده است. حتما بخرید و در صفحه اولش بنویسید: قانون اساسی زوج های جوان انقلابی!

 

قدم سوم:

باید تقلیدتان را بازیافت کنید و زندگی را بر اساس رساله عملیه که مورد رضایت امام معصوم عصر و پیامبر مکرم اسلام است ، منطبق کنید. حتما رساله امام امت خمینی کبیر را تهیه کنید و بخوانید و سپس احکام روزانه و مبتلا به را از رساله اجوبه الاستفتائات اثر رهبر معظم انقلاب بخوانید و عمل کنید.

سپس سعی کنید یک سری اقدامات سلوکی وعملی در طی هفته و در کنار مطالعه داشته باشید:

رفتن به مزار شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و خصوصا شهدای گمنام که در سراسر تهران و دیگر شهرها مهمان مردم ما شده اند.

یک برنامه ورزشی منظم در برنامه خودتان بگنجانید که طبق دستور مقام عظمای ولایت کوه پیمایی یا کوه نوردی نمونه خوبی از ورزش هاست که به تعبیر حضرت آقا: همیشه کوه نوردی ورزش مورد علاقه مردان بزرگ تاریخ بوده است.

مسلما راه به همین جا ختم نمیشود:

کنار گذاشتن دوستان ناباب گذشته و دوستی با راهیان و سالکان نور و کتاب خوانی گروهی با ایشان و کوه نوردی گروهی و دوستی های مومنانه از بهترین روزی های آسمانی برای شما و همه راهیان نور است.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۹-۱۷ ۰ ۰ ۱۴۹

نخل ولایت ۹۸-۹-۱۷ ۰ ۰ ۱۴۹


🌼 خوب حالا به نظرتون آنقدر که تمکین مطرح شد و تو جامعه مطرح میشه آیا رفتار متقابل مرد هم مورد توجه قرار مگیره؟ یا فقط ما به یک اسلام کاریکاتوری معتقدیم؟ مباحث نباید به اسلام کاریکاتوری منجر بشه. اکثرا همش روی وظیفه زن تاکید میشه . همه خوب بلدن هی تمکین رو علم کنن اما اونقدری که تو جامعه هی میگن زن ها باید تمکین کنن و دنبال اجرا شدنه این امر اسلام هستن ، دنبال وظیفه متقابل مرد نیستن !
بابا همون اسلامی که میگه تمکین بر زن واجبه همون اسلام بعدش میگه مرد باید این چنین و آن چنان کنه (مثلا باید براش نوکر و کلفت بیاره تو خونه. از نظر اسلام زن میتونه شیر بها بگیره! باید در شان زندگی خونه پدری اش براش خرج کنه و نفقه بده و باید بهش محبت کنه و ....)

اما کی دنبال احقاق این حق هاست؟ همش گفته میشه تمکین ! اسلام کاریکاتوری !

-------------------------------------------------------------------------------------

امان از اسلام کاریکاتوری! با شما موافقم

جهت روشن شدن مطلب چند نکته خدمتتان هدیه میکنم:

1- تمام تلاش مصلحان اجتماعی همین است که با کاریکاتوری شدن جامعه خودشان مبارزه کنند و به اندازه توانشان مردم را با آنچه صحیح میدانند آشنا کنند. اسلام در بوم نقاشی هر مصلحی تصویری یافته. من در مقام قضاوت در مورد این نقاشی ها نیستم اما به نظر من باید تلاش کنیم نقاشی عترت و اهل بیت از اسلام را بازسازی کنیم. اگر این نقاشی ترسیم شود تالار موزه مسدود میشود و مجموعه دار مجبور میشود به فکر راه چاره باشد.

2- امام سجاد در اتاقش قرآن میخواند. صدای امام بسیار زیبا و دل نشین بود. آوای قرآن از پنجره به کوچه می آمد و فضا را عطرآگین میکرد. دخترکان به مظهر قنات رفته بودند و مشک ها را پر کرده به خانه میبردند. کوچه در محل اتاق امام شلوغ شده بود. همه میخواستند امواج آسمانی قرآن را سر بکشند. کوچه مسدود شد و همه روی پا مشغول شنیدن بودند. حتی مشک آب را از روی دوش زمین نگذاشتند. صدای قرآن خواندن علی بن حسین همه را میخ کوب میکرد. مشک آب قطره قطره تهی میشد. علی بن حسین هنوز قرآن میخواند. مشک دختران مدینه خالی شده بود! امام از خواندن قرآن منصرف شدند تا کوچه بسته نباشد و مردم به کارهایشان برسند!

3- باید اسلام را زیبا تلاوت کرد. باید قطعات پازل را درست در کنار هم قرار داد تا تصویرمورد نظرمان در مقابل چشم رخ نمایی کند. اسلام یک قانون است ؛ یک قانون یکپارچه و منظم و بی نقص که یا باید همه اش را پذیرفت و یا باید همه اش را کنار گذاشت. قرآن خود میفرماید: افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض؟ فما جزاء من یفعل ذلک الا جزی فی الحیات الدنیا و یوم القیامت یردون الی اشد العذاب.

البته همین قانون یکپارچه و یک دست در میان احکامش قوانین ثابت و متغیر دارد. یعنی بعضی همیشگی و بعضی تغییرپذیر هستند. برای مطالعه بیشتر میتوانید کتاب اسلام و نیازهای زمان استاد شهید مطهری را مطالعه کنید.

4- کارشناس دین من و شما نیستیم. کارشناس دین برای تشخیص قوانین ثابت و متغیر در هر زمان فقیهان زمان شناسی هستند که از طرف امام زمان در عصر غیبت حضرتش متولی امور شیعیان شده اند و ما موظف به عمل کردن فتوای ایشان هستیم. پس قانون ما در مقام عمل ، رساله عملیه مرجع تقلیدمان است. کلام همین و حرف تمام!

5- نسخه زنان با نسخه مردان متفاوت است. برای خروج از اسلام کاریکاتوری هر کدام باید قدم های سازنده ای بردارند که تا این قدم ها برداشته نشوند تصویر صحیحی از اسلام نخواهیم داشت.

6- نسخه مردان این است که چشم خود را کنترل کنند و دست به ناموس دیگران دراز نکنند. امانت دار باشند که اگر کسی به ناموس دیگری دست درازی کند دیگران به ناموسش دست خواهند زد. مردان نباید با خیال زنی دیگر با همسر خود در آمیزند که اگر چنین کنند شیطان در فرزندش با او شریک خواهد بود. مرد باید به همسرش مهربانی کند و با او مودت و رحمت داشته باشد.

اگر مرد عادل باشد و بتواند میان زنان عدالت برقرار کند میتواند چند زن داشته باشد. مرد باید میان زنانش عدالت برقرار کند و شبهایش را تقسیم کرده ، هر شبش را به نظم ، نزد یکی از آنان باشد. اگر دو هندوانه برای دو همسرش خرید موظف است نیمی از یک هندوانه و نیمی از هندوانه دیگر را به هر کدام بدهد تا اگر هندوانه ای آب دار نبود بین آنها تقسیم شده باشد.

7- در مقابل زنان نیز وظایفی دارند. بخشی در قبال خداوند و بخشی در قبال خانواده. زنان باید چشم خود را از نامحرم بپوشانند و با حفظ امانت داری ،خود را ملتزم به خانه و شخص شوهر خود بدانند. زن در خانه شوهر هیچ واجبی جز اطاعت از شوهر در امور جنسی ندارد. حتی وظیفه زن بچه داری و پوشک عوض کردن هم نیست. آشپزی هم همین طور.

8- به نظرم اسلام پازلی چیده است که حتی با وجود چهار زن در کنار یک مرد آنها زندگی خوب و خوشی خواهند داشت. چون نیاز اصلی زنان لحاظ شده است و هر یک سهم خود را خواهند داشت. مرد نیز در قبال آنها وظایف جنسی و مالی و عاطفی واجبش را انجام خواهد داد.

9- مقام کلام من مقام دفاع از قانون است نه دفاع از افراد. چه بسیار مردانی که به بهانه همین احکام همسر اول خود را رها کرده اند و نه حتی نفقه زن که نفقه فرزندان خودش را هم نمی پردازند و حق هم خوابگی زن را ادا نمی کنند.

حکایت تبلیغی: در مترو زن سالخورده ای جلوی مرا گرفت. دو کیسه بزرگ لوازم و پارچه در دست داشت که واضح بود از بازار بزرگ تهران خرید کرده تا بتواند با خیاطی زندگانی بگذراند. با ناراحتی و نفرت نگاهی به من کرد و گفت: من به قرآن شما ایمان ندارم؛ شوهرم من و سه دخترم را رها کرد و با دخترکی به دنبال خوشی خودش رفت صرفا به حکم قرآن!

چند لحظه مکث کردم تا آرام شود. گفتم: مادر شما از قرآن ناراحت نیستید! شما از ظلم ناراحتید! منم از این ظلمی که به شما رفته و به اسم قرآن تمام شده ناراحتم! کدام آیه قرآن اجازه چنین ظلمی را به شوهر شما داده است؟

باور کنید همین زن حاضر بود سایه شوهرش بالای سرش باشد و شوهرش یک شب درمیان به او و فرزندانش سر بزند اما او را بدون نفقه و خرجی و البته بدون همخوابگی حلال رها نکند. موارد متعدد این ظلم را همه ما شاهد هستیم و راهش صرفا در اجرای دقیق احکام اسلام است.

حکایت تبلیغی: دانشجویی داشتم که برایم از بی مهری پدرش میگفت. پدری که او و مادرش را ترک کرده بود. از زندگی پدرش با همسر جوان و جدیدش و البته از سرکشی نکردن چند ساله او به همسر و بچه های خودش و از ندادن نفقه و رها کردنشان به امان خدا!

10- اگر میخواهید عظمت قانون اسلام را بدانید باید سری به مطبوعات و رسانه های غربی بزنید و اوراق آن کتاب تباهی را با دقت مطالعه کنید. در غرب برای فروختن شامپوی کمپانی های ضد بشر، بدن برهنه یک دختر زیبا را نمایش میدهند و زن تا زمانی قیمت دارد که زیبایی داشته باشد. در روزنامه ها اطلاعیه میدهند که من و همسرم نیاز به یک مرد برای تجربه سه نفره داریم! در نیازمندی های روزنامه اطلاعیه میدهند که ما یک زوج هستیم که نیاز به یک زوج دیگر داریم! زن در غرب به اینجا رسیده است. زن غربی معنی عشق بازی های شرقی را نمیفهمد و تشنه محبت واقعی و قانون مند است. غرب و زن غربی امروز تشنه اسلام و احکام آن است چون تباهی و انحراف را چشیده و به انتهای خط رسیده است و راهی برای فرار از آن کثافت ها جز اسلام و عمل به آن ندارد.

حکایت تبلیغی: یکی از دوستان طلبه ام که اهل آمریکاست و در قم درس میخواند و برای ماه رمضان به آمریکا رفته بود میگفت: از زیباترین احکام اسلام برای زنان آمریکا احکام ازدواج زمان دار در اسلام است چرا که مردان غربی ، زنان زیبا اما بی شوهر و تنها را فقط برای هم خوابگی یک شب بلکه چند ساعته میخواهند و سپس رها میکنند! میگفت برای زنی غیر مسلمان که از او خوشم آمده بود و قصد ازدواج زمان دار با او داشتم توضیح دادم که در مدت معینی مثلا یک ماه من و تو همسر یکدیگر هستیم و فقط برای هم و نه کس دیگر. آن زن ابتدا متعجب کرد و سپس خوشحال شده بود! دوری دوست طلبه ما از همسرش باعث شده بود آن زن تنهای اهل کتاب ولو برای مدتی کوتاه طعم محبت مومنانه را بچشد محبتی که یافته نمیشود!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۹-۰۹ ۱ ۰ ۲۲۸

نخل ولایت ۹۸-۹-۰۹ ۱ ۰ ۲۲۸


🌼 نوشتید : ...اگر من و همسرم هر دو به شهدا و انقلاب علاقه داریم اما در رفتن به راهیان نور یا مزار شهدا به اختلاف میخوریم. مقدارش چقدره؟ تنها برم یا با هم بریم؟ این هفته که او خسته است منم به مزار شهدا نروم؟ اگر او همیشه برای رقتن به مزار شهدا حال نداشت من چکار کنم؟ برم تو ترک؟ من و همسرم هر دو به روضه امام حسین علاقه داریم اما کدام هییت و کدام مداح و کدام ساعت؟ من و همسرم هر دو پر انرژی هستیم اما من اهل کوه نوردی هستم و او نیست! صبح جمعه را خانه بمانیم یا تنها کوه بروم؟ نمیتوان صبح جمعه هم خانه بود و هم کوه رفت! هر دو به ولایت فقیه عشق می ورزیم اما نقش سیاسی ما در جامعه متفاوت است. چگونه فعالیت کنیم که هر دو بیشترین رضایت را از هم داشته باشیم؟ و کدورتی بین ما حاصل نشود؟ 

با خوندن این بند سوالی تو ذهنم اومد اینکه واقعا باید چی کار کرد؟ وقتی طرف مقابلمون مثلا با ما کوه نیاد ما تنها بریم؟ یا اینکه این عامل باعث سردی طرفین نمیشه.

----------------------------------------------------------------------------------

قرار نیست زن و شوهر مثل هم باشند و در تمام امور سلیقه ای مانند هم داشته باشند. اما خداوند کلید تسخیر روح و روان زن را به دست شوهر داده است. اگر مرد در تمام مراحل زندگی با همسرش از سر محبت برخورد کند همسرش چونان پرنده ای سبک بال بالای سر او پرواز میکند و او را تا قله قاف همراهی میکند.

کلید طلایی زندگی زناشویی همین یک کلمه است: محبت مومنانه به همسر!

البته فراموش نکنیم که محبت به همسر به معنی اطاعت از او در همه امور زندگی نیست اما زندگی هم میدان کار زار و میدان جنگ نیست. همسر را نباید با همکار اداره و مشتری مغازه اشتباه گرفت و با او چانه زنی کرد و از طرف دیگر او را به جایگاه خداوندی نشاند و سجده کرد. در روایات مردان آخرالزمان را به سجده کردن بر زنان و اطاعت از آنان در رفتن راهی خلاف راه خداوند مزمت کرده اند.

لازم نیست همسر شما مثل شما کوه نورد باشد یا برای آمدن به مزار شهدا عشق بورزد ؛ همین که شما به دنبال علایق خود باشید و او را مومنانه دوست بدارید ، به خاطر محبت شما ، او محبوب شما را دوست خواهد داشت. علایق و دوستان و دوست داشتنی های شوهر ، محبوب او خواهد شد. لازم نیست حتی او کوه بیاید اما حتما مانع شما نخواهد شد. زن مظهر عاطفه است و اگر بر سر لج و بی مهری نباشد ابدا مانع طی کردن هیچ کدام از پله های پیشرفت شوهرش نخواهد بود.

زن فقط از شوهرش محبت می خواهد و با تمام نداری های او به خاطر قلب مهربانش میسازد. امان از روزی که همین یک خواسته آسمانی و معنوی از زن دریغ شود.

از این منظر است که خواننده محترم حکمت احکام مترقی و الاهی اسلام نظیر وجوب حجاب و سپس ممنوعیت چشم چرانی و مشاهده فیلم ها و عکس های مبتذل را به خوبی فهم خواهد کرد.

نکته دیگر این است که نقاط برجسته عقیدتی و اجتماعی زندگی خودتان را قبل از ایجاد نهاد خانواده با همسر آینده تان مطرح کنید تا او با شمای کلی زندگی شما آشنا باشد. مثلا طلبه ها باید کلیاتی از فضای طلبگی و آداب آن و سختی های آن برای همسرشان مطرح کنند. اگر به یک ورزش خاص می پردازید یا در صنف کاری ویژه یا رشته و هنر و گرایش خاصی فعالیت دارید او را آگاه کنید تا با آگاهی کامل قدم در این خانواده گذارند اما همان گونه که گفتم ملاک زندگی مشترک هیچ کدام از این مسایل نیست. و دو طرف میتوانند با توافق و آگاهی کامل به یک انتخاب دقیق دست بزنند.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۸-۹-۰۱ ۰ ۰ ۱۵۳

نخل ولایت ۹۸-۹-۰۱ ۰ ۰ ۱۵۳


🌼 نوشته اید: مهمترین نقش همسر نقش خاص زناشویی اوست که در کنار عاطفه و مهربانی و با کمک هم تشکیل خانواده را میدهند....
آیا واقعا مهمترین نقش همسر نقش خاص زناشویی اوست؟
آیا این تعبیر مفهوم دیگری را ناخودآگاه ایجاد نمی کند که "پس ازدواج می کنیم برای نقش خاص زناشویی" که از آن فقط در ذهن خواننده ارضای نیاز جنسی تعبیر می شود
آیا غیر از اینه که زن و مرد روحی و احساسی مکمل هم هستن؟ چه نقشی بالا تر از مکمل بودن و بال بودن برای پرواز به سمت خدا؟
البته جز این نیست که قوام زندگی زناشویی به رابطه زناشوییست
و پایه های آن زندگی زناشویی که در رابطه جنسی و زناشویی بین همسران مشکلی وجود داشته باشد رو به ویرانی خواهد گذاشت
 

---------------------------------------------------------------------------------

 گاهی خطاب بنده فقط با پسرهاست و گاهی فقط با دخترها و البته اکثرا عمومی و کلی ست. متاسفانه مخاطب بنده در سوال ها و سپس جنسیت پرسشگر محترم مشخص نیست و ناچارم به حدس خودم اکتفا کنم و جواب بنویسم. اما به هر حال خوانندگان عزیز خود این نقیضه را بر من ببخشند.
 

نگاه دخترها و پسرها به داستان ازدواج متفاوت است. پسرها به دنبال به دست آوردن بدن دختر هستند و دخترها به دنبال به دست آوردن توجه و محبت و روح پسر! این تفاوت ها طبیعی است و همین میل و گرایش خداداد و البته متفاوت نقش بسیار فراوانی در ادامه بنیان خانواده دارد. البته ازدواج تک عاملی نیست و عوامل زیادی باید در کنار هم قرار بگیرند اما غالبا این گونه است و در یک تحقیق و پرس و جوی میدانی میتوانید این ادعا را به عیان مشاهده کنید. کافی است در اولین فرصت به خیابان بروید و نحوه برخورد پسرها با دوست دخترهایشان را زیر نظر بگیرید!

 

میل ابتدایی و اصلی و اساسی در مردها و پسرها به جنس مخالف و تشکیل خانواده همانا میل جنسی آنهاست. اگر این میل در جنس مذکر نباشد باید سریعا به پزشک مراجعه کنند!! و چنانچه مردی چنین نیازی نداشته باشد نخواهد توانست با بذل محبت صرف و توجه عاطفی ، خانواده و همسرش را بیش از یک سال مدیریت کرده و ادامه دهد.

 

زن و مرد مکمل هم هستند و نیازهای مختلف همدیگر را تامین میکنند اما باید بدانیم که تنها عمل واجب یک زن در محیط خانواده تنها و تنها تمکین و انجام خوب و بی هیاهوی نقش زناشویی برای مرد است. مردان در قبال همین یک نقش زنان، واجبات متعددی بر عهده دارند و باید به تنهایی تمام امور خانواده را اداره و مدیریت کنند حتی پخت و پز و نگه داشتن بچه!

 

زن حیای فراوان و لطیفی دارد و نیاز جنسی خود را چونان مرد ابراز نمیکند اما در پناه خواسته مرد او هم به خواسته های فراوان خود خواهد رسید. الله اکبر از این همه دقت و نظم در چنینش اجزا و قطعات آفرینش ، که زیبایی زنان را با حیا همراه کرد و شهوت مردانه را با عقل و تدین مهار!

 

در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه السلام منقول است که فرمودند: "إِنَّمَا الْمَرْأَةُ لُعْبَةُ الرَّجُل" یعنی "به درستی که زن ، لعبه یا وسیله و اسباب بازی مرد است". زن اگر به فطرت خودش مراجعه کند با همین بازی شوهر با او سر خوش است و اگر بوسیله شوهرش با او بازی نشود ، به دادگاه شکایت خواهد برد!! این حدیث در مقام بیان ارزش زن نیست تا کسی توهم تحقیر کند بلکه در بیانی لطیف ، و در مثالی متداول ، نیاز زن و وظیفه مرد را گوش زد کرده است. در طرف مرد ، نیاز جنسی این کشش را ایجاد کرده ولی در طرف زن صرف توجه و عاطفه و لذت های معنوی دیگر است که خوش آیند است.

پیامبر مکرم اسلام فرموده اند: إِنَّمَا الْمَرْأَةُ لُعْبَةٌ مَنِ اتَّخَذَهَا فَلَا یُضَیِّعْهَا : به تعبیر ساده یعنی مبادا کسی زن بگیرد اما او را ضایع کند و از او بهره کافی نبرد و او را هم بازی خود و ابزار بازی قرار ندهد. در بازی با زن فقط به دنبال نیازهای خودتان نباشید بلکه با او چنان بازی کنید که آماده و مهیا شود و بتواند بهره خودش یا به تعبیر روایات عسیله خودش را از روابط زناشویی ببرد.

 

نقش های هر یک از زن و مرد ، در تکامل معنوی و رشد آسمانیشان نیز به همین شکل است. شهوت فراوان مرد به همان اندازه که عامل اصلی تشکیل خانواده است به همان اندازه نیز خطر آفرین است چون مرد و زن در کنار همین لذت ها میتوانند رشد کنند و در کنار همین لذت ها می توانند بیچاره شوند و سقوط کنند و خود را آلوده کنند. همین شهوت خداداد ، وسیله ای برای آزمایش و در نتیجه صعود یا سقوط معنوی مرد و زن است.

 

ازدواج با توجه به نقش و قوت مسایل جنسی در مردان عاملی برای احراز نصف ایمان مرد است. چون یک مرد با داشتن همسر خواهد توانست نیمی از خطرات و گناهان دوران جوانی و میان سالی و کهن سالی را ترک کند. و در پناه همین ترک گناهان ، از یک سو، و تشکیل خانواده و جهاد برای کسب روزی حلال و تربیت کودکان و محبت به همسر از سوی دیگر، به سوی خداوند متعال ، رشد و تعالی پیدا کند. خداوند این کبریت خطرناک را به دست مرد داده تا او را امتحان کند ؛ یا با کنترل حلال و تشکیل خانواده و پیامدهای آن و یا با انجام اعمال خلاف عفت عمومی و فحشا و البته پیامدهای سوء آن.  

 

زن نیز در عین حال با ازدواج ، نصف دین خود را احراز کرده است. او در پناه خانواده و همسرش از نظر عاطفی و مادی در حد متعارف جامعه و خانواده اش تامین شده است و تمام تلاش خود را صرف تربیت فرزندانش میکند. در تعالیم اسلامی و روایی جهاد زن حسن شوهر داری اوست و همین شوهر داری است که موجبات تعالی معنوی او را فراهم میکند. جهاد اصغر و به میدان جنگ رفتن بر زن واجب نیست اما انجام همین تک واجب ناقابل (تمکین) از یک طرف موجبات رضای الهی و خدای نکرده موجبات غضب الهی را فراهم خواهد کرد.


نخل ولایت ۹۸-۸-۱۱ ۰ ۰ ۱۲۶

نخل ولایت ۹۸-۸-۱۱ ۰ ۰ ۱۲۶


۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ... ۱۲ ۱۳ ۱۴

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری