تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


🌼چرا خانوم های امروز، زن بودن رو عار میدونن و دنبال کارای مردانه اند؟ تا بگن ما هم هستیم؟ مگه زن بودن و مادر بودن خجالت داره؟

-----------------------              -----------------------

🌼 نه خیر آقا ! زن ها زن بودن رو عار نمیدونند:

از اون جایی که مردها وظیفه مرد بودنشون رو انجام نمیدند زن ها خود به میدان آمده اند تا بلکه خود بتوانند گلیم خود را از آب بکشند بله بنده نیز با بعضی کارهای کاملا مردانه توسط خانم ها مخالفم از جمله رانندگی اتوبوس و... اما همیشه این طور نیست شما جامعه ای رو تصور کن که معلم و استاد زن نداره,مامای زن نداره ,پرستار زن نداره,ارایشگرزن نداره ,خیاط زن نداره,نظافتچی زن نداره,متخصص علوم ازمایشگاهی زن نداره,و بسیار شغل زنانه دیگر البته باید بگم که مثلا اصلا لازم نیست وزیر زن داشته باشیم ,سفیر زن داشته باشیم ,رئیس جمهور زن داشته باشیم ,مکانیک زن داشته باشیم ,راننده ماشین سنگین زن داشته باشیم ولی لازمه زنها رانندگی خودرو سواری بلد باشند

---------------------------------------------------------

حتما از جنگ نرم و سبک زندگی شنیده اید. برای اینکه فضای بحث روشنتر بشود با اجازه شما بین چند موضوع تفکیک می کنم تا حکم هر کدام را جدا بررسی کنیم:

1- کارهای سخت و مردانه نظیر مکانیکی و تعویض روغنی و ترانزیت کالا و ...

2- کارهای خاص بانوان نظیر باروری و نقش مادر شدن و تربیت فرزندان و مامایی

3- کارهایی که هم مردان و هم زنان هر دو توانایی انجام آن را دارند و در انجام کار جنسیت انجام دهنده کار موثر نیست.

4- کارهایی که اگر مردان انجام دهند بهتر است اما از یک زن نیز بر می آید.

5- کارهایی که اگر زنان انجام دهند بهتر است اما از یک مرد نیز ساخته است.

مطمئنا همه خوانندگان محترم درباره حکم قسم اول و دوم با هم متفق و هم نظرند که کارهای خاص مردان و زنان باید توسط همان گروه انجام شود و به هیچ عنوان نباید بار آن بر دوش گروه دیگر سنگینی کند. حتی غسل و کفن کردن اموات کاری است که گروهی باید آن را به صورت واجب کفایی انجام دهند چه از زنان و چه از مردان. اما متاسفانه ما در همین بخش هم دچار گرفتاری فرهنگی هستیم. با صد هزار تاسف باید عرض کنم که زنانی را سراغ دارم که برای زایمانشان حتی ، پزشک معالج خود را مرد اختیار کرده اند!!

 

جنگ نرم یعنی اینکه دختر جوان ما باروری و مادر شدن را که وظیفه طبیعی آنان است ، وظیفه و تکلیف خودش حساب نمی کند! و عروسک باربی لاغرتر و خوش اندامتر از هر زمانی در دست بچه های ما به نفع استکبار با ما می جنگد و گلوله های مخفی اش قلب دخترکان ده ساله ما را پاره می کند. به نظر من باید این بخش را خود زنان مومن مدیریت کنند و سامان بدهند. در جامعه اسلامی ما به اندازه لازم به زنان کارشناس و دانشمندی در این رشته ها نیاز داریم تا یک زن مومن با خیال راحت برای انجام امور خاص زنان و خانواده به آنها مراجعه کند چون این امور ، امور خاص بانوان است و هیچ دلیلی ندارد که یک مرد در این عرصه قدم بگذارد. حضور در این بخش واجب کفایی است و در صورت نبودن تعداد مورد نیاز جامعه ، باید افرادی به نحو واجب عینی این امور را انجام دهند مثل غسل و کفن اموات یا زایمان و ...

 

اما درباره حکم قسمت سوم می توانم عرض کنم که حضور زنان در جامعه در این حالت نیاز برابر به مرد یا زن ، لازم و ضروری نیست چون این بخش را می توان در بخش مباحات دین و جامعه جای داد. به عنوان نمونه می توانم به تاکسی عمومی یا فروشندگی فروشگاه های کوچک و بزرگ اشاره کرد. بودن یک زن در این عرضه ها ضرورتی ندارد و مردان می توانند این امور را انجام دهند. علاوه بر این هر فرصت شغلی برای یک مرد باعث می شود که او به ازدواج اقدام کند و گلیم همان زن را برایش از آب بیرون بگشد! زن زمانی به بیرون کشیدن گلیم از آب نیاز دارد که تنها باشد و هیچ نفقه دریافت نکند. اگر با نظر دقیق به فعالیت های بانوان در جامعه بنگریم اکثر مشاغل آنان هم اکنون از قسم سوم است که مردان می توانند متکفل آن شوند. به نظر شما جنسیت در منشی گری مطب پزشک و نه خود امر پزشکی موثر است؟ امور باجه داری بانک ها را چرا باید یک بانو متکفل شود؟ سختی این گونه کارها را تجربه کرده اید؟

موارد قسم سوم میان زن و مرد فی نفسه نسبتی برابر دارد اما اگر تصدی این مشاغل باعث کوتاهی و نقصان در انجام وظایف مادری و همسری گردد مسلما شارع مقدس راضی به آن نیست. یا اگر باعث اختلاط نامشروع زن و مرد نظیر نگاه حرام و یا هزار جور مفسده ای شود که در جامعه شاهد آنیم مسلما حرام است. به دست آوردن فرصت شغلی برای زنان یا مردان امری مباح است و در صورت بی کار شدن پسری نمی توان در مورد آن حکم به حرمت کرد اما همه عزیزان باید بدانند که شغل دار شدن یک پسر ، تشکیل خانواده و ازدواج او را هم زمان به همراه خواهد داشت بر خلاف زمانی که یک دختر صاحب همان کار باشد. به نظر بنده باید در جامعه فرهنگ شود که در شرایط مساوی کار را به پسرها بدهند تا به صورت هم زمان هم مشکل کار و هم مشکل ازدواج حل شود.

 

قسمت چهارم اموری است که مستحب است مردان آن را انجام دهند و البته حضور زن در این بخش مکروه باشد. این بخش همان قسمتی است که آقایان مومن با حضور بانوان در آن بیشتر مخالف هستند. اختلاط های غیر ضروری زن و مرد یا لطمه عاطفی به فرزندان و ... همه از اموری است که این کراهت را در ذهن متدینان بیشتر ساخته است.

 

قسم پنجم بر خلاف قسم چهارم برای حضور بانوان مستحب است اما برای مردان کاری ناپسند و مورد کراهت است. بانوان عرصه هایی دارند که اگر خودشان ، فرد لایق انجام آن را داشته باشند چه بهتر که یک بانو به انجام آن بپردازد ؛ اما از باب ضرورت و ناچاری مردان آن را انجام می دهند. مثلا تدریس در دبیرستان های دخترانه یا کرسی های دانشگاه یا کلیه امور آموزشی که اگر یک استاد زن موجود باشد ارتباط آموزشی ، عقلی و عاطفی بهتری با شاگردان خود برقرار می کند تا یک استاد مرد. بنده در کلاس های خودم با بانوان این کراهت را لمس کرده ام. به هر حال اگر معلم یا استادی از میان بانوان موجود باشد ، بهتر بلکه لازم است کار را به آنان سپرد. و حداقل خود بنده معترفم که حضور یک مرد حتی مسن در کلاس بانوان مناسب نیست.

 

سوال من از شما دوستان و از همه موافقان و مخالفان کار کردن بانوان این است که با کدام یک از این پنج قسم مخالف هستید؟

ما نمی توانیم قسم اول و دوم را تعطیل یا جابجا کنیم. چون عده ای باید متکفل آن امور باشند. جالب این است که همین دوستان متدین ما و البته همین مخالفان کار کردن بانوان اگر همسرشان دندان درد بگیرد نمی توانند و خوش ندارند همسرشان را به مطب پزشکان مرد بفرستند. فراوان دیده ام که متدینین غیور تمام شهر را برای یک دندان پزشک ماهر اما زن ، زیر و رو می کنند تا همسرشان و لو ساعتی اندک در حضور نامحرم معذب نباشد. از کلاس درس گرفته تا مطب دندان ، همه این عرصه ها باید به وسیله خود بانوان پر شود. از نظر دین اسلام و اسلام شناسان زمان شناس معاصر ، زن مومن باید همه این عرصه ها را پر کند و همه این کارها را انجام دهد تا نیازی به هیچ اختلاطی بین مردان و زنان نباشد.

 

فاطمه زهرا که درود خداوند بر او باد چه خوش فرمود که: بهترین حالت برای زن زمانی است که نه او مردی را ببیند و نه مردان او را ببینند:

 

ِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: کُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ: أَخْبِرُونِی أَیُّ شَیْ‏ءٍ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ؟ فَعَیِینَا بِذَلِکَ کُلُّنَا ! حَتَّى تَفَرَّقْنَا.

علی علیه السلام می فرمایند که: ما نزد رسول خداوند بودیم که فرمودند: به من خبر بدهید که چه چیز برای زنان بهترین است؟ اما همه ما مردان در جواب دادن به این سوال درمانده شدیم! تا اینکه متفرقمان کرد.

 

 فَرَجَعْتُ إِلَى فَاطِمَةَ علیها السلام فَأَخْبَرْتُهَا بِالَّذِی قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَّا عَلِمَهُ وَ لَا عَرَفَهُ .

من به نزد فاطمه زهرا بازگشتم و به ایشان خبر دادم به آن چیزی که رسول خداوند به ما فرمودند و کسی از ما جواب آن را نمی دانست و معرفت به آن داشت.

 

فَقَالَتْ وَ لَکِنِّی أَعْرِفُهُ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ. حضرت فاطمه زهرا فرمودند: اما من جواب را می دانم! بهترین حالت برای زنان این است که آنان مردان را نبینند و البته مردان نیز آنان را نبینند!

 

 فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و اله فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ سَأَلْتَنَا أَیُّ شَیْ‏ءٍ خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ؟

بعد از شنیدن جواب فاطمه زهرا به سوی مسجد و مکان رسول خداوند بازگشتم و به ایشان گفتم: ای رسول خداوند! از ما پرسیدید که چه چیز برای زنان بهترین است؟

 

 خَیْرٌ لَهُنَّ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ.

پاسخ سوال شما این است که : بهترین حالت برای زنان این است که مردان آنان را نبینند و آنان نیز مردان را نبینند.

 

 فَقَالَ مَنْ أَخْبَرَکَ؟ فَلَمْ تَعْلَمْهُ وَ أَنْتَ عِنْدِی! فَقُلْتُ: فَاطِمَةُ.

رسول خداوند پرسیدند: چه کسی تو را از جواب با خبر کرد؟ در حالی که تو جواب را نمی دانستی و البته که تو در نزد من بودی! پس به ایشان گفتم: فاطمه جواب را یادم داد.

 

 فَأَعْجَبَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی.

رسول خداوند از جوابم که جواب فاطمه زهرا بود خشنود شدند و با تعجب فرمودند: به درستی که فاطمه پاره ای از من است.

 

معنی این روایت به فرموده استاد علامه جوادی آملی این است که زن در پناه اسلام نباید پستو نشین باشد. زنان جامعه اسلامی باید تمام امور مربوط به خود را خودشان انجام دهند تا در نتیجه مردان نامحرم را ابدا نبینند و مردان نامحرم نیز ابدا آنان را نبینند.

 

متاسفانه برخی ، حدیث را به گونه ای معنا می کنند که زن باید به گونه ای خانه نشین شود که هیچ کس او را نبیند و او هیچ کس را نبیند اما توجه نمی کنند که اگر گروهی از خود زنان این امور را متکفل نشوند زنان بیشتر به ناچار گرفتار اختلاط با مردان می شوند. لازم است که بانوان همه امور خود را انجام داده و متکفل شوند تا بهترین جدایی و تفکیک جنسیتی عاقلانه و مورد رضایت خداوند صورت گرفته باشد. در این حالت زن در متن جامعه است اما در معرض گناه نیست. زن هم درس می خواند و هم درس می دهد. هم بارور می شود و هم به زایمان کمک می کند. هم ثروت تولید می کند و هم ثروت خودش را خرج می کند. زن بدون گناه همه عرصه ها را فتح می کند اما در جای خودش و نه در جای مرد و کارهای مردانه.

 

اگر به اسلام عمل شود زن زن خواهد بود.  

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۱۳۹

نخل ولایت ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۱۳۹


 

🌼تو رو به خدا آنقدر از مهریه 14 تا صحبت نکنید به شخصه خیلی ناراحت میشم آقایون خیلی پر رو شدند اکثرا آدم های نالایقی هستند که از چرخ سواری فقط بوق زدن یاد گرفتند شما فقط خودتونو میبینید و همسرتون که 14 تا سکه مهریه ایشون کردید ولی شما نباید از پسرها بخواهید که حرف 14 تا سکه رو بزنند مگه واقعا یه دختر اونم یه دختر مومن، محجبه ، با عفت و با حیا تو جامعه امروزی ما که هر کی به هرکیه قیمت داره البته تقصیری هم ندارید شما خودتون مرد هستید و باید وکیل مدافعشان باشید مهریه باید عرف باشه 100_200 عرف جامعه ماست آخه این 14 تا سکه دیگه چه صیغه ایه زنها قشر آسیب پذیر جامعه هستند درسته مهریه ضامن خوشبختی نیست اما تو جامعه کنونی ما که به یه دختر مطلقه به دید جنایتکار نگاه میشه آیا نباید یه پشتوانه ای داشته باشه دختر یکی از فامیل هایمان بعد از چند سال زندگی و بزرگ کردن بچه های شوهر لامذهبش و رها کردن او و فرزندانش توسط شوهر از خدا بی خبر پول ناچیزی به همسر داد و رهایش کرد حالا اون زن بیچاره با نان پختن و فروش در بین فامیل و تمیز کردن خانه دیگران امرار معاش میکند این چه قانونی است که میگوید دخترک جوان با هزار امید و ارزو به خانه بخت برود تمام سرمایه اش را که بکارتش است را از دست بدهد شوهرش هوایی شود 14 سکه را دور سرش بتاباند و برود که برود شما این فرمول 14 تا سکه را برای همه تجویز نفرمایید زیرا پسرهای لامذهب و از خدا بی خبر زیاد هستند

-------------------------------------------------------------------------------

برای تبیین دقیق نظر اسلام توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:

1- نگه داری فرزند بعد از طلاق بر عهده مرد است. بچه به پدرش ملحق می شود و نفقه و هزینه های او بر عهده پدر است. کودکان شیرخوار و دختر بچه ها مدتی پیش مادر خواهد بود اما آنان نیز باید با پدر زندگی کنند تا مادر اسیر بچه ها نباشد.

2- از نظر اسلام همه باید ازدواج کنند و ما نباید فرد مجردی در جامعه اسلامی داشته باشیم. ازدواج سنت پیامبر ماست و باید همه آن را اجرا کنند.

3- اسلام برای اینکه بعد از طلاق زن اسیر بچه ها نباشد فرزند را به پدرش می سپارد تا مرد اگر سر و گوشش هم جنبید اسیر بچه هایش باشد اما امروزه با فرهنگ سازی خلاف فطرت و عاطفه سازی مصنوعی شیطانی غلط برای مادران ، آنها را به نگه داری بچه ترغیب می کنند.

4- از عواملی که مردها ازدواج مجدد را دوست دارند فرار کردن از زیر بار مسئولیت است اما اسلام مسئولیت فرزندان را حتی بعد از طلاق به پدرها داده است.

5- قانون نمی تواند و نباید مخصوص گروهی خاص باشد. جاهلان امت پیامبر هم باید روزی بفهمند که هر وقت از داخل جیبشان مطلبی به اسلام افزوده اند همان افزوده باعث انحراف از دین خدا و فساد در آن شده است.

6- ما باید بیاموزیم که اسلام را آن گونه که هست بیاموزیم و همان گونه که هست اجرا کنیم. زیاد و کم کردن به قانون اسلام داغ تر شدن کاسه از آش است.

7- من وکیل مدافع اسلام هستم نه مردها. من زندگی مومنانه را تجربه کرده ام و به همین خاطر همگان را به این سبک زندگی دعوت میکنم. چرا من نباید بقیه را به این سبک زندگی دعوت کنم؟ آیا اسلام عیب دارد؟ آیا این قوانین توانایی اجرا ندارند؟ آیا ما نیستیم که اسلام را باید معرفی کنیم اما به جای معرفی اسلام هواهای نفسانی عده ای جاهل را پذیرفته و اجرا کرده ایم؟

8- فامیل شما باید از طریق بزرگترهای فامیل بچه ها را برای پدرشان بفرستد و خودش هم اگر اهل زندگی هست و ریگی به کفش ندارد هر چه زودتر باید ازدواج کند. کار کردن شرافت مندانه هم برای هیچ کس عار نیست اما عار این است که اشتباهات خودمان را اصلاح نکنیم و در عوض قانون را طبق هوای نفسمان تفسیر کرده و تغییر دهیم.

9- فامیل شما اگر ازدواج کرده بود نیازی به کار کردن در خانه افراد نداشت چون نفقه اش بر عهده شوهرش بود. اما ما ندانسته گاهی می خواهیم تامین اجتماعی خوبی از جیب دامادها برای بانوان تشکیل بدهیم! مهریه تامین اجتماعی نیست بلکه هدیه عقد است!

10- تامین اجتماعی بانوان در درجه اول پدر و سپس شوهر و بعد از همه آنها فرزند است. زندگی زن محبت محور است و در هر مرحله از زندگی یک حامی جدی دارد که نفقه اش را بپردازد. زن زمانی تنها می ماند که محبت کردن را فراموش کند. پدر و شوهر و فرزند در سه مرحله مختلف این نقش را بر عهده دارند. پس نگران حامی نداشتن بانوان نباشیم. فراموش نکنیم که در صورت نبودن هر یک از این سرپرست ها ولی و جانشین او کار او را انجام خواهد داد. به طور مثال در صورت نبودن پدر ، وصی او امور خانه همسر و فرزندانش را مدیریت خواهد کرد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۱۱ ۰ ۰ ۱۳۳

نخل ولایت ۹۹-۲-۱۱ ۰ ۰ ۱۳۳


🌼 اگر دختری همزمان با دو نفر در مورد ازدواج صحبت کنه تا بهتر بشناسه و بالاخره فرد بهتر رو به عنوان زوج انتخاب کنه آیا گناه مرتکب میشه؟ البته باید بگم خیلی رسمی و بدون هیچ گونه ابراز محبت و کاملا با رعایت اصول و مبانی اخلاقی 

-----------------------------------------------------------------------------

در تعالیم اسلامی فراوان به ما توصیه کرده اند که کارهایتان را ناتمام رها نکنید. به نظرم بهتر است در تمام کارهایتان و در سراسر عمر ، یک پرونده یا یک پروژه را تا آخر دنبال کنید و بعد از اتمام آن برای آینده تصمیم گیری کنید.

این تکثر طلبی و مذاکره هم زمان با دو خانواده از نظر اخلاقی هم کار صحیحی نیست چرا که فضای گفت و گو و خواستگاری را از فضای شناخت به فضای رقابت و بازار گرمی می کشد.

تجربه تبلیغی: فراوان مشاهده کرده ام که خانواده های پسر دار هم وقتی درب خانه ای را زده باشند حتی اگر پیشنهاد خوبی شود و یک خانواده مومن به آنها معرفی شود ، عذر خواسته و گرفتن اطلاعات دختر و خانواده اش را به بعد از اتمام پرونده خواستگاری فعالشان موکول می کنند. این از اخلاق خوب مومنان است که با روح و روان دو خانواده بازی نمی کنند.

داستان خواستگاری و پیدا کردن شناخت ، داستان عقل و حکمت و چشمهای باز است اما خواسته یا نخواسته پای دل نیز به آن باز می شود. درست است که شما در نهایت  از میان آن دو خانواده و آن دو پسر یکی را انتخاب می کنید اما هیچ کدام از آن دو پسر به این راحتی بی خیال خواسته دلشان نمی شوند خصوصا فرد بازنده که از شما جواب رد شنیده باشد.

در روایات به ما آموخته اند که اگر می توانید کاری کنید که همسرتان مردی جز شما را حتی نشناسد این کار را بکنید. بی جهت ذهن خودتان را در فضای مقایسه قرار ندهید چون این مقایسه کردن در دل دختران بیشتر از دل پسرها فتنه ایجاد می کند. نشانه ی دقیقش در حکمت اختصاص تعدد زوجات برای مردان است ؛ اما بانوان چون فقط در حصن و حصار یک مرد هستند لذا این مقایسه ها قبل و بعد از ازدواج به صلاح دنیا و آخرتشان نیست.  

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۰۷ ۰ ۰ ۱۵۴

نخل ولایت ۹۹-۲-۰۷ ۰ ۰ ۱۵۴


🌼 چرا آقا پسرها آنقدر قضیه مهریه رو میکوبند تو سر دختر خانم ها؟ بابا همین قدر که آقایون از پیشنهاد مهریه زیاد توسط دختر و خانواده اش عصبی میشوند دختر خانم ها هم از پیشنهاد 14 سکه توسط آقا پسرها ناراحت میشوند! بابا مگه جلسه خواستگاری بقالیه؟ هر چیزی یه عرفی داره نه آنقدر شور شور نه آنقدر بی نمک! حرف من اینه که واقعا موضوع مهریه در جامعه ما لاینحله اصلا معلوم نیست دو طرف دنبال چی هستند! خودشون هم نمیدونند فقط خدا خودش آخر عاقبتمون رو به خیر کنه. من که کلی درمانده شدم

-------------------------------------------------------------

حضرت آیت الله جوادی آملی درباره مهریه و نظر اسلام در این باره می فرمایند:

 

پرداخت مهریه شایسته‏ ترین شرطی است که مرد مسلمان باید به آن وفا کند. مهریه هدیه‏ ای است که باید مطابق وُسع شوهر تعیین و عملاً به صورت هدیه به همسر عطا شود؛ نه اینکه صرف وعده باشد. البته عدم اعطا و نیز عدم قصد اعطای آن سبب بطلان عقد نکاح نمی‏ شود.

 

هر شوهری باید مهریه را به همسرش بپردازد، زیرا جزو حقوق مالی زن و از آنِ اوست و عقد نکاح سبب تملک آن است؛ هرچند تا پیش از آمیزش، نصف آن به شکل ملک متزلزل است.

 

مهریه تصدیق‏ کننده نکاح و نشان صداقت و وفاداری است، از این رو آن را «صداق» گویند. واژه «نحله» نیز به معنای عطیه رایگان است و تعبیر از «مهریه» به «نحله» نیز از آن روست که مهریه عطیه‏ ای الهی است که خداوند سبحان بر مردان واجب کرده است تا رایگان به زنان هدیه کنند.
تعبیر لطیف «صداق» و «نحله» نشان ادب و حیا در کلام الهی و نیز تکریم و تجلیل زنان و ناموس آنان است تا کسی نپندارد امر مقدس ازدواج نوعی خرید و فروش است و زن خود را در ازای مهریه در اختیار شوهر می‏ گذارد. بضع زن و ناموس مرد متعلق به خداست و در نکاح، زن چیزی را به شوهر تملیک نمی‏ کند تا مهریه عوض آن باشد. مهریه رکن عقد و مانند عوض در بیع نیست و شوهر عوض آن مالک چیزی نمی‏شود.

 

در نکاح، زن چیزی را به شوهرش تملیک نمی‏ کند تا مهریه عوض آن باشد، بلکه مهریه عطیه‏ ای الهی است که به حکم خدا شوهر باید به زن بپردازد و رایگان است؛ نه در مقابل چیزی، زیرا التذاذ و کامیابی جنسی، تشکیل خانواده و فرزند داشتن، همگی مشترک میان زن و مرد است، چنان‏که حقوق آن‏ها نیز متقابل استولَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنَّ بِالمَعرُوف

 

در روایتی آمده است که در ازدواج، زن و شوهر شیرینی و شهد یکدیگر را می‏ چشند: تذوق عسیلته ویذوق عسیلتها.

 

بر این اساس شوهر عوض مهریه، مالک چیزی نمی‏شود و بضع زن و ناموس مرد، ملک کسی نیست بلکه متعلق به خداست، از این رو اگر مرد یا زنی عمل منافی عفت (لواط یا زنا) انجام دهد، حدّ شرعی بر او اجرا می‏شود و رضایت او یا همسرش تأثیری در سقوط حد وی ندارد.

پس از خواندن کلمات نورانی حضرت استاد علامه جوادی آملی ، روایتی از افضل اولیای الاهی پیامبر مکرم اسلام محمد مصطفی که درود خداوند بر او و آلش باد خدمتتون تقدیم می کنم:

 

در کتاب کافی شریف است که : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِی أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً : با فضیلت ترین زنان امت من زنانی هستند که از نظر چهره چونان صبح و در عین حال از نظر مهریه دارای کمترین مهریه اند.

 

اما داستان روایت فوق الذکر که در کتب معتبر شیعه فراوان نقل شده است این است که صحبت از زنان با فضیلت امت پیامبر است نه همه زنان. هر کسی میتواند مقدار مهریه مورد نظر خودش را از خواستگارش طلب کند. اگر نگاه ما خرید و فروش باشد همین داستان ها پیش می آید. اما مرد در قبال مهریه مالک چیزی نمی شود.

 

مومنان به دنبال همسری شبیه به خود هستند لذا من با برخورد دستوری در مهریه مخالفم. ابدا خوب نیست که با فضیلت ها در اثر یک دستور با عموم زنان برابر و بین آنها مخفی شوند. بحث بحث فضیلت است و بی بهرگان از فضیلت راهی به این عرصه ندارند.

 

در این فضای غبار آلود توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:

 

1- کاش تحقیق و پژوهش مستندی وجود داشت تا نشانمان می داد طلاق های جامعه ما به چه تعداد در ازدواج هایی با مهریه کم مثل چهارده تایی و به چه تعداد در بین مهریه های سیصدتایی و بیشتراست! به هر میزان که فضیلت در یکی از زوجین جریان داشته باشد به همین میزان گذشت و محبت و تقوا جاری است و بنای خانواده محکم تر و پی آن قوی تر است.

 

2- از طرف دیگر مهریه پرسکه زنان خودش سببی برای انهدام خانواده است و اگر خودتان خوب بیندیشید به آن اذعان می کنید. با پشتوانه قرار دادن سکه دیگر خانواده جای گذشت نیست بلکه جای سرمایه گذاری و سود گرفتن است. ملات نرم ، آجر شده و چسبندگی ندارد

 

3- عرف نیز افسانه غمباری است که طرز محاسبه جاهلانه ای دارد. وقتی نگاه کاسبی به زن رواج پیدا کرد به جای کاسبی شبانه ، او را به صورت دائم و فله معامله می کنند. عرف امروز این گونه است که هزینه شب خوابی هرزه های شهر محل سکونت زن ، ضربدر تعداد شب های کام یابی شوهر از او در طول زندگی مشترک تقسیم بر قیمت روز سکه ، حاصلش تعداد سکه برای مهریه است. به نظر من مردانی که بیشتر از چهارده سکه مهر زنی می کنند عقل صحیح و سالمی ندارند چون هزینه یک عمر عیش و نوش را به یک زن داده اند و تازه مجبورند او را تا آخر عمر تحمل کنند! باور کنید از علل فرار پسرها از ازدواج همین ضرب و تقسیم ساده است. غیر مومنان باید هم از ازدواج فرار کنند چون عقل حسابگرشان همین حکم را می کند. بنده خودم جوان هایی را می شناسم که کاسبی خوب و خانه مجردی دارند و با همین عقل حسابگر خوش ترین زندگی را می گذرانند!!

 

4- عرف مهریه را جاهلان امت ساخته اند نه با فضیلت ها و اولیای خداوند. من خداوند را شاکرم که داستان سکه های طلایی مهریه دو رو پیدا کرده تا زنان مومن از کم ایمانان و منافقان و کافران جدا شوند. در دین محمدی زنانی چون فاطمه زهرا که با فضیلت ترین زنان امت است چنین مهریه ی اندکی دارد. قرآن فرمود : الطیبات للطببین. خداوند را هزار بار شکر که اهل دنیا بهترین ملاک را به دست مومنان داده اند تا سره از ناسره شناخته شود.

 

5- در داستان مهریه ابدا نباید دستور داد و ابدا نباید کسی را مجبور به ایمان و عمل مومنانه کرد. خداوند زنان مومن و پاک را برای مردان مومن و پاک آفریده و فقط آنها لیاقت هم را دارند. ما بقی هم می توانند جهالت خودشان را مشق کنند و زندان ها را از بدهکاران مهریه پر کرده و زنان کاسب شهر با مهریه خودشان کیف کنند!

6- در پایان و فقط برای باب عبرت آموزی تمام خواهران و برادران نامه ارسالی یکی از دوستان را خدمتتان تقدیم می کنم:

سلام 
من 4 سال پیش با یکی از همین خانمهای بشدت محجبه و بشدت دارای "حقوق بشر" و "شخصیت متعالی" نامزد کردم، که بزرگترین اشتباه عمرم بود. زندگی با یه فمنیست چادری غیر ممکنه چون هم حقوقی که اسلام برای زن معین کرده رو طلب می کنه و هم حقوقی که منشور حقوق بشر غربی.
به بهانه مدرنیته هر امتیازی که اسلام و سنت به مرد داده رو ارتجاعی خطاب می کنه، و به بهانه تدین امتیازاتی که مرد غربی داره رو کفرآمیز تلقی می کنه.
این اشتباه البته به قیمت یک سال از عمرم، میلیون ها تومن هزینه و 156 تا و نصفی سکه بهار آزادی برام تموم شد. که الان من جوون 27 ساله، سه ساله ماهی یک سکه رو دودستی تقدیم خانم می کنم. ده سال دیگه هم باید به این "باج دادن" آشکار ادامه بدم. تا خانم زالو وار بتونن از دست رنج من زندگی کنن و به تبلیغ افکار فمنیستیشون در محیط های فرهنگی ادامه بدن و به دخترای بیشتری یاد بدن که چجوری می شه با نامزد کردن "کاسبی" راه انداخت و حتی کار رو به زندگی مشترک هم نرسوند که یه وقت مشکلی براشون پیش بیاد.

البته وقتی فکر می کنم که حتی یک روز زندگی مشترک با این خانم باعث می شد هزینه اشتباهم دوبرابر بشه خدا رو شکر می کنم.

اون خواهری که گفته بود پیشنهاد 14 سکه ای آقایون برای مهریه برای خانمها توهین آمیزه به این فکر کنن که با مهریه مثلا 313 سکه ای در صورتی که حضرت خانم از نوکرشون (و دیگه نه شوهرشون) راضی نباشن، زندگیش نابود میشه و حتی اگه بهش رحم کنن و زندانیش کنن باید درآمد 30-40 سال آینده اش رو قسط مهریه بده، و دیگه "هرگز" نمی تونه زندگی جدیدی رو شروع کنه، فکر کنین آدمی مثل من برادر خودتونه، حتی اگه انتخاب من و اون خانم محترم اشتباه بوده باشه، ایشون بعد از چند ماه جدایی از بنده ازدواج کردن، اما من با داشتن تحصیلات خوب و حقوق قابل توجه بخاطر اشتباهی که توی سن 23 سالگی کردم، عملا درآمدم برای 10 سال آینده در حد یه کارگر ساده هم نیست. و باید تا 36 سالگی با پول توجیبی که پدرم بهم میده زندگی کنم.

حرف شما حاج آقا خیلی قشنگ بود، هرچند احترام هر کسی از زن و مرد بالاتر از تمام ثروت دنیا است، اما "هیچ دختری ارزش مهریه بالای 14 سکه رو نداره
"

●ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۲-۰۳ ۰ ۰ ۱۲۵

نخل ولایت ۹۹-۲-۰۳ ۰ ۰ ۱۲۵


🌼 اگه آدم به خاطر این که میخوام درس بخونم از ازدواج صرف نظر کنه و تن به ازدواج نده کار خوبی نیست اما این که به خاطر این که تا بحال خواستگار مومن و اهل ایمان برایش نیامده درس بخواند و مدارج علمی را یکی یکی طی کند چگونه است؟ آیا نباید درس بخواند باید حتما در خانه بماند تا مورد ازدواج برایش مهیا شود؟ آخه بعضی آدم ها معتقدند هر چی مدارج علمی آدم بالاتر میره دیگه کمتر پسری پیدا میشه که زیر بار ازدواج با او برود آیا حرف منطقی است و باید بیهوده وقت گذراند و درس نخواند.

-------------------------------------------------------------------------

سوال شما در دل خودش جواب را همراه داشت. انسان ها متفاوت اند. اگر ملاک ازدواج ایمان باشد هیچ مانعی برای ازدواج با فرد تحصیل کرده یا افراد کم سواد نیست. در شرایطی که خواستگار مناسب برای ازدواج موجود نیست تحصیل بهترین عبادت است. این تصور که شاید کسی برای ازدواج با دختری تحصیل کرده قدم پیش نگذارد نباید شما را از ادامه تحصیل باز دارد. البته باید بدانید که پسران مومن بسیاری نیز هستند که بعد از اخذ مدارک بالای تحصیلی اقدام به ازدواج می کنند.

شما خودتان باشید و زندگی خودتان را بکنید. تحصیل علم و یاد دادن آن از بالاترین عبادات است خصوصا برای زنان مومنی که با حفظ عفاف و حجب مومنانه خودشان در جامعه حضور دارند. برای کسان دیگر زندگی نکنید تا روزی به گذشته نگاه کرده و حسرت گذشته را بخورید.

روزی شما و خیرتان از آسمان نازل می شود و کسی که از فرصت ها بهترین استفاده را نکند حسرت خواهد خورد. اما بدانید که نباید اولویت های شما شکل کاریکاتور به خود بگیرد. اولویت اول در زندگی مومنان جوان تشکیل خانواده است و بعد از آن است که می توانند و باید به ادامه تحصیل فکر کنند. ما طلبه ها اکثرا همین گونه زندگی می کنیم چون ازدواج را قطعه ای از پازل زندگی و عبادت پروردگار می دانیم و درس خواندن و درس دادن را قطعاتی دیگر. هر کدام جای خود را دارند و هیچ کدام نباید فدای دیگری بشوند.

بیهوده وقت گذراندن غیر از مدرک گرایی است. من توصیه نمی کنم بیهوده وقت خودتان را تلف کنید اما شما را به مدرک گرایی هم توصیه نمی کنم. به نظرم مناسب است مقداری از وقت و استعداد خودتان را در مسیر کسب معنویت و معرفت دینی و مقدمات زندگی مشترک و تربیت فرزند قرار دهید. 

1- به صورت مشخص منظورم خواندن یک دور کتب استاد شهید مرتضی مطهری برای شما و دیگر دوستان است. کسی که کتاب های ایشان را خوانده باشد نگاهش به زندگی متفاوت از دیگران است.

2- بعد از کتاب های استاد شما عاشق قرآن می شوید و به نهج البلاغه عشق می ورزید. تربیت کودک با این مقدمات غیر از تربیت کودک بدون این مقدمات است. به صورت مشخص یک دوره تفسیر مبارک نمونه اثر مرجع عالی مقام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی را دقیق ولی گذرا مرور کنید و با تفسیر قران آشنا باشید. بیست و هفت جلد این تفسیر هم به صورت مجلد و هم به صورت دیجیتال موجود و در دست رس است. بیست و هفت جلد تفسیر نمونه فقط بیست و هفت ماه فرصت می خواهد اما در انتها قرآن را که ورق میزنید عاشقانه تلاوت می کنید.

3- دوره های حفظ قرآن بهترین زمان برای انس با قرآن و حفظ کلام الاهی و البته اخذ مدرک کارشناسی علوم قرانی در پی حفظ قرآن است. باور کنید من خودم دوست دارم یک سال تمام کارهایم را تعطیل کنم اما در آخر کلام الله را حفظ باشم.

از این فرصتی که خداوند به شما داده است نهایت استفاده را بکنید چون بعد از تاهل و تشکیل خانواده از این فرصت ها کمتر دست میدهد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۳۰ ۰ ۰ ۱۳۲

نخل ولایت ۹۹-۱-۳۰ ۰ ۰ ۱۳۲


 

🌼 همه چیز عوض شده پسرها اکثرا دنبال دخترهای شاغل هستند من که به شخصه اکثر خواستگارام از این که من شاغل نیستم رفتند و دیگه پیدایشان نشد خودشان در صحبت علنی این موضوع رو عنوان میکردند که زن باید شاغل باشه تا تو این گرونی ها لااقل بتونه خرج خودشو در بیاره واقعا سوالم اینه چرا اینجوری شده قدیما فقط دنبال دختر نجیب میرفتند که اهل زندگی باشه و بتونه فرزندای خوبی پرورش بده ولی حالا کاملا بر عکس شده ولی باید خدمت برادرها بگم که زن شاغل که تا بعد از ظهر بیرونه وقتی میاد خونه دیگه هیچ انرژی ای نداره که بخواد کناره همسرش خرج کنه و زندگی این گونه افراد هیچ رنگ و بویی نداره واقعا تقسیم بندی کارها در مورد زندگی دخت پیامبر و حضرت علی توسط پیامبر (ص) که فرمودند کارهای منزل به عهده فاطمه و کارهای خارج از منزل به عهده علی گویای همین موضوع میباشد

------------------------------------------------------

نمونه های از هر دو طیف هست و بنده هم مشاهده کرده ام که گروهی خواهان همسری شاغل و گروهی خواهان همسری خانه دار هستند. و البته بسیار اتفاق می افتد که افراد در طلب خواسته خودشان ناکام باشند.

نکته مهم این است که همه ما در انتخابمان انعطاف داشته باشیم. نسخه بنده این است که با ملاک بودن ایمان شاغل بودن یا نبودن همسر ملاک مناسبی برای انتخاب همسر نیست.

مردان باید بدانند که اگر واقعا شغل همسرشان برای جامعه مفید است و ایشان توانایی کشیدن این بار سنگین را در کنار بار سنگین خانه و فرزندان و شوهر دارند ، نمی توانند او را از کار کردن و حضور در جامعه محروم کنند. حضور زنان در برخی از صحنه های جامعه از باب واجب کفایی واجب است و چاره ای از بودن عده ای در این عرصه ها نیست. اما به هر حال انسان ها متفاوت اند و هر کدام علاقه و توان خاصی دارند و من مشاور شما هستم.

قبول دارم که جامعه و خواسته های آن عوض شده است اما شما خودتان باشید. وقتی من خودم باشم و توانم را هر چه هست به صحنه بیاورم و بسنجم و در جلسه خواستگاری معرفی کنم ، از اینجا به بعد این خواستگارهایم هستند که مرا با شرایط خاص خودشان اندازه می کنند و تصمیم می گیرند.

گاهی کسی توان و علاقه کار کردن بیرون خانه را ندارد ؛ کار کردن چنین کسی باری را از گردن شوهر و جامعه و کشورش بر نمی دارد چون توان او به مقدار لازم برای حضور در دو صحنه مختلف نیست. اما اگر کسی این توانیی را داشت ، با خواست خودش و رضایت همسرش می تواند در جامعه حضور فعال و مومنانه داشته باشد.

به تعبیر مولانا امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب در نهج البلاغه: زن ریحانه است و قهرمان نیست ؛ تا از او توان دو شیفت کار طاقت فرسا در داخل و خارج خانه را داشته باشیم. خودتان باشید. از منصرف شدن یک یا ده خواستگار ناراحت نشوید چون مسلما بدانید در صورت تن دادن به خواسته ای که علاقه یا توانش در شما نیست حتما ضربه بزرگ تری به خودتان و همسرتان خواهید زد.

من جوانان مومن بسیاری را سراغ دارم که بر خلاف خواستگار شما از دخترهای شاغل فراری هستند. بعد از مشاهده چند نمونه نمی توان حکم به کلیت کرد.

توکلتان به خداوند باشد چون او بهترین صلاح شما را محقق خواهد کرد.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۲۶ ۰ ۰ ۱۰۷

نخل ولایت ۹۹-۱-۲۶ ۰ ۰ ۱۰۷


🌼 برام یه خواستگاری می خواد بیاد که این آقا پسر 38سالشونه و من خودم 23 مادرم مخالفت میکنن که ایشون بیان ولی خودم یکم مایل هستم که برای یک بار هم که شده ببینمشون این آقا پسر همه چیز برای شروع یه زندگی دارن و می خوره که آدم خوبی باشن البته اون طوری که من از دورا دور ازشون خبر دارم.می خورن که آدم موجهی باشن.حالا به نظرتون به مادرم بگم که خواستگار محترم تشریف بیارن یا نه؟ از طرفی طبق فرمایشات شما آدم یه خورده نسبت به این آقا بد بین میشه که چه طور 38 سالشونه و بر خودشون آیا غلبه داشتن یانه؟

--------------------------------------------------------

چند نکته کوتاه خدمتتون تقدیم می کنم:

1- نسبت به هیچ کس بد گمان نباشید. درست است که در مرحله تحقیق باید دو چشم خودمان را باز کنیم اما باز بودن چشم اولا نباید به معنی بدبین بودن نسبت به کسی باشد و ثانیا با گشودن چشم نباید از دیده های مستقیم خودمان به سادگی بگذریم.

2- خواستگار را ندیده و نشناخته رد نکنید. درست است که فاصله سنی شما با خواستگارتان زیاد است اما عجله نکنید و حد اقل یک مورد بررسی کنید تا بعدا افسوس این عجله بدون دلیل را نخورید.

3- ملاک اصلی ازدواج ایمان است و به صرف سن نمی توان از ازدواج دو جوان و وصلت آنها نهی کرد اما اختلاف سن باید اندازه و مقدار معقولی داشته باشد. گاهی اختلاف سن زیاد در آینده برای یکی از دوطرف باعث فشارهایی می شود که می توان در همین ابتدا از آنها جلوگیری کرد.

4- برای یک پسر 38 ساله دختران فراوانی وجود دارند که در سن مناسبی نسبت به ایشان هستند. برای مثال دختری با بیست و هشت تا سی و شش سال هم برای ایشان مناسب است پس شما دست و پای خودتان را گم نکنید البته با ملاک بودن ایمان برای ازدواج نیز بدون دلیل حق رد کردن خواستگارمان را نخواهیم داشت.

5- مزاج انسان ها متفاوت است. گاهی تغذیه گاهی آب و هوا و گاهی ژنتیک افراد باعث می شود که احوال متفاوتی نسبت به جنس مخالف و نیاز به ازدواج داشته باشند. از طرف دیگر گاهی ادامه تحصیل یا فراهم کردن مقدمات ازدواج باعث شده که مردی دیرتر از موعد برای ازدواج اقدام کند پس نمی توان حکم کرد که چگونه شده است!

6- با ملاک قرار دادن ایمان اختلاف سنی را میتوان نادیده گرفت. اما این به این معنا نیست که مرد 38 ساله مثل جوان 28 ساله یا مثل جوان 20 ساله باشد. مسلما مرد 38 ساله حال و حوصله کمتری نسبت به جوان 28 ساله دارد. این نکته خود را در بازی با بچه های قد و نیم قد یا هم کلامی با یک دختر پر حرف و بازی گوش نشان می دهد. شاید ایشان به تنهایی خو کرده و کمتر نشاطی چون شما داشته باشد. من صرفا میخواهم شما به این نکات هم توجه کنید تا با چشمانی باز تصمیم نهایی خود را اتخاذ کنید.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۲۲ ۰ ۰ ۱۷۹

نخل ولایت ۹۹-۱-۲۲ ۰ ۰ ۱۷۹


🌼 متاسفانه تو مرداب "غرب" و "سبک زندگی غربی" افتادن، چادری و غیر چادری نمیشناسه! لطفا یه کم از اون دخترای چادری ای بگید که صبح زود میرن سر کار و بعد از ساعت کاری، میرن تک فرزندشونو (اگه داشته باشن!!!) از مهد میارن و از اونجایی که وقت ندارن، مواد آماده غذا رو از سوپر میخرن و میرن خونه و بچه رو میذارن کنار اسباب بازی های آنچنانیش و 3دقیقه ای غذای آماده شده رو(!) میپزن. شب هم یا میرن رستوران یا میرن خرید در فروشگاه های بزرگ که اگه چیزی هم نخوان اینقدر وسوسه کننده هست که نمیشه نخرید! اینا همون کسایی هستن که همیشه در تکاپو و تلاشن برای یک زندگی راحت و مرفه!! ولی ... ضمنا یادم رفت بگم که نمازشونم می خونم و حجابشونم رعایت می کنن! اعتقاد دارم دختر در غربی کردن زندگی بیشتر از پسر نقش داره
چجوری باید این دخترا رو شناخت؟

-----------------------------------------------------------------------

🌼 لیاقت خیلی از آقایون همین جور رفتار کردنه که با نفرت غذای آماده رستوران رو جلویشان بزاری چون آقایون به خانم ها به شکل ابزار نگاه میکنند فقط و فقط ابزار و فقط برای رفع نیازهای کوفتی خودشان این جور زندگی را یاد همسرانشان دادند پس بچشند اصلا بحث در این وبلاگ به طور کلی یکطرفه و در دفاع از آقایون قلدر برنامه ریزی شده خانم ها هر چقدر بد ولی باز تاثیر پذیر محبت همسرند اما دریغ از محبتی و در صورت مشاهده محبت توسط مرد فقط برای ارضای نیاز جنسی خود نه محبت محض رضای خدا و شاد کردن دل همسر

--------------------------------------------------------------------------

نقش پدر و مادر در تربیت به نظرم برابر است اگر طبق فرض ما هر دو مومن باشند البته هر کدام در سنین مختلفی تاثیر گذاری بیشتری دارند. این فقط مادر نیست که بچه را تربیت می کند. در کودکی و سنین پایین نقش مادر بیشتر است اما در سنین بالاتر فرزندان خصوصا پسرها رفتار پدر را الگوی خود قرار می دهند.

اگر شما به دنبال غذای آماده یا سریع نیستید می توانید اولین سوال شب خواستگاری خودتان را همین مطلب قرار بدهید که آیا شما به آشپزی کردن علاقه دارید؟ آیا شما ...؟ اما در منظر بنده مشکل در این قسمت ها نیست. مشکل در فست فود خوردن نیست بلکه در حلال خوردن است. غذا اگر حلال باشد غمش خوردنی است اما اگر غذا حرام باشد حتی اگر از بهترین مواد اولیه هم تهیه شده باشد باز بیچاره کننده است. بهترین و با کیفیت ترین غذای حرام شما را از نماز شب محروم می کند اما فست فود حلال این گونه نیست.

خداوند به نقل قرآن به پیامبران الاهی دستور داد : یا ایها الرسل کلوا من الطیبات : ای فرستاده های من از طیبات بخورید : اما امام صادق در شرح این آیه فرمودند که طیبات همان حلال هاست و خبائث همان حرام های دین.

به نظرم به دنبال دختری که بهترین آشپز باشد آن هم برای آشپزی کردن در خانه نگردید. اینها ملاک خوبی برای انتخاب همسر نیست. طبق دستور اسلام از همسرتان انتظار آشپزی نداشته باشید تا او هم به خاطر انتظار نداشتن شما ، آشپزی را وظیفه خودش نداند. آن وقت حتی اگر روزه باشید و دم غروب گرسنه به خانه بیایید و همسرتان به علت مشغله های کاری یا مطالعاتی یا سرگرمی های شخصی اش ، افطار تدارک ندیده باشد شما با کمی نان و پنیر افطار خواهید کرد و آب از آب تکان نمی خورد. باور کنید داستان زندگی مومنان همین طور است.

تجربه خانه داری: بارها شده است که بعد از یک روز کاری یا مسافرت طولانی ، وقتی به خانه می آیم و بوی خوش غذا تمام خانه را پر کرده است با تعجب به همسرم نگاه می کنم و به غذا ناخنک میزنم و می گویم: خانوم واقعا ممنون ؛ شام پختید؟ خیلی خوشحالم! و البته بارها شده است که اگر به هر دلیل غذایی در کار نبود حتی کمترین تغییری در برخوردم رخ نداده تا خودم هم بدانم که غذا پختن کار ایشان نیست!

درباره ظرف شستن و رخت شستن هم قانون به همین منوال است. مومن اگر همسرش این کارها را انجام نداد دعوا راه نمی اندازد بلکه خودش انجام می دهد. شما هم اگر مومن هستید می توانید غذا پختن را در دوران مجردی تمرین کنید. به نظر شما دخترهای امروزی در هفته چند بار آشپزی می کنند؟ و البته دست پختشان در همان موارد معدود آیا قابل خوردن هست؟

اگر اسلام را اجرا کنیم خانواده نباید به خاطر این مسائل سست شود. همسر آشپز نیست اما اگر آشپزی کرد شما را داخل خرج نینداخته است و البته که لطف کرده.

مردان باید بیاموزند که داستان همه این خدمات را ، از زندگی زناشویی خودشان جدا کنند تا همسرشان کلفت خانه نباشد. آن وقت است که همسر همسر خواهد بود و البته محبت به او محبتی واقعی و در دایره زناشویی است.

زنان نیز باید بدانند آشپزی و پخت و پز ، محبت کردن به همسر نیست ؛ فقط حاشیه است دسر است تا زندگی کمی گرم شود. محبت همان کارهایی است که آخر شبتان را با مزه می کند.

البته خانوم های محترم فراموش نکنند که عمل دقیق به قانون اسلام و کار نکردن در خانه و آشپزی نکردن ، عواقب دیگری نظیر ازدواج مجدد را که آن هم جزو قوانین اسلام هست را به دنبال خواهد داشت ؛ خود دانید!

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۱۸ ۱ ۰ ۱۴۹

نخل ولایت ۹۹-۱-۱۸ ۱ ۰ ۱۴۹


 

🌼 با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه.مشکل جامعه اینه که نمیدونن از قواعد چه جوری استفاده کنن! شما که این طوری حرف میزنی از دور و بر خودت خبر داشته باش که از این حکم های خدایی چه جوری استفاده میشه. آدم اگه تا سه روز آب نخوره می میره اگه غذا نخوره که نمی میره.... حالا هی بگین ازدواج زمان دار... هرچی هم که شما بگین این چیز در ذهن ما نمی گنجه. ما زنها هرچی هم که بگیم بازم فرقی به حالمون نمی کنه مهم آقایون هستند و دل اونه نه خانومها و دلشون....

-----------------------------------------------------------------------------

یک جا بحث قانون گذاری است ، یک بار بحث اجرای قانون. قانون گذار باید همه جوانب امر را لحاظ کند که البته لحاظ هم کرده است. وقتی لحن کسی تند می شود که نتوانسته قانون را هضم کند. قانون از طرف شخص حکیمی وضع شده لذا درست است. اما استفاده از این حکم و دیگر حکم های خداوند نیز همیشه درست و بجا نیست و من هم مدافع نیستم اما به هر حال اگر کسی از یک حلال خداوند استفاده کند مجرم نیست.

خوب است بدانید به همین مقدار که که به شما فشار آمده است به زنان شوهر مرده یا مطلقه نیز فشار آمده و آنها نیز نیازمند محبت هستند. به نظرم ناراحتی ها از اجرای یک حکم نیست بلکه از بی عدالتی یا ظلم های عاطفی افراد است که نتوانسته اند مجری خوبی برای این حکم باشند.

من اطرافم را خوب دیده ام و به همین خاطر توانسته ام نمونه های واقعی این حکم را مثال بزنم و به همین خاطر در دفاع از ازدواج زمان دار قلم میزنم.

بی عدالتی آنجاست که مردی همسر جوان و عفیف خودش را رها کند و به هرزگی بپردازد. کدام وجدان منصفی مخالف این ظلم نیست؟ من هم مخالفم. چرا من باید جواب گوی ناراحتی شما باشم. اسلام برای دفاع از آرامش همه انسان ها چنین حکمی کرده است اما امروز در نظر شما متهم است!

باور کنید اگر این حمایت اسلام از بانوان نبود اوضاع زن در هیچ کجای عالم به همین منوال نبود. برخی از ایرانی های آتش پرست قبل از آمدن اسلام از دختران خود قبل از شوهر دادن کام می گرفتند و بعضا بچه دار می شدند! در همین غرب وحشی به ظاهر متمدن دوران ما به زنان تا همین چند سال قبل حتی ارث داده نمی شد. در هندوستان همجوار ما زنان را بعد از فوت شوهر می سوزانند!

من خواهش می کنم کمی به اطرافمان توجه کنیم. نیاز انسان به مسائل جنسی مثل آب و خوراک است و البته نیاز زنان بیشتر. بحث ما در زن های شوهر دار و دخترکان خانه پدر نیست. بحث ما در محدوده خاص و کمی از زنان بود که در جامعه ما مورد بی مهری قرار گرفته و به هر دلیل تنها مانده اند.

حکایت تبلیغی : روزی برای خواندن خطبه عقد در محضر مرحوم آیت الله مهدوی کنی بودم. ایشان با نقل به مضمون فرمودند: وقتی اسلام از همسر دوم و سوم و چهارم صحبت می کند یعنی در اسلام و در سبک زندگی اسلام کسی تنها و مجرد نیست و همه متاهل هستند.

اگر مقدمات ازدواج همه مردم و همه جوان ها و مسن ترها فراهم شده بود که ما غمی نداشتیم. غم ما برای همین جوان ها و همین دسته از مردان و زنان است. در فامیل خود بنده همسران مکرم شهدا بوده و هستند که سی سال تمام بعد از شوهر شهیدشان تنها ماندند و امروز زنانی مومن و کهن سال اما تنهایی شده اند.

کاش شما دقیقا مورد سوال و ناراحتی خود را مشخص کنید تا بدانیم سر چه کسی را می تراشیم. بحث من در اصل ازدواج است. به این معنا که چرا افراد تنها می مانند ؟ چرا جوانان دیر ازدواج می کنند و چرا میان سالان تنها شده ، دوباره اقدام به ازدواج نکرده اند؟

اگر مقدمات در ذهن هر شخص با انصافی فراهم باشد با کنار هم قرار دادن آن مقدمات و پرسیدن دوباره سوال از خودتان که الحمدلله اهل مطالعه و پرس و جو هستید به جواب خواهید رسید.

نسخه اسلام یک نسخه عام و فراگیر است.

با حلوا حلوا دهان شیرین نمی شود بلکه باید آستین ها را بالا زد و این عرف غلط را که باعث تنها ماندن آن همسر شهید یا آن زن مومن شوهر مرده بوده را کنار زد. عرف غلطی که اگر ما آن را دور نیاندازیم امام زمان روزی آن را دور خواهد انداخت و اسلام واقعی را اجرا خواهد نمود.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۱۴ ۰ ۰ ۱۵۲

نخل ولایت ۹۹-۱-۱۴ ۰ ۰ ۱۵۲



🌼 یه قضیه ای پیش اومد که گفتم شاید براتون جالب باشه راجع به ازدواج. بعد از 9 سال یکی از دوستام رو پیدا کردم و مشغول صحبت بودیم که گفت: فقط من توی خواهرهام ازدواج کردم بقیه مجردن با اینکه من ازشون 7 سالی کوچکتر هستم. خواهرهام واسه این ازدواج نمیکنن که کسی با شرایط شون کنار نمیاد.
وقتی شرایط رو پرسیدم گفت: خواهرهای من به شدت و به طور 100 درصد مخالف حجاب هستن . همین چند شب پیش یه پسری که خیلی خیلی شرایطش خوب بود رو رد کردیم چون با این شرط خواهرم کنار نمیاد و از این قضیه هم خیلی راضی هستن ها، ازدواج نمیکنن چون یه روسری خیلی برای سرشون سنگین هست. از وزن زیادش بی طاقت شدن. خداییش گریه کنیم به حالشون یا بخندیم ؟!

-----------------------------------------------------------------

هر انسانی برای گذاران زندگی خودش شرایطی دارد. این شرایط گاهی دست خود انسان است و خودش آن شرطها را ایجاد کرده است و گاهی مربوط به جامعه و اطرافیان.

به طور مثال محل کار یک مرد آن هم در شرایط اجتماعی امروز ، کمتر دست خود مردها است. بسیار دیده ام که در مناطق روستایی و محروم یا کمتر توسعه یافته یک جوان مجبور شده است برای پیدا کردن یک کسب حلال ، مهاجرت کند و از پدر و مادر یا همسر و فرزندش دور باشد.گاهی یک فرد معتاد در خانواده شرایط را برای دیگر افراد خانواده اش تعیین می کند حتی ازدواج دختر یا خواهر جوان خانواده به خاطر اعتیاد آن فرد ، شکل دیگری پیدا می کند. چند مورد مشاوره داشته ام که دختر جوان مومنی فقط به خاطر اعتیاد پدر یا برادرش و شرایط خاص خانه شان در خانه و در کنار مادر مانده است.

به طور کلی می توان گفت این دسته از شرایط مانند نمونه های مذکور در سطور گذشته کمتر به دست خود ماست و اراده شخصی ما در ساختن آنها کمتر موثر است و این جامعه یا اطرافیان ما بوده اند که این شرایط را برای ما خلق کرده اند.

انسان موجود پیچیده ای است. انسان می تواند همین شرایط سخت را که تحت جبر جامعه و فشار فراوان آن شکل گرفته را ، مطابق میل خودش تغییر بدهد و زندگی را باب میل خودش پایه ریزی کند ؛ اما دسته دیگری از شرایط هست که خودساخته است و بیشتر افراد جامعه ما گرفتارش هستیم و متاسفانه ما با دست خودمان آن شرایط را فراهم کرده ایم.

حکایت تبلیغی: شب گذشته برای سر گرفتن ازدواج یکی از دوستان قدیمی خودم ، با یک خانواده محترم تماس گرفتم و داستان زندگی دوستم را مطرح کردم ؛ از ایمانش گفتم و اینکه تاکنون یک دختر مومن برای او پیدا نشده است. جالب اینکه آن طرف تماس از اینکه برای دوست مومن من یک دختر مومن پیدا نشده تعجب کردند و سپس همین جمله ساده ، که نرخ شاه عباسی هم پیدا کرده : چیزی که زیاده دختر! سه دختر یک خانواده یا خواهرهای دختر داستان ما ، همه همسرانی بسیار خوب قسمتشان شده است و دختر چهارم و آخر خانواده تاکنون حدود چهل خواستگار مومن و تحصیل کرده خودش را رد کرده تا بلکه مردی مثل همسران خواهرهایش ، پشت درب خانه بیاید. اما برایتان بگویم از شرایط این عروس خانوم : اول اینکه چون ایشان فوق لیسانس دارند با کمتر از فوق لیسانس ازدواج نمی کنند و البته این حد از تحصیلات برای آقا دامادها حداکثر تا اعلام نتایج کنکور سال آینده دکترا معتبر است و الا در صورت قبولی عروس خانوم در کنکور سال آینده ، خواستگار ایشان حداقل باید دکتر باشند. دوم اینکه قصد ادامه تحصیل دارند و سوم اینکه بعد از ازدواج ، عروس خانوم حتما علاقه دارند کار کنند و شوهر آینده ایشان نباید اعتراضی داشته باشند!

هر کسی خودش مسئول زندگی و آینده اش است اما همین قدر می دانم که این شرایط و نظیر این شرایط ، مربوط به خواست و اراده خود ماست. من نمی توانم دختری را مجبور به ازدواج با کسی کنم اما روند ازدواج برخی از جوان ها بی جهت به تاخیر می افتد. به عقب افتادنی که خودمان در آن مقصر هستیم. شرایطی که ، عواقب اجتماعی و عاطفی اش گریبان خود آنها و اطرافیانشان و جامعه شان را خواهد گرفت ؛ به طور مثال اگر بعد از اخذ دکترا ازدواج هم بکنند ، قصد کار کردن دارند و حتما شش یا هفت سالی هم جلوگیری می کنند و حدودا در سی و پنج سالگی آن هم با خوش بینی کامل است که بالاخره از خداوند بچه می خواهند! مشکل نسل ما مشکل اقتصادی نیست بلکه ما در سبک زندگی مشکل داریم. کسی که سبک زندگی اش خدایی نیست اگر یک میلیارد تومان هم برای ازدواجش کنار بگذارد باز گرفتار همین تارهای عنکبوتی خودبافته و سبک زندگی غلط است.

فراوان نوشتم و شرح دادم که سبک زندگی همان دین افراد است چون دین به تعبیر علامه طباطبایی همان سبک و روش زندگی است و با این تعریف ، مشکل در سبک زندگی ، مشکل در دیانت است. دیانتی که باید اصلاح شود. ملاک های غیر ضروری ، دست و پای ما را بسته اند و ما را به سمتی سوق می دهند که خودمان هم نمی دانیم آخرش کجاست. فراموش نکرده ایم که اگر پروانه از پیله بیرون نیاید حتما در میان تارهای خودش زنده به گور می شود. خانواده های هفت تا ده نفره قدیم جایشان را به خانواده های کم جمعیت سه نفره داده اند ؛ همان جامعه ای که تک فرزندهای لوث و مهد کودکی این نسل تحصیل کرده مثل همین خانوم دکتر داستان ما ، در آینده حتی علاقه ای به نگه داشتن مادران خودشان در پیری ندارند چون مادر تحصیل کرده امروز به خاطر مشغله و فعالیت های بیرون منزل محبت را در کودکی با فرزندش تمرین نکرده و فرزند مهد کودکی امروز بلد نیست محبت را چگونه صرف می کنند! فرزندی که کودکی را در مهد کودک و بدون مهر مادری گذرانده به هیچ عنوان مادر پیرش را در خانه چهل متری اش نگه نمی دارد.

دیروز نیاز به مدرسه سازی داشتیم و در پی اش انجمن خیرین مدرسه ساز تشکیل دادیم اما برای فردا باید انجمن خیرین سازندگان خانه سالمندان تشکیل بدهیم و البته به نظرم دیر هم شده است. ما به تعداد همه مهد کودک هایمان نیاز به خانه سالمندان خواهیم داشت چون آنچه که عوض دارد گله ندارد!

اما در مورد ازدواج و شرایط افراد بی ایمان باید بگویم که اساسا دارو و نسخه ، برای کسی مفید است که بعد از توجه به بیمار بودنش به نزد پزشک برود و سپس به داروخانه رفته داروی نوشته شده توسط دکتر در نسخه را خریداری کرده و دقیق و منظم مصرف کند. درست است که حکومت حاکم بر کشور و قانون ما اسلامی است اما قانون اسلام ، کافران را سودمند نیست.

● ح سین عالمی


نخل ولایت ۹۹-۱-۱۰ ۰ ۰ ۹۹

نخل ولایت ۹۹-۱-۱۰ ۰ ۰ ۹۹


۱ ۲ ۳ ... ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ... ۳۴ ۳۵ ۳۶

❤ یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟...

❤ کار خیر است ، گر این شهر مسلمان دارد !...

🌼 علی صفری